نظم نوین جهانی و كاهش جمعیت انسانی

عليرضا بيرانوند - مسئله جمعيت همواره از موضوعات مهم و موردبحث در محافل رسانه اي بوده، اما آنچه كه اهميت پرداختن به اين موضوع را بيش از پيش نشان مي دهد سخنان مقام معظم رهبري مبني بر «لزوم بازنگري در سياست كنترل جمعيت» است. در راستاي عمل به فرمايشات امام خامنه اي در سلسله مقالاتي سعي مي كنيم كه از زواياي مختلف به وضعيت نگران كننده رشد پايين جمعيت كشورمان بپردازيم، اما پيش از ورود به بحث جمعيت داخل كشور، لازم است نگاهي به آمار جمعيت جهان بيندازيم و ببينيم كه آيا جمعيت جهان و همچنين جمعيت مسلمانان دنيا مطلوب است يا اقداماتي برنامه ريزي شده براي كاهش جمعيت جهان انجام مي شود، براي پاسخ به اين پرسش ها به ادامه اين مقاله توجه كنيد.

آمار جمعيت جهان

جمعيت جهان در صد سال اخير به علت پيشرفت هاي پزشكي و افزايش كلان در قابليت توليد كشاورزي با سرعت زيادي رشد كرده است. اما در دهه هاي اخير رشد جمعيت در بسياري از كشورهاي جهان كاهش بسيار زيادي داشته است، به طوري كه در سال 2011 نرخ رشد جمعيت به 1/1 درصد رسيده است. در اين سال حدود 134 ميليون نفر به دنيا آمدند و 50 ميليون نفر از دنيا رفتند. در حال حاضر هم برخي از كشورها به ويژه اروپاي شرقي به علت نرخ پايين باروري، ميزان بالاي مرگ و مير و مهاجرت، رشد منفي را تجربه مي كنند. در آفريقاي جنوبي رشد جمعيت به علت آمار بالاي مرگ و مير ناشي از ايدز، رو به كند شدن است. تعدادي از كشورهاي اروپاي غربي نيز ممكن است با رشد جمعيت منفي روبه رو شوند. همچنين در سال هاي اخير در قاره آسيا و 26 كشور منطقه نيز كاهش جمعيت وجود دارد. سازمان ملل شش سال پيش اعلام كرد كه «تصور مي رود ميانگين نرخ باروري در سطح جهان تا سال 2025 كمتر از نرخ جايگزين انسان ها شود. « با وجود روند رو به كاهش جمعيت جهان، سازمان هاي بين المللي تحت نفوذ صهيونيزم، مدام بر طبل بحران افزايش جمعيت جهان مي كوبند. اما به راستي چرا با وجود كاهش جمعيت دنيا، صهيونيزم جهاني خواستار كاهش جمعيت دنياست؟ حقيقت اين است كه در پروژه نظم نوين جهاني كه به دست سياستمداران فراماسون آمريكا و صهيونيست ها طراحي مي شود و اكنون در حال اجراست، كاهش جمعيت جهان به صورت جدي پيگيري مي شود و مهم ترين گروه هدف آنها هم كشورهاي مسلمان دنيا است. آنها از رشد جمعيت مسلمانان دنيا به شدت در هراسند، چرا كه تفكر ضداستكباري و ظلم ستيزي كه در اسلام وجود دارد منافع آنها را به خطر مي اندازد. يكي از روش هايي كه آنها براي كاهش جمعيت مسلمانان انجام مي دهند، اجراي برنامه كنترل جمعيت در كشورهاي مسلمان است. در اينجا بهتر است آماري از جمعيت مسلمانان دنيا ارائه شود تا به علت هراس دستگاه فراماسونري از جمعيت مسلمانان بيشتر پي ببريم.

