نسخه چاپی

آرامش قبل از طوفان !

در هفته اول تبلیغات كاندیداهای یازدهمین دوره ریاست جمهوری علیرغم رقابت جدی هشت كاندیدای احراز صلاحیت شده، سكوت معناداری بر افكارعمومی حاكم است. برخی از تحلیل گران سیاسی سردی غیر مترقبه و دور از انتظار در این مقطع زمانی كه تنها دو هفته به روز رای گیری باقیمانده است را غیر طبیعی و ناشی از شوكی می دانند كه درنتیجه اعلام عدم احراز صلاحیت آیت ا... هاشمی رفسنجانی به جامعه وارد شده است.

همانطور که ثبت نام ایشان در دقایق پایانی روز شنبه موج بلندی را در بین آحاد ملت بویژه جوانان ایجاد کرد و آرایش سیاسی گروه ها و جناح بندی و ائتلاف ها را بهم ریخت تا جائیکه محمد باقر قالیباف -که قبل از حضور ایشان در صحنه سیاسی رتبه اول را در لیست نظرسنجی ها داشت به نفر دوم تنزل پیدا کرد -اعلام داشت کار از ائتلاف گذشته و اصول گرایان باید در مقابل حضور هاشمی، جبهه متحد تشکیل دهند . بعد از حذف شدنش از دایره رقابت ها مجدداً شهردار تهران به صدر لیست نظرسنجی ها برگشت.

آقای جلیلی که شاید بعد از اطمینان از عدم احراز صلاحیت لنکرانی و زاکانی در دقیقه نود ثبت نام کرده بود بلافاصله مورد استقبال بدنه جبهه پایداری و نسل جوان حزب الهی ها واقع شده و در ردیف دوم لیست قرار گرفت. آنچه که از ظواهر امر پیداست اوضاع سیاسی در حال حاضر به نفع اصول گرایان و خوش بحال آنهاست تا جائیکه هر سه عضو ائتلاف پیشرفت تصمیم گرفتند که تا آخر رقابت ها در صحنه باقی بمانند چرا که خطری از جانب رقیب نمی بینند.

بنابراین حضور باهم خود را فرصتی برای تنوع انتخاب مردم می دانند. اما آیا این آرایش در آراء تا روز آخر همچنان به نام آنان باقی خواهد ماند و یا در هفته و روزهای آخر دچار دگرگونی اساسی شده و به کام دیگری تمام می شود. تجربه دوره های گذشته انتخابات ریاست جمهوری درایران نشان می دهد که اولاً این آرامش غیر طبیعی می تواند مقدمه ای بر طوفان و بارش تند و جاری شدن سیلی از آراء کسانی باشند که در نظرسنجی ها نشان داده اند که بیش از شصت درصد مردم هنوز در مورد کاندیداهای مورد علاقه خود تصمیم نگرفته اند. در ثانی انرژی متراکم از چهره بازسازی و اصلاح شده آیت ا... هاشمی رفسنجانی در افکار عمومی می توانددر صورت آزاد شدن آن به نفع یکی از کاندیداهایی که بیشترین شباهت را از نظر مشی ومرام و شعاری به او داشته بر گرداند.

روحانی در اولین گفتگوی خبری شبکه دو سیما نشان داد که می تواند متفاوت از بقیه کاندیداهای حاضردرصحنه باشد و نیز او پیشتر گفته بود که از بین من و آقای هاشمی یکی در صحنه انتخابات باقی خواهد ماند که اتفاقاً قضا و قدر روزگار این فرصت را در اختیار او گذاشت. با توجه به موقعیت وموثر بودن آقای هاشمی در این مقطع زمانی که به عنوان «قهرمان» در پندار مردم جایگاهی پیدا کرده است خیلی بعید به نظر می رسد که اوهمه چیز را به سکوت بگذرانددرحالی که گفته همچنان نگران است لذا در روزهای آینده باید شاهد حمایت همه جانبه ایشان از خلف صالح خود یعنی دکتر حسن روحانی بود.

