نسخه چاپی

قرار بود سبز باشه ولی خیلی زرد شده!

به گزارش نما، روزنامه کیهان در ستون ویژه های خود نوشت:

قرار بود سبز باشه ولي خيلي زرد شده!

يك شبكه اينترنتي وابسته به ضدانقلاب معتقد است روزنامه هاي زنجيره اي، جنبش سبز را به «دنياي زرد زرد» تبديل كرده و از اين طريق كاسبي مي كنند.
«بالاترين» كه به عنوان ترمينال مخالفان جمهوري اسلامي عمل مي كند، در تحليل خود نوشت: رندانه ترين برداشت از داستان دنباله دار مهدي هاشمي و نيك آهنگ كوثر كاريكاتوريست ناموفق و نه چندان خوش نام روزنامه هاي دوران مشهور به اصلاحات، فروكاستن جنبش سبز به جنگ حاكميت است.

اين نتيجه گيري شتاب زده و مسبوق به سابقه، بر يك فرض استوار است، و آن پذيرش دربست بزرگ نمايي هاي كسي است كه به سيره و زبان لاف زنان قهوه خانه نشين دست و پايي مي زند تا آبرو، و شايد اعتباري در ميان مخالفان پيدا كند؛ و همه اين ها نيز برآمده از يك زيرزبان كشي سخيف از سوي طرف حساب سابقش در شركت بهينه سازي مصرف سوخت است.

بالاترين با انتشار تصوير آگهي مانند روزنامه اعتماد و برخي روزنامه هاي مشابه مي نويسد: زردنويسي هاي پس از انقلاب، پس از يك دوره فترت 15 ساله صورت گرفت و ناگهان بساط روزنامه فروشي ها به اشغال انواع و اقسام رنگين نامه ها مزين شده كه در آن مناسبات شغلي و عاطفي برجسته شد.

زردنوشت هايي كه به تازگي پيرامون دوران بازداشت و آزادي مهدي هاشمي در صفحه نخست برخي از روزنامه هاي تهران، برخلاف روند جاري به چاپ رسيده، از مهوع ترين انواع اين شيوه در مطبوعات ايران است؛ واقعاً پيدا نيست كه آيا متن هاي مورد اشاره از كيفيت نازلي نسبت به نمونه هاي درخشانش در روزنامه هاي مشهور به دوم خردادي برخوردار بوده اند، يا كيفيت سوژه در حافظه جمعي مردم آن قدر پايين بوده است، كه سرجمع آن به يك «تياتر روحوضي» بدل شده است؟

شك نيست كه دبيران اين روزنامه و حتي سفارش دهندگان اين مطالب، به اين امر واقف بوده اند كه دست و پا كردن عواطف در افكار عمومي براي شخصي چون مهدي هاشمي، اگر محال نباشد، كار بسيار دشواري است. پس انتشار اين سلسله گزارشات زردنگار، بنا بر كدام ضرورت يا مصلحتي رخ مي دهد؟ به راستي در ماجراهاي چند ماه اخير، جنبش سبز مخاطب دنياي زرد-زرد-زرد پيرامون خود بوده اند، يا مخاطب دست چين شده در برابر يك ناشي گري عامدانه!

يادآور مي شود برخي نشريات زنجيره اي - اجاره اي به ويژه طي ماه هاي اخير با انتشار تصاوير بزرگ از افراد خاص و نوشتن تملق نامه هاي مهوع سعي كرده اند ژست اپوزيسيوني از خود به نمايش بگذارند. هر چند در وابستگي برخي از اين نشريات به مخالفان نظام ترديدي نيست اما طيف ديگري از نشريات ياد شده بيشتر دنبال كاسبي هستند و به نوعي كارچاق كني و حق العمل كاري مشغولند كه اصطلاحاً اگر براي سوژه ها يا مردم آب نشود، براي صاحبان اين نشريات نان مي شود!


ديويد سنگر: اوباماي دموكرات ادامه بوش نومحافظه كار است

تحليلگر ارشد نيويورك تايمز، باراك اوباما را فردي داراي تناقض در گفتار و رفتار معرفي كرد و او را ادامه سياست هاي بوش دانست.

