نسخه چاپی

پشت پرده عدم تولید در كشور!

رییس خانه صنعت و معدن ایران معتقد است در سال حمایت از تولید ملی آنچه فرامواش شده همان صنعت است و مسوولان خود را درگیر مسائل حاشیه ای كرده اند. دكتر هادی غنیمی فرد كسی است كه می گوید به هم ریختن بازار ارز و دامن زدن به گرانی آن كار یك عده تاجر است و صرفا به خاطر منافع اقتصادی خود و نه ملی دست به این كار می زنند. گفتگوی همشهری اقتصاد با وی را در زیر می خوانید:

به گزارش نما به نقل از شریان نیوز؛ رییس خانه صنعت و معدن ایران معتقد است در سال حمایت از تولید ملی آنچه فرامواش شده همان صنعت است و مسوولان خود را درگیر مسائل حاشیه ای کرده اند. دکتر هادی غنیمی فرد کسی است که می گوید به هم ریختن بازار ارز و دامن زدن به گرانی آن کار یک عده تاجر است و صرفا به خاطر منافع اقتصادی خود و نه ملی دست به این کار می زنند. گفتگوی همشهری اقتصاد با وی را در زیر می خوانید:

آقای دکتر به عنوان پرسش اول، بفرمایید در سال حمایت از تولید ملی وضعیت صنعت در این 9 ماه سپری شده از سال چگونه است.

در این سال در حالیکه وظیفه همه بود این چنین امری را که از طرف مقام معظم رهبری بر آن تاکید و اصرار شده و آثار سازندگی آن بر اقتصاد جامعه ما بر هیچ کس پوشیده نیست اقدام مقتضی صورت گیرد اما با نهایت تاسف باید عرض کنم که بانک ها نه تنها در این مورد اقدام مثبتی نمووده اند بلکه با دهن کجی به این پیام و نیاز کشور روی خود را به طر ف دیگر کرده و با استدلالات غیر منطقی اولا بهره بانکی را بالا بردند تا از هجوم مردم برای خرید طلا و ارز جلوگیری شود که شاید بر اساس نقشه یک عده اقدام کردند نه تنها مردم از هجوم به بازار طلا و ارز منصرف نشدند بلکه بر تقاضای خود افزودند و وضعی را پیش اوردند که همه شاهد بودیم.

یعنی معتقدید اگر به صنعت توجه نشده دست یک عده در کار است؟

سرکردگانی در این میان که بازار آشفته را دامن زده بودند با شادمانی و پایکوبی بر این آتش نفت ریختند و در حالیکه قیافه ساده بر خود می گرفتند با دل شوری!!!! اعلام کردند که باید کشور منتظر قحطی باشد. و یا چندی به چندی اعلام می کردند تا فلان تاریخ قیمت ارز به فلان قیمت سرسام آور می رسد! و اخیرا هم تشبیه های خود را به بدترین شکل ممکن برای ناکار کردن دلسوزان کشور مطرح نموده اند و مطلب این بود که اعلام کردند اگر دولت بخواهد ترتیبی دهد که بازار ارز ساکت شود بایستی بیش از 60 میلیارد دلار به داخل بازار بریزد که این توصیه تصور می شود از جانب وزیر خارجه انگلیس یا سرکردگان کنگره امریکا پیشنهاد شده باشد. و خلاصه بر اساس همان ضر ب المثل عامیانه با داشتن چنین دوستانی به هیچ دشمنی نیاز نداریم. امید است خداونند بزرگ شری دلسوزان بی دل را از سر ملت کم کند تا مردم در دولت و حاکمیت راه خود را ا وسط این بیراهه ها جدا کنند.

به عنوان یک فعال بخش خصوصی معتقدید اگر مشکلی هست از دل بخش خصوصی بوده نه سیاست های دولت. درست است؟

همین گروه چند نفره با همدستان خود کار را به جایی رسانده اند که مرتب برای دولت پاپوش درست می کنند که نتواند کار کند. بدیهی است در کشوری که پایه های تولید در آن بیشتر بر اساس نهاده های وارداتی طراحی شده است، و بعدا هم هیچ گونه کمکی به رهایی از دست این مقوله که تا ابد هر صنعتی محتاج خارج باشد صورت نگرفته به خوبی مشخص می شود که ارز چه نقشی در تولید و قیمت تمام شده آن و امکان رقابت آن در بازارهای بین المللی خواهد داشت این است که دشمنان دوست نما درست انگشت را به سمت حساس ترین جای مساله اشاره رفته و وضعی را پیش آوردند که تولید و صنعت به راحتی نتواند کمر خرد شده خود را از زیر این بار نجات دهد اما مطمئن باشند که این ملت در مقاطع مختلف نشان داده که دشمنان را در آخر مایوس خواهد کرد.

