نسخه چاپی

رسوایی آمریكا بعد از سخنرانی امام خمینی علیه كاپیتولاسیون

با ورود خیل عظیم مستشاران آمریكایی به ایران كم كم بدرفتاری‌ نیروهای‌ آمریكایی‌ نسبت ‌به‌ نظامیان‌ و مردم‌ ایران رشد كرد‌ و این موضوع روز به‌ روز تنفر مردم‌ به‌ آنها را افزایش داد.

به گزارش نما، یکی‌ از عوامل‌ محرک نهضت‌ اسلامی، احساس‌ به‌ خطر افتادن‌ استقلال‌ کشور و سلطه‌‌ بیگانه‌ بود. امام ‌‌خمینی‌ چندین‌ بار دخالت‌ آمریکا را تذکر داده ‌بودند. هر چند رژیم‌ و نیز آمریکاییان‌ سعی‌ می‌کردند با پنهان‌کاری‌ احساسات‌ نیروهای‌ مذهبی‌ را بر نینگیزند؛ اما در جریان‌ تصویب‌ لایحه‌‌ مصونیت‌ مستشاران‌ آمریکایی‌ (کاپیتولاسیون‌) در مجلس‌ شورا، نقشه‌ها و روند سلطه‌، عریان‌ شد و پرده‌ها کنار رفت‌. امام‌‌خمینی‌ با یک‌ موضع‌گیری‌ به‌ موقع‌ و قاطع‌ با تمام‌ وجود در مقابل‌ آمریکا ایستاد و مبارزه‌ای‌ را که‌ علیه‌ استبداد شاه‌ و دخالت‌ بیگانه‌ آغاز کرده‌ بود، به‌ مبارزه‌ای‌ بی‌امان‌ و انقلابی‌ علیه‌ استبداد و استعمار عریان‌ جهت‌ داد تا جایی‌ که‌ نهضت‌ مردم‌ ایران‌ را به‌ یک‌ انقلاب‌ علیه‌ رژیم‌ شاهنشاهی‌ و منافع‌ یک‌ سویه‌‌ آمریکا‌ تبدیل‌ کرد. به طوری که پس‌ از تبعید امام ‌‌خمینی‌ کاردار سفارت‌ آمریکا طی‌ پیامی‌ اظهار خوشحالی‌ کرد. اما هیچ‌ کس‌ نمی‌دانست‌ این‌ مسافر روزی‌ توازن‌ قدرت‌ جهان‌ را به‌ هم ‌خواهد زد، رژیم‌ کهن‌ شاهنشاهی‌ را سرنگون‌ خواهد ساخت‌، منافع‌ آمریکا را قطع‌خواهد کرد و بارها آمریکا را تحقیر خواهد نمود.

اخبار سیاسی- حجت‌الاسلام والمسلمین روح‌الله حسینیان؛ یکی‌ از عوامل‌ محرک نهضت‌ اسلامی، احساس‌ به‌ خطر افتادن‌ استقلال‌ کشور و سلطه‌‌ بیگانه‌ بود. امام‌‌خمینی‌ چندین‌ بار دخالت‌ آمریکا را تذکر داده ‌بودند. هر چند رژیم‌ و آمریکاییان‌ سعی‌ می‌کردند با پنهان‌کاری‌ احساسات‌ نیروهای‌ مذهبی‌ را بر نینگیزند؛ اما در جریان‌ تصویب‌ لایحه‌‌ مصونیت‌ مستشاران‌ آمریکایی‌ (کاپیتولاسیون‌) در مجلس‌ شورا، نقشه‌ها و روند سلطه‌، عریان‌ شد و پرده‌ها کنار رفت‌. امام‌‌خمینی‌ با یک‌ موضع‌گیری‌ به‌ موقع‌ و قاطع‌ با تمام‌ وجود در مقابل‌ آمریکا ایستاد و مبارزه‌ای‌ را که‌ علیه‌ استبداد شاه‌ و دخالت‌ بیگانه‌ آغاز کرده‌ بود، به‌ مبارزه‌ای‌ بی‌امان‌ و انقلابی‌ علیه‌ استبداد و استعمار عریان‌ جهت‌ داد تا جایی‌ که‌ نهضت‌ مردم‌ ایران‌ را به‌ یک‌ انقلاب‌ علیه‌ رژیم‌ شاهنشاهی‌ و منافع‌ یک‌ سویه‌‌ آمریکایی‌ تبدیل‌ کرد.

