دلیل كیهان برای رد صلاحیت مشایی

به گزارش نما به نقل از كیهان، روزنامه شهروند روزنامه ای تازه تأسیس است كه با امكانات دولت (جمعیت هلال احمر!) و برای مصارف انتخاباتی راه اندازی شده. در این میان صادق زیباكلام ضمن انتشار مقاله ای در روزنامه شهروند از مشایی حمایت كرد. زیباكلام همسو با تاكتیك اصلاح طلبان و فتنه گران مدتی است اقدام به بزرگ نمایی مشایی می كند. جریان متبوع زیباكلام معتقدند با برجسته كردن این حاشیه می توان اذهان مردم و اصولگرایان را از فتنه گران منحرف كرد.

زیباكلام در روزنامه شهروند می نویسد: در اینكه شورای نگهبان رحیم مشایی را رد صلاحیت خواهد نمود هیچ تردیدی وجود ندارد. فی الواقع عزم و اراده جدی اصولگرایان بر آن قرار گرفته كه به هیچ روی اجازه ورود به انتخابات را به رحیم مشایی ندهند.

وی ادعا می كند: شاید اگر نسبت به پیروزی قطعی او یقین نداشتند، اینقدر مصمم نمی شدند تا جلوی ورود او را به انتخابات پیش روی بگیرند. یقیناً اگر مطمئن بودند كه او رأی نخواهد آورد و پیروزی اش نامحتمل است، اصرار بر ممانعت از شركت وی در انتخابات نمی كردند.

زیباكلام افزود: اما پرسش دشوار برای شورای نگهبان آن است كه رحیم مشایی را به كدام دلیل یا دلایل می توانند رد صلاحیت كنند؟ می دانیم كه اطلاق لفظ «انحراف» و «جریان انحرافی» همچون اطلاق لفظ «فتنه» چماقی برای ساكت كردن مخالفین و منتقدین بیشتر نیست. ظرف چند سال گذشته كه اصولگرایان رحیم مشایی را متهم به «منحرف» بودن نموده اند، هرگز كلامی پیرامون مصداق یا مصادیق منحرف بودن وی نگفته اند.

اینكه رحیم مشایی منحرف است دقیقاً یعنی چه؟ آیا افكار و عقاید وی انحراف آمیز است؟ آیا ایشان به لحاظ رفتار و سكنات شخصی منحرف هستند؟ آیا مرتكب سوء استفاده مالی شده اند؟ آیا ایشان منكر برخی اصول و بنیان های مذهبی هستند؟

یادآور می شود زیباكلام پیش از این از مفسد اقتصادی 3 هزار میلیارد تومانی با تعابیری تحت عنوان نابغه كارآفرین اقتصادی و... حمایت كرده بود؛ حال آن كه جریان متبوع وی طی یك سال گذشته حداكثر استفاده را از این پرونده فساد اقتصادی برای سیاه نمایی علیه نظام كردند. دست بر قضا و بنا بر گزارش دادگاه همین متهم اقتصادی حداقل 2 بار -از جمله در هتل لاله- با لیدر حلقه انحرافی قرار و دیدار داشته است.

نكته قابل تأمل این است كه چرا آقای زیباكلام هر جا فرد مسئله داری می بیند، به سوی وی متمایل می شود. طبق قانون اساسی نامزد ریاست جمهوری باید رجل سیاسی-مذهبی، مدیر و مدبر باشد و طبیعی است كه حتی اگر هیچ نقطه سیاهی در كارنامه امثال آقای مشایی نبود، این شرایط كمترین انطباقی با وی و امثال وی نداشت. یعنی مثلاً لازم نبود او گفته باشد دوره اسلامگرایی تمام شده همان طور كه دوره اسب سواری تمام شده یا مثلاً مدعی دوستی با اشغالگران غاصب فلسطین تحت عنوان دوستی با مردم اسرائیل شده باشد و یا مثلاً فقدان صلاحیت نامبرده برای تصدی معاون اولی رئیس جمهور قبلاً اعلام و ابلاغ شده باشد.

اما فارغ از همه این مسائل باید به امثال آقای زیباكلام گفت كه دست او و جریان متبوع وی رو شده است و آنها اگر خیلی هنرمند باشند باید افتضاحات جریان فتنه و دم خروس بیرون افتاده پس از آشوبگری را كه دیگر قابل پنهان كردن پشت ادعای اصلاح طلبی نیست، رفع و رجوع كنند؛ مگر اینكه نسبت وثیق تری میان این جریان و حلقه انحراف ایجاد شده و بنا باشد این حلقه برای آن جریان نقش پیشمرگی و عملیات پوششی را ایفا كند.