سؤال: روز 21 چه اهمیتی دارد که به خاطر آن شورای عالی انقلاب فرهنگی نامگذاری ویژه کرده و آن را روز عفاف و حجاب نامیده است؟
پاسخ: بسم الله الرحمن الرحیم. موضوع حجاب از نظر تاريخى و فرهنگى و اجتماعى و اعتقادى قابل بررسى است. ٢١ تير جنبۀ تاريخى دارد و يادآور قتل عام چند صد نفره اى است كه به دستور رضاخان در ١٣١٤ در مسجد گوهرشاد انجام گرفت. در آن روز مردمى كه از ظلم و جور حكومت به تنگ آمده بودند ، در اعتراض به رفتار خشن مأموران نسبت به آزار بانوان براى وادار كردن آنها به كشف حجاب، در مسجد گوهرشاد در مشهد مقدس تجمع کردند و مرحوم شيخ محمد تقى بهلول در سخنرانى خود اعتراض مردم را منعكس کرد ولى مأموران مسلح مردم معترض و بى دفاع را به رگبار گلوله بستند و بيش از هفتصد نفر كشته شدند.
سؤال: آيا اعتراض مردم به قانون بود؟
پاسخ: نه! هنوز قانونى دربارۀ كشف حجاب تصويب نشده بود و رضا خان پس از سفرى كه به تركيه انجام داد و ديدار با آتاترك و مشاهدۀ بى حجابى زنان در تركيه تصميم مى گيرد لباس متحدالشكل را براى مردان و بى حجابى را براى زنان اجبارى كند و از رئيس الوزراء ، محمود جم ، مى خواهد كه اقدام لازم را انجام دهد؛ عملا مأموران دولتى با كمال خشونت و بى احترامى و توهين به مردم لباسهاى سنتى آنها را پاره و حجاب را در معابر عمومی از سر زنان بر مى داشتند به طورى كه مدتها بانوان ناگزير از خانه خارج نمى شدند تا از شرّ مأموران حكومتى در امان بمانند. بعد از قتل عام مسجد گوهرشاد رضاخان تصميم مى گيرد موضوع كشف حجاب را قانونى كند و اين كار كه جنبۀ فرمايشى آن كاملا آشكار بود در ١٧ دى ماه ١٣١٤ در مجلس شوراى ملى مطرح مى شود و به تصويب مى رسد. اين نقطۀ ننگينى است در تاريخ ايران كه در بارۀ آن رهبر فقيد انقلاب اسلامى مرحوم امام خمينى قدس سرّه مى فرمايد:"نقشه اين بود كه با توطئۀ كشف حجاب مفتضح در زمان قلدر نافهم، اين قشر عزيز را كه جامعه را بايد بسازند، تبديل كنند به يك قشرى كه فاسد كنند جامعه را".
سؤال: حكومت براى اين اقدام خود چه بهانه اى داشت؟
پاسخ: ريشۀ اين موضوع به عقب ماندگيهايى برمى گردد كه از سه قرن پيش گريبان جامعۀ ما را گرفت و در دوران مظفرى از نظر سياسى منجر به بیداری مردم و انقلاب مشروطه شد. بسيارى از به اصطلاح روشنفكران آن دوران با سفر به اروپا شاهد پيشرفتهاى فنى آنها مى شدند و به صورت اوليه استدلال و سپس حكم مى كردند كه ما هم براى خروج از عقب ماندگى و پيوستن به كاروان پيشرفت بايد از سر تا پا همچون آنها شويم! و چيزى كه در بدو امر در جامعۀ اروپايى به چشم مى آمد نوع لباس مردان و بى حجابى زنان بود كه با پوشش ما متفاوت بود؛ البته آتاترك حتى نوع خط را دليل عقب ماندگى مى دانست! و اجباراً نوع خط را به لاتينى تبديل كرد؛ اين ظاهربينى و نتيجه گيرى اوليه شاخص حالات روشنفكرى آن زمان بود. بعضى از آنها صادق بودند و عمق فهمشان از مسائل همين اندازه بود : ذلك مبلغهم من العلم؛ اما عده اى ديگر منافق و خائن بودند و مى خواستند با ايجاد انحطاط، تمدن ما را به نابودى بكشانند و ما را ذليل غربيها بكنند تا از ايرانىِ مسلمانِ حق طلب و ظلم ستيز و آرمانگرا ديگر اثرى جز در تاريخ گذشته باقى نماند؛ بنابراين بهانۀ حكومت خروج از عقب ماندگى بود و راه آن را در خودباختگى ترسيم مى كردند؛ امروز ما مى فهميم كه چگونه آنها مى خواستند با نهادينه كردن ابتذال و بى بند و بارى و دين زدايى ، راه استكبار را هموار كنند و مانع آن بيدارى شوند كه بعدها با پيروزى انقلاب اسلامى رخ داد.
