نسخه چاپی

پرچم عدالت و معنویت

حمیدرضا ترقی

پرچم جمهوری اسلامی پرچم عدالت و معنویّت است؛ "این پرچم "همان پرچمی است که انبیا برداشتند، ائمّه برداشتند. شما در زیارتهای متعدّد، چه زیارت امام حسین، چه زیارت حضرت رضا (سلام اللّه علیهما)، به وراثت این بزرگواران از انبیا تصریح میکنید: اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ اِبراهیمَ خَلیلِ ‌اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ موسیٰ کَلیمِ ‌اللَّه؛این همان پرچم است، پرچم ائمّه است، پرچم انبیا است و نوشته‌ی این پرچم هم همین دو کلمه است: عدالت و معنویّت.  مقام معظم رهبری 12/6/1401
مفهوم عدالت درجمهوری اسلامی
عدالت چیست؟ عدالت، به‏حسب ظاهر، مفهوم ساده‏یی است و همه می‏گویند و آن را تکرار می‏کنند؛ منتها در مصداق و در عمل، رسیدن به عدالت خیلی دشوار است؛ همان نکته‏یی که امیر المؤمنین در باره‏ی حق فرموده است: «الحق اوسع الاشیاء فی التواصف و اضیقها فی التناصف». در مورد عدل هم عیناً همین‏طور است؛ چون عدل هم حق است و اصلًا از هم جدا نیستند. به یک معنا، حق همان عدل است؛ عدل همان حق است؛ تواصفش آسان است، اما در عمل، رسیدن به عدالت مشکل است؛ حتّی شناختن موارد عدالت و مصادیق عدالت هم گاهی خیلی مشکل است؛ کجا عدالت است، کجا بی‏عدالتی است. من نمی‏خواهم الآن عدالت را تعریف کنم که چیست. تعریف‏های کلی و عمده‏یی از عدالت شده؛ تقسیم عادلانه‏ی امکانات و از این قبیل حرفها، که درست هم هست و محتاج تدقیق و ریزبینی هم هست؛ یعنی شما در هریک از بخش‏هایتان واقعاً باید ببینید عدالت چیست و با چه چیزی حاصل می‏شود.
من می‏خواهم این نکته را هم عرض کنم که اگر بخواهیم عدالت به معنای حقیقیِ خودش در جامعه تحقق پیدا کند، با دو مفهوم دیگر به‏شدت در هم تنیده است؛ یکی مفهوم عقلانیت است؛ دیگر معنویت. اگر عدالت از عقلانیت و معنویت جدا شد، دیگر عدالتی که شما دنبالش هستید، نخواهد بود؛ اصلًا عدالت نخواهد بود. عقلانیت به‏خاطر این است که اگر عقل و خرد در تشخیص مصادیق عدالت به کار گرفته نشود، انسان به گمراهی و اشتباه دچار می‏شود؛ خیال می‏کند چیزهایی عدالت است، درحالی‏که نیست؛ و چیزهایی را هم که عدالت است، گاهی نمی‏بیند. بنابراین عقلانیت و محاسبه، یکی از شرایط لازمِ رسیدن به عدالت است. ۱۳۸۴/۰۶/۰۸
یکی از بنیادی¬ترین مفاهیم در علوم انسانی و به خصوص در علم سیاست مفهوم عدالت است. این سخن گزاف نیست زیرا که اهمیت عدالت و نقش تعیین کنندة آن در اجتماع غیر قابل انکار می باشد. می توان غرض را با این عبارت بیان کرد که مبحث عدالت در مرکز منظومة فکری اندیشمندان سیاسی واقع شده است.
در دین اسلام تعداد 29 ایه از ایات قرآن مستقیماً دربارة عدالت نازل شده است و حدود 290 ایة دگر هم در مورد ظلم که ضد عدالت می باشد، نازل شده است. در مجموع می توان ادعا کرد که حدود یک دهم از ایات قرآن یا به طور مستقیم و یا به طور غیرمستقیم به این بحث اشاره دارند و این امر نشان دهندة اهمیت آن در دین اسلام می باشد.