می توان مکانیسمی برای این اخلال در توجه به صنعت تعریف کرد؟ شیوه کار این گروه که می فرمایید چگونه بوده؟

گذشته از این که خود تحریم ها باعث می شود مواد اولیه را ما نتوانیم به قیمت های واقعی بین المللی تهیه کنیم و برای دور زدن تحریم ها خرید هایی را باید متحمل شویم که بر روی قیمت تمام شده افزوده خواهد شد حال توجه بفرمایید اگر بر اثر نامردمی این گروه قیمت ارز به این شکل که در آمد بماند آنگاه قیمت تمام شده ما در بازارهای جهانی به چه شکلی خواهد بود. اولا جنس 100 دلاری را باید120 دلار خرید آنهم نه با دلار 1000 تومان که با 2800 تومان.

ابتدای بحث به بانک ها اشاره کردید، در این که از صنعت غافل شدیم چه نقشی را می توان به برای بانک ها قائل شد؟

بایستی اقرار کنم که بانک های ما به عنوان کمک های بلا تردید این گروه وارد معرکه شدند و گاه فضا را برای فعالان واقعی اقتصادی سخت تر هم کردند. و بر این مطلب می توان شاهدی آورد در دوران دفاع مقدس وضع ما از نظر ارزی بهتر از وضع فعلی نبود اما با تمهیدات به جا و خردمندانه که رییس بانک مرکزی وقت آقای دکتر نوربخش به عمل آورد هرگز ما به چنین دغدغه ای گرفتار نشدیم. چون سیستم تخصیص ارز مشخص بود. کسی بیش از انچه که نیاز داشت نمی توانست مطالبه کند و برای هر نوع مصرفی ارز مورد نیاز در اختیار متقاضی قرار می گرفت و همه با تفاهم اینکه میزان ارز موجود در کشور چه مبلغی است نمی توانستند زیاده خواهی کنند. و آن سال ها هر چند سخت ولی نه تنها هیچ صنعتی تعطیل نشد بلکه مرتب صنایع کوچک و متوسطی نیز به خیل تولیدکنندگان افزوده می شدند و شاید آن سال ها طلایی ترین سال ها برای تولید کشور بود. و بعد از آن هم که دوران سازندگی پیش آمد هنوز همچنان توقع فعالان واقعی اقتصادی منطقی بود.

یعنی بانک مرکزی بیشتر کوتاهی کرده یا بانک ها؟

البته من با برخی از کارهای بانک مرکزی در ان موقع در خصوص نرخ پول موافق نبودم اما اکنون نه تنها نرخ پول بلکه سیستم قیمتگذاری ارز که در شرایط جنگ فعلی بایستی به دست بانک مرکزی اداره شود طبق ادعای خود مسوولان به دست فعالان بازار سیاه افتاده است و در اتاق مبادله ارز می بینیم که قرار است قیمت ها دو درصد زیر قیمت بازار سیاه باشد و چون ارزی در آنجا به راحتی در اختیار متقاضی قرار نمیگیرد همینطور که می بینیم بازار سیاه قیمت خود را تا حدود 10 درصد هم بالاتر از نرخ متداول کوچه و بازار تعیین می کند و تنها راه خروج از این بن بست این است که هر کس هر چقدر ارز دارد به بانک مرکزی به نرخ ثابتی که اعلام می شود بفروشد یا در انجا تودیع کند و مال خودش باشد و هنگامی که به پول خود نیاز داشت بانک برایش بازی در نیاورد و نسبت به مایملک مردم دست درازی نکند و اگر کسی ارز را به بانک نفروخته بود حتی اگر در جیبش باشد باید مطابق جرائم قاچاقچی گری مواخذه شود. چون ارزی که در جیب طرف است چه مشکلی را از چه کسی حل می کند حال اگر این ارز مثل دیگر سپرده ها تودیع شود آن مقداری را که تودیع کنندگان به ان نیازمند نیستند می تواند به عنوان موجودی ارزی کشور مورد استفاده متقاضیان قرار گیرد. و التهاب کمبود ارز را در حد خود کاهش دهد.