آمریکا و اعزام مستشاران نظامی

دو عامل‌ بزرگ‌ موجب‌ ورود خیل‌ مستشاران ‌نظامی‌ به‌ ایران‌ شد. عامل‌ اول‌، بحران‌ مشروعیتی‌ بود که‌ شاه‌ همواره‌ از ابتدای‌ به‌ قدرت‌ رسیدن‌ آن‌ را احساس‌ می‌کرد. وی‌ برای‌ جبران‌ عدم‌ مشروعیت‌ در صدد ایجاد ارتشی ‌قدرتمند و وابسته‌ به‌ شخص‌ خود بود. از همان‌ آغاز سلطنت‌ توجه‌ کامل‌ خویش‌ را معطوف‌ به‌ ارتش‌ کرده‌ بود. وی‌ در گفتگوهایش‌ با بولارد ]سفیر انگلیس‌ در ایران[ اغلب‌ از نیاز به‌ تجدید سازمان‌ سریع‌ ارتش‌ برای‌ حفظ‌ امنیت‌ کشور سخن‌ می‌گفت‌. عامل‌ دیگر، رقابت‌ سیاسی‌ آمریکا با سایر قدرت‌ها ـ خصوصاً پس‌ از شروع‌ جنگ ‌سردـ بود که‌ موجب‌ شد تا با خواست‌ شاه‌، مستشاری‌ آمریکایی‌ در ارتش‌ ایران به سرعت توسعه یابد.

لایحه‌‌ مصونیت‌ مستشاران‌ نظامی‌ آمریکا

با ورود خیل عظیم مستشاران آمریکایی به ایران کم کم بدرفتاری‌ نیروهای‌ آمریکایی‌ نسبت ‌به‌ نظامیان‌ و مردم‌ ایران رشد کرد‌ و این موضوع روز به‌ روز تنفر مردم‌ به‌ آنها را افزایش داد. طبق‌ یکی‌ از اسناد پرونده‌ی مستشاری‌ روز 21/5/43 یک‌ سرهنگ‌ دوم‌ «بلند بلند فریاد می‌کرد کی از شر این‌ مستشاران‌ خلاص‌ می‌شویم‌ و این‌ مملکت‌ از خر تو خری‌ خارج‌ می‌شود؟» طبق‌ همین‌ گزارش‌ یک‌ روز بعد در کلانتری‌ 3 قلهک‌ «رئیس‌ کلانتری‌ با پلیس‌ تهران‌ تماس‌ گرفت‌ و با ناراحتی‌ جواب‌ داد: خدا کند هر چه‌ زودتر، مستشاران‌ از این‌ مملکت‌ بروند، من‌ که‌ نمی‌توانم‌ برای‌ هر گروهبان‌ آمریکایی‌ یک‌ نفر پلیس ‌بگمارم‌».

بارها نظامیان‌ آمریکایی هنگام‌ رانندگی‌ به‌ علت‌ مست‌ بودن‌ مرتکب‌ قتل‌ می‌شدند و دادگستری‌ آنها را احضار و محاکمه‌ می‌کرد. نظامیان‌ آمریکایی،‌ بی‌نزاکتی‌ را به ‌جایی‌ رساندند که‌ در یک‌ مورد، یک‌ گروهبان‌ به‌نام‌ تانکرسلی‌ بعد از تصادف‌ کردن‌ با یک‌ کارگر ایرانی‌ قصد فرار داشت‌ که‌ با ممانعت‌ پلیس‌ ایران‌ مواجه‌ شد. این‌ عضو هیئت‌ مستشاری‌ آمریکایی‌ با کمال‌ وقاحت‌ از اتومبیل‌ خود پیاده‌ و به‌ «افسر پلیس‌ ایرانی ‌حمله‌ور شده‌، او را مضروب‌ ساخته‌«.

