نسخه چاپی

راه جلوگیری از انحراف چیست؟‬

عضو هیأت علمی جامعة المصطفی العالمیه با اشاره به روایاتی قرآن را موجب درمان همه درها بویژه كفر، گمراهی و انحراف دانست و گفت: راه جلو گیری از انحراف و ضلالت انس بیشتر با قرآن است.

به گزارش نما به نقل از رسا، حجت‌‌الاسلام ناصر رفیعی عضو هیأت علمی جامعة المصطفی العالمیه در ادامه بحث معرفی شخصیت امام حسین(ع) از زبان ائمه به تفسیر فرازی از زیارتنامه‌ امام حسین در لسان امام صادق(ع) پرداخت و گفت: این زیارتنامه در بحار جلد ۹۸ معروف به کتاب مزار و بخشی از این فراز نیز در زیارت اربعین آمده است.

وی ادامه داد: امام صادق(ع) در این فراز از زیارتنامه می‌فرمایند «و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الضلاله و الجهاله والعمی و الشک و الارتیاب» یعنی حضرت اباعبدالله(ع) جان خود را برای رفع پنج مشکل گمراهی،جهل، کوری، شک و ریب فدا کردند.


عضو هیأت علمی جامعة المصطفی العالمیه با اشاره به این‌که گاهی جامعه هم بیمار می‌شود ادامه داد: جهل یکی از بیماری‌ها است که به تعبیر روایات بدترین مرض‌ها و به تعبیر دیگر همه بدی‌ها است.


وی غفلت را یکی از معانی جهل خواند و افزود: زمانی که قوم حضرت موسی(ع) گوساله پرست شدند ایشان خطاب به آن‌ها فرمودند؛ شما جاهل هستید، همچنین زمانی که برادران یوسف(ع) ایشان را در مصر دیدند و اظهار پشیمانی کردند حضرت یوسف(ع) به آنها فرمود؛ شما جاهل بودید.



حجت‌‌الاسلام رفیعی عمل قوم لوط را از دیگرمصادیق جهالت دانست و تصریح کرد: قرآن کریم به اهل جهنم می‌فرماید؛ چه شد که جهنمی شدید و آن‌ها در پاسخ می‌گویند: اگر عقلمان را به کار بسته بودیم جهنمی نمی‌شدیم.



عضو هیأت علمی جامعة المصطفی العالمیه با اشاره به جنگ صفین، اعتراض اصحاب امیر المؤمنین(ع) به عدم آغاز جنگ را یادآور شد و گفت: حضرت خیلی خطبه خواندند، موعظه کردندو فرمودند امیدوارم چند نفر برگردند که چنین هم شد.



وی با اشاره به کلام اباعبدالله الحسین(ع) که فرمودند؛ گفتارم را بشنوید تا شما را موعظه کنم و به درون خود مراجعه کنید، گفت: لشکر کوفه از قوم ابراهیم هم بدتر بودند زیرا قرآن داستان شکستن بت‌ها و نهادن تبر بر دوش بت بزرگ را که تعریف می‌کند، می‌گوید؛ وقتی حضرت ابراهیم فرمودند؛ بت‌ها را بت بزرگ شکسته اگر بتواند، این‌ها به خودشان مراجعه کردند و اگرچه با حضرت ابراهیم جنگیدند اما به عدم توان بت‌ها اعتراف کردند.



حجت‌‌الاسلام رفیعی به تعجب امیرالمؤمنین(ع) از مردمی که چیزی را گم کرده و در پی آن جستجو می‌کنند اما در پی جستجوی خودشان برنمی‌آیند، اشاره کرد و گفت: کسی که فطرت، استعداد و توانمندی خود را نشناسد احمق است، چرا یک جوان نباید از استعدادش در حفظ قرآن و حدیث و تاریخ استفاده کند.



وی با اشاره به داستان ورود اسرا به شام و اهانت پیرمرد جاهل شامی به خاندان عصمت و طهارت(ع)، عکس العمل امام سجاد(ع) در آن وضعیت اسف بار را روشنگری و رفع جهل دانست و افزود: امام سجاد(ع) آیات مودت و ولایت و ... را برای مرد شامی در حالی قرائت کردند که به قول خود حضرت بر سرشان آتش می‌ریختند و زمانی که امام فرمودند «این آیاتی که شنیدی مصداش ما اهل بیتیم» مرد شامی از جهالت بیرون آمد و برگشت.