جمعيت مسلمانان

جمعيت مسلمانان در سال 2007، 12/20 درصد جمعيت 6/6 ميلياردي جهان، يعني 32/1 ميليارد نفر است كه در رتبه دوم آيين هاي آسماني جهان و اديان ابراهيمي پس از مسيحيت كه 2/2 ميليارد پيرو دارد، قرار دارد. جمعيت مسلمانان در سال 2009، 23/2 درصد جمعيت 97/6 ميلياردي جهان، يعني 57/1 ميليارد نفر بود. نزديك به 60 درصد از مسلمانان جهان در آسيا زندگي مي كنند. همچنين 8/0 درصد از جمعيت كشور آمريكا را مسلمانان تشكيل مي دهند. در يكي از آخرين آمارها، جمعيت مسلمانان جهان در سال 2010 ميلادي نيز 6/1 ميليارد نفر بوده، يعني 4/23 درصد جمعيت كل جهان. اين آمار در سال 1990 حدود 20 درصد بوده است. نزديك به دو سوم مسلمانان جهان در قاره آسيا از تركيه تا اندونزي اقامت دارند. غرب آسيا(خاورميانه) و آفريقاي شمالي تواماً مكان زندگي نزديك به يك پنجم مسلمانان جهان را تشكيل مي دهد، اما در مورد وضعيت جمعيت مسلمانان در آينده بايد گفت كه طبق بررسي هاي انجام شده جمعيت مسلمانان جهان در سال2030 ميلادي 2/2 ميليارد نفر يعني 4/26 درصد خواهد شد. در سال 2030 ميلادي جمعيت مسلمانان در ايالات متحده آمريكا 2/6 ميليون نفر خواهد بود و اين به معناي آن است كه در آن سال جمعيت مسلمانان حتي از يهوديان آمريكا نيز بيشتر خواهد بود. اين گزارش كه «آينده جمعيت مسلمانان جهان» نام دارد، در ادامه مي افزايد: «در مجموع قاره اروپا طي 20 سال آينده شاهد رشد هشت درصدي جمعيت مسلمانان خواهد بود.» البته رشد جمعيت مسلمانان جهان نكته اي است كه غربي ها نيز به آن معترفند. سال گذشته حتي، كليساي واتيكان نيز در بيانيه اي به آن اعتراف كرد و به رشد چشمگير مسلمانان نسبت به مسيحيان هشدار داد كه البته اين امر، به سبب گرايش تعداد زيادي از غربيان به دين اسلام است. با اين وجود مي توان گفت كه افزايش مسلمانان دنيا، خطري براي امنيت حكومت هاي ظالم و مستكبر دنياست. لذا صهيونيزم و حاميان شان با ترفندهاي مختلف برنامه كنترل جمعيت را در اكثر كشورهاي مسلمان به اجرا درمي آورند.

كنترل جمعيت در كشورهاي مسلمان

خانم دكتر «نفيس صديق» معاون سابق آقاي خاوير پرز دوكوئيار، مدير كل اسبق سازمان ملل و مدير كل اجرايي صندوق ملل متحد در امور جمعيت، درباره اجراي برنامه تنظيم خانواده در كشورهاي مسلمان مي گويد: «ما تقريباً در همه كشورهاي اسلامي ـ جز يكي ـ برنامه هاي تنظيم خانواده داريم ... تنها عربستان سعودي است كه كاربرد وسايل جلوگيري از آبستني را رسماً ممنوع كرده است . اما شنيدني است كه در همين كشور، وسايل جلوگيري از آبستني را در تمام مغازه ها مي فروشند. به هر مغازه اي مراجعه كنيد، مي توانيد قرص ها و لوازم جلوگيري از آبستني را بخريد.» خانم نفيس صديق گفت : «برنامه هاي كنترل افزايش جمعيت و تنظيم خانواده به ويژه در كشورهاي اندونزي ، مكزيك ، تونس ، مالزي ، سريلانكا و تايلند با موفقيت همراه بوده است . ميزان رشد جمعيت در اندونزي [كشوري كه 1/86 درصد مردمش مسلمان هستند] در سال 1996 تا حال ، از 3 درصد به 3/2 درصد رسيده است . يكي از عوامل موفقيت آميز اين كشورها در زمينه كنترل افزايش جمعيت و تنظيم خانواده ، سرمايه گذاري هاي وسيع در زمينه هاي آموزش و بهداشت و به ويژه مشاركت وسيع تر زنان در امور اجتماعي و توسعه كشور بوده است...»

