نسخه چاپی

ضمیمه نادیده تحریم های آمریكا

تحریم های آمریكا به صورت رسمی از بیانیه كاغذی كه وزارت خارجه یا وزارت خزانه داری آمریكا آن را روی وب سایت های خود منتشر می كنند آغاز می شود. در این بیانیه ها توضیحات فنی درباره این كه تحریم ها چگونه اجرا خواهد شد ذكر می شود.

به گزارش نما، این بیانیه ها را همه می توانند روی سایت های رسمی دولت آمریکا ببینند، دانلود کنند و با سازوکار تحریم ها آشنا شوند. با این حال، این تحریم ها همیشه ضمایمی دارند که منتشر نمی شوند و در حالی که هیچ کس آن ها را نمی بیند اما خیلی خوب و دقیق از سوی آمریکایی ها اجرا می شوند. حرف از اجرای سیاست های «جنگ روانی» همراه با «تحریم های اقتصادی» است؛ سیاست هایی که به اصطلاح «اعلام» نمی شوند اما «اعمال» می شوند.

هرچند انگلیسی ها به استاد جنگ روانی معروف هستند اما سیاست های دهه های اخیر آمریکا در سراسر جهان نشان می دهد که آن ها شاگردان خوبی برای انگلیسی ها بوده اند. این جنگ روانی که برپایه «دروغ پردازی علیه نظام حاکم بر کشور تحت تحریم»، «بزرگ و سیاه نمایی نقاط ضعف»، «تقلیل دستاوردهای مهم و استراتژیک»، «دوپارگی جامعه» و «تحریک مردم برای خیابان کشی» استوار است، بر بستر رسانه های رسمی و غیر رسمی و شیوع شایعات در جامعه انجام می شود. با این هدف که به استناد «شهرت» گوینده (مثلا رئیس جمهور یا وزیرخارجه آمریکا) بخشی از جامعه کشور تحت تحریم آن را باور کنند و به سرمایه اجتماعی دشمن تبدیل شوند. سرمایه اجتماعی که مخرب تر از هر تسلیحات نظامی برای دشمن است. چنین گفته هایی وقتی در کنار اقدامات عینی و میدانی اقتصادی برای ضربه زدن به یک بخش از اقتصاد کشور تحت تحریم قرار می گیرد، می تواند باورپذیری چندبرابری ایجاد کند.(مراجعه کنید به شایعاتی که در این یک سال اخیر مقامات آمریکا از جمله ترامپ و پمپئو مطرح کرده اند) به ویژه اگر ناتوانی دولت و مسئولان حوزه های مختلف در تسلط بر بازار عرضه و تقاضا و نیز مقابله با شایعات مطرح شده در جامعه ضعیف باشد، قدرت جنگ روانی دشمن چند برابر می شود. به خصوص این که در سال 2012 کنگره آمریکا پژوهشی را منتشر کرد که در آن اعلام شده بود اگر کشوری بتواند حدود سه سال مقابل تحریم ها مقاومت کند، پس از سه سال اثر تحریم ها از بین می رود.

در چنین شرایطی آن چیزی که می تواند در کنار راهکارهای فنی و اقتصادی صحیح و هوشمندانه متناسب با جنگ اقتصادی دشمن، به کمک کشور تحریم شده بیاید، تنظیم «سیاست» های غیر اقتصادی است که باید با جنگ روانی مقابله کند. در این عرصه، هم دولت به عنوان قدرت اجرایی کشور، هم دیگر نهادهای عمومی و حکومتی و هم حتی تک تک مردم به عنوان سرمایه اجتماعی کشور، وظایفی مشخص و خطیر برعهده دارند، جایی که می تواند پالس های مهم به نظام محاسباتی دشمن ارسال کند. اگر هر بخشی از این جبهه متحد، مقابل دشمن پالس «عقب نشینی» یا «کنار آمدن با شرایط تحمیلی دشمن» یا «خسته شدن» یا «موثر بودن تحریم ها» و پیام هایی از این قبیل را صادر کند، کار آن جامعه اگر نگوییم تمام است لااقل مسیرش برای مقابله با دشمن تاریک و نامطمئن خواهد بود. به همین دلیل، چه بسا حتی سیاست های «جنگ روانی» که هیچ جا دیده نمی شود، بسیار قدرتمندتر از سیاست های «اقتصادی» تحریم باشد. سیاست هایی که بافت های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی جامعه تحت تحریم را هدف قرار می دهد تا کشور تحت تحریم را زودتر و پیش از بی اثر شدن تحریم ها از پا درآورد. سال گذشته کتابی از «ریچارد نفیو» طراح اصلی تحریم های ایران که به «معمار» تحریم های ایران نیز معروف است منتشر شد با عنوان «هنر تحریم». مغزمتفکر تحریم های ایران در این کتاب، شش شاخص را برای «سنجش و اندازه گیری استقامت کشور هدف» بر شمرده است: «اظهار نظرهای عمومی مقامات دولتی»، «سطح تبلیغات و تمرکز دولت»، «شاخص های اقتصادی که نشان دهنده رشد و عملکرد پایدار در برابر تحریم ها هستند»، «تحولات سیاسی داخلی»، «اطلاعات افکارسنجی درباره احساسات مردمی و حمایت دولت» و «موضع گیری های بین المللی». شاخص هایی که نشان می دهد چقدر همه سلول های جامعه اعم از تک تک مردم تا مسئولان و مقامات عالی کشور در پالس هایی که به سنجش دشمن از تحریم هایی که اعمال کرده منجر می شود، مهم هستند.

شاخص هایی که ما را وامی دارد تا به عملکرد خود مقابل تحریم های آمریکا فکر کنیم و نیز مواضع و حتی تک تک جملات مقامات کشور را زیر نظر داشته باشیم تا مشخص شود چه کسی در چه بخشی از جامعه و با چه عبارت و رفتاری برای دشمن پالس ضعف و ذلت صادر می کند و چه کسی پالس مقاومت و ایستادگی.

۱۳۹۸/۲/۱۵

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...