حجت‌الاسلام رفیعی خطابه حضرت زینب(س) و امام زین العاابدین(ع) در شام را مورد توجه قرار داد و ابراز داشت: امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) در کوفه بیشتر روضه خواندند چون مردم آن‌ها را می‌شناختند.



وی لعن سفیر روم بر یزید در مجلس یزید را نتیجه آگاهی بخشی خطابه‌های حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) دانست و افزود: مردم شام چون شناختی از اهل بیت(ع) نداشتند بیشتر خطابه‌های این دو بزگوار برای شناخت اهل بیت بویژه امیرالمومنین بود، آنقدر که امیرالمومنین را معرفی کردند، پیامبر را معرفی نکردند چراکه حضرت امیر به خاطر تبلیغات مسموم معاویه در شام غریب بودند.



حجت‌‌الاسلام رفیعی با اشاره به تعبیر نجات دهنده از جهل در زیارتنامه منقول از امام صادق(ع)، عدم احترام به پدر و مادر و نماز نخواندن و دیگر گمراهی‌ها را نتیجه جهل عنوان کرد و افزود: جاهل سه علامت دارد، اول جواب دادن بدون تحقیق، دوم دعوا کردن قبل از این که بداند موضوع از چه قرار است و حق با کیست، سوم رأی و نظر دادن قبل از آنکه درباره آن مطلب تحقیق کند.



وی در پاسخ به این سؤال که دشمنان امام حسین(ع) چگونه توانستند ۳۰ هزار انسان را در کربلا جمع کنند در حالی که همه آنها با انگیزه مادی نیامده بودند و اصلاً به آن‌ها چیزی نرسید؟ گفت: جهالت و اجابت قبل از تحقیق مهمترین عامل بود، در روایات آمده؛ با هرکسی نشست و برخاست نکنید، تحلیل‌ها را از هرکسی نگیرید، بعضی ها قبل از تحقیق می‌گویند ما هستیم.



عضو هیأت علمی جامعة المصطفی العالمیه با اشاره به داستان جنگ جمل علت جمع شدن افرا زیر عَلَم زبیر را جواب دادن بدون تحقیق دانست و افزود: انسان باید تحقیق کند، بعضی برای خرید یک جنس بسیار تحقیق می‌کنند چطور برای عاقبت جامعه و زندگی خود بدون تحقیق تصمیم می‌گیرند.



وی به تشریح دومین علامت جهالت که دعوا کردن یا ورود به دعوای دیگران قبل از تحقیق است پرداخت و ادامه داد: چه بسیار درگیری‌ها که به خاطر جهل پدید آمده و زمانی انسان آگاه می‌شود که کار از کار گذشته است، چه بسیار زندگی‌ها که با یک عمل جاهلانه و پیش داوری از هم پاشیده است.



حجت‌الاسلام رفیعی سومین علامت جهل یعنی نظر دادن قبل از تحقیق را بام مثالی از جنگ صفین بیان کرد و اظهار داشت: در جنگ صفین جوانی بود که در حال جنگیدن به حضرت علی(ع) دشنام می‌داد هاشم بن مرقال می‌گوید: من این جوان را متوقف کردم و گفتم چرا فحاشی می‌کنی گفت چون امام شما نماز نمی‌خواند و قاتل عثمان است، هاشم می‌گوید دست او را گرفتم آوردم جلوی لشکر امام و یاران خاص امیرالمومنین را نشانش دادم که آثار سجده بر پیشانی آن‌ها نمایان بود، گفتم این از یاران علی(ع)، اما خود حضرت یک شب هزار رکعت نماز می‌خواند، درباره قتل عثمان هم قتل عثمان را به دروغ به گردن ایشان انداختند جوان متأثر شد و برگشت.