اجرا نشدن كنترل جمعيت در رژيم صهيونيستي

با اينكه برنامه كنترل جمعيت مختص مسلمانان نيست و در كشورهاي ديگر با اديان مختلف نيز اين برنامه اجرا مي شود، اما در حال حاضر تنها ديني كه در آن كنترل جمعيت انجام نمي شود، يهود است. به عبارت ديگر، صهيونيست هاحدود 97/5 ميليون نفر از يهودي هاي صهيونيست در اراضي اشغالي سكونت دارند. نه تنها به برنامه كنترل جمعيت عمل نمي كنند، بلكه روز به روز سعي در افزايش جمعيت اراضي اشغالي دارند. آنها زنان به اصطلاح مومن يهودي را به افزايش تعداد فرزند تشويق مي كنند و اساساً پذيرفته شده كه هر خانواده بايستي حداقل «چهار بچه» داشته باشد. جالب است بدانيم كه مفيدترين زن در رژيم صهيونيستي زني است كه «هشت فرزند» داشته باشد. البته اين رژيم غاصب به ترغيب ساكنان اراضي اشغالي براي زاد و ولد زياد اكتفا نمي كند، بلكه براي افزايش جمعيت خود، يهوديان صهيونيست ديگر نقاط دنيا را نيز به فلسطين اشغالي فرا مي خواند؛ البته همين رژيم آشكارا و پنهان به دنبال جلوگيري از افزايش جمعيت فلسطيني هاي مسلمان در سرزمين هاي اشغالي است

جنگ عليه جمعيت با كشتار انساني

اين كار با روش هايي چون؛ ايجاد جنگ هاي نظامي و اشغال كشورها، اختلافات قومي و مذهبي، انتشار بيماري ها توسط مافياي دارو و... انجام مي شود.

1- ايجاد جنگ هاي مذهبي، قومي و...

رسانه هاي مختلف جهان همه روزه خبر كشته شدن انسان هاي زيادي را به كشورهاي مختلف به ويژه غرب آسيا(خاورميانه) مخابره مي كنند. حجم كشتار انساني در كشورهايي مانند پاكستان، افغانستان، عراق و... به حدي زياد است كه اگر روزي در رسانه ها خبر كشته شدن عده اي از مردم اين سرزمين ها منتشر نشود، همگان تعجب خواهند كرد چراكه كشته شدن مردم در اين كشورها، به يك رويه عادي تبديل شده است. عامل اصلي اين جنايات، غربي ها به سركردگي آمريكا و صهيونيست ها هستند. آنها سعي مي كنند مسلمانان غرب آسيا را به جان هم بيندازند تا با كشته شدن مسلمانان به دست يكديگر يا اشغالگران غربي به اهداف ضدبشري خود نزديك شوند. از طرف ديگر و در آن سوي دنيا، آمريكا تلاش هاي گسترده اي را براي محو قاره اي با مردماني مظلوم و تحت سلطه به كار بسته است.هنري كيسينجر، سياستمدار آمريكايي نقش تعيين كننده اي در تهيه و تدوين سياست هاي آمريكا در مورد جمعيت جهان و علي الخصوص آفريقا داشته است. «وي با تمركز بر روي آفريقا، برنامه اي را تهيه کرد و به اجرا گذاشت تا از طريق آن نژاد سياه را كه به عقيده او مخل امنيت ملي آمريكا بود به شدت ضعيف كرده و يا از روي زمين محو كند ايجاد جنگ هاي داخلي و قبيله اي در آفريقا و تأمين تسليحات اين جنگ ها، بخشي از برنامه هاي كيسينجر بود. در واقع كيسينجر يك برنامه نسل كشي غيرحضوري براي آفريقا نوشت و اجرا كرد.»

