نسخه چاپی

چهار نكته درباره مسائل منطقه

محمد كاظم انبارلویی

مصائب مرسي
اخوان المسلمين در جريان بيداري اسلامي در منطقه جلودار حركت‌هاي اسلامي بودند. اسلاميزه كردن حكومت اولين وظيفه آنهاست. آنها اگر توفيق اين كار را پيدا نكنند بازگشت به نقطه اول حتمي است.
جايگاه مصر به‌عنوان زادگاه اخوان المسلمين در حركت به‌سوي اسلامي كردن حكومت تعيين كننده است. مرسي به‌عنوان اولين رئيس جمهور قانوني مصر در اين راه مشكلات فراواني پيش‌روي دارد.
به محض اينكه مرسي پرچم اسلام را براي تغيير قانون اساسي بالا برد، لايه‌هاي گونه‌گوني در برابر او از جمله بقاياي رژيم گذشته به‌علاوه ملي‌گراها و ليبرالها صف كشيدند. طبيعي است آمريكا و رژيم صهيونيستي در اين معركه جانب ملي‌گراها و ليبرالها را خواهد گرفت و بر طبل آشوب و ناآرامي در مصر خواهد كوبيد.
البرادعي ،عمرو موسي و حمدين صباحي مثلث جبهه نجات ملي را تشكيل دادند وطي هفته گذشته قاهره و ديگر شهرهاي مصر را به آشوب كشاندند وحتي به دفاتر اخوان المسلمين حمله برده وآن را به آتش كشيدند. آنها به همين هم اكتفا نكردند و با حمله به كاخ رياست جمهوري با پليس در داخل محوطه كاخ درگير شدند.
مردم مسلمان مصر كه دل در گرو اسلام و تغييرات براساس يك رويكرد اسلامي دارند حتما از مرسي حمايت خواهند كرد. اما بايد ديد مرسي مي‌تواند در اندازه يك رهبر اسلامي ظاهر شود و مطالبات اسلامي مردم مصر را نمايندگي كند يا نه؟ او در سياست خارجي بويژه در نگاه به بحران سوريه و نيز روابط با رژيم صهيونيستي دچار اشتباهات راهبردي است و او را از مرتبتي كه ذكر شد فرو مي‌كاهد.
مرسي در اسلاميزه كردن مصر پس از سد نجات جبهه ملي (بخوانيد جبهه مبارزه با اسلام) در مصر بايد تكليف خود را با سلفي‌ها روشن كند. ممكن است آنها در بادي امر به او كمك رسانند.اما نقش سلفي‌ها در مصر و جهان اسلام همانند نقش منافقين در انقلاب اسلامي است. هنر مرسي بايد مديريت انقلاب مصر در ميان دو خط افراط و تفريط باشد. اگر او دراندازه يك رهبر اسلامي وارد شود و صداقت خود را در تبعيت از قرآن و پيامبر اسلام نشان دهد، مردم حتما از او حمايت خواهند كرد و او را در وسط معركه درگيري با عناصر رژيم گذشته و وابستگان غرب تنها نخواهند گذاشت. ديروز مرسي همه پرسي را به تعويق انداخت. او بايد بداند يك قدم عقب بنشيند آنها صدها قدم جلو خواهند آمد. اميدواريم اين تعويق خيلي طول نكشد.
تنگي نفس حكام رژيم صهيونيستي
ظرف يك ماه به رژيم صهيونيستي سه ضربه كاري در درون سرزمين‌هاي اشغالي و منطقه و جهان فرود آمد. جنگ 8 روزه كمر حكام رژيم صهيونيستي را شكست، محاسبات آنها را به‌هم ريخت و رژيم براي اولين بار در پايتخت ضربات مهلك از مقاومت دريافت كرد. سلسله اعصاب اطلاعاتي آنها دچار اختلال شد. فقط 6 روز توانستند تاب بياورند روز ششم نبرد، پرچم ذلت آتش بس را برافراشته و روز هشتم به آتش بس رسيدند.
ضربه دوم به رژيم صهيونيستي آن بود كه اجماع جهاني بار ديگر گلوي آنها را فشرد و سازمان ملل عضويت ناظر فلسطين را پذيرفت و بار ديگر مهر انزواي رژيم صهيونيستي را پاي اين ورقه زد.
ضربه سوم اين بود كه سازمان ملل قطعنامه‌اي را به تصويب رساند كه در آن قطعنامه آمده است رژيم صهيونيستي بايد تن به نظارت آژانس بين المللي انرژي اتمي بدهد.
رژيم صهيونيستي با اين سه ضربه به تنگي نفس افتاده است . آمريكايي‌ها مي‌خواهند با فشار در سوريه ومصر رژيم صهيونيستي را تنفس مصنوعي بدهند. آنها كه رشته مقاومت در منطقه را در دست دارند نبايد اجازه دهند آمريكايي‌ها موفق به اين كار شوند.
