نسخه چاپی

آمريكا زير پاي مخالفان رئيس‌جمهور سوريه را خالي كرد

علت چرخش آمریكا و نرمش مخالفان اسد چیست؟

عکس خبري -علت چرخش آمريکا و نرمش مخالفان اسد چيست؟

به خاطر پشت كردن كشورهای عربی و غربی به گروه‌های مسلح سوری، مهم‌ترین تشكل مخالف با نام «ائتلاف ملی سوریه» از شرط پیشین خود مبنی بر كناره‌گیری اسد از قدرت چشم‌پوشی كرد و خواستار مذاكره با نظام سوریه شد.

به گزارش نمابه نقل از فارس، در حالی که همه گروه‌های داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی به دستان «اخضر ابراهیمی» چشم دوخته بودند تا شاید او بتواند با چیزی شبیه معجزه به بحران دو ساله سوریه پایان دهد، تحولی غیرمنتظره در عرصه سیاسی این کشور رخ داد آنهم به دست فردی دور از انتظار که همه معادلات را بهم ریخت.

«احمد معاذ الخطیب»، رئیس گروه موسوم به ائتلاف ملی سوریه از آمادگی مشروط مخالفان برای گفت‌وگو با نظام سوریه در استانبول، قاهره یا تونس به منظور جلوگیری از خونریزی‌های بیشتر خبر داد. این در حالی است که این ائتلاف، پیشتر، کناره‌گیری بشار اسد از قدرت را شرط هر گونه مذاکره با دولت سوریه عنوان کرده بود.

علاوه بر این، طبق سند دوحه که ائتلاف ملی مخالفان سوریه بر مبنای آن شکل گرفته، از یک طرف، گفت‌وگو با دولت سوریه به طور قاطع رد شده و از سوی دیگر، در آن، بر کناره‌گیری همه سران این کشور تاکید شده است.

به خاطر پافشاری بر همین دو اصل بود که ابراز تمایل مخالفان اسد، برای مذاکره با نظام سوریه همگان را حیرات‌زده کرد. این سئوال برای ناظران بین‌المللی به وجود آمد که چه عاملی آنها را بر آن داشته از خط قرمز خود عبور کنند و بدون اشاره به پیش‌شرط‌های پیشین خود، به گفت‌وگو با نمایندگان اسد تن دهند.

دقیق‌ترین پاسخ به این پرسش‌ را می‌توان از زبان خود احمد معاذ الخطیب شنید؛ او که به خاطر این سخنان، به شدت از سوی برخی دیگر از گروه‌های مخالف سوری از جمله شورای ملی سوریه و نیز بعضی طرف‌های منطقه‌ای نظیر ترکیه مورد هجمه قرار گرفته بود.

او در توضیح موضع جدید خود عنوان کرده: «برخی طرف‌ها سوری‌ها را به نبرد و حمله تحریک می‌کنند و گفت‌وگو را نمی‌پذیرند و عواقب چنین امری را نادیده می‌گیرند و در عین حال،‌ سوری‌ها را بدون کمک تنها گذاشته‌اند».

الخطیب ادامه داد:‌«بعضی هستند که به سوری‌ها می‌گویند یورش ببرید و سپس آنها را در میدان نبرد تنها می‌گذارند. برخی هستند که متعهد به حمایت از انقلابیون شدند و سپس آنها را با مرگ تنها گذاشتند. کسانی هستند که روی تخت می‌نشینند و سپس می‌گویند حمله کنید و مذاکره نکنید».

رئیس ائتلاف ملی سوریه سپس اظهار داشت: «سکوتی بین‌المللی برای خفه کردن انقلاب وجود دارد. هزاران نفر آواره شده‌ و ترک وطن کرده‌اند. مهمتر از آن، برخی نقشه می‌کشند سوریه را با جنگ چند ساله از (نقشه) جهان محو کنند».

البته این موضوع، پیش از اذعان مخالفان به عقب کشیدن حامیان غربی‌شان، نیز قابل پیش‌بینی بود، چراکه باراک اوباما در سخنرانی مراسم تحلیف خود، بر پایان دوره جنگ‌ها و آغاز دوره صلح مبتنی بر گفت‌وگو سخن گفت که این موضوع، پیام روشنی به مخالفان سوری بود مبنی بر اینکه آمریکا نمی‌تواند در پرونده سوریه وارد دخالت نظامی شود.

علاوه بر این، غربی‌ها به ویژه آمریکا از ایده مسلح کردن ارتش آزاد و گروه‌های مسلح دیگر دست کشیدند و حتی به کشورهای عرب حوزه خلیج فارس نیز در خصوص دادن سلاح یا پول به مخالفان هشدار دادند. به مرور اکثر کشورهای عربی حامی مخالفان مسلح سوریه از جمله عربستان سعودی نیز اذعان کردند راهکار مسالمت‌آمیز تنها راه‌ برون‌رفت از بحران سوریه است.

