نسخه چاپی

نظر رهبر انقلاب درباره مواضع اخیر عسگراولادی

عکس خبري -نظر رهبر انقلاب درباره مواضع اخير عسگراولادي

اینكه موسوی و كروبی راس فتنه نیستند به هیچ وجه كم كردن خیانت آنها نیست. اما نكته مهمتر این است كه خط و ردپای عوامل اصلی گم می شود. مساله درست دیدن فتنه است نه كم كردن گناه افراد. و این همه حرف عسگراولادی است.

به گزارش نما و به نقل از الف، مواضع اخیر حبیب الله عسگراولادی برخی را ناراحت کرد. عده ای نقد و عده ام هم تندی بی اندازه کردند و برخی عنوان جدید برایش ساختند و "همراه ساکتین فتنه" خواندنش و برخی از نزدیکانش نیز تحمل نکردند و علیهش موضع گرفتند.

چندین بار مواضع و گفت وگوی های عسگراولادی را خواندم. متوجه نشدم که ناراحتی برخی رسانه ها و سیاسیون برای متهم کردن وی به تبرئه فتنه گران به چه دلیل است. جستجوئی در میان صفحات اینترنت کردم تا بقیه مواضعش را درباره فتنه ببینم و متوجه شدم که از همان روز اول در صحنه بوده و نسبت به حوادث سال های ۸۸ و۸۹ مواضع روشن و دقیقی دارد.

با این حال مگر عسگراولادی چه گفته است که برخی برافروختند؟ برخی احساس نگرانی کردند که ممکن است گناه فتنه گران شسته شود؟ مجموعه سخنان اخیر عسگراولادی درباره فتنه چند جمله بیشتر نیست.

مرور مجدد آن برای کسانی که اغلب بدون مراجعه به اصل سخنان و تنها بر اساس نقدها و شنیده ها اعلام موضع می کنند مفید است.

عسگراولادی در جمع خبرنگاران به صراحت می گوید که که موسوی و کروبی مقابل نظام ايستادند:" انتخابات ۸۸ وقتي وزارت كشور سلامت انتخابات را اعلام كرد، رهبري حكم رييس جمهور را تنفيذ و مجلس آن را نيز تاييد كرد اگر كسي بگويد تقلب شده مقابل نظام قرار گرفته است چرا كه نمي‌توان گفت رهبري تقلب را تنفيذ كرده است".

سپس به طرح هاشمي مي تازد و با تاكيد بر اينكه موسوي و كروبي خط خود را از براندازها جدا نكردند تصریح مي كند كه كنار آنها نمي نشينيم چرا که اینکار مقابل مردم ایستادن است:"ما اين طرح را پوچ مي‌دانيم چرا كه نمي‌توانيم با كساني كه هنوز خود را از براندازان جدا نكردند وحدت كنيم. وحدت ما ايماني است و با وحدت ملي شدني نخواهد بود. اين وحدت آهنگ ولايت دارد بنابراين اگر بخواهيم در چنين طرحي نخست وزير سابق را در وحدت ملي بياوريم مقابل مردم قرار مي‌گيريم."

این فعال سیاسی باتجربه و باسابقه چند روز بعد مي گويد فتنه گر ها دور موسوي و كروبي جمع شدند و آنها را به خط شيطان نزديك كردند:"ما اساسا نامزدهای انتخابات ۸۸ را اهل فتنه نمی‌دانیم اما معتقدم اهل فتنه دور آنان جمع شده‌اند و اینان را به سمت خطوط شیطان کشاندند".

ايراد اين حرف چيست؟ از كجاي اين حرف تبرئه فتنه گرها بر مي آيد؟ از كجاي اين حرف پشت كردن به ۹ دي بر مي آيد؟ آیا این حرف بی بصیرتی است؟ بی تقوائی است؟ خلاف سخنان و تبیین های رهبری است؟

البته خلاف سخنان کسانی است که برای لگد زدن به مرده با هم مسابقه گذاشتن و فحش دادن را بصیرت می دانند اما به طور حتم خلاف نظرات رهبری و آموزه های ایشان در برخورد با موضوع فتنه نیست.