مجموعه‌‌ اعمال‌ و رفتار ناشایست‌ اعضای‌ مستشاری‌ آمریکا موجب‌ عکس‌العمل‌ پلیس‌، سربازان‌ و دادگستری‌ ایران‌ می‌گردید و این‌ در حالی‌ بود که‌ دولت‌ آمریکا دولت‌ ایران‌ را تحت‌ فشار قرار داد تا لایحه‌‌ مصونیت‌ مستشاران‌ آمریکایی‌ را به ‌تصویب‌ برساند.

سفارت‌ آمریکا طی‌ یادداشتی‌ در 19 مارس‌ 1962 (اسفند 1340) درخواست‌ کرد هیئت‌ مستشاری‌ نظامی‌ آمریکا از امتیازات‌ و مصونیت‌های‌ مربوط‌ به‌ کارمندان‌ سیاسی‌ پیش‌بینی‌ شده‌ در قرارداد وین‌ برخوردار شوند. پس‌ از مکاتباتی‌ که‌ بین‌ مقامات‌ رژیم‌ و سفارت‌ آمریکا به‌ عمل‌ آمد، دولت‌ علم‌ در 13 مهر 1342 تصویب‌ نمود که‌ پس‌ از تصویب‌ قرارداد بین‌المللی‌ وین‌ از طرف‌ مجلس‌ شورای‌ ملی‌ و سنا، رئیس‌ و اعضای‌ هیئت‌ مستشاری‌ نظامی‌ آمریکا در ایران‌ از مزایای‌ کارمندان‌ اداری‌ و فنی‌ قرارداد وین ‌بهره‌مند گردند. این‌ لایحه‌ در 25 دی‌ماه‌ 1342 به‌ مجلس‌ سنا فرستاده‌ شد و مجلس‌ سنا آن‌ را در سوم‌ مرداد 1343 به‌ تصویب‌ رساند و مصوبه‌ را به‌ مجلس‌ شورای‌ ملی‌ ارسال‌ نمود.

روز 21مهر1343 نخست‌وزیر و معاون‌ وزارت‌ امور خارجه‌ در مجلس‌ حاضر شدند و نایب‌ رئیس‌ مجلس‌ که‌ در غیاب‌ رئیس‌، مجلس‌ را اداره‌ می‌کرد، اعلام‌ نمود: «دو لایحه ‌در دستور مذاکرات‌ مجلس‌ است‌. یکی‌ مربوط‌ به‌ قرارداد وین‌ و یکی‌ مربوط‌ به‌ شمول‌ مستشاران‌ نظامی‌ آمریکا به‌ مقررات‌ قرارداد وین‌. دولت‌ تقاضا کرده‌ که‌ این‌ دو لایحه‌ امروز مقدم‌ بر سایر لوایح‌ در دستور مجلس‌ قرار بگیرد».

ماده‌ واحده‌‌ اول‌ به‌ این‌ شرح ‌در مجلس‌ قرائت‌ شد: «قرارداد وین‌ درباره‌‌ روابط‌ سیاسی‌ که‌ در تاریخ‌ هیجدهم‌ آوریل‌ 1961 مطابق ‌با 29 فروردین‌ 1340 در شهر وین‌ به‌ امضای‌ نمایندگان‌ مختار دولت‌ شاهنشاهی‌ رسیده‌ و مشتمل‌ بر 53 ماده‌ و دو پروتکل‌ می‌باشد، تصویب‌ و به ‌دولت‌ اجازه‌ داده‌ می‌شود اسناد تصویب‌ آن‌ را مبادله‌ نماید».