این حقیقت همواره به عنوان یکی از عناصر اصلی و تفکیک ناپذیر مباحث سیاسی و قدرت سیاسی به شمار آمده و می توان آن را به عنوان فصل ممیز زور و مشروعیت قدرت و اطاعت مردم دانست.
یکی ا ز بحث های مهم این است که ایا عدالت در اسلام و به خصوص در مذهب شیعه، به عنوان یک هدف معرفی شده است و یا این که وسیله ای برای رسیدن به هدفی دیگر؟
پاسخ به این پرسش می تواند جایگاه عدالت را به خوبی معین کند. باید گفت که در اندیشه سیاسی و حکومتی شیعه، مبنای عدالت، الهی و عقلی است که در بحث اعتقادات از عبارت حسن و قبح عقلی استفاده می شود. این در صورتی است که اهل سنت برای عنصر عدالت جایگاهی قائل نیستند و فقط کارویژه نظم و امنیت را، مبنای مشروعیت نظام می دانند.
تاثیر عدالت بر اجتماع و بقای آن غیرقابل انکار است و هیچ اجتماعی نمی تواند بدون عدالت بقای خود را شاهد باشد. جامعه ای که شاهد عدالت در بین افراد اجتماع نباشد با مشکلات زیادی روبرو خواهد شد و هیچ گونه حکومتی قادر به حل مشکلات چنین جامعه ای نخواهد بود. حضرت امیر(ع) می فرمایند: «العدل اقوی اساس»به این معنا که عدالت محکم تر بنائی است برای پایداری عمر دولت.
از نظر دکتر شهید بهشتی(ره) که به عنوان یکی از نظریه پردازان حکومت اسلامی می باشند، عدالت دارای تقسیماتی می باشد همانند عدل در اخلاق و عدل در اقتصاد و عدل در سیاست و... که مهم ترین آنها عدالت در اخلاق است و اهمیت عدالت سیاسی و دیگر حوزه های عدالت، تحت تأثیر حوزة عدالت در اخلاق می باشد. ایشان بیان می دارد که هیچ گاه نباید عدالت اخلاقی را فدای عدالت دیگر حوزه های عدالت نمود، اصل عدل اخلاقی و معنویت است. خواست پیامبر اسلام محقق ساختن عدالت اجتماعی بود زیرا که ایشان کار سیاسی خود را با برقراری برابری و برادری میان مهاجرین و انصار آغاز کرد.
برای تحقق عدالت، خیلی کار شده است. از اول انقلاب همه‏ی فعالیت‏هایی که به نفع طبقات محروم انجام گرفته؛ یعنی بردن امکانات رفاهی، امکانات آموزشی و امکانات بهداشتی به اقصی نقاط کشور- که واقعاً از بس زیاد است، قابل شمارش نیست- در جهت عدالت بوده است. حقاً و انصافاً این خدمت‏رسانی، اوضاع را زیر و رو کرده. کسانی که در دوره‏ی قبل اوضاع طبقات محروم را دیدند، می‏توانند بفهمند. من خودم در نقاط محروم بودم و جاهای محروم را در آن دوره دیدم؛ حالا هم که خیلی اوقات رفتم و از نزدیک دیدم؛ واقعاً زیر و رو شده. همین زیرساخت‏های عظیمی که برای استفاده‏ی عموم است، همه‏ی این‏ها کمک به عدالت است؛

علت دشمنی با پرچم عدالت
وقتی شما عدالت را مطرح میکنید، تمدّن و دنیای مبتنی بر سلطه و استکبار قهراً با شما مخالف میشود.