ديويد سنگر در گفت وگو با فارين پاليسي و درباره كتاب خود موسوم به «جنگ هاي پنهان اوباما و استفاده از قدرت آمريكا» اظهار داشت: سياست خارجي باراك اوباما ضد و نقيض است. چند روز پيش از تفويض قدرت به اوباما در سال 2009، «جورج بوش» رئيس جمهوري سابق، از اوباما خواست بي سر و صدا با او در كاخ سفيد ديدار كند. در اين ديدار، جورج بوش برچند نكته حياتي تأكيد بسيار كرد: ادامه استفاده از هواپيماهاي بدون سرنشين در پاكستان، مبارزه عليه القاعده و حمله سايبري به تأسيسات ايران.
سنگر به فارين پاليسي مي گويد: زماني كه باراك اوباما به كاخ سفيد راه يافت، بسياري از ليبرال ها و ديگر هواداران او معتقد بودند كه اوباما به سياست هاي زمان جورج بوش پايان مي دهد و كمتر به اين مسئله مي انديشيدند كه استفاده از تكنيك هاي «قدرت سخت» در دوران اوباما ضروري به نظر خواهد رسيد. بنابراين آن زمان كه اوباما در سياست خارجي خود از همين تكنيك استفاده كرد، بسيار متعجب شدند.

در همان زمان، بسياري از محافظه كاران معتقد بودند كه او ضعيف تر و ساده تر از آن است كه «سياست همكاري» را در پيش بگيرد. آنان نيز زماني كه ديدند اوباما برخي از اولويت هاي بوش را در تصميمات خود قرار داده است، بسيار شگفت زده شدند. زماني كه در حال نوشتن اين كتاب بودم، تنها موضوعي كه توجه من را به خود جلب كرد آن بود كه چقدر روش هاي اوباما با آنچه ما در كمپين 2008 جمهوري خواهان مي شنيديم، يكسان است.

سنگر گفت: بنابراين، كتاب حاضر درباره شگفتي ها نوشته شد. در اين كتاب تلاش كردم كه تفكر جدي و مناسبي را از دكترين اوباما ارائه دهم، حتي اگر خود او اكنون از تمامي آنان فاصله گرفته باشد. من مي خواهم بفهمم كه آيا اين دكترين فضايي براي اجرا دارد و زماني كه خلاصه اي از اين دكترين را ارائه كردم، اين مسئله به دو قسمت تبديل شد.

يعني زماني كه تهديدي مستقيماً ايالات متحده را هدف قرار مي دهد، اوباما تمايل دارد تا از فشارها و نيروهاي يك جانبه استفاده كند؛ حتي اگر در اين مسير حاكميت مطلق اين كشور نقض و يا متحدان واشنگتن عصبي شوند. اما وقتي كه تهديدهاي بين المللي مستقيماً آمريكا را مورد هدف قرار نمي دهد، مانند اتفاق ها در ليبي و سوريه، اوباما ترجيح مي دهد كه ژستي بگيرد كه خواهان رهبري اين حوادث نيست. در حقيقت او مي خواهد از ديگر نيروها براي هدايت بحران ها بهره ببرد.

به گزارش «عصر ايران»، تحليلگر نيويورك تايمز در ادامه گفت: من معتقدم كه نيمه دوم دوران رياست جمهوري بوش شباهت زيادي به اقداماتي دارد كه اوباما در دو سال اخير انجام داده است. از سوي ديگر، بايد بگويم كه اوباما در تلاش هست كه در برخي موارد مانند افغانستان و پاكستان تجديد نظر كند و نگاهي واقعي تر به اين دو مسئله داشته باشد؛ هر چند كه در دور دوم بوش نيز شايعه هايي مبني بر تغيير سياست ها در افغانستان شنيده مي شد.
وي درباره حملات سايبري گفت: نكته قابل توجه آن است كه آمريكا استفاده از حملات سايبري را مانند ديگر اقدامات دفاعي در ارتش اين كشور مي داند و قوانين يكساني را مد نظر قرار مي دهد. اما مطمئناً ديگر كشورها مانند چين و روسيه نمي توانند نگاه يكساني به اين مسئله داشته باشند. چرا كه از هكرهاي جوان در باقي كشورها مطمئن نيستم.

پس اكنون اين پرسش مطرح مي شود كه وقتي كشوري از حملات سايبري استفاده مي كند، آيا اين اجازه را به باقي كشورها مي دهد كه از همين تجهيزات بهره ببرند؟ مثلاً آمريكا به دولت ايران اين حق را مي دهد كه به سيستم هاي كشورش از طريق ويروس هاي كامپيوتري حمله كند؟


بي اعتمادي فرمانده نيروي هوايي اسرائيل به گنبد آهنين

فرمانده نيروي هوايي رژيم صهيونيستي با اذعان به ضعف اين رژيم براي مقابله با موشك هاي مقاومت تاكيد كرد: سامانه هاي دفاعي كاملي براي مقابله با موشك هاي گروه هاي مقاومت در اختيار نداريم.به گزارش پايگاه خبري فلسطين اليوم، «عامير ايشل» فرمانده نيروي هوايي رژيم صهيونيستي تاكيد كرد نيروي هوايي در جنگ هاي آينده با مشكلات و دشواري هايي مواجه خواهد شد.

