نسخه چاپی

ماجرای تماس تلفنی با دفتر رهبری و تصمیم یكباره هاشمی برای حضور در انتخابات

ساعت حدود پنج ونیم بود و متن داشت تمام می شد كه كه حاج آقای علی خانی به دراتاق آمد و فریاد زد :آقای رجایی،حاج آقا برای ثبت نام حركت كردند جا نمانید! باورم نمی شد.

به گزارش نما، غلامعلی رجایی در سایت خود ، مشاهداتش از آخرین روز و دقایق منتهی به ثبت نام هاشمی را نوشت:
ساعت نه ونیم صبح بود که آیت الله هاشمی به مجمع آمد. ازماشین که پیاده شد به استقبالش رفتم و درمعیت ایشان از پله ها بطرف اتاقشان بالا رفتیم.ازآمدنشان پرسیدم. طبق انتظار برمبنای صحبتهایی که دراین روزها داشتیم نظرشان منفی بود.

به ایشان عرض کردم: وضعیت شما درافکارعمومی از قبل دارد بهتر می شود خصوصا اینکه مراجع هم دارند به میدان می آیند و آیت الله وحید و آیت الله سیستانی هم برآمدن شما تاکید کرده اند.

...ساعت ده ونیم دکتر علی مطهری با چند تن از نمایندگان مجلس به دیدار آیت الله آمد. هاشمی

دکتر مطهری در آغاز گفت:ما چند بار تا بحال خدمت شما رسیده ایم واصرار کرده ایم بیایید ولی این باردرحقیقت آمده ایم شما را برای ثبت نام به وزارت کشورببریم!
وی با بیان نمونه هایی از وضعیت کشورگفت: خون شهید مطهری دارد پایمال می شود.

...وقتی آقای مطهری به آیت الله گفت: شما در دفعات قبل مشکل سن تان را مطرح می کردید و ما امروزمی بینیم که وضع جسمی شما ازما بهتراست! آقای هاشمی که درتکه پرانی ید طولایی دارد با خنده به او گفت :من نمی دانم وضع جسمی شما چطور است که وضع من ازآن بهتر است!

بقیه حاضرین درملاقات هم متفقا به آمدن ایشان اصرارکردند. درآخر برادر ایشان مهندس محمد هاشمی که تازه از سفر عراق آمده گفت در یک نظرسنجی که برای من آمده است از صد درصد زائران کاروانهایی که روزانه از مرز زمینی به عراق می روند نود درصدشان می خواهند در صورت نامزدی شما به شما رای بدهند.

درآخرملاقات حاج آقا با صراحت سخنانی گفت. ازجمله اینکه قصد حضورنداشته است ولی اصراربسیارمردم وگروههای مختلف مقاومت ایشان را برای نیامدن تمام کرده است.
ایشان می گفت :من باید با رهبری مشورت کنم. اگر سکوت کردند می آیم وبه تکلیفم دربرابرمردم وخدا عمل می کنم ولی اگرمخالفت کردند حتما نمی آیم. اعضای جلسه با نا امیدی اتاق ایشان را ترک کردند.

دوسه گروه دیگر هم چند نفره به دیدارایشان رفتند و همین عبارات را شنیدند.

ساعت چهارونیم بعد از ظهر بود که سه تن ازمشاورین خدمت ایشان رسیدیم وصحبتهایی داشتیم.
فرمودند:یعد ازپیغامهایی که از دیشب داده اند هنوزمنتظرنظررهبری هستند .ساعت داشت به پنج نزدیک می شد و یک ساعت مانده به پایان مهلت ثبت نام .

صبح خدمت ایشان عرض شد این همه افرادی که دراین چند ماه به دیدارشما آمدند وبه شما اصرارکردند بیایید اکنون منتظرجوابی از شماهستند. اگر نمی آیید خوب است دلیل نیامدنتان را به مردم بگویید وبیانیه ای صادر کنید و دلایل نیامدنتان را به آنان توضیح دهید.

پذیرفتند وبه ما فرمودند متنی تهیه کنیم.فورا ازمحضرشان مرخص شدیم وبه اتاق مجاور رفتیم ومشغول تهیه متن پیشنهادی شدیم .
ساعت حدود پنج ونیم بود و متن داشت تمام می شد که که حاج آقای علی خانی به دراتاق آمد و فریاد زد :آقای رجایی،حاج آقا برای ثبت نام حرکت کردند جا نمانید! باورم نمی شد. معلوم شد درتماسی که با یکی از اعضای موثر دفتر رهبری داشته اند از صحبت هایی که رد وبدل شده مخالفتی را از سوی رهبری احساس نکرده اند.