پس‌ از صحبت‌ تنی‌ چند از نمایندگان‌ مجلس‌ که‌ معلوم‌ بود اصلاً نمی‌دانند قرارداد وین ‌چیست‌، رأی‌گیری‌ به‌ عمل‌ آمد و اکثر نمایندگان‌ برخاستند. نایب‌ رئیس‌ مجلس‌ تصویب‌ این‌ ماده‌واحده‌ را اعلام‌ کرد و بلافاصله‌ لایحه‌‌ بعدی‌ توسط‌ نایب‌ رئیس‌ قرائت‌ شد: «ماده‌ واحده‌: با توجه‌ به‌ لایحه‌‌ شماره‌‌ 18/2291/2157 دولت‌ و ضمائم‌ آن که‌ در تاریخ‌ 25/11/42 به‌ مجلس‌ سنا تقدیم‌ شده‌، به‌ دولت‌ اجازه‌ داده‌ می‌شود که‌ رئیس‌ و اعضای‌ هیئت‌های‌ مستشاری‌ نظامی‌ ایالات‌ متحده‌ را در ایران که‌ به‌ موجب‌ موافقت‌نامه‌های‌ مربوطه‌ در استخدام‌ دولت‌ شاهنشاهی‌ می‌باشند از مصونیت‌ها و معافیت‌هایی‌ که‌ شامل‌ کارمندان‌ اداری‌ فنی‌ موصوف‌ در بند (و) ماده‌ اول‌ قرارداد وین‌ که‌ در تاریخ‌ هیجدهم‌ آوریل‌ 1961 مطابق‌ با 29 فروردین‌ ماه‌ 1340 به‌ امضا رسیده‌ است‌، برخوردار نماید».

پس‌ از صحبت‌ چند نفر موافق‌ و مخالف‌، حسنعلی‌ منصور نخست‌وزیر و میرفندرسکی‌ معاون‌ وزیر آموزش‌ خارجه‌ به‌ دفاع‌ از لایحه‌ پرداختند‌ و سپس‌ رأی‌گیری‌ مخفی‌ آغاز شد. از 136 نفر حاضر 74 نفر رأی‌ موافق‌ و 61 نفر رأی ‌مخالف‌ دادند و بدین‌ترتیب‌ این‌ لایحه‌ به‌ تصویب‌ مجلس‌ شورای‌ ملی‌ نیز رسید. رژیم‌ پهلوی از ترس‌ مخالفان‌ و اطلاعاتی‌ که‌ از موضع‌ امام‌‌خمینی‌ داشت‌ از انتشار مصوبه ‌جلوگیری‌ کرد و این‌ قانون‌ در جراید و رادیو انتشار نیافت‌.

با تصویب‌ این‌ ماده‌ واحده‌ مطابق‌ قرارداد وین‌، کلیه‌‌ مأمورینی‌ که‌ مطابق‌ بند (و) ماده‌‌ی اول‌ «به‌ امور اداری‌ و فنی‌ مأموریت‌ اشتغال‌ داشتند» از مالیات‌ و عوارض‌ معاف‌ شدند و از مصونیت‌ قضایی‌ برخوردار شدند و مطابق‌ بند 1 از ماده‌ی‌ 37 علاوه‌ بر مأمورین‌ «بستگان‌ مأمور» نیز که‌ اهل‌ خانه‌‌ او هستند از مزایای‌ معافیت‌های‌ مالیاتی‌ و مصونیت‌های‌ قضایی‌ مندرج‌ در ماده‌ی‌ 29 تا 36 برخوردار شدند. مهم‌تر اینکه‌ خدمه‌ ‌خارجی‌ مأمورین‌ آمریکایی‌ مطابق‌ بند 3 ماده‌‌ 37 نیز مشمول‌ مصونیت‌های‌ قضایی‌ و مالیاتی‌ شدند.

جالب‌ اینجاست‌ که‌ از مجموع‌ مذاکرات‌ مجلس‌ به‌دست‌ می‌آید نه‌ نخست‌وزیر و نه ‌نمایندگان‌ موافق‌ و نه‌ مخالف‌ هیچ‌ کس‌ قرارداد وین‌ را مطالعه‌ نکرده‌ بود و نمی‌دانست‌محتوای‌ آن‌ چیست‌! یکی‌ از مخالفین‌ لایحه‌، مهندس‌ ناصر بهبودی‌ـ فرزند سلیمان‌ بهبودی‌، بود که‌ با مراجع‌ و امام‌‌خمینی‌ در قم‌ ملاقات‌ کردـ وقتی‌ مخالفت‌ او «به‌ عرض‌ شاهنشاه‌ رسید، موجب‌ ناراحتی‌ خاطر همایونی‌ شده‌ و امر فرمودند پدرش‌ سلیمان‌ بهبودی‌ معاون ‌وزارت‌ دربار را فوراً بازنشسته‌ کنند».