در اينجا اگر بخواهيم نگاهي گذرا به كارنامه كشتار آمريكا در آفريقا بيندازيم با يك آمار وحشتناك روبه رو خواهيم شد. «سودان از سال 1955 تا سال 1972، 750 هزار كشته؛ نيجريه از سال 1967 تا سال 1979، دو ميليون كشته؛ آنگولا از سال 1980 تا سال 1988، 700 هزار كشته؛ موزامبيك از سال 1980 تا سال 1988، يت ميليون كشته؛ اوگاندا از سال 1971 تا سال 1978، 300 هزار كشته؛ بروندي در سال 1972، 250 هزار كشته؛ بروندي در سال 1993، 200 هزار كشته؛ سودان از سال 1983 تا سال 2000، دو ميليون كشته؛ زئير/كنگو از سال 1997 تا سال 2003، يك ميليون و 750 هزار كشته شده در جنگ و حدود پنج ميليون نفر جان باخته از گرسنگي؛ روآندا در سال 1994، 800 هزار كشته و چهار ميليون آواره؛ ليبريا از سال 1980 تا سال 2001، 250 هزار كشته، يك ونيم ميليون بي خانمان و 300 هزار كودك يتيم؛ سومالي از سال 1991 تا سال 1992، 350 هزار نفر گرسنه كه از گرسنگي مردند و يك ونيم ميليون نفر آواره شدند؛ آنگولا از سال 1993 تا سال 1994، 100 هزار كشته و دو ميليون آواره و اين كشتار همچنان ادامه دارد.»(1) البته از آنجايي كه رسانه هاي غربي، مردم غرب آسيا و آفريقا را انسان هايي وحشي، عقب مانده و غيرمتمدن معرفي كرده اند، كشتار مردم در اين سرزمين ها نه تنها عموم مردم غرب را ناراحت نمي كند، بلكه ممكن است كه آنها را نيز خوشحال كند چراكه از ديدشان، عده اي تروريست و اوباش مخل امنيت دنيا به هلاكت رسيده اند.

2- انتشار بيماري ها توسط مافياي جهاني دارو

داروسازي صنعتي بسيار سودآور است. اين صنعت در سال 2008 از بين 52 صنعت سودآور جهان «رتبه سوم»(2) را كسب كرد. سود هنگفت داروسازي سبب ايجاد مافياي جهاني دارو شد. اقدامات اين مافيا مصداق بارز جنايت عليه بشريت است، چراكه آنها انواع بيماري هاي كشنده را در كشورهاي آفريقايي و در حال توسعه منتشر مي كنند و در عين حال داروهاي مقابله با بيماري ها را به اين كشورها مي فروشند تا از اين طريق، هم عده زيادي را به كشتن دهند و هم سود سرشاري از طريق فروش داروهايي كه بعضاً تاريخ مصرف شان گذشته، به دست آورند. البته مافياي جهاني دارو با به خدمت گرفتن رسانه ها راه هرگونه انتقاد به جنايات شان را به روي منتقدان مي بندند. با اين حال اگر كسي پيدا شود و فرياد اعتراضش را بر آنها بلند كند، رسانه هاي حامي مافيا، يا فرد معترض را بايكوت خبري مي كنند و يا با نسبت هاي ناروايي چون؛ دروغگو، متوهم، بيمار رواني و... تأثير كلام او را از بين مي برند.

براساس اسناد منتشر شده رابطه عميقي بين سياستمداران صهيونيست و يا حامي آنها با مافياي دارو وجود دارد. «دونالد رامسفلد» وزير دفاع سابق آمريكا سهامدار عمده شركت داروسازي «گايليد ساينستز» است. بنياد راكفلر از حاميان اصلي چندين شركت بزرگ دارويي و آزمايشگاه هاي آنها از جمله آزمايشگاه هاي «ابوت» و شركت هاي پتروشيمي «اكسون موبيل»، «بريتيش پتروليوم» و «شورون» است. «رابرت مرداك» مالك غول هاي بزرگ رسانه اي از كلان سهامداران شركت هاي دارويي دنياست.برنامه ريزان نظم نوين جهاني از يك سو از انتشار بيماري هاي كشنده حمايت مي كنند و از سوي ديگر مخالف هرگونه دارويي هستند كه از كاهش جمعيت جلوگيري كند. براي نمونه، آكادمي علوم آمريكا در سال 1970 اعلام كرد: «در كمتر از دو دهه آينده ماده DDT از مرگ 500 ميليون انسان در اثر بيماري مالاريا جلوگيري خواهد كرد.»اين خبرخوشحال كننده كه در آن سال تمام منابع علمي معتبر، كارايي و بي خطر بودنش را تأييد كردند، سبب خشم برنامه ريزان ضد بشر شد، به طوري كه مدافعان كنترل جمعيت بلافاصله استفاده از اين ماده را غيرقانوني اعلام كردند. آنها با ادعاي دروغين «خطرناك بودن اين ماده براي محيط زيست استفاده از آن را ممنوع اعلام كردند و داستان هايي ساختند كه مثلاً مي گفت DDT سبب نازك شدن پوسته تخم پرندگان و در نتيجه بر هم خوردن تعادل طبيعت مي شود و يا از طريق نفوذ در خون انسان موجب تهديد سلامتي او مي شود.» گفتني است ماده DDT دارويي بسيار مفيد و ارزان براي مبارزه با مالاريا بود و بيش از همه براي كشورهاي فقير در حال توسعه مفيد بود.

