نسخه چاپی

دور باطل اروپاییان در برجام

«ژوزف بورل» مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی و رئیس كمیته مشترك برجام طی هفته‌های اخیر، بارها تاكید كرده است ایران و اتحادیه اروپایی هر دو باید از مزایای توافق هسته‌ای بهره‌مند شوند.

به گزارش نما، «ژوزف بورل» مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی و رئیس کمیته مشترک برجام طی هفته‌های اخیر، بارها تاکید کرده است ایران و اتحادیه اروپایی هر دو باید از مزایای توافق هسته‌ای بهره‌مند شوند، یعنی ایران به برخی امتیازات اقتصادی دست پیدا کند و در مقابل، به «همه تعهدات برجامی» خود بازگردد. مسؤولان محترم دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان نیز این سخنان بورل و دیگر مقامات اروپایی را نماد «خواست اروپاییان برای حفظ برجام»(!) قلمداد کرده‌اند.

اخبار سیاسی -در روزهای ابتدایی اسفندماه امسال، در حالی که نشست کمیسیون مشترک برجام در شهر وین با مشارکت نمایندگانی از کشورهای ایران، فرانسه، انگلیس، آلمان، روسیه و چین برگزار شد، یک دیپلمات اروپایی به خبرگزاری فرانسه اعلام کرد: «تاکنون هیچ برنامه زمانی برای حل‌و‌فصل اختلافات در زمینه برجام میان طرفین مقرر نشده است اما تلاش‌ها در این راستا ادامه خواهد یافت. ما خواستار حفظ برجام هستیم، به نحوی که بازرسان بتوانند به کار خود در ایران ادامه دهند».

همان‌گونه که از اظهارات این دیپلمات ناشناخته اروپایی برمی‌آید، اصلی‌ترین خواسته مقامات اروپایی بازگشت جمهوری اسلامی ایران به «همه» تعهدات خود در برجام است. به عبارت بهتر، مقامات اروپایی به دنبال فرصتی هستند تا تمام 5 گام کاهنده تعهدات برجامی ایران (وفق استراتژی مقاومت فعال) را بازگردانده و دوباره ایران را در موضع «تنها طرف متعهد» قرار دهند. سوال اصلی اینجاست: چرا «ژوزف بورل» و دیگر مقامات اروپایی، درباره چگونگی تامین منافع ایران در برجام، سخنی به میان نمی‌آورند؟! نکته مهم‌تر اینکه طی روزهای اخیر، بار دیگر شاهد برجسته شدن کلید‌واژه « اینستکس » در مناسبات برجامی ایران و اتحادیه اروپایی هستیم. به عبارت دقیق‌تر، تنها راهکار مقامات اروپایی برای تامین حداقلی منافع ایران در برجام، راه‌اندازی «اینستکس» و گسترش این ساختار مبهم و قطره‌چکانی است! اما سوال اصلی اینجاست: چرا این اقدام نمی‌تواند در حفظ برجام موثر باشد؟

نخست اینکه ظرفیت واقعی اینستکس بسیار محدود است. حدود ۸۰ درصد اقتصاد اروپا در انحصار بخش خصوصی و ۲۰ درصد آن در انحصار بخش دولتی و نیمه‌دولتی است. نکته اصلی اینجاست که شاید در خوشبینانه‌ترین حالت ممکن، یک درصد اقتصاد بخش دولتی اروپا نیز در ساختار اینستکس به گردش درآید زیرا اروپاییان نشان داده‌اند قصد ندارند با تمرکز اقتصاد دولتی خود در مسیر حفظ توافق هسته‌ای با ایران، خود را در مقابل ایالات متحده آمریکا قرار دارند. آنگلا مرکل، صدر‌اعظم آلمان بارها تاکید کرده‌ اتحادیه اروپایی قصد ندارد بر سر موضوعاتی مانند برجام، خود را در تقابل با کاخ سفید قرار دهد! امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه و بوریس جانسون، نخست‌وزیر انگلیس نیز صراحتا از ایران خواسته‌اند از «برجام» فاصله گرفته و خود را برای پذیرش «توافق جدید» که دربرگیرنده خواسته‌های دونالد ترامپ رئیس‌جمهور ایالات متحده است، آماده کند! براستی در چنین شرایطی ادعای مقامات اروپایی از جمله بورل درباره لزوم حفظ برجام، چگونه قابل توجیه است؟

واقعیت امر این است که تروئیکای اروپا قصد دارد با تکیه دوباره بر ساختار مبهم، قطره‌چکانی و ناکارآمد اینستکس، تاکتیک «مدیریت وضع موجود» را دنبال کرده و ضمن خرید زمان، به رصد نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در نوامبر 2020 (13 آبان‌ 99) بپردازد. متعاقب خروج ترامپ از توافق هسته‌ای با ایران در 18 اردیبهشت‌ماه سال گذشته، تروئیکای اروپا یعنی 3 کشور‌ انگلیس، آلمان و فرانسه، با صدور بیانیه‌ای در بروکسل، موارد یازده‌گانه را اعلام و تعهد داد به آن عمل کرده و نیاز‌های ایران مانند تراکنش‌های مالی که مطابق برجام پیش‌بینی شده بود یا موضوعات بیمه، صادرات و واردات را برطرف کند. مقامات اروپایی در آن زمان، به صورت کاملا دروغین اعلام کردند نسبت به تعهدات یازده‌گانه خود در بیانیه بروکسل پایبند خواهند بود اما پس از برگزاری آن نشست، اتحادیه اروپایی «وقت‌کشی هدفمند» را در دستور کار خود قرار داد. در حالی که نزدیک به 2 سال از خروج آمریکا از برجام می‌گذرد اروپا عملا ساختار‌های حداقلی، و قطره‌چکانی اینستکس را هم عملیاتی نکرده است.

این موضوع صرفا نشان‌دهنده ناتوانی اروپا نیست، بلکه انعکاسی از بدعهدی‌های عامدانه اتحادیه اروپایی است.

نکته آخر اینکه تجربه سال‌های اخیر نشان داده است خروجی نهایی مواضع بازیگران اروپایی نه در نشست‌های کمیته مشترک برجام، بلکه در مناسبات پنهان تروئیکای اروپا و واشنگتن تعیین می‌شود. «ژان ایو لودریان» و «مایک پمپئو» وزرای خارجه فرانسه و آمریکا، نقش بسزایی در این روند ایفا می‌کنند. پاریس و واشنگتن هر دو استراتژی «مهار همه‌جانبه ایران قدرتمند» را در دستور کار خود قرار داده‌اند. پس از خروج آمریکا از توافق هسته‌ای با ایران نیز ارتباطات کاخ سفید و کاخ الیزه با یکدیگر در پرونده ایران نه‌تنها قطع نشده، بلکه شاهد هم‌پوشانی بیشتر آنها در این بازی ضدایرانی هستیم.



نوید مومن

۱۳۹۸/۱۲/۲۷

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...