سؤال: آيا اين ادعاى شما موضع رسمى نظام جمهورى اسلامى است؟
پاسخ: از نظر تحليلى شما مى توانيد به جريان نصج گرفتن انقلاب اسلامى بنگريد ؛ از نظر حقوقى نيز كافى است به مذاكرات مجلس خبرگان قانون اساسى مراجعه كنيد؛ از نظر سياسى هم كافى است مثلا به اين موضع گيرى مقام معظم رهبرى بينديشيد: "در هر جامعه اى، راه مبارزۀ ساده و آسان با اديان اين است كه راه عنان گسيختگى و مهارگسيختگى شهوات را باز كنند. در ايران اين كار را شروع كردند. يكى از راه هايش ، كه جزو مهمترين كارها بود، كشف حجاب بود".
سؤال: آيا خاستگاه اوليۀ بى حجابى در غرب مشابه آن چيزى است كه در اواخر قاجار و اوائل دوران پهلوى در کشور ما رخ داد؟
پاسخ: موضوع ابتذال در اروپا به جريان نوزايى (رنسانس) بعد از قرون وسطى و رفتار كليسا برمى گردد كه بعداً با شكل گيرى انقلاب صنعتى تمدن كنونى غرب را شكل داد و آثار متعددى از خود به جاى گذارده است بويژه در از بين رفتن اصالت خانواده به عنوان كانون اصلى شكل گيرى جامعه، رسميت يافتن تن فروشى و فحشا و همجنس گرايى، آزادى سقط جنين، ....كه عامل تقويت كنندۀ همۀ آنها بى بندوبارى و لاابالى گرى در پوشش و بى حجابى بانوان است و ظاهر ادعاى همۀ مدافعان آنها بازكردن "راه پيشرفت نسوان" بوده است و امروزه بويژه جريانات زنگرايانه (فمينيسم) بدان دامن مى زنند. اينها همه نمودهاى معنويت زدايى است؛ بنابراين خاستگاه ها يكسان نيست. بعلاوه از نظر اجتماعى اگر ملاك پيشرفت را رشد سواد و طى كردن مدارج علمى و حضور فعال و مسئولانه در صحنه های جامعه بدانيم ، تحولى كه در چهل سال اول پس از پيروزى انقلاب اسلامى درمورد بانوان رخ داده است ، اگر نگويم بى نظير ، حتماً كم نظير است. تمدنهاى نوين غربى مبتنى بر ابتذال همين پيشرفت را براى خود و تداوم لجام گسيختگى هاى شهوانى جوامع خود، زنگ خطر جدى مى بينند و على رغم شعارهاى گوش خراشى كه دربارۀ آزادى مى دهند ، حتى استفاده از روسرى را برنمى تابند.
سؤال: شما اشاره به ابعاد فرهنگى حجاب كرديد؛ چه تحليلى براى آن داريد؟
پاسخ: فرهنگ ما ايرانيان همواره با فرهنگ غرب ، چه در دوران سيطرۀ يونان و چه در دوران امپراطورى روميان مقابله داشته است. اين موضوع را شما مى توانيد در مجسمه ها و نقش برجسته هاى باقى مانده از دوران قبل از اسلام هم مشاهده كنيد: شاخص تمدنى يونان و روم برهنگى است و شاخص تمدن ايرانى حجب و حيا و غيرت و اصالت خانواده است. طبيعى است كه در دوران اسلامى اين ويژگى تقويت شود. از اين لحاظ فرهنگ عمومى غرب منحط است و ترويج آن در بين ما همچون سم مهلك است. به كلام الهى در سورۀ نساء توجه كنيد: وَاللَّهُ يُرِيدُ أَن يَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَيُرِيدُ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَوَاتِ أَن تَمِيلُوا مَيْلًا عَظِيمًا يعنى : و خدا ميخواهد [به رحمت خويش] به شما برگردد، و [اما] كساني كه پيرو شهواتند ميخواهند شما [همچون خودشان] به انحرافي عظيم كشيده شويد.
