ایران و عربستان، روز جمعه ۱۹ اسفندماه ۱۴۰۱ توافق کردند که پس از ۷ سال، روابط دیپلماتیک خود را از سر بگیرند و سفارتخانه ها و نمایندگی ها را بازگشایی کنند، این توافق بازتاب گستردهای در جهان داشت، بسیاری از تحلیل گران این توافق را باخت و شکستی مفتضحانه برای آمریکا و اسرائیل دانسته و از تغییر هندسه قدرت جهانی با محوریت قدرتیابی ائتلاف جدید آسیایی (چین، روسیه و ایران) خبر دادند.
یک مقام ارشد رژیم صهیونیستی در این باره گفت: توافق ایران و عربستان سعودی برای احیای روابط دپیلماتیک نتیجه ضعف آمریکا و اسرائیل بود. همچنین بنت و لاپید - این توافق را برباددهنده روند عادیسازی عربی - اسرائیلی خواند.
"بیل هگرتی" سناتور آمریکایی هم در این باره گفت: "توافق ایران و عربستان افول واشنگتن است"
رویترز هم در گزارشی نوشت: " توافق تهران- ریاض با ایفای نقش چین، سیلی بر صورت دولت بایدن بود"
اما ظاهرا این تحولات علاوه بر نگرانی سران و سیاستمداران آمریکایی و صهیونیستی، نگرانی جریان اصلاح طلب را نیز به دنبال داشته است. آنها در سلسله مطالب خود ادعا می کنند که در دولت گذشته اجازه ی انجام چنین توافق هایی داده نمی شده است این ادعا در حالی مطرح می شود که دولت روحانی هشت سال به مذاکرات برجام مشغول بود اما به واسطه ی دیپلماسی انفعالی خود نتوانست کاری از پیش ببرد.
علاوه بر ادعاهای فوق و ذکر مصادره توافق ایران و عربستان و ادعای چینزدگی تا کمانگاری توافق از دیگر انواع برخورد جریان اصلاح طلب با این توافق در چند روز گذشته بوده است.
در واقع این نوع مواجهه با یک اتفاق ملی محل تأمل است. البته تجربه نشان داده است که برای اصلاحطلبان مهمتر از نفس و نتایج دیپلماسی، اینکه چه کسی مذاکره کند مهم است. اگر اصلاحطلبان عامل مذاکره بودند، قطعا مذاکره، خوب تلقی میشد.