عقيم سازي با واكسن هاي اجباري!

يكي ديگر از روش هاي جنگ عليه جمعيت استفاده از واكسن هاي اجباري دوگانه است. تاكنون واكسن هاي دوگانه كزاز و ديفتري تعداد زيادي از انسان ها را در كشورهاي آفريقايي و جهان سومي عقيم كرده است. اين اقدام ضدبشري در حالي است كه كساني كه اين واكسن ها به آنها تزريق مي شود بدون اطلاع از خطر اين واكسن ها، براي هميشه عقيم مي شوند. در بسياري از قبايل هند، بر اثر استفاده از واكسن هاي اجباري «تا 80 درصد زنان اين قبايل» عقيم شده اند. به تازگي «منير العكش» استاد رشته انسان شناسي و زبان هاي معاصر در دانشگاه «سفك» در ايالت «بوستون» آمريكا، طي اظهاراتي فاش كرد: «اسنادي به دست آورده كه نشان مي دهد آمريكا برنامه اي ريخته تا ميليون ها انسان را عقيم كند.» اين استاد دانشگاه افزود: بر اساس اين طرح، آمريكا قرار است با هدف كنترل جمعيت جهان، ميليون ها انسان در آمريكا و ديگر نقاط جهان، به ويژه كشورهاي جهان سوم را عقيم كند تا ديگر قادر به توليد فرزند نباشند.» گفتني است در نظم نوين جهاني، نه تنها افراد فقير كه تعداد قابل ملاحظه اي از آنها در كشورهاي در حال توسعه زندگي مي كنند، جايي ندارند، بلكه بايد به طرق مختلف نابود شوند.

برپاكنندگان نظم نوين جهاني در جنگ عليه جمعيت از روش هاي مختلفي استفاده مي كنند كه در مقاله پيش به چند مورد آن اشاره شد. در ادامه به تلاش صهيونيست ها و حاميان شان براي جنگ عليه بشريت از طريق تبليغ و ترويج پورنوگرافي، سقط جنين، همجنس بازي و ... اشاره مي شود.

پورنوگرافي

پورنوگرافي «تجسمي بي پرده از مسائل جنسي با هدف تحريك يا ارضاي جنسي است» كه در قالب هاي مختلفي مانند كتاب، فيلم، مجله، سايت، بازي و... منتشر مي شود. يكي از اهداف اصلي انتشار محتواي جنسي از هم پاشيدن بنيان خانواده است. كساني كه مشتري فيلم ها و وبگاه هاي اينترنتي جنسي هستند تحت تأثير محتواي جنسي قرارگرفته و انتظار دارند كه شريك زندگي شان همانند بازيگران پورنو رفتار كند. از اين رو، در بسياري از مواقع با مرور زمان، شخص به شريك خود اكتفا نمي كند و در پي شركاي جنسي متعدد مي رود كه همين امر، سبب از هم پاشيدن خانواده مي شود. «خانواده هسته اي بايد متلاشي شود و مردم بايد راه هاي بهتري براي زندگي با هم پيدا كنند. از هم پاشيدگي خانواده ها هم اكنون يك فرايند انقلابي است. خانواده ها كه پشتيبان سيستمي مانند قرار دادن مردم در واحدهاي كوچك جدا از هم بوده اند، ديگر قادر به اتحاد براي مقابله با منافع همگاني نيستند.» (كاركردهاي خانواده، ليندا گوردون، ژورنال وومن، پاييز) «يهودي هاي صهيونيست كه اداره صنعت پورنوگرافي را برعهده دارند در اين كار علاوه بر اهداف ضدبشري، هدف هاي اقتصادي را نيز پيگيري مي كنند و از اين راه پول هنگفتي به جيب مي زنند. بر اساس گزارش Internet filter review ، عايدي جهاني پورنو شامل اتاق هاي پخش فيلم در هتل ها، كلوب هاي سكس و صنعت رو به گسترش سكس الكترونيك، نودوهفت ميليارد دلار در سال 2006 بوده است. اين عايدي، با درآمد شركت هاي پيشرو در امر فناوري مانند «مايكروسافت»، «گوگل»، «آمازون»، «اي بي»، «ياهو»، «اپل»، «نت فليكس» و «ارث لينك» برابري مي كند.

