نسخه چاپی

اهداف اوباما از تغییرات در كابینه چیست؟

باراك اوباما بعد از پیروزی در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری اقدام به گزینش مهره‌هایی كرده است كه هر كدام از آنها به اتخاذ رویكردهای میانه‌رو معتقد هستند و گفت‌وگو را بهترین روش برای حل مسائل پیش‌رو می‌دانند.

به گزارش نما به نقل از فارس، زمزمه‌های تغییر در کابینه دوم اوباما چند هفته قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در این کشور به گوش رسید آنهم با سخنان هیلاری کلینتون مبنی بر اینکه قصد ندارد در دور دوم ریاست جمهوری باراک اوباما در کابینه باقی بماند و می‌خواهد از سمت خود استعفا دهد.

در حالی که تحلیلگران و سیاستمداران در حال گمانه‌زنی درباره هدف کلینتون از این تصمیم بودند، ناگهان «دیوید پترائوس»، رئیس سازمان سیا، دو روز بعد از پیروزی اوباما، به بهانه داشتن رابطه غیر اخلاقی با یک شرح‌حال نویس، استعفای خود را تسلیم رئیس جمهور آمریکا کرد. به دنبال اعلام خبر استعفای این دو مقام آمریکایی، اخباری درباره احتمال جایگزینی «لئون پانتا»، وزیر دفاع آمریکا با «چاک هگل» سناتور سابق جمهوریخواه مطرح شد.

تغییر اعضاء کابینه و چینش دوباره مهره‌های امنیتی همزمان از دو موضوع گواهی می‌دهد؛ نخست اینکه این تغییرات بازتاب تلاطم ها و اختلافات داخلی است و دیگری اینکه از تغییر احتمالی رویکرد اوباما در قبال مسائل بین‌المللی خبر می‌دهد.

در واقع، به نظر می‌رسد باراک اوباما قصد دارد در دور دوم ریاست جمهوری خود، سیاست‌های خارجی‌اش را با قاطعیت بیشتری دنبال کند. بنابراین برای نیل به این منظور، ضروری است او تغییرات قابل توجهی در روش اجرای این سیاست‌هایش ایجاد کند که لازمه این کار نیز استفاده از نیروهای جدید و تازه نفس است تا تغییر رویکرد وی، در پسِ این جایگزینی‌ها، کمتر محسوس باشد.

البته باراک اوباما فروردین ماه سال جاری در دیدار با دیمیتری مدودف، رئیس جمهور روسیه اعلام کرده بود که پس از انتخابات، انعطاف بیشتری برای بررسی مسائل حساس به خرج خواهد داد.

باراک اوباما زمانی که به قدرت رسید آمریکا درگیر مسائلی بود که این مسائل موجب شد او در سیاست خارجی مشی‌ای را در پیش بگیرد که باعث تشدید اوضاع نشود. در ابتدای کار اوباما، آمریکا علاوه بر بحران اقتصادی، درگیر جنگ‌های هزینه‌بر افغانستان و عراق بود که سبب تضعیف جایگاه این کشور شده بود. در واقع، استراتژی یکجانبه‌گرایانه بوش سبب شده بود، متحدان آمریکا از این کشور فاصله بگیرند و هزینه‌های مدیریت بحران‌ها را آمریکا به تنهایی پرداخت کند. در این شرایط، اوباما به دنبال عدم درگیر شدن در مسائل هزینه‌بر، همراه کردن متحدان سابق و آشتی با آنها و کاهش هزینه‌ها با پایان دادن به جنگ عراق و طرح خروج از افغانستان تا سال 2014 و اجتناب از وقوع جنگ جدید و توجه بیشتر به اقتصاد آمریکا بود.

اما در دور دوم، اوباما ظاهرا قصد دارد تا سال 2016 آمریکا را از مسائل موجود در مناطق مختلف رها کند و صرفا توجه خود را بر مهار بحران اقتصادی معطوف سازد. در این شرایط، جان کری با توجه به مقبولیتی که در کشورهای مختلف دارد و نیز اعتقاد به رویکرد چند جانبه گرایانه و اجتناب از درگیری مستقیم، کمک بزرگی برای اوباما خواهد بود.

از طرفی، اوباما در حوزه وزارت دفاع نیز از احتمال ریاست فردی نام برده که او نیز مانند جان کری، ارزش ویژه‌ای برای گفت‌وگو و تعامل برای حل مسائل و معضلات قائل است. چاک هگل که به داشتن مواضع ضد اسرائیلی شهره است، در برهه‌ای گفته:‌ «لابی یهودی برای ما باعث نگرانی بسیار است. من بارها به رفتارهای نابخردانه آنان اعتراض کرده‌ام. اقدامات نسنجیده این لابی منافع اسرائیل را در معرض تهدید قرار می‌دهد».

هگل همچنین گفته بود: «آمریکا باید به خواسته‌های عربستان سعودی، مصر، اردن و سایر دوستان خود در منطقه توجه کند. روابط آمریکا با اسرائیل خاص و تاریخی است، اما این رابطه نباید روابط واشنگتن را با جهان عرب و کشورهای اسلامی تخریب کند».