سخنرانی‌ تاریخی‌ امام‌‌خمینی

همه‌‌ مخالفین‌ نقض‌ استقلال‌ حاکمیت‌ ایران‌، می‌دانستند تنها مردی‌ که‌ می‌تواند در مقابل‌ این‌ خود فروختگی‌ رژیم‌ و قانونی‌ کردن‌ سلطه‌‌ آمریکا مقاومت‌ کند، امام‌‌خمینی ‌است‌. حضرت‌ امام‌ برای‌ اطلاع‌ دقیق‌ از لایحه‌، چند نفر را مأمور کردند تا جزئیات‌ موضوع‌ را به ‌دست‌ آورند. یکی‌ از این‌ افراد هاشمی‌ رفسنجانی‌ بود. آقای‌ رفسنجانی‌ متن‌ لایحه ‌و اسناد مربوطه‌ را از طریق‌ سیدجعفر بهبهانی‌ تهیه‌ کرد و خدمت‌ حضرت‌ امام‌ آورد. آقای‌ حاج‌ شیخ‌ فضل‌الله‌ محلاتی‌ نیز از طریق‌ یکی‌ از کارمندان‌ مجلس‌، متن‌ مذاکرات‌ مجلس‌ پیرامون‌ لایحه‌ را تهیه‌ و خدمت‌ حضرت‌ امام‌ برد.

پس‌ از اینکه‌ حضرت‌ امام‌ از موضوع‌ کاملاً آگاهی‌ یافتند، مراجع‌ قم‌ را برای‌ یک‌ گردهمایی‌ فرا خواندند. در جلسه‌ مشورتی‌ قرار شد تا مراجع‌ در روز تولد حضرت‌زهرا، سلام‌الله‌ علیها، که‌ مطابق‌ با چهارم‌ آبان‌ بود، علیه‌ لایحه‌ کاپیتولاسیون‌ سخنرانی ‌کنند. به‌علاوه‌ حضرت‌ امام‌ نمایندگانی‌ به‌ شهرستان‌ها فرستاد تا علما را از موضوع‌ آگاه‌ کنند تا یک‌ موضع‌ سرتاسری‌ علیه‌ لایحه‌ اتخاذ گردد.

رژیم‌ که‌ از تصمیم‌ امام‌ آگاهی‌ پیدا کرد، فردی‌ را نزد ایشان فرستاد تا‌ از موضع‌گیری‌ علیه‌ آمریکا باز دارد. امام‌ به‌ او وقت‌ ملاقات‌ نداد، ولی‌ با حاج‌ آقا مصطفی‌ صحبت‌ کرد و گفت‌: «پدر شما درباره‌ شاه‌ حرف‌های‌ زیادی‌ زده‌ است‌. اگر بخواهد علیه‌ آمریکا حرفی‌ بزند، کشورمان‌ در معرض‌ خطر قرار می‌گیرد. شما که‌ وارد هستید با او صحبت‌ کنید تا به‌ جوش‌ و خروش‌ نیاید».

چند روز قبل‌ از بیستم‌ جمادی‌الثانی‌ (4 آبان‌) به‌ مردم‌ تهران‌ و شهرستان‌ها اطلاع‌ دادند که‌ برای‌ شنیدن‌ سخنان‌ امام‌‌خمینی‌ و سایر مراجع‌ به‌ قم‌ بیایند. با فرا رسیدن‌ روز موعود مردم‌ دسته‌ دسته‌ به‌ قم‌ آمدند. ساعت‌، 8:30 صبح‌ را نشان‌ می‌داد که‌ امام‌‌‌ با چهره‌ای‌ غمگین‌ پشت‌ میکرفون ‌قرار گرفتند. امام‌‌خمینی‌ سخن‌ خود را با کلمه‌‌ استرجاع‌ (انا للّه‌ و انا الیه‌ راجعون‌) آغاز کردند. سپس‌ به‌ توضیح‌ چگونگی‌ تصویب‌ و ماهیت‌ لایحه‌ پرداختند و آن‌ را موجب‌ خوار شدن‌ ملت‌ ایران‌ دانستند.