صنعت هاليوود

در كنار صنعت پورنوگرافي، هاليوود نيز نقش پررنگي در جنايت فرهنگي عليه بشريت ايفا مي كند. جريان اصلي اين صنعت هم در دست يهودي هاي صهيونيست است. به عبارتي ديگر، هاليوود محلي براي جولان صهيونيست ها براي به تمسخر گرفتن بنيان خانواده است. امروزه هاليوود محصولاتش را به همه دنيا صادر مي كند. تبليغ زندگي مشترك بدون ازدواج، رابطه جنسي با محارم و خيانت در ازدواج تنها گوشه اي از اقدامات ضدفرهنگي هاليوود براي مبارزه با خانواده و افزايش جمعيت است.

سقط جنين

بر اثر بي بندوباري جنسي، بارداري هاي ناخواسته اي شكل مي گيرد كه براي رها شدن از آن معمولاً به سقط جنين روي آورده مي شود. تبليغات رسانه ها براي مجاب كردن مردم به سقط جنين، حمايت فمينيست ها از اين كار تحت عنوان فريبنده «حق زن بر بدن خود» و عوامل ديگر، همگي سبب افزايش روزافزون سقط جنين در سطح جهان شده است.

هر ساله در سراسر جهان «بين 42 تا 70 ميليون سقط جنين صورت مي گيرد.... از اين ميان شايان ذكر است كه فقط يك درصد از كل سقط جنين هاي صورت گرفته به اين علت صورت مي گيرد كه جنين حاصل تجاوز جنسي و يا زناي با محارم بوده است و كمتر از پنج درصد ديگر به علت خطرات حاملگي براي سلامت مادر يا جنين انجام مي شود. اين در حالي است كه 93 درصد از سقط جنين هاي صورت گرفته به خواست والدين (در اين جا خصوصاً مادر) و بدون هيچ مشكل پزشكي صورت مي گيرد.» تعداد زياد جنين هاي سقط شده سبب سوءاستفاده تجاري از آنها شده است. امروزه تجارت لوازم آرايشي كه از چربي توليد شده از جنين است رونق زيادي دارد. زنان اروپايي از لوازم آرايشي حاوي روغن توليد شده از جنين به دليل خاصيت ضدچين و چروك آن استفاده مي كنند. البته استفاده از جنين فقط به محصولات آرايشي محدود نمي شود. سناتور آمريكايي رالف شورتي «Ralph Shortey» در ايالت اوكلاهاما فاش كرد كه «شركت هاي پپسي، كرافت و نستله از سلول هاي كبد جنين هاي سقط شده به عنوان طعم دهنده نوشيدني هاي خود استفاده مي كنند و روزانه ميليون ها نفر در سراسر جهان، از اين نوشيدني ها استفاده مي كنند.»[!] بر اساس اين افشاگري تكان دهنده «شركت هاي ياد شده با همكاري و حمايت از موسسات خصوصي سقط جنين، كبدهاي جنين سقط شده را براي مصارف خوراكي از جمله طعم دهنده ها مورد استفاده قرار مي دهند.»