الان که ارز از طریق اتاق مبادلات تامین می شود گفته می شود که صنعت مشکلی از ناحیه تامین ارز ندارد، پس اقدامات آن گروه خاص بی نتیجه مانده اینطور نیست؟

از ابتدای راه اندازی اتاق مبادلات تاکنون 4 تا 5 نفر بیشتر نتوانسته اند ارز دریافت کنند. به خاطر اینکه قدری در بیان آمار و اخبار دروغ دروغ گفته می شود. فلان آقای تاجر 5 تا 10 میلیارد دلار از راه صادرات خشکبار، زیره و پسته درآمد کسب کرده، یک قران هم به ایران نیاورده است. خنده دار هم این است که وزیر صنعت را عصبانی کرده بود. در اعلام میزان صادرات خود بیش اظهاری کرده اما الان که نوبت به مالیات و اتاق مبادلات رسیده می گوید زیر یک میلیارد صادرات داشته است تا ارز کمتری به اتاق بیاورد. بانک مرکزی هم مقصر است. تمام آمار های پرداخت تسهیلات به صنایع غیرقابل اعتماد است. در چنین شرایط رکودی، اقتصادهای دنیا با چاپ پول کاری می کنند که خرید مردم زیاد شود تا تولید رونق گیرد اما کار بانک مرکزی فقط انقباض بوده است. با انقباض تولید صورت می گیرد؟ با این وضعیت و گرانی، جنس ایرانی را فقط کارگران ضعیف و طبقه پایین جامعه می خرند، چطور می توان تولید داخل را رونق داد. کمبود نقدینگی در صنایع به حد بحرانی خود رسیده است. الان کار کارخانه دار این شده که به کارخانه می رود و به همه می گوید معذرت می خواهم، دعا کنید شرایطی پیش آید که از این وضعیت در آییم.

اما در مصاحبه ها هست که بیشترین میزان تسهیلات به بخش صنعت رفته و حدود 37 درصد تسهیلات تا پایان سال به این بخش داده می شود.

اگر پولی از سوی بانک مرکزی و بانک ها پرداخت شده، آیا رییس کل بانک مرکزی نمی تواند بگوید چقدر و به کجا این پول ها را داده. به این آمارها اعتماد نکنید. اما در کنار بانک مرکزی، صندوق توسعه ملی کارهایی که می خوهد بکند مثبت است اما اینکه باز از کانال بانک ها این اقدام صورت می گیرد اشتباه است. اول بانک ها باید اصلاح شوند چرا که پس از مدتی برای نحوه پرداخت این پول ها می شود کی بود، کی بود، من نبودم!
با این وضعیت شاید نتوان امیدی به بهبودی اوضاع صنعت داشت.

به طور قطع می گویم امروزه صنعتگر هیچگونه امیدی ندارد. نه دولت، نه بانک ها و نه سیاست ها هیچ کدام برای حمایت از تولید و صنعت نیست. صنعتگر وقتی چکی را پرداخت نکرده، باری دریافت تسهیلات که بتواند وضع را بهتر کند به بانک مراجعه می کند اما با کمال تعجب بانک میگوید بیمه ، مالیات و ... پرداخت نشده تا اینها تسویه نشود، وامی در کار نیست. مگر توان صنعتگر چقدر است؟. اگر صنعتگر تاحالا کفش فولادی و عصای اهنین برای بوروکراسی ادارات داشته الان دیگر توان آن را هم ندارد. صنعتگر نمی تواند از جیب خود هزینه کند. وقتی حق بیمه، مالیات و دستمزد بالا می رود به ناچار قیمت محصولات افزایش می یابد. کجای این مساله قیمتگذاری دستوری توجیه و منطق دارد؟. من همین جا بایدبه سیاستگذاران عرصه تولید و صنعت مطلبی را بگویم که ما را به خیر تو امید نیست شر مرسان.

۱۳۹۱/۱۰/۲۴

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...