متن بیانیه انصراف را در جیبم گذاشتم وبه سرعت به جمع دوستانی که آیت الله راهمراهی می کردند پیوستم. از شدت عجله تلفنم درمجمع جا ماند وقتی برگشتم حدود 50 تماس ناموفق داشتم! دو فرزند ایشان – یاسر و فاطمه و برادرشان مهندس محمد و فرزندان برادرشان وسه تن ازمشاورین ودوسه نفراز اعضای دفتر ایشان را همراهی کردیم .

5 دقیقه به ساعت پایان مهلت ثبت نام به وزارت کشور رسیدیم. درمیان مردمی که دراطراف وزارت کشوربطورخودجوش ایستاده بودند تا ببینند چه کسانی درساعت پایانی ثبت نام می کنند تا متوجه حضورآقای هاشمی شدند شور و ولوله ای عجیب اتفاق افتاد .

بعضی را دیدم که بی اختیار از شدت شوق جلوی ماشین ایشان را سد کرده و بی اعتنا به هشدارهای اسکورت و محافظین شادمانی می کنند کسی را دیدم که از شدت خوشحالی می رقصیدند. عده ای شیشه ماشین ایشان را می بوسیدند.ازدحام جمعیت چنان بود که ماشینها بسختی راه می رفتند. به هر تقدیربود وارد وزارت کشورشدیم وآیت الله ثبت نام کرد.

ثبت نام که تمام شد شناسنامه وکارت ملی حاج آقا را از مامورثبت نام گرفتم و درجیبم گذاشتم .اینقدرآیت الله ناگهانی وغیرمنتظره تصمیم به آمدن گرفت که ما با خودمان عکس نبرده بودیم! به مامور ثبت نام گفتم عکس ها را پس از رفتن حاج آقا می فرستیم و فرستادیم!

اکنون که مشغول نوشتن این یادداشت هستم تلفنهای بسیاری ازگوشه وکنارکشوربه من می شود همه برای زدن ستادهای تبلیغاتی مردمی .یکی می گوید به محض ثبت نام آیت الله دلار صد تومان پایین آمده است.دیگری می گوید امروز شاهد بوده است صرافیهایی که دلارمی خریدند تا ظهرازخرید دلار خودداری می کردند و می گفتند منتظرآمدن یا نیامدن هاشمی هستیم!

...کسی پیامک داد میلیونها سی دی در جهت تخریب شخصیت آیت الله آماده توزیع است.

به اعتقاد من هرچه اینگونه کارهای تخریبی بیشترشود مردم بیشتربه ایشان اقبال پیدامی کنند.درست همانگونه که در دوم خرداد 76 برای جناب خاتمی اتفاق افتاد.

خداکند این شور روز به روز بیشتر شود وحماسه سیاسی مورد نظر رهبری محقق شود .

من ایمانم را در گرو این حرف می گذارم و خدا را بر این ادعا به شهادت می گیرم که آیت الله هاشمی صرفا درجهت ادای تکلیف به مردم و بدون هیچ بیمی از تخریبها وبی انصافی ها وصرفا برای داشتن پاسخی برای خدا درقیامت پا به این عرصه گذاشته است.

امید است کسانی که این حضور را برنمی تابند و اقبال مردم را به چیزی نمی گیرند این را درک بکنند که این مرد، در این شرایط سنی، دیگرنه شهوت ریاست دارد ونه تشنه قدرت است. آمده است تا این کشور را با کمک رهبری از بحران نجات دهد ومن اطمینان دارم که با دعای امام ومردم این کار را خواهد کرد.

هاشمی آمده است تا عزت را به ایران وایرانی برگرداند. منتقدین را با نظام آشتی دهد. دولت وحدت ملی ایجاد کند وباردیگر ایران را به قدرت برترمنطقه تبدیل نماید. ولینصرن الله من ینصره!

این ورود خالصانه یاردیرین امام را همزمان با حلول ماه رجب ومیلاد مبارک حضرت امام محمد باقرعلیه السلام به فال نیک می گیریم .امید که روزهای آینده برای مردم ما سراسرشادی وبرکت باشد.

۱۳۹۲/۲/۲۲

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
0
0
۱۳۹۲/۲/۲۲
دست به دست هم دهيم به مهر ميهن خويش را کنيم آباد
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...