وي در اظهاراتي كاملا مخالف با اظهارات سابق مقامات اين رژيم مبني بر اين كه سامانه هاي ضدموشكي از جمله گنبد آهنين توانايي منهدم كردن هرگونه موشك بر فراز آسمان سرزمين هاي اشغالي را دارا هستند تصريح كرد: با توجه به ضعف سامانه هاي دفاعي، ما بايد منتظر اصابت موشك هاي گروه هاي مقاومت به شهرهايمان باشيم.اظهارات اين فرمانده ارتش به هنگام بازديد وي از پايگاه هوايي ارتش در تل آويو صورت گرفته است.
مدتي پيش از شروع جنگ هشت روزه و ناكامي فضاحت بار ارتش رژيم صهيونيستي در مقابله با موشك هاي مقاومت بويژه موشك فجر 5، نيروهاي اسرائيلي با مشاركت آمريكا مانور گسترده اي براي مقابله با موشك هاي مقاومت انجام داده بودند.


فايل صوتي درست است اما از دست در رفته!

دستيار مهدي هاشمي در سازمان بهينه سازي مصرف سوخت و واسطه آشنايي وي با نيك آهنگ كوثر از 12 سال پيش تاكيد كرد فايل صوتي مربوط به مكالمات اين دو نفر سنديت دارد.

دستيار مهدي هاشمي در عين حال كه خود را دوست دو طرف و بيطرف وانمود مي كرد، اتهاماتي را به نيك آهنگ كوثر وارد كرده تا دين خود را به مهدي هاشمي ادا كرده باشد. «روح ا...-ز» پسر يكي از مديران سابق حوزه هنري كه در فتنه سال 88 بازداشت شده بود، پس از مدتي از كشور خارج شد. و ابتدا به مالزي رفت. نامبرده در سال 79 مدير روابط عمومي مهدي هاشمي در سازمان بهينه سازي مصرف بوده، جايي كه مهدي هاشمي متهم به سوءاستفاده مالي و پولشويي چند ميليارد توماني است.

«روح ا...-ز» در مصاحبه با وبسايت ضدانقلابي «راديو كوچه» از گارد دوستي نيك آهنگ كوثر، او را دچار اختلال شخصيت كه جاي نگراني دارد معرفي مي كند و درباره سابقه ارتباط كوثر و هاشمي مي گويد: در سال 1379 كه سازمان بهينه سازي تشكيل شد من به درخواست آقاي «مهدي هاشمي» در پست رئيس سازمان روابط عمومي قرار گرفتم. از آقاي «كوثر» و چندين نفر از دوستان ديگر در حوزه هاي مختلف اطلاع رساني دعوت كردم كه به آن سازمان بيايند و هم كاري خودشان را با ما شروع كنند.

خوب ما قبل از آن با آقاي «كوثر» هم در هفته نامه «مهر» كه مربوط به پدرم و حوزه هنري بود هم كاري داشتيم و من رابطه خوبي با ايشان داشتم. آقاي «كوثر» به آن جا دعوت شدند و در حقيقت كليد آشنايي ايشان با آقاي «هاشمي» از آن دعوت و هم كاري با آن سازمان زده شد.
ما يك باكسي داشتيم در حوزه تحت مسئوليت من به عنوان شوراي سياست گذاري تبليغ و ترويج كه من مختار بودم در آن جا چندين نفر از مشاورين را در چارت سازماني منصوب كنم، يكي از آن مشاورين آقاي «كوثر»، يكي آقاي «بهروز افخمي»، يكي آقاي «نصرت كريمي» و... دوستان بابت اين فعاليت ماهيانه آن جا حقوقي دريافت مي كردند، ما به تمامي دوستان با توجه به فعاليتي كه يك سان بود ماهيانه 300 هزار تومان حقوق مي داديم.

آقاي كوثر و يكي از دوستانش يك ان جي او درست كردند با عنوان انجمن قلم سبز ايران و پروپوزالي براي من آوردند براي تاسيس خبرگزاري. يك برآورد تقريبي كرده بودند به مبلغ صد ميليون تومان [در سال 79] كه در هيئت مديره سازمان به تصويب رسانديم و قرارداد را داديم به مجموعه همكاران آقاي كوثر.

وي رابطه عميق تر مهدي هاشمي و نيك آهنگ را مربوط به سالهاي بعد دانسته و گفت: آقاي هاشمي همان موقع و كوثر خيلي دوستانه با هم رفتار مي كردند و نيك آهنگ از اين رابطه سوءاستفاده نمي كرد اما يك جا ديگر قضايا از دست خارج شد و مهدي هاشمي 8-7 ماه پيش از من گله مي كرد كه تو اين نان را توي كاسه من گذاشتي و بيا درست كن.