همه این سیگنال‌ها برای مخالفان سوری تنها یک معنا داشت و آن اینکه حامیان عربی و غربی آنها اکنون به بقای نظام سوریه و گشودن باب گفت‌وگو با آن می‌اندیشند. به نظر می‌رسد با درک همین نکته بود که آنها خود برای مذاکره با دولت اسد پیشگام شدند.

جالب اینکه در این میان، آمریکا از نخستین کشورهایی بود که از طرح آنها استقبال و اعلام کرد، بشار اسد باید برای پایان دادن به درگیری‌های این کشور، وارد گفت‌وگو با ائتلاف مخالفان سوریه شود.

«ویکتوریا نولاند»، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا با اشاره به درخواست رهبر مخالفان سوریه اظهار داشت: «اگر رژیم سوریه به صلح تمایل دارد، باید بنشیند و هم‌اکنون با ائتلاف مخالفان سوریه وارد مذاکره شود. ما به شدت از درخواست الخطیب حمایت می‌کنیم».

اما نکته‌ای که در این ماجرا مغفول مانده، علت عقب‌نشینی کشوری چون آمریکا از درخواست اولیه برای سرنگونی نظام سوریه است. به نظر می‌رسد تغییر موضع کنونی دولتمردان آمریکایی ریشه در نگرانی آنها دارد؛ نگرانی‌ای که استارت آن از نشست دوحه در آبان ماه سال جاری زده شد. در نشست دوحه بود که معارضان سوری گردهم آمدند و ائتلاف ملی سوریه را تشکیل دادند.

در این میان،‌ این جبهه النصره بود که با تشکیل ائتلاف فوق مخالفت کرد. همین موضوع موجب نگرانی آمریکا شد. به این ترتیب واشنگتن کوشید با گنجاندن نام این گروه در فهرست سازمان‌های تروریستی،‌ آن را منزوی کند تا بتواند به ائتلاف تازه مخالفین سوری قدرت بیشتری ببخشد.

در واقع، آمریکایی‌ها نگران بودند در صورت شکست نظام بشار اسد، جبهه النصره، اقتدار ائتلاف را به چالش بکشد زیرا این گروه به‌رغم اینکه تنها 9 درصد از مجموع مخالفین مسلح سوری را تشکیل می‌دهند، نقش مهمی در مبارزات مسلحانه علیه دولت اسد ایفا کرده‌اند. از این رو، آمریکا امیدوار بودند تا جبهه النصره را منزوی کنند تا بلکه مانع دستیابی این گروه به قدرت در سوریه پس از اسد شوند. به همین دلیل برنامه‌ریزی کرده تا جبهه النصره را به عنوان یک سازمان تروریستی در لیست سیاه قرار دهند و معاملات مالی آمریکایی‌ها با این گروه را غیرقانونی کنند و در عین حال موجب اعمال تحریم‌های مشابهی از سوی اروپا شوند.

اما ظاهرا این تدابیر نیز کمکی به کاهش نگرانی آمریکایی‌ها نکرده چراکه چنددستگی و اختلافات گروه‌های مسلح در سوریه چنان بالا گرفته که آنها دیگر شانسی برای به‌دست گرفتن قدرت و تشکیل حکومت جایگزین در سوریه ندارند، مگر آنکه طرف‌های خارجی، سوریه را به اشغال درآورند که به‌ نظر نمی‌رسد واشنگتن و غرب در حال حاضر تمایلی به اشغال نظامی یک کشور عربی دیگر داشته ‌باشند، حتی اگر این اقدام برای مدت کوتاهی هم صورت بپذیرد.

علاوه بر آن، بسیاری از افراد مسلحی که اکنون در سوریه می‌جنگند، همگی نیروهای مسلح خارجی یا وابسته به القاعده یا شبه‌نظامیانی هستند که زمانی در داخل عراق، با نظامیان آمریکایی درگیر بوده‌اند. در صورتی که این نیروها قدرت را در سوریه به‌دست گیرند، هیچ میانه‌ای با تفکراتی که غرب آنها را ترویج می‌کند، ندارند. بنابراین آمریکا نمی‌تواند روی هیچ کدام از این دو گروه سرمایه‌گذاری کند.

به نظر می‌رسد مجموعه واقعیت‌های فوق، آمریکایی‌ها را به این نتیجه رساند که به جای گزینه‌ نظامی یا حمایت مالی و تسلیحاتی از مخالفان مسلح راه‌حل دیپلماتیک و گفت‌وگو با نظام اسد را برای برون‌رفت از بحران سوریه برگزیند به امید اینکه شاید بتواند از این طریق، شاهد حضور قدرتی منطبق با سیاست‌ها و منافع خود در این کشور عربی باشند که در دوران اسد یکی از محورهای مقاومت به شمار آمده است.

۱۳۹۱/۱۱/۱۸

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...