با این وجود هنوز هم بر این باورم که هندسه سیاسی این دوره از انتخابات دارای چهار وجهی است .
وجهی شامل اصول گرایان حداقل با سه کاندیدا که بنا ندارند به هیچ وجه به نفع همدیگر کناره گیری کنند. وجه دیگر طرفدران دولت و جبهه پایداری که دکتر جلیلی کاندیدای خود خوانده نمایندگی آن را برعهده گرفته است. وجه سوم، کاندیداهای ولو به ظاهر مستقل که نماد آن در محسن رضایی و مهندس غرضی تجلی یافته است و بالاخره اصلاح طلبان که دکتر عارف و دکتر روحانی بناست در کاراکتر اصلاح طلبان معتدل که اتفاقاً مورد تائید نظام مبنی بر پذیرش گسترده آنان در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نیز می باشند ایفای نقش نمایند.

معتقدم در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری نیز هیچ یک از کاندیداها -اگر اتفاق خاص دیگری رخ ندهد- قادر به اخذ نصف بعلاوه یک آراء را نداشته باشد لذا به احتمال خیلی زیاد انتخابات دو مرحله ای خواهد بود. پیش از این به این باور بودم که کاندیدای طرفداران دولت و جبهه پایداری با داشتن پایگاه اجتماعی مشترک و تقریباً غیر قابل تفکیک در جامعه یکی از دو کاندیدای خوش شانسی بودند که به مرحله نهایی رقابت ها راه می یافت. اما دو اشتباه بزرگ استراتژیک در تصمیم گیری لیدر های این جریان باعث شد که این باور از بین برود . یکی خبط بزرگ فرمانده میدان این جبهه بود که در آخرین روز و ساعت ثبت نام به توهم خود را در جای بزرگان دینی دید و در یک نمایش کاریکاتوریک و در عملی کاملاً غیر قانونی و خام خیالی در صدد معرفی و تعیین جانشین بعد از خود برآمد و در جلوی دوربین خبرنگاران داخلی و خارجی دستی را بالا برد که هیچ نسبتی با دستی که در صدر اسلام بالا رفته بود نداشت. لذا هرآنچه که در طول قریب به هشت سال رشته بود به یکباره پنبه کرد.

دیگری ترک اولی لیدر نظریه پرداز و پدر معنوی جبهه پایداری « حضرت استاد مصباح» بود که در تصمیمی عجولانه دکتر باقری لنکرانی را به عنوان تنها کاندیدای اصلح زیر سقف آسمان ایران دانست که از هفت سال پیش به این نتیجه رسیده و منتظر مانده بود تا با سیری دموکراتیک، شورای مرکزی و فقاهتی این جبهه به تصمیم واحدی برسند آنگاه ایشان اعلام نظر نمایند. وقتی که تنها کاندیدای اصلح این جبهه خود را ناامید از احراز صلاحیت دید به نفع سعید جلیلی انصراف داد تا استاد مصباح در حرکتی معنی دار و خلاف عرف و عادات همیشگی در ملاقاتها، برای جبران تاخیر و کم التفاتی خود، از کاندیدای (خویش خوانده) جبهه پایداری تا درب موسسه تحت مدیریت خود به استقبال بروند و صراحتاً اعلام دارند که هر کاری که قرار بود برای آقای لنکرانی انجام شود، در حال حاضر باید برای آقای جلیلی صورت گیرد.

آن تعجیل و این تاخیر دکتر جلیلی را در پارادوکسی گرفتار کرده است که از طرفی برای جلب رضایت و حمایت بیشتر طرفداران استادودولت ناگزیر است خود را به جای « احمدی نژاد» سال ۸۴ با گفتمان انقلاب اسلامی معرفی کند و از طرف دیگر با قرار گرفتن در چنین جایگاهی باید پاسخگوی وعده و وعید های به سرانجام نرسیده دولت فعلی و انبوه مطالبات مردم باشد . گرچه آراء او در روزهای آغازین تبلیغات از رشد قابل توجهی برخوردار گردید اما او راهی را می رود که قبلا « احمدی نژاد» رفته و در فرهنگ عمومی مردم آزموده را دوباره آزمودن خطاست.

در این شرایط با وجود اختلاف و تکثر کاندیداها در جبهه اصول گرایان و خودزنی جبهه پایداری، راه یابی کاندیدای واحد-که به احتمال زیاد با مدیریت هاشمی و خاتمی کاندیدای اصلاح طلبان یکی می شودـ اصلاح طلبان به مرحله دوم انتخابات به دور از انتظار نخواهد بود . پیروز نهایی کاندیدای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بستگی به رقیب مقابل اصلاح طلبان خواهد داشت که باید منتظر بود!

۱۳۹۲/۳/۹

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...