از نظر هگل، نزاع فلسطینی‌ها با اسرائیل اساس مشکلات خاورمیانه است که حل آن، سایر مشکلات را برطرف می‌سازد. او در دوره‌ای خواستار مذاکره بدون پیش شرط با ایران شده بود و حتی با اعمال تحریم‌های اقتصادی علیه ایران مخالفت کرده بود.

در حالی که سران رژیم صهیونیستی همواره بر لزوم اقدام نظامی علیه ایران تاکید دارند و به ویژه در ماه‌های اخیر فشار مضاعفی بر دولتمردان آمریکایی وارد کردند تا آنها را برای حمله به ایران تشویق و ترغیب کنند، هگل راهکار نظامی را ابزار کارآمدی برای تحقق اهداف نمی‌داند. برخی از اطرافیان وی درباره مواضع او در زمینه اقدام نظامی علیه ایران می‌گویند، چاک هگل تحت هیچ شرایطی با اقدام نظامی علیه ایران موافقت نمی‌کند.

علاوه بر این، هر چند تاکنون گزینه قطعی برای ریاست بر سازمان سیا مطرح نشده تا دیدگاه او نیز در قبال مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی مورد بررسی قرار گیرد اما داستان استعفای دیوید پترائوس خود به تنهایی گویای بخشی از ماجراست.

در حالی که رئیس سابق سازمان سیا در حکم استعفای خود دلیل تصمیمش را داشتن روابط خارج از چارچوب خانواده عنوان کرده بود اما قضیه فراتر از اینها بود.

«رابرت پری»، روزنامه‌نگار مشهور آمریکایی با اشاره به اختلافات ایدئولوژیک اوباما و پترائوس، در یادداشتی در پایگاه «کنسرسیوم‌نیوز» نوشته، کناره‌گیری رئیس سیا به اجبار اف‌بی‌آی صورت گرفته و بخشی از تلاش اوباما برای پاکسازی در کاخ‌سفید بوده است. او این فرضیه را مطرح کرده که پترائوس در جریان پاکسازی در کاخ سفید و برای بازتر شدن فضای مذاکره با ایران مجبور به استعفا شده و افزوده‌: استعفای پترائوس آن هم با مطلع کردن عموم جامعه از روابط نامشروع با یک زن شرح‌حال‌نویس مشهور، سئوالات فراوانی را در مورد دلایل اصلی سقوط تحقیرآمیز این ژنرال 4 ستاره، ایجاد کرده، چراکه معمولا در چنین مواردی از یک داستان ساختگی به عنوان پوشش برای جلوگیری از شرمساری فردی مثل پترائوس، استفاده می‌شود.

به نوشته رابرت پری، یکی از افرادی که با طرز فکر دولت اوباما آشنایی دارد، می‌گوید که اوباما هیچ‌گاه به پترائوس نزدیک نبوده است. پترائوس فردی است که در سال 2010 با مطرح کردن ادعای توهمی تلاش دستگاه اطلاعاتی ایران برای ترور سفیر عربستان در آمریکا، به امکان حل مسئله برنامه هسته‌ای ایران، ضربه زد. در آن مورد، هم کاخ سفید و هم دستگاه قضایی آمریکا نسبت به اینکه ریشه‌های این توطئه ترور به دولت ایران برسد، ناباورانه نگاه می‌کردند، اما پترائوس بر این امر تاکید ورزید و نهایتا هم این ادعا را در قالب کیفرخواستی سطح بالا علنی کرد. همین اتهامات بود که بعدها ارتباط با ایران را مشکل‌تر کرد و حتی احتمال برخورد نظامی را افزایش داد.

رابرت پری ادامه داد: هم‌راستایی خط فکری پترائوس با نومحافظه‌کاران، یکپارچگی و اتحاد دولت اوباما برای ابتکارات صلح‌آمیز را به خطر ‌انداخته است. بنا بر اظهارات منبعی که با تفکرات دولت اوباما آشناست، چند مقام ارشد و کلیدی نزدیک به اوباما خواهان کنار گذاشته شدن پترائوس بودند و حالا از اینکه بی‌عقلی او به کناره‌گیری‌اش ختم شده، ناراحت نیستند.

هر چند همه این موارد از عزم راسخ باراک اوباما برای انعطاف پذیری در قبال مسائل مختلف از جمله مسئله هسته‌ای ایران نشان دارد اما باید در خاطر داشت، او در جهت تأمین منافع امنیت ملی آمریکا، معتقد به تلفیق قدرت سخت و نرم و به دنبال آن، تهدید هوشمند است و در این راستا از تجهیزات، ابزارهای سخت قدرت، تشدید تحریم‌ها، فرآیند اطلاعات و دیپلماسی‌های مذاکره‌ای بهره خواهد برد. از این رو، حداقل در بحث برنامه هسته‌ای ایران، بسته تعریف‌شده آمریکا برای ایران، بسته صلح‌آمیزی نخواهد بود.

۱۳۹۱/۱۰/۱۳

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...