کل حرف عسگراولادي اين است كه موسوي و كروبي گناه بزرگي در انتخابات كردند و مقابل نظام ايستادند ولي آنها سران فتنه نيستند و گمراه شدند و بايد نسبت به آنچه اتفاق افتاد اعلام برائت مي كردند و بكنند.

همه حرف عسگراولادی این است که اینها سر فتنه نیستند. هم گناه آنها را می بیند و هم تاکید دارد که اینها نمی توانند بدون اعلام برائت به سیاست برگردند و نهایتن تصریح می کند که وحدت ما ایمانی و آهنگ ولایت دارد و با هر کسی که مقابل نظام و مردم بایستد وحدت نمی کنیم.

اما نسبت این سخنان با تبیین رهبری درباره مساله فتنه چیست؟ آیا این حرف عسگراولادی خلاف نظر رهبری است. نگاهی به سخنان رهبر انقلاب در جمع مردم قم در سال ۸۹ بسیار روشنگر است.

رهبر انقلاب در همین رابطه با اشاره به نادرست بودن عنوان سران فتنه برای موسوی و کروبی صریحن می فرمایند: "اين كسانى كه شما بهشان ميگوئيد سران فتنه، كسانى بودند كه دشمن اينها را هل داد وسط صحنه. البته گناه كردند. نبايستى انسان بازيچه‌ى دشمن شود؛ بايد فوراً قضيه را بفهمد. اگر اول غفلتى كرده است، وسط كار وقتى فهميد، بلافاصله بايستى راه را عوض كند. خوب، نكردند. عامل اصلى ديگرانى بودند كه طراحى كرده بودند، به خيال خودشان محاسبه كرده بودند."

اینکه موسوی و کروبی راس فتنه نیستند به هیچ وجه کم کردن خیانت آنها نیست. اما نکته مهمتر این است که خط و ردپای عوامل اصلی گم می شود. مساله درست دیدن فتنه است نه کم کردن گناه افراد. و این همه حرف عسگراولادی است.

رهبری در جای دیگری این مساله را توضیح بیشتر می دهند: . به عنوان اعتراض به انتخابات، مردم را به خيابان‌ها دعوت کردند؛ چرا؟ اين چه منطقي است؟ چرا مردم را به خيابان دعوت مي‌کنند؟ مگر مسئله‌ انتخابات - مسئله‌اي به اين اهميت، به اين ظرافت- قابل حل توي خيابان است؟ نيروي فشار درست کردن؛ اينها غفلت‌هاي بزرگي است. خب، وقتي اينجوري مي‌شود، مأمني درست مي‌کنند براي دشمن؛ مأمني درست مي‌کنند براي آن کسي که مي‌خواهد ايجاد آشوب و اغتشاش کند؛ اينها غفلت‌هاست. يعني در سياست، غفلت‌ها گاهي مثل خيانت‌ها خيلي ضربه مي‌زند. يعني واقعاً وقتي شما تيراندازي کرديد، اين تير خورد به سينه‌ يک نفر، ممکن است شما متعمد هم نباشيد، اما بالاخره در نتيجه تأثير ندارد؛ تير توي قلبش خورد، مي‌افتد مي‌ميرد؛ چه شما تعمد داشته باشيد، چه از روي خطا زده باشيد؛ خيال کردي اين سيبل است، زدي به سينه‌ آدم. خطاها گاهي اينجوري است؛ خطايي مي‌کند، خطاست؛ اما در نتيجه تأثيري ندارد؛ همان ضربه وارد مي‌آيد"

متاسفانه حذف بزرگان در جامعه سیاسی ما در حال تبدیل به یک فرهنگ زشت رو به گسترش است. به اسم بصیرت بخشی "داد زن و فحاش" تربیت می کنند. بزرگان سیاسی اگر نسبت به ادامه این روند بی توجه باشند روزی ممکن است خودشان نیز هزینه این رفتار جاهلی شوند. افراد مهم نیستند اما چنین روندی نظام را از بزرگ تهی می کند. عمده مشکلات امروز نیز ناشی از میدان داری کوتوله های صاحب قدرت و ناشی گری های رسانه ای و هیجانات ظاهرگرایانه و ریا کارانه است.

۱۳۹۱/۱۰/۲۰

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...