حضرت‌ امام‌ در قسمتی‌ از صحبت‌های‌ خود به‌ تحلیل‌ این‌ موضوع‌ پرداختند که‌ رژیم‌ از این‌ جهت‌ درصدد تضعیف‌ روحانیت‌ بود تا بیگانگان‌ را بر این‌ کشور مسلط‌ کند. حضرت‌ امام‌ در فراز دیگری‌ از سخنانشان‌ به‌ ارتش‌، علما، شهرهای‌ مذهبی‌ و اصناف‌ اعلام‌ خطر کردند که‌ می‌خواهند مردم‌ ایران‌ را اسیر و ذلیل‌ بیگانگان‌ کنند. امام‌‌خمینی‌ در این‌ سخنرانی‌ با استناد به‌ ولایت‌ شرعیه‌‌ خود فرمودند: نمایندگان‌ مجلس‌ نماینده‌ مردم‌ نیستند و اگر هم‌ بودند من‌ عزلشان‌ کردم‌. حضرت‌ امام‌ با اشاره‌ به‌ مخالفت‌ بعضی‌ از نمایندگان‌ با این ‌لایحه‌ از اینکه‌ فقط‌ مخالفت‌ کرده‌اند و مجلس‌ را به‌ هم‌ نزده‌اند انتقاد فرمودند.

امام در فرازی از سخنرانی تاریخی خود فرمودند: «ای‌ سران‌ اسلام‌، به‌ داد اسلام‌ برسید. ای‌ علمای‌ نجف‌، به‌ داد اسلام‌ برسید. ای‌ علمای‌ قم‌، به‌ داد اسلام‌ برسید. رفت‌ اسلام‌. ای‌ ملل‌ اسلام‌، ای‌ سران‌ ملل‌ اسلام‌، ای‌ رؤسای‌ جمهور ملل‌ اسلامی‌، ای‌ سلاطین‌ ملل‌ اسلامی‌، ای‌ شاه‌ ایران‌، به‌ داد خودت‌ برس‌. به‌ داد همه‌‌ ما برسید. ما زیر چکمه‌‌ آمریکا برویم‌، چون‌ ملت‌ ضعیفی‌ هستیم‌؟! چون‌ دلار نداریم‌؟! آمریکا از انگلیس‌ بدتر؛ انگلیس‌ از آمریکا بدتر؛ شوروی‌ از هر دو بدتر؛ همه‌ از هم‌ بدتر؛ همه‌ از هم‌ پلیدتر. اما امروز سر و کار ما با این ‌خبیث‌هاست‌؛ با آمریکاست‌. رئیس‌ جمهور آمریکا بداند؛ بداند این‌ معنا را که‌ منفورترین‌ افراد دنیاست‌ پیش‌ ملت‌ ما. امروز منفورترین‌ افراد بشر است‌ پیش‌ ملت‌ ما. یک‌ همچو ظلمی‌ به‌ دولت‌ اسلامی‌ کرده‌ است‌، امروز قرآن‌ با او خصم‌ است‌؛ ملت‌ ایران‌ با او خصم‌ است‌. دولت‌ آمریکا بداند این‌ مطلب‌ را. ضایعش‌ کردند در ایران‌؛ خراب‌ کردند او را در ایران‌.»