سؤال: از نظر اعتقادى چه احكامى دربارۀ حجاب مطرح است؟
پاسخ: حجاب از ضروريات اسلام است و در قرآن بدان تصريح شده است و سنت پيامبر اكرم و اهل بيت عليهم السلام نشان دهندۀ دقيق حدود آن است. احترام گذاردن به قانون شرع واجب است و تخطى از آن عواقب سوء دنيوى و اخروى دارد. ما بايد با تمام مظاهر تباهى مبارزه كنيم و رسيدگى به يك مجموعۀ فساد مثلا اقتصادى نبايد مانع مراقبت و دقت ما نسبت به ساير مظاهر فساد شود. اشاعۀ هر نوع تباهى به تضعيف هويت مى انجامد ؛ نتيجۀ تضعيف هويت خودباختگى و از دست دادن استقلال و گرفتارى در دام استكبار است. اين راهى است كه حكومت سرسپردۀ رضاخانى يك بار طى كرد و مردم ما با خون خود در مقابلش ايستادند و آن را شكست دادند؛ امروز نيز صبر انقلابى مردم متدين و نجيب ما را نبايد حمل بر ضعف كرد؛ امكان بازگشت به دوران جاهليت و تبرج در جمهورى اسلامى وجود ندارد: قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ (سبأ:49) یعنی،بگو: حق آمد و باطل نه آغازگر است و نه [به موقعيت گذشتهاش] باز ميگردد.
سؤال:عده اى اين گونه استدلال مى كنند كه مهم آن است نيت انسان پاك باشد و بدون دل پاک ولو با حجاب ، سلامت اجتماعى حاصل نمى شود؛ آيا اين نظريه را تأييد مى كنيد؟
پاسخ: شكى نيست كه نيت انسان بر عمل او شرف دارد و ارزش عمل نزد خداى متعال وابسته است به نيت عمل كننده و در نتيجه نمى توان به عملى بها داد كه نيت آن فاسد باشد نظير كسى كه صدقه مى دهد ولى نه براى جلب رضاى خدا بلكه براى خودنمايى يا كسى كه قرآن چاپ مى كند ولى عكس خود را پشت جلد آن چاپ مى كند تا قرآن را وسيلۀ تبليغات شخصى خود كرده باشد يا كسى كه مزورانه چادر بر سر مى اندازد تا جلب نظر گزينش را بكند؛ آرى اينها نيات ناخالص است و موجب تباه شدن عمل مى شود ولى همان طور كه مى دانيد به دليل وجود ريا ، تكليف عبادت برداشته نمى شود؛ بايد كوشش و تمرين كنيم تا عبادات خود را خالصانه انجام دهيم و خيرات را بدون تظاهر ، زهد را بدون خود نمايى و كار نيك را نه براى فريب دادن يا خوشايند ديگران بلكه براى خشنودى خدا انجام دهيم و همچنين حجاب و عفاف را براى احترام به حكم الهى مراعات كنيم. از طرف ديگر بايد خود را از تناقض ارتكاب خلاف شرع با دل پاك برحذر داريم اين جز وسوسۀ شيطان نيست كه تحريك مى كند تا ما در رسيدگى به ظاهر خود و لباس و پوشش و حجاب و آرايش خود حكم خدا را ناديده بگيريم و موجبات آلودگى و چشم چرانى ديگران را فراهم كنيم و اين طور ادعا كنيم كه دل ما پاك و نيت ما خالص است : اين دقيقاً نقشه ای شيطانى است لذا همان طور كه در دعا و مناجات امام سجاد عليه السلام آمده بايد با طاعت و فرمانبردارى از حكم خدا ظاهر خود را نورانى كنيم و سپس نيت خود را با محبت ورزيدن به خدا و دور از هر منفعت جويى مادى و دنياطلبى، با جلب رضاى او پاك و خالص و منوّر نماييم. هيچگاه با گناه و اعمالى كه برخلاف احكام الهى است ، ولو ادعا كنيم دلمان پاك است ، به نتيجه اى كه موجب رضاى خداست نائل نمى شويم.
