نسخه چاپی

تیشه آل‌ سعود به ریشه‌ آثار تاریخی‌ و اسلامی

"احمد وال بن الدین"، نویسنده موریتانیایی برای ادای مناسك حج راهی سرزمین وحی می‌شود تا در آنجا از دیدن برخی صحنه‌ها شوكه شود.

به گزارش نمابه نقل از مشرق؛ "احمد وال بن الدين"، نویسنده موریتانیایی یکی از حجاج بیت الله الحرام بود که سالجاری برای ادای مناسک حج راهی عربستان شده بود.

بنابر اظهاراتش و همانطور که در متن خواهد آمد، با دیدن سیمای جدید مکه مکرمه شوکه می‌شود. وی آنقدر از دیدن سیما این شهر آزرده خاطر می‌شود که مقاله زیر را به رشته تحریر درمی‌آورد.

وی می‌نویسد: روزنامه امریکایی "واشنگتن پست" در مارس گذشته خبری منتشر کرد که چند روزی خواب را به چشمم حرام کرده بود.

از حج بر‌گشته بود و ذهنم به شدت درگیر مرور تاریخ امت یتیم اسلام در سرزمین مقدس بود. خدا خواست که مقاله واشنگتن پست را بخوانم. دنیا برایم تیره و تار شد و احساس درماندگی شدیدی کردم.

مقاله پیرامون تلاش یهودیان اسرائیل برای حمایت از نژاد "سگ کنعانی" سخن می‌گفت که در خطر انقراض بود و چندین سازمان حمایت از حیوانات چندین قلاده سگ که به "سگ کنعانی" معروف بودند، را ازصحرای "نقب" در جنوب سرزمین‌های اشغالی جمع‌آوری و مشتاقانه به نگهداری از آنها مشغول بودند تا موجب تکثیر تولید مثل آنها شوند.

دلیل علاقه به این سگ‌ها که سگ‌هایی مشهور به زندگی در زباله‌ها و بیغوله‌ها و ویرانه‌ها هستند، ذکر نام آنها در "تورات" بود و همین کافی بود تا یهودیان به آنها به عنوان "سرمایه فرهنگی نگاه کنند که باید حفظ شوند".

تورات در این‌باره می‌گوید: هنگامیکه موسی وعیسی "چشمشان اطراف سرزمین مقدس افتاد، پارس سگی به گوششان رسید، چشمشان به سگی کنعانی افتاد".


13.jpg


 همین کافی بود تا یهود خود را ملزم کنند که باید از این نوع سگ مواظبت کرد تا تاریخ اسرائیل حفظ شود. به همین دلیل این قوم اقدام به بررسی نژاد بیش از 700 نوع سگ‌ها کردند تا به خصوصیات "سگ کنعانی" برسند که قدمت نژادش به قرن 5 قبل از میلاد باز می‌گشت و در جنوب "تپه الربیع"، "تل آویو" زندگی می‌کرد و پس از تحقیقات بسیار گویا به نژاد چنین سگی دست پیدا کرده و تصمیم به حمایت از آن گرفتند.

هرچقدر که از این داستان بیشتر می‌خواندم، احساس می‌کردم، تیرهای بیشتری در جانم فرو می‌رود. به تاریخ‌امان فکر می‌کردم که بولدوزرها روزانه شبانه در سرزمین مقدس آن را زیر رو می‌کنند و دشمنانمان از حیوانات ولگردی محافظت می‌کنند که در روزگار پادشاهان و پیامبرانشان زندگی می‌کردند، چون پیامبرانشان به مشابه چنین حیوانات نگاه کرده بودند. اما ما مسلمانان پیش رویمان آثار اسلامی و تاریخی را تخریب می‌کنند، بی‌آنکه واکنشی از خود نشان دهیم.

این سوال برایم مطرح شد که چرا ما با خود و هویتمان می‌جنگیم و فرزندانمان را از تاریخشان محروم می‌کنیم؟ فرزندانمان سال‌ها بعد درباره چه خواهند گفت، هنگامی‌که به مکه و مدینه سفر کنند و جز مجتمع‌های تجاری و کاخ‌های مجلل چیزی را نمی‌بینند.

هنوز صدای یکی از علمای بزرگ وهابی در گوشم است که درباره گنبد "مسجد النبی" صحبت می‌کرد و می‌گفت: "این گنبد هیچ ارزش دینی ندارد، آیا کسی هست که با این سخن من مخالفتی داشته باشد. از خدا می‌خواهم کسی یافت شود که قدرت تخریب آن را داشته باشد".
در حالی‌که او توجه نداشت که این گنبد صرف نظر از بعد دینی و مذهبی که به آن اشاره کرده بود، شناسنامه تاریخی ما به شمار می‌آمد و اگر کسی کمترین ذوق و حس تاریخی و انسانی و فرهنگی داشت چنین سخنانی را بر زبان نمی‌آورد.

بی‌تردید حفظ آثار اسلامی و فرهنگی و تاریخی شما را به همان دوره می‌برد و موجب می‌شود تا فرد به دین و آیین‌اش افتخار کند. چرا تاریخ یک امت باید توسط آل سعود تخریب شود تا به جای آن برج‌ها و رستوران‌ها کنار "حرمین شریفین" بنا شوند؟

آیا بهتر نیست که برج‌ها در خارج از شهر تاریخی مکه باشد و زمین وسیع و گسترده‌ای به دور از آثار تاریخی و اسلامی بنا شوند. آیا مایه‌ننگ و شرم نیست که امروزه رستوران‌های "کی اف سی" و "مک دونالد و هتل "اینتر کونتیننتال" مهمترین آثار برجای مانده کنار حرمین شریفین باشند؟
خدا می‌داند، اولین باری است که به مکه آمده‌ام، قبل دیدن این شهر بسیار ذوق و شوق داشتم و تصور می‌کردم که چه عکس‌های تاریخی که از این شهر نخواهم گرفت. اما هنگامی‌که پای به سرزمین وحی گذاشتم، اولین چیزی که از این سرزمین توجه‌ام را به خود جلب کرد، یک ساعت بزرگ بود. پناه برخدا!

دلم گرفت و نفسم در سینه حبس شد. "ساعتی فولادی و فریبنده" این اولین چیزی است که از آثار بیت العتیق می‌بینی؟ تصور می‌کردم که کوه‌های مکه را اطراف این شهر می‌بینم.

آیا پادشاهان سعودی نمی‌دانند که این آثار تاریخی و اسلامی؛ تنها فرهنگ متعلق به آنها نیست، بلکه بخشی از فرهنگ مسلمانان موزامبیک و تایلند و امریکا و برزیل و سرخ پوستان و زردپوستان است.

بی‌تردید "آرنولد تیوین بی"، مورخ انگلیسی به عمق حقیقت پی‌برده بود که گفت: "تمدن‌ها کشته نمی‌شوند بلکه خودکشی می‌کنند".

آیا به نظر شما نابود کردن خاطرات اسلامی و تاریخی کشنده‌ترین نوع خودکشی فرهنگی نیست؟

۱۳۹۱/۹/۲۸

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...