وی به کسانی که قدرت تحلیل ندارند توصیه کرد: هر کتابی را نخوانید و سراغ هر سایتی نروید اگر برای شما شکی حاصل شد که نتوانستید برطرفش کنید از اهلش بپرسید، امیر المومنین می‌فرمایند «از پرسیدن خجالت نکشید».



حجت‌الاسلام رفیعی با اشاره به شکی که از سپاه شام منعکس ‌شده مبنی بر این‌که امام حسین بر ولی امر زمان یزید خروج کرده شک را سم مهلکی برای دیانت دانست و افزود: ابتدای انقلاب خیلی‌ها به شهید بهشتی توهین کردند که بعدها آمدند و اظهار ندامت کردند،که این توهین‌ها ناشی از شک بود.



وی با بیان این‌که قدرت خون در برخی موارد بیش از استدلال است، ابراز کرد: خدمتی که خون شهید بهشتی به رفع شک کرد شاید اگر زنده بود، خودش نمی‌توانست این‌قدر تأثیر گذار باشد.



حجت‌الاسلام رفیعی چهار شعبه برای شک در انسان ذکر کرد و اظهار داشت: انسان شکاک اهل مراء یا مناظره بی‌دلیل، اهل وسواس که منشأ آن شیطان، اهل تردید و ترسو است.



وی با اشاره به داستان هرثمه که از توفیق خدمت به اباعبدالله(ع) در کربلا و شهادت در راه آن حضرت به خاطر ترس جا ماند گفت: هرثمه خدمت اباعبدالله رسید و گفت «یا اباعبدالله با پدرتان از این سرزمین عبور می‌کردیم که ایشان خبر شهادت شما در این سرزمین را دادند و فرمودند هرکس با حسینم شهید شود بهشتی است»، حضرت فرموند «هرثمه ما را یاری میکنی؟» هرثمه گفت «نه یابن رسول الله من فرزند کوچک دارم و گرفتارم» و از حضرت جدا شد.



حجت‌الاسلام رفیعی یقین اصحاب امام حسین(ع) را مثال زدنی دانست و عنوان کرد: بریر معلم قرآن اهل کوفه بود، وقتی به میدان آمد شخصی به نام کعب مقابلش قرار گرفت کعب که او را شناخت گفت بریر بهتر بود به تدریس قرآن می‌پرداختی و شروع به بحث کردند، بحث که بالا گرفت پیشنهاد دادند با هم مباهله کنیم و وارد نبرد شدند، بریر کعب را به درک واصل کرد، اینجا همه دیدند که مباهله به نفع بریر تمام شد اما عبرت نگرفتند و کسی حمله کرد و بریر را به شهادت رساند.



وی محمد ابن اشعث را مصداق ضلالت دانست و اظهار داشت: امام حسین(ع) مشغول روشن کردن آتش در خندق های اطراف خیام بودند که مبادا به خیام حمله شود، عبدالله بن خوض آمد و به حضرت گفت «قبل از آتش جهنم برای خود آتش فراهم میکنی؟» حضرت نفرینش کرد و او در آتش افتاد، ابن اشعث که این صحنه را دید به جای عبرت گرفتن گفت «یا اباعبدالله فکر نکنی از نفرین تو به آتش افتاد بلکه اتفاقی در آتش افتاد».



عضو هیأت علمی جامعة المصطفی العالمیه گمراهی را غیر از جهل دانست و افزود: ما در نماز می‌گوییم خدایا ما را از گمراهان قرار مده، گمراهی یعنی این‌که انسان فکر می‌کند مسیری را که می‌رود، صحیح است.



حجت السلام رفیعی قرآن را بزرگ‌ترین شفای دردها دانست و اضافه کرد: امیر المومنین می‌فرماید «داروی کفر و گمراهی وانحراف همان قرآن است»، قرآن ۷۷ مرتبه از کلمه علم استفاده کرده است، راه جلو گیری از انحراف و ضلالت انس بیشتر با قرآن است.



وی در پایان با بیان این‌که در تاریخ همیشه طرفداران حق اندک هستند، طرفداری ازحق را پر هطینه خواند و ابراز کرد: مردم همیشه برای طرفداری از حق آماده باشند.

۱۳۹۱/۸/۲۹

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...