نسخه چاپی

سفر‌های بی‌ثمر مدیران خوش‌سفر ورزش!

فریدون حسن


«بسیار سفر باید تا پخته شود خامی»، حکایت این ضرب‌المثل حکایت حال و روز این روز‌ها و سال‌های مدیران ورزش کشور ماست. مدیرانی که همیشه در سفرند و از امکانات و تجربیات ورزش در دیگر کشور‌های جهان بازدید می‌کنند و با چهره‌هایی حق‌به‌جانب از الگوبرداری برای ورزش کشور حرف می‌زنند.

اینکه مطابق حرف قدیمی‌ها سفر باعث کسب تجربه می‌شود و به قول همان‌ها هر خامی با سفر‌های متعدد به پختگی و تجربه کامل دست پیدا می‌کند درست، اما در ورزش کشورمان مدیران و مسئولان فقط قسمت اول را گرفته‌اند و پز دادن به آن را، یعنی آقایان خوب مسافرت می‌روند و اینقدر خوش‌سفرند که چمدان‌هایشان همیشه برای سفر به اقصی نقاط جهان بسته است. خوب هم از دستاورد‌های سفرشان و الگوبرداری‌ها حرف می‌زنند و پزش را می‌دهند، درست مثل رئیس کمیته آموزش فدراسیون فوتبال یا مسئول پروژه‌های عمرانی این فدراسیون که اولی می‌گوید رفتیم ژاپن و دیدیم که حتی تا سال ۲۰۵۰ را برای فوتبال و ورزش‌شان برنامه‌ریزی کرده‌اند و دومی هم دیروز بعد از بازدید از کمپ اسپایر قطر چنان از خود بی‌خود شده که عملاً نمی‌داند چه می‌گوید و چشم بسته از الگوبرداری حرف می‌زند.

نکته و سؤال درست همین‌جاست؛ چرا این همه سفر و کسب تجربه و دیدن برنامه‌ریزی و موفقیت دیگر کشور‌ها هیچ عایدی و سودی برای ورزش کشور نداشته و تنها پول بیت‌المال را به هدر داده است؟

این الگوبرداری‌هایی که آقایان دم از آن می‌زنند کی و کجا قرار است به منصه ظهور برسد و دیده شود و اصولاً آیا باید امیدی به تحقق این همه وعده‌ووعید بعد از این همه مسافرت و هدررفت بیت‌المال داشت؟

پاسخ هم البته کاملاً روشن است، مدیریت ورزش کشور مدیریتی است که فقط به کسب پیروزی، آن‌هم به هر قیمتی فکر می‌کند. تنها به این دو نمونه از مسئولان ورزش هم خلاصه نمی‌شود. میرشاد ماجدی و سعید دقیقی دم‌دست‌ترین مسئولان و آخرین اظهارنظر‌کنندگان در این مقوله بودند، والا در تمام فدراسیون‌ها و رشته‌ها تا دلتان بخواهد از این دست مدیران پرسفر و الگوبردار زیاد داریم. ربطی هم به مدیران امروز و دیروز ندارد. کار زیربنایی در ورزش ایران به‌طور کلی و هیچ‌گاه معنایی نداشته و ندارد و از وزیر گرفته تا رؤسای فدراسیون‌ها بدون توجه به زیرساخت‌ها فقط نتیجه‌گرا بوده‌اند تا بتوانند پز آن را بدهند و عکس‌های یادگاری‌شان را بگیرند که بله در دوران ما بود که اینقدر مدال کسب شد و این پیروزی‌ها به دست آمد.

در حالی که کشور‌های مقصد سفر این آقایان بیشتر از آنکه به نتیجه‌گیری امروز فکر کنند به ساختن پایه‌ها و زیرساخت‌ها برای نتیجه‌گیری فردا می‌اندیشند. طبیعی است که این کار زمانبر است و شاید به عمر مدیریت یک نفر قد ندهد، چیزی که اصلاً به مذاق مدیران ما خوش نمی‌آید.

به هر حال مدیرانی که ما می‌شناسیم و در ورزشمان دیده‌ایم و می‌بینیم، آدم‌هایی هستند که می‌خواهند تمام موفقیت‌ها به نام خودشان ثبت و ضبط شود، درست برخلاف مدیران ورزش کشور‌های مقصد سفر آقایان که رسیدن به هدف غایی مدنظر ورزش کشورشان مهم است، نه اینکه محقق شدن آن در زمان فلان وزیر و مسئول و اینگونه می‌شود که آن‌ها پیشرفت می‌کنند، اما ورزش ما همیشه در حال پسرفت و درجا زدن و به دنبال الگوبرداری از دیگران است. مهم‌تر اینکه مدیران خام ورزش ما با کوله‌باری پر از سفر‌های خارجی هیچ‌وقت به مرز پختگی و تجربه نمی‌رسند.

سفر خوب است، به شرط آنکه بازدهی داشته باشد. خوب است که محدود باشد و بعد از آن الگوبرداری درست شروع شود. تأکید می‌کنیم الگوبرداری درست، والا می‌شود سفر رفت و بدون تحقیق درست برگشت و صرفاً از یک کار کپی‌برداری کرد و جواب هم نگرفت و بعد به بهانه کسب تجربه بیشتر دوباره و چندین باره تدارک سفر دید، آن‌هم از جیب مردم و با خرج بیت‌المال و در نهایت نیز به هیچ جا نرسید و درجا زد، درست مانند آنچه در ورزش کشورمان شاهد آن هستیم.

۱۳۹۸/۱۰/۸

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...