وقتی شما پرچم عدالت و معنویّت را بلند میکنید، طبیعی است در دنیایی که رفتارش مبتنی بر زور است و فکرش مبتنی بر مادّیّت است ــ ‌یعنی درست نقطه‌ی مقابل عدالت و نقطه‌ی مقابل معنویّت ــ عکس‌العمل ایجاد میکند.(مقام معظم رهبری 12/6/1401)
1- تحقق عدالت در هر جامعه ای موجب بقا و دوام حکومت میشود
2- لازمه تحقق عدالت ؛ مبارزه با ظلم و ستم و تبعیض است
3- نحقق عدالت زمینه جیف ومیل و فساد را در جامعه از بین می برد
4- جامعه ای که در آن عدالت جاری شود و هرچیزی در سرجای خودش باشد دشمن نمیتواند نفوذکند .
5- جامعه ای که در تحقق عدالت در همه عرصه ها موفق شود الگویی برای دیگر ملتها خواهد شد .
6- استکبار جهانی که سیاستش مبتنی براعمال زور وظلم است با فرهنگ عدالتخواهی وظلم ستیزی مقابله میکند
عدالت بدون معنویت معنی ندارد
عدالت باید با معنویت همراه باشد؛ یعنی باید شما برای خدا و اجر الهی دنبال عدالت باشید؛ در این صورت می‏توانید با دشمنان عدالت مواجهه و مقابله کنید. البته معنویت هم بدون گرایش به عدالت، یک‏بُعدی است. بعضی‏ها اهل معنایند، اما هیچ نگاهی به عدالت ندارند؛ این نمی‏شود. اسلام، معنویتِ بدون نگاه به مسائل اجتماعی و سرنوشت انسانها ندارد؛ «من اصبح و لم یهتمّ بامور المسلمین فلیس بمسلم». آدم معنوی‏یی که با ظلم می‏سازد، با طاغوت می‏سازد، با نظام ظالمانه و سلطه می‏سازد، این چطور معنویتی است؟ این‏گونه معنویت را ما نمی‏توانیم بفهمیم. بنابراین معنویت و عدالت در هم تنیده است.۱۳۸۴/۰۶/۰۸
اگر معنویت با عدالت همراه نباشد، به یک شعار توخالی تبدیل می شود. خیلی‌ها حرف عدالت را می زنند، اما چون معنویت و آن نگاه معنوی نیست، بیشتر جنبه ی سیاسی و شکلی پیدا می کند.۱۳۸۸/۰۶/۱۶
مفهوم معنویت دراسلام
انقلاب اسلامی ما به خصوصیت ایمان الهی متکی بود و هست .چنین است که دارندگانش از تهدید قدرتهای مادی نمی ترسند.خصوصیت ایمان اسلامی و الهی و نعتوی به اتکای به خداوند است . چنین اتکایی ،اولا موجب میشود که انسان از دشمن واهمه نکند و هراس نداشته باشد .ثانیا کسی که به خدا معتقد است و برای او کار می کند ؛می گوید ما تکلیف انجام میدهیم و اگر کشته بشویم ،پیروز شده ایم و اگر در جنگ عقب نشینی هم بکنیم ،بازهم پیروزشده ایم ،چون
تکلیف ما،اقدام وانجام عمل بود 13/9/74
راز ایستادگی و اقتدار این نظام اینست که آحاد آن با خدا رابطه ی قلبی و اعتقادی و پیوند ولایتی دارند مردم ایران ثابت کردند که دشمن نمی تواند به آنها طمع ورزد ؛ علتش همین ایمان به خدا و کار برای رضای اوست .5/4/68
در فرهنگ اسلامی اهداف معنوی با روش‌های غیرمعنوی قابل تعقیب نیست. کسانی درجامعه ما هستند که می‌خواهند معنویت را با دموکراسی لیبرال، معنویت را با اقتصاد سرمایه داری کنار هم پیوند بزنند و مونتاژ کنند که البته برخی از آنها هم در قدرت هستند، به آن‌ها عرض می‌کنیم که معنویتی را که شما از آن دم می‌زنید می‌تواند از نوع بودایی یا عرفان سرخپوستی باشد اما نمی‌تواند معنویت قرآنی باشد. معنویت اسلامی را باید به گونه ای درک کرد که با عقلانیت و با عدالت اجتماعی و اقتصادی هماهنگ باشد و به هم مربوط باشند و از هم جدا نباشند.