موشك‌هاي اسكندر در سوريه
گفتگوهاي سه جانبه روسيه، آمريكا و نمايندگان سازمان ملل در امور سوريه ظاهرا به شكست انجاميد و كلينتون نتوانست لاوروف را راضي كند. موشك‌هاي اسكندر براي مقابله با سپر موشكي پاتريوت در تركيه از سوريه سر برآورد. موشك اسكندر با سرعتي برابر با 2100 متر بر ثانيه و بردي بيش از 450 كيلومتر براي هر سيستم دفاعي يك كابوس است. موشك اسكندر با يك خطاي هفت متري هر هدفي را نابود مي‌كند.
اما سوري‌ها نبايد روي كاركردها و كاربردهاي موشك اسكندر حساب باز كنند. هيچ حمله نظامي خارج از سوريه به نمايندگي از يك دولت صورت نخواهد گرفت . آمريكايي‌ها راه‌حل شكستن حلقه مقاومت در سوريه را فقط در صدور تروريسم و مجهز كردن آنها به انواع سلاح‌ها حتي سلاح شيميايي مي‌دانند سوريه علاوه بر تكيه بر ارتش خود براي حفظ مرزها بايد روي يك صد هزار
نيروي مسلح مردمي كه اكنون در خط مقدم مي‌جنگند حساب باز كند.
اكنون 8 استان سوريه كاملا آرام است. در8 استان ديگر درگيري‌هاي پراكنده وجود دارد كه كاملا مهار شده است. سوري‌ها فقط در دو استان مشكل دارند و بايد قدرت حاكميت روي آن متمركز شود. سوريه اكنون با مزدوران 18 كشور خارجي در داخل مرزهاي خود در حال جنگ است .
آنها با پول ارتجاع عرب و تحريك صهيونيست‌ها وتمهيد برخي دولت‌هاي همسايه به سوريه آمده‌اند. آنها بايد بدانند مشكل سوريه راه‌حل نظامي وكاركردهاي عمليات تروريستي ندارد. اين رويكرد مشروعيت آنها را در نگاه مردم سوريه ومردم منطقه و جهان زير سئوال برده است.
دولت سوريه همزمان با پاكسازي مناطق آلوده بايد گفتگوها را با معارضان سياسي( و نه نظامي) به يك سامان جدي برساند و از سوي ديگر بر اصلاحات تاكيد كند تا بهانه به دست دشمن ندهد. مهمترين وظيفه دولت سوريه پاسخگويي به مطالبات اسلامي مردم و به رسميت شناختن بيداري اسلامي و همگامي با آن است. سوريه به‌عنوان يك حلقه مقاومت بايد باقي بماند و همين مشروعيت مردمي و ملي دولت سوريه را موجه مي‌سازد.
خالد مشعل در غزه
خالد مشعل رئيس دفتر سياسي حماس پس از 45 سال دوري از فلسطين به وطن خود در غزه وارد شد.او هنگامي كه 11 سال داشت مجبور شد با خانواده‌اش فلسطين را ترك كند . خالد مشعل در ابتداي ورود به غزه به خاك افتاد و سجده شكر براي پيروزي‌هاي اخير ملت فلسطين به‌جاي آورد.
اسماعيل هنيه از او استقبال كرد و صهيونيست‌‌ها تهديد كرده بودند كه آتش‌بس را با كشتن مشعل نقض خواهند كرد. اما با آنكه اين كار را مي‌توانستند بكنند جرأت نكردند دوباره زير بارش موشكهاي فجر 5 بروند.
ورود مشعل از گذرگاه رفح نشان داد اين گذرگاه امن است، پس ديگر رهبران تبعيدي فلسطين بايد هر چه زودتر خود را به فلسطين اشغالي برسانند و باقيمانده عمر خود را در سرزمين پدري خود سر كنند.
فلسطيني‌ها اكنون دو راه بيشتر ندارند: يا بايد تا آخرين قطره خون بجنگند و به شهادت كه فوزي عظيم است نايل شوند يا بايد بر اشرار صهيونيست مانند جنگ 22 روزه و 8 روزه غلبه كنند و شاهد پيروزي را در آغوش كشند. راه سومي وجود ندارد. اگر نگاه آنها به برخي پايتخت‌هاي عربي براي يافتن راه سوم است بدانند به بيراهه مي‌روند. بيش از 60 سال اين راه طي شده وهيچ نتيجه‌اي عايد آنان نگرديده است.

۱۳۹۱/۹/۱۹

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...