امام‌‌خمینی‌ بیانیه‌ای نیز در محکومیت‌ لایحه‌ مصونیت‌ مستشاران‌ صادر و منتشر نمودند که طی مدت‌ کوتاهی‌ در سرتاسر تهران‌ پخش‌ شد. ساواک‌ فردای‌ آن‌ روز گزارش‌ داد: «شب‌ گذشته‌ (9/8/43) اعلامیه‌هایی‌ به‌ امضای‌ آیت‌الله‌ خمینی‌ مبنی‌ بر اعتراض‌ به‌ تصویب‌ قانون‌ مصونیت‌ مستشاران‌ آمریکایی‌ به‌ تعداد زیادی‌ در شهر تهران‌ پخش‌ و در اغلب‌ منازل‌ ریخته‌ شده‌ است.» شب‌ بعد نیز مجدداً اعلامیه‌‌ حضرت‌ امام‌ در نقاطی‌ از تهران‌ پخش‌ شد و فردای‌ آن‌ روز یعنی‌ یازدهم‌ آبان‌ نیز اعلامیه‌ به‌ صورت‌ کتابچه‌ در تهران‌ منتشر گردید. پس‌ از انتشار سخنرانی‌ امام‌‌خمینی‌ روحانیون‌ مخالف‌ روی‌ منابر شروع‌ به‌ سخنرانی‌ علیه‌ دولت‌ و لایحه‌‌ مصونیت‌ مستشاران‌ آمریکایی‌ نموده‌ و به‌ قول‌ ساواک‌ «مشغول‌ تحریک‌ افکار عمومی‌» شدند.

واکنش رژیم پهلوی و آمریکا به افشاگری‌های امام خمینی

به‌ دنبال‌ افشاگری‌ و سخنان‌ مهیج‌ و اعلامیه‌‌ صریح‌ امام‌‌خمینی، اقدام‌ ننگینی‌ که‌ رژیم‌ در صدد مخفی‌ نگه‌ داشتن‌ آن‌ بود، آشکار شد و موجی‌ از انتقاد را علیه‌ رژیم‌ به‌ راه‌ انداخت‌. شاه‌ به‌ منصور دستور داد به ‌توجیه‌ لایحه‌ بپردازد و آن‌ را عملی‌ عادی‌ و بی‌اهمیت‌ جلوه‌ بدهد. منصور مصلحت‌ را در آن‌ دید تا به‌ مجلس‌ سنا بیاید و با ایراد سخنانی‌ اقدام‌ رژیم‌ را بی‌اهمیت‌ جلوه‌ دهد. وی‌ روز نهم‌ آبان‌ به‌ مجلس‌ آمد و سخنرانی کرد. او در این‌ سخنرانی‌ مدعی‌ شد که‌ مصونیت‌ نیروهای‌ نظامی‌ در بسیاری‌ از کشورها قانونی‌ است‌. وی‌ با گفتن‌ یک‌ دروغ‌ بسیار بزرگ‌ و آشکار گفت‌: در این‌ لایحه‌ «حتی ‌مصونیت‌ مدنی‌ برای‌ مستشاران‌ آمریکایی‌ در خدمت‌ ارتش‌ ایران‌، اعطا نشده‌«. وی‌ در دروغ‌ بزرگ‌ دیگری‌ مدعی‌ شد: «این‌ امتیاز فقط‌ به‌ رئیس‌ و اعضای‌ هیئت‌ مستشاری‌ داده ‌شده‌ و شامل‌ خانواده‌ و کارمندان‌ غیرفنی‌ هیئت‌ مستشاری‌ نخواهد بود. او با یک‌ دروغ‌ دیگر گفت‌: این‌ لایحه‌ فقط‌ یک‌ «مصونیت‌ ناقص‌، یعنی‌ مصونیت‌ در حین‌ انجام‌ وظیفه‌» است‌.

واکنش بعدی رژیم، دستگیری و تبعید امام خمینی بود. بامداد روز 13 آبان‌ 1343 پاسی‌ از نیمه‌شب‌ گذشته‌ بود که‌ صدها کماندو و چترباز بیت‌ امام‌‌خمینی‌ را به‌ محاصره‌ درآوردند. امام‌‌‌ که‌ در آن‌ لحظات‌ مشغول‌ راز و نیاز بود، با شنیدن‌ سر و صدای‌ مأموران‌ متوجه‌‌ تصمیم‌ رژیم‌ شد، مهر امضای‌ خود را به‌ بانو سپردند و به‌ خانم‌ فرمودند: «شما را به‌ خدا می‌سپارم‌» و خود از در اندرونی‌ به‌ کوچه‌ آمدند. مأمورین‌ با مشاهده‌‌ آیت‌الله‌ دور وی‌ جمع‌ شدند و امام‌ را به ‌اتومبیل‌ راهنمایی‌ کردند.