مفهوم معنویت در غرب
آنچه را که به نام معنویت مدرن در غرب نامیدند،یک معنویت سکولاریستی برای بشر صنعتی است بدون این که به ریشه‌های عقلانی و لوازم حقوقی آن توجه کنند؛ یعنی رابطه معنویت از یک طرف با عقلانیت قطع کرده اندو از طرف دیگربا عدالت ؛لذا یک معنویت دروغین و ساختگی درست کرده اند. که. و وظیفه آن آرامش دادن و تخدیر اعصاب کسانی است که دیگر توجیهی برای زندگی کردن ندارند و معنایی برای زندگی نمی فهمند و قصد دارند برای زندگی معنا بتراشند. معنویت سکولار و معنویت مدرن به درد کسانی می‌خورد که دنیا را چلانده باشند بعد هم یوگا انجام دهند برای اینکه خستگی شان برطرف شود و آنچه را خوردند هضم کنند و دوباره سرسفره سرمایه داری بنشینند و دوباره ببلعند. این معنویت در این عالم این گونه معنا می‌شود و لذا آنها می‌گویند از حق یا باطل نبودن معنویت صحبت نکنید بگویید کارکرد معنویت چیست فایده مادی معنویت چیست؟
علت دشمنی با معنویت اسلامی
. وقتی شما معنویّت را مطرح میکنید، دنیای مادّی که همه چیزش مبتنی بر مادّیّت است و همه‌ی مفاهیم عالَم را برمیگرداند به پول، با شما مخالفت میکند؛ چیز طبیعی‌ای است. بنابراین، معارضه و مقابله‌ی دنیای استکبار و دنیای سلطه با حرکت جمهوری اسلامی یک امر طبیعی و قهری است. امروز هم در رأس دنیای سلطه آمریکا است، چیز دیگری نیست؛ با این حرف، تکلیف همه در قبال آمریکا معلوم میشود. امروز دشمنِ فعّال و در رأس جبهه‌ی دشمن، آمریکا است.( مقام معظم رهبری 12/6/1401)
1- معنویت اسلامی به طرفداران خود شهامت و شجاعت و مقاومت در برابر ظلم و ظالم میبخشد
2- معنویت اسلامی به انسانها روحیه فدکاری و از جان گذشتگی در راه آرمان و عقیده می بخشد.
3- معنویت اسلامی انسانها را از تعلقات مادی دور ورسیدن به فوز الهی را هدف قرار میدهد.
4- معنویت اسلامی پایبندی انسانها به دین و تکالیف دینی را استحکام میبخشد .
5- معنویت اسلامی ایمان انسانها را با بصیرت و آگاهی ودشمن شناسی وتبری از ائمه ی نار همراه میسازد
6- نبرد با انسانهای برخوردار از معنویت اسلامی سخت و پیروزی برآنها غیر ممکن است
7- معنویت به مفهوم غربی نه تنها ضرری برای قدرتهای استکباری ندارد بلکه هموار ساز جنایات آنهاست .
8- معنویت سکولار و معنویت منهای دین ساخته ستمگران مستکبر وزورگویان جهان (آمریکا و انگلیس) است
بنابر این جمهوری اسلامی به تبع شیعه بودن و برخوداری از اسلام ناب محمدی والهام گیرنده از معارف اهل بیت عصمت و طهارت فی نفسه در تضاد با نظام سلطه و استکبار و زورگویان عالم است وآنها هم تشیع اسلامی باقرائت
امام خمینی و رهبر معظم انقلاب را که برگرفته از معارف اهل بیت علیهم السلام است را تنها رقیب خود در حاکم شدن برجهان می دانند

۱۴۰۱/۶/۲۷

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...