«روح ا...-ز» با بيان اينكه «آن مكالمه هاي كوثر و هاشمي دوستانه بوده است»، بر اصالت فايل هاي صوتي تصريح كرد و افزود: من به حرف نيك آهنگ هيچ شكي ندارم، از اين كه اين نوار را ممكن است «نيك آهنگ» منتشر نكرده باشد، اما اين كه يه مكالمه دوستانه منتشر مي شود در اين ميان بحث هست، شما ده، دوازده سال سابقه دوستي داريد با كسي و نان و نمك اين آدم را خورده ايد و به هر حال آن زمان كه قرارداد مي بستيد يا حقوق مي گرفتيد اين ضبط مكالمات مطرح نبوده اما چه طور شد كه حالا بعد از اين زمان طولاني آدم همه چيز را فراموش كند و بيايد يك مكالمه دوستانه را ضبط كند، اين كارها به نظر من اصلا شايسته «نيك آهنگ» نبود.

وي در ادامه كاريكاتوريست فراري را به نيروهاي امنيتي داخل كشور وصل كرد و با تلاش براي خراب كردن وي اين گونه القا كرد كه وي قصد اخاذي داشته است! اما مهم تر از قصد نيك آهنگ، اظهارات وقيحانه مهدي هاشمي در خلوت با اين دوست سالهاي گذشته خود بوده كه ضمن آن بر فعاليت هاي ضدانقلابي خود و برخي اعضاي خانواده صحه مي گذارد.

روح ا...ز مي گويد: من ناگزيرم بگويم با اينكه خلاف ميل باطني است، اما آقاي «هاشمي» يك حرف هايي را به من زده ]مبني بر اينكه[ بين صحبت هاي ما اين حرف ها ردوبدل شده كه من دوست نداشتم اين حرف ها ضبط بشه و مثل مكالمه اخير شود و انتشار پيدا كند. آن مكالمه ها، مكالمه هاي دوستانه بوده است. آقاي «هاشمي» يكي دو بار به من گفته بود كه «نيك آهنگ» در اين قضيه از سپاه خط مي گيرد تا جريان خارج از كشور را براي من ناامن كند و من را ملزم به برگشت به ايران كند. ببينيد اين يك ادعا است و من به خاطر اين حرف از آقاي هاشمي درخواست سند كردم و ايشان گفتند من سندها را به شما مي دهم تو هم در جريان باش. ولي هيچ گاه سندي به من ندادند.
وي در ادامه مصاحبه با راديو كوچه ادعا مي كند: به مهدي هاشمي گفتم كه ريشه اين جريان چي بود، شما كه رابطه دوستي داشتيد، شما كه با هم خوب بوديد، ايشان گفت در يك مقطعي كه من از ايران خارج شدم «نيك آهنگ» از من درخواست پول كرده است.

گفته كه بيا با خودنويس هم كاري كن، بيا پول بده به خودنويس، با هم كار كنيم، من كارهاي شما را انجام مي دهم، حتي من در مطالب كه مطالعه مي كردم - اين چند روز اخير - ديدم كه وقتي آقاي «هاشمي» از كشور خارج مي شود، يك زماني «نيك آهنگ» با آقاي «هاشمي» هم كاري مي كرده در سايت خودنويس و مطالبي را مي زده كه باب ميل آقاي «هاشمي» بوده است اما چه مي شود كه يك باره اين جريان تغيير مي كند و فضا عوض مي شود و مي رود به سمت درگيري با «هاشمي» و خانواده «هاشمي»، من كه بيش تر فكر مي كنم مي بينم كه آقاي «هاشمي» هفت-هشت ماه پيش راجع به اين قضيه به من صحبت كرده و توضيح داده بود.

خبرنگار در اين قسمت مي پرسد: به نظر شما مهدي هاشمي زماني كه با «كوثر» صحبت مي كرده در وضعيت عادي بوده؟ و چيزي خورده و مصرف كرده بوده كه «روح ا...-ز» پاسخ مي دهد: من خيلي مصاحبه را گوش دادم و در حين مصاحبه شنيدم آقاي مهدي هاشمي دارن چيزي را مثل خيار يا هويج مثلا داشتند مي خوردند. آقاي هاشمي اصولا اهل مصرف چيزي نبود.

وي آنگاه براي خراب كردن نيك آهنگ كوثر مي گويد او از مهدي هاشمي پول مي خواسته است.در واكنش به اين اظهارات، پايگاه اينترنتي خودنويس تاكيد كرد: اگر نيك آهنگ كوثر با مهدي هاشمي شراكت داشته، روح ا.. [ز] كه نيك آهنگ را به مهدي هاشمي معرفي كرده شراكت بيشتري داشته است.
سايت نيك آهنگ تصريح كرده كه به هنگام ديپورت شدن «روح ا...-ز» از مالزي به وي كمك كرده است.

۱۳۹۱/۱۰/۳

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...