با اين حال نبايد علت تمام سقط جنين ها را ناشي از برنامه صهيونيست ها دانست، چرا كه بسياري نيز به علت جلوگيري از به دنيا آمدن كودكان ناقص ذهني يا جسمي گزينه سقط جنين را انتخاب مي كنند، البته برخي نيز در نهايت كم خردي تنها به اين دليل كه جنين، دختر است، آن را سقط مي كنند.

همجنس بازي

طراحان نظم نوين جهاني در جنگ عليه خانواده به روش هايي كه به آنها اشاره شد، اكتفا نكرده اند و در جنايتي بزرگ تر، با حمايت از همجنس بازي، دست به تحريف خانواده زده اند. يهودي هاي صهيونيست در سه حوزه «فرهنگي و هنري، تبليغي و سياسي» به فعاليت براي اشاعه همجنس بازي مي پردازند. اين فعاليت ها «از تأسيس جوايز ادبي اختصاصي براي نويسندگاني كه با موضوع همجنس بازي مي نويسند تا حمايت سياسي- اجتماعي رژيم صهيونيستي از همجنس بازها در كشورهاي مختلف به خصوص كشورهاي اروپايي دامنه داشته است.» با وجود حمايت هاي استكبار از اين عنصر ضدفرهنگي، تعداد همجنس بازان دنيا بسيار معدود است و انتظار نمي رود كه گرايش به سمت آن به طور چشمگيري زياد شود، چرا كه ازدواج با همجنس، خلاف روند طبيعي غريزه انساني است. با اين حال صهيونيست ها همچنان سعي مي كنند از اين طريق به تخريب و تحقير خانواده بپردازند.گفتني است همجنس بازي نه تنها سبب انقراض نسل مي شود، بلكه خطر ابتلا به ايدز را به شدت افزايش مي دهد. در حال حاضر بسياري از همجنس بازان دنيا مبتلا به اين بيماري مهلك هستند. گفتني است كه تل آويو مركز رژيم صهيونيستي بهشت همجنس بازان است

نتيجه

با وجود تمام روش هايي كه در نظم نوين جهاني عليه بشريت اجرا مي شود اين روش ها از لحاظ ايجاد بحران اخلاقي، بيشترين تأثير را در جوامع طراح اين برنامه ها داشته است. بر اساس اسناد موجود:

- 58 درصد از مردم آمريكا بر اين باورند كه همجنس گرايان بايد توسط جامعه پذيرفته شوند.

- گزارش هاي متعددي در رسانه ها درباره همجنس باز بودن خود اوباما مطرح شده است.

- آمريكا در رأس كشورهاي داراي بالاترين نرخ طلاق در جهان قرار گرفته است.

- تعداد جنيني كه در آمريكا سقط مي شوند برابر است با كل كشته هاي آمريكا در جنگ هاي كل تاريخش.

- شهر تل آويو يكي از 10 شهر اصلي جهان در سال 2011 از لحاظ شيوع فساد اخلاقي و بي بندوباري بود.

- تل آويو از نظر همجنس بازان محبوب ترين شهر روي زمين محسوب مي شود.

اين تنها گوشه اي از وضعيت اخلاقي آمريكا و رژيم صهيونيستي است، البته وضعيت كشورهاي حامي آنها نيز بسيار وخيم است كه در اين مقاله براي جلوگيري از اطاله كلام به آنها نمي پردازيم. در هر حال، با اينكه تلاش نظم نوين جهاني در بسياري از كشورهاي جهان تأثيرگذار بوده است، اما اين برنامه در كشورهاي مسلمان نتيجه مطلوب آنها را نداشته و نخواهد داشت، چرا كه عنصر مذهب چنان با فرهنگ اين كشورها آميخته شده كه نمي توان به سادگي آنها را از اعتقادات مذهبي دور و به سمت فساد و فروپاشي خانواده سوق داد، البته در كشورهاي مسلمان همواره عده اي معدود از كساني كه از مسلماني فقط نامش را يدك مي كشند، وجود دارند كه تحت تأثير فرهنگ غرب قرار گرفته و عملاً در جهت برنامه ضدخانواده صهيونيست هاي خبيث گام برمي دارند.