سؤال: مگر نه اين است كه انسان نسبت به آنچه از آن منع شده است حريص مى شود؟ بر همين مبنا بعضى معتقدند حجاب نيز مانعى است در مقابل خواستۀ انسان و وجود حجاب باعث حرص و ولع بيشتر در انسان براى چشم چرانى مى شود؛ آيا اين استدلال را تأييد مى كنيد؟
پاسخ: فرق انسان با بقيۀ جانداران در همين است كه خدا انسان را مختار آفريده يعنى با گوش و چشم و ساير قابليتهايى كه در وجودش قرارداده نظیر عقل و بصیرت، امكان انتخاب را به خود او داده است و لذا غرائز در انسان بسيار محدود و ضعيف است و برعكس انسان موجودى مكلف است يعنى بايد تكليف را بشناسد و سپس دربارۀ عمل به تكليف تصميم بگيرد و عواقب خير يا شرّ انتخاب خود را نيز بپذيرد. خودسازى در انسان همين مفهوم را دارد والا انسانی رهاشده در بيابان هوسهاى خودش از هر جانور ديگرى پست تر مى شود زيرا برخلاف بقيۀ جانداران ، ارضاء هوسها انسان را سير نمى كند مانند كسانى كه در مسير شكم چرانى و هوسرانى هيچ حدى را مراعات نمى كنند و خود را به كشتن مى دهند. يكى از خواسته هايى كه برآوردن بى حساب و كتاب آن باعث غليان آن مى شود شهوت جنسى است ولذا همان طور كه بررسى آمارى نشان مى دهد ، تا آنجا كه در گزارشها منعكس مى شود يعنى ناپسند بودن آن را به رسميت می شمرند، تجاوز به عنف و هوسبازى در جوامعى كه حدود شرعى حجاب را مراعات نمى كنند ، با اين كه اعتقادی به قبح بسيارى از اعمال ندارند، رو به كاهش نيست (خداى متعال فرموده است: بَلْ يُرِيدُ الْإِنسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ، يعنى : انسان در برآوردن خواسته هاى نفسانى مى خواهد هر مانعى را از مقابلش بردارد)؛ آنها در جوامع غربى و اباحه¬گرا، سعى مى كنند عواقب زيانبار آن هوسبازى ها را كه نام آزادى بر آن نهاده اند، به لحاظ بهداشتى مهار كنند تا برخى بيماريهاى مقاربتى تمام جامعه را آسيب نرساند والا از نظر تربيتى به فكر پاكى معنوى نيستند و اصلاً برخى از ميثاقها و معاهدات را، نظير ٢٠٣٠، با هدف معنويت گريزى و قبح زدايى از آنچه به لحاظ فطرى ناهنجار و از نظر شرعى حرام است، تنظيم كرده اند و مى خواهند مصرانه به همۀ كشورها تعميم دهند ؛ بنابراين حجاب براى انسانهايى كه اراده كرده اند مسير كمال را طى كنند نوعى مصونيت است ولى براى كسانى كه درپى لجام گسيختگى اند البته محدوديت است و از نظر ما ، چنان محدوديتهايى براى حفظ سلامت اجتماعى و نسلى ضرورى است. ضمنا با حدود شرعی نباید بازی کرد، اگر برخی از اجزای حدود را کنار بگذاریم و نسبت به مراعات دقیق آن سستی نشان دهیم باید منتظر باشیم بتدریج تمام آن نادیده گرفته و به استهزاء کشیده شود یعنی: سیطرۀ تبرج دوران جاهلیت رخ بنماید؛ معاذالله.