چند لحظه‌ بعد سرهنگ‌ بدیعی‌ رئیس‌ ساواک‌ قم‌ به‌ تهران‌ در چند جمله‌‌ کوتاه‌ اعلام‌ کرد: «کار تمام‌ شد. ساعت‌ 5:15 به‌ طهران‌ اعزام‌ گردید. صحن‌، مساجد، خیابان‌ها پاس‌ گمارده‌ شد» و افراد اعزامی‌ از تهران‌ و شهربانی‌ قم‌ «در کلیه‌‌ نقاط‌ حساس‌ شهر گمارده‌ شدند... کلیه‌‌ منازل‌ آیات‌ تحت‌ کنترل‌ و مراقبت‌ شدید قرار گرفت‌ و از رفت‌ و آمد اشخاص‌» جلوگیری‌ به‌ عمل‌ آمد. «مدرسه‌ تحت‌ کنترل‌ و مراقبت‌ قرار داده‌ شد».

امام‌‌خمینی‌ را مستقیم‌ به‌ فرودگاه‌ بردند و سوار بر هواپیمای‌ نظامی‌ 130ـ C نمودند که‌ از قبل‌ «به‌ فرمان‌ مطاع‌ شاهانه‌» مقرر بود از تهران‌ به‌ ترکیه‌ پرواز کند. هواپیمای ‌نظامی‌ حامل‌ رهبر نهضت‌ مردم‌ مسلمان‌ ایران‌ ساعت‌ 8 صبح‌ از فرودگاه‌ تهران‌ به‌ مقصد ترکیه‌ پرواز کرد. اولین‌ کلام‌ امام‌‌خمینی‌ خطاب‌ به‌ افسر مأمور، سرهنگ‌ افضلی‌ این‌ بود: «من‌ برای‌ دفاع‌ از وطنم‌ تبعید شدم.» هواپیما پس‌ از سه‌ ساعت‌ و نیم‌ در فرودگاهی‌ در 35 کیلومتری‌ آنکارا به‌ زمین‌ نشست‌.

ساعت‌ 2 بعدازظهر 13 آبان‌ رادیو ایران‌ اعلام‌ کرد: «طبق‌ اطلاع‌ موثق‌ و شواهد و دلایل‌ کافی‌ چون‌ رویه‌‌ آقای‌ خمینی‌ و تحریکات‌ مشارالیه‌ بر علیه‌ منافع‌ ملت‌ و امنیت‌ و استقلال‌ و تمامیت‌ ارضی‌ کشور تشخیص‌ داده‌ شد؛ لذا در تاریخ‌ 13 آبان‌ ماه‌ 1343 از ایران‌ تبعید گردید».

پس‌ از تبعید امام‌‌خمینی‌ کاردار سفارت‌ آمریکا طی‌ پیامی‌ به‌ آمریکا اظهار خوشحالی‌ کرد و نوشت‌: «سرانجام‌ ما توانستیم‌ از شر آن‌ پیرمرد... که‌ چوب‌ لای‌ چرخ‌ ما می‌گذاشت‌ راحت‌ شویم‌. کله‌ گنده‌‌ محلی‌ دستور اخراج‌ او را داده‌ بود. در حال‌ حاضر او در یکی‌ از هتل‌های‌ درجه‌ 2 ترکیه‌ اقامت‌ دارد».

اما هیچ‌ کس‌ نمی‌دانست‌ این‌ مسافر روزی‌ توازن‌ قدرت‌ جهان‌ را به‌ هم ‌خواهد زد، رژیم‌ کهن‌ شاهنشاهی‌ را سرنگون‌ خواهد ساخت‌، منافع‌ آمریکا را قطع‌خواهد کرد و بارها آمریکا را تحقیر خواهد نمود.

۱۳۹۸/۸/۴

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...