نسخه چاپی

ناگفته‌های اعدام فاضل خداداد

عکس خبري -ناگفته‌هاي اعدام فاضل خداداد

محسن رفیقدوست كه این روزها فعالیت‌های رسانه‌ای در قالب گفت‌وگو را افزایش داده است و بیشتر دیده می‌شود در تازه‌ترین گفتگوی خود از پرونده فاضل خداداد سخن گفته است.فردی كه در سال 74 به اتهام فساد اقتصادی و اختلاس معروف 123 میلیارد تومانی به اعدام محكوم شد.اما اكنون كسی كه به او امان داده بود تا بازگردد می‌گوید حكم اعدام وی به خاطر مفاسد اقتصادی نبود.

به گزارش نما،محسن رفقيدوست كه زماني وزير سپاه پاسداران بود و سپس رياست بنياد مستضعفان را بر عهده گرفت در گفت‌وگويي با مجله «تجارت فردا»ابعاد تازه‌اي از پرونده فاضل خداداد كه در سال 74 يكي از بزرگترين مفاسد اقتصادي را مرتكب شده بود فاش كرد.

محسن رفيقدوست دراين گفت‌وگو با تاكيد بر اين كه اگر می‌گفتند برای چه فاضل خداداد را اعدام کردند، بهتر بود،افزود: من به او امان داده بودم که به ایران آمد؛ به همین دلیل رفتم پیش آقای محسنی‌اژه‌ای و به وی گفتم که در زمان پیغمبر یک سرباز را امان داده بود، پیغمبر گفت شخص را آزاد کنند.

وي گفت:من که از مسئولان نظام هستم و به وی امان دادم و آوردمش، می‌توانست که نیاید؛ البته او را هم با تهدید آوردم و راحت نیامد.

رفيقدوست ادامه داد: خب به هر حال، آقای اژه‌ای بعد پرونده را گذاشت جلوی من. نمی‌توانم برای شما -مخصوصا که خانم هستید، بگویم که در آن پرونده چه خواندم. اگر من هم قاضی بودم، فاضل را به اعدام محکوم می‌کردم. نه به خاطر... این بخش را ضبط نکنید تا برای خودتان بگویم ...

وی همچنین گفت: اصلا حکمش بود، ولی به آقای اژه‌ای اصرار کردم که علت واقعی‌اش را به مردم بگویید؛ چون اگر به بهانه اختلاس و اقتصاد اعدامش کنید،‌ به اقتصاد مملکت ضربه می‌زنید. آقای هاشمی هم با من هم‌عقیده بود.

وي در اين گفت‌وگو مطالب ديگري هم گفته است كه برخي از آنها را مي‌توانيد بخوانيد.

-ما یک مرکز تک‌نسخه‌ای داریم که دارو‌هایی را که وزارت بهداری برای بیماران خاص لازم می‌داند و معروف است به داروهای تک‌نسخه، به کشور وارد می‌کنیم.شرکت‌های تک‌نسخه‌ای دیگری بودند که هم قدرت‌شان هم سرمایه‌شان بیشتر بود. مجموعه من هیچ امتیازی نسبت به آنها نداشت. تنها چیزی که بود اینکه گمرک موافقت کرد تمام تک‌نسخه‌ای‌هایمان را در فرودگاه بررسی ‌کند. اصلاً اسم من در مجموعه مطرح نبود. کار به نفع مردم بود و به همین دلیل راهش جور شد. البته این دوره اوج تا دو سه سال پیش بود. اما از آن موقع کار را سخت کردند.

-دوره‌ای واقعاً ناصرخسرو نبود. واقعاً این کار را انجام دادم. 50 نسخه می‌آمد که تجویزش یک دارو بود، دولت می‌گفت شما برو 50تا از این دارو را به داخل ایران بیاور؛ تا زمانی که می‌گذاشتند این‌طور دارو وارد کشور کنیم، ناصرخسرو جمع شده بود اما وقتی ممنوعیت‌هایی از سوی دولت ایجاد کردند و جلو کار ما را گرفتند، باز ناصر‌خسرو باز شد. گفتند به تعدادی که ما می‌گوییم، بیاورید و بیشتر نیاورید. کار ما پرثواب بود هر چند پرسود نیست.

-الان تورم‌مان ساعتی شده تنها به این دلیل است که تولید نداریم؛‌ طوری کردند که می‌گویند هر چه بخواهیم چین به ما می‌دهد. خب آقا این به چه دردمان می‌خورد؟ هر کالای چینی را خواستند توی مملکت ریختند. اگر فقط تحریم‌ها بود، شاید قابل حل بود. اما این هفت‌خوان رستم گشایش اعتبار برای ورود مواد اولیه سبب شد بخش خصوصی نتواند راه خودش را پیدا کند.

یکی از مواردی که به تولید ضربه‌ کاری زد، بحث پرداخت نقدی یارانه‌ها بود. من در همان اولین سخنرانی اقتصادی دهه 60 که آقای هرندی در آن کمیته هفت‌نفره زمین دعوتم کرده بود، گفتم که چه حقی داریم بنزین را که متعلق به 40 میلیون نفر است به پنج میلیون نفر می‌دهیم و این عدالت نیست؛ لذا اینکه بحث حذف یارانه را مطرح کنیم و بگوییم قیمت را واقعی می‌کنیم اما طبقات بالا بتوانند این گرانی را تحمل کنند و مشکل را برای خودشان حل کنند، صحیح نیست.

همان مثل قدیمی ماهی نده، ماهیگیری یادش بده؛ اگر آقایان حتی در مجلس خوب فکر می‌کردند و این تقسیم‌بندی اشتباه 50 درصد به مردم و 20 درصد دولت و 30 درصد تولید، را انجام نمی‌دادند شاید مشکل حل می‌شد. 80 درصد را به تولید می‌دادند و با بقیه 20درصد هر کاری می‌خواستند می‌کردند. در فلان روستا که 250 نفر دارد پنج تا کمباین می‌دادند؛ مشکل آبش را حل می‌کردند.

۱۳۹۱/۸/۸

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...