نسخه چاپی

شورای نگهبان نفشه های احمدی نژاد را بر هم زد

ایراد اساسی دولتی‌ها این بود كه نمی دانستند دولتمردان هم جایگاهی مشخص دارند و نباید موقعیت خود را بیشتر از آنچه هست ببینند و دقیقا به همین دلیل با پدیده‌ای به نام غرور مواجه شدند.

به گزارش نما به نقل از عصر ایران؛ « مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران» ؛ این عنوان رسمی عباس سلیمی نمین است. اما اهل رسانه او را همچنان با عنوان یک روزنامه نگار اصولگرا می شناسند که با قدرت گرفتن اصول گرایان به طمع کسب عنوان و منصب نیفتاد و به مرور به منتقد اصولگرای دولت احمدی نژاد بدل شد. با او درباره کارنامه محمود احمدی نژاد گفت و گو کرده ایم:



*با نزدیک شدن به پایان دولت احمدی نژاد درباره عملکرد دولت او تحلیل‌های مختلفی مطرح می شود. ارزیابی شما چیست؟

همه می‌دانند که دولت احمدی‌نژاد انتقادات زیادی را متوجه خود می‌بیند و زیر سئوال است. پس باید پاسخی مناسب به سئوالات اذهان عمومی بدهند.

*آیا می توان گفت از اهداف و شعارهای اولیه فاصله گرفت؟

واقعیت موجود غیر از این را نشان نمی‌دهد. دولت فعلی در حالی با شعار عدالت‌طلبی از مردم رای گرفت و تشکیل شد که اصولگرایان هم به همین دلیل حمایت خوبی از خود نشان دادند، به طوریکه هیچ کس نمی‌تواند تاثیر این جریان مهم سیاسی را در به روی کار آمدن دولت فعلی نادیده بگیرد. اما روندی که در هدف‌گذاری و اجرایی کردن برنامه‌های حلقه اول اطرافیان به نمایش گذاشت، با شعار ها و ادعای اولیه منافت داشت و دقیقا به همین خاطر نه تنها چهره‌های طیف رقیب، بلکه حامیان سینه‌چاک گذشته خود را هم در قالب منتقدانی می بیند که از طرح شدیدترین انتقادات نیز ابایی ندارند. این درحالی است که اگر شرایط مطلوب بود کسانی که برای دولت تبلیغ کرده بودند هیچ‌گاه به فکر انتقاد نمی‌افتادند.

*آقای احمدی نژاد بیش از هر موضوع دیگر بر عدالت تاکید داشته و هنوز هم دارد. کارنامه او را از منظر «عدالت» چگونه می توان ارزیابی کرد؟

دولت های نهم و دهم با توجه به مشکلات و نداشته‌های شهرهای کوچک و همچنین روستاها دنبال این بودند تا بعد از سپری شدن 27 سال از پیرورزی انقلاب به خواست های قشر هایمستضعف هم رسیدگی شود. احمدی‌نژاد از همان اولین روزهای دولت خود نشان می داد واقعا دغدغه عدالت و محرومین دارد و همه به وضوح مشاهده می کردند برنامه‌های گسترده‌ای هم برای آبادانی و ایجاد امکانات برای قشر محروم به اجرا آورد تا محرومین هم تاحدودی طعم رفاه ولو به طور حداقلی را بچشند و کاش دولتی‌ها با برخی بدرفتاری‌ها این کارنامه روشن را تیره نمی‌کردند تا اکنون ناگزیر از تحمل این همه نقد ریز و درشت نباشند.

* اگر واقعا توانست عدالت گستری کند پس این همه نقد از سر چیست؟

ضعف و شاید بتوان گفت ایراد اساسی دولتی‌ها این بود که نمی دانستند دولتمردان هم جایگاهی مشخص دارند و نباید موقعیت خود را بیشتر از آنچه هست ببینند و دقیقا به همین دلیل با پدیده‌ای به نام غرور مواجه شدند و باز هم به همین دلیل نتوانستند آنطور که باید و البته آنطور که انتظار می‌رفت، رفتارها و تصمیم‌گیری‌های منطقی را از خود بروز بدهند.

متاسفانه غرور دولت به حدی زیاد شد که حتی در راستای عدالت‌طلبی هم خود را بی‌نیاز از همراهی سایرین می‌دید و این موجب شد حتی نتواند در جاهایی هم که واقعا دغدغه عدالت دارد، به توفیقی برسد. به نمونه‌های زیادی می‌توان اشاره کرد که دولتی‌ها با نیت خیر و فقط با این انگیزه که بتوانند بی‌عدالتی را ریشه‌کن کنند، وارد میدان عمل شدند، اما از آنجا که فقط و فقط خود را توانا و دانای کل می‌پنداشتند، در نتیجه این ذهنیت غلط، سراغ توانمندی های غیر دولتی‌ها نرفتند و نتوانستند برنامه‌های خود را آن طور که باید از پیشتیبانی قابلیتها و استعدادهای جامعه برخوردار سازند، در حالی که تاکید می‌کنم در برخی جاها واقعا هدفی جز تحقق عدالت نداشتند.

*غرور، دولت را با چه تهدیدهای دیگری مواجه کرد؟

مغروران حتی اگر دغدغه اصلی ذهن‌شان این باشد که عدالت را به طور گسترده در جامعه پیاده کنند، با غرور به طور حتم رفتارهایی از خود بروز می‌دهند که مطمئنا در چارچوب اصول اخلاقی نخواهد بود. پر واضح است که شخصیت‌هایی اینچنینی حتی اگر مورد وثوق اکثریت مردم نیز باشند، با سپری شدن مدت زمانی نه چندان زیاد اعتبار خود را خدشه‌دار می‌بیند و دیگر به مانند گذشته نمی‌توانند ادعای عدالت‌طلبی کند.

همانطور که مشاهده شد، منتقدان احمدی‌نژاد بیشتر از مدافعانش بودند که این نمی‌توانست اتفاق خوبی برای رییس قوه مجریه باشد، آن هم منتقدانی که به طیفی تعلق داشتند که رییس دولت هم خود را از همان گروه می‌دانست.

*نقش خود رییس دولت در این میانه چه بود؟

لازم است بر اساس واقعیت‌های قبل و فعلی به این سئوال شما پاسخ بدهم.احمدی‌نژاد با این هدف دولت نهم را در سال 84 در دست گرفت که عدالت را به عنوان اصلی که دیگر نباید به دست فراموشی سپرده شود، در همه لایه‌های جامعه به اصلی مهم تبدیل کند. اما بعد از مدتی مشخص شد که او و اطرافیانش به فکر اهدافی جدیدتر افتاده‌اند که با هدف عدالت‌طلبی همخوانی ندارند و در نتیجه رفتارهایی از خود نشان داند که تحت هیچ شرایطی نمی‌توانست با شعارهایی که در سال 84 مطرح کرده بودند، هسو باشد. با این توضیح شرایط فعلی دولتی‌ها را می‌توان شرایطی طبیعی و بر اساس واقعیت‌های رفتاری‌شان دانست.

*یعنی عدالت تحت الشعاع قرار گرفت؟

حتما همینطور است و تحلیلی غیر از این به طور حتم نظری است که یا کارشناسی نیست و یا اینکه با هدف "حمایت از دولت در هر شرایط " مطرح می‌شود. احمدی‌نژاد با رفتار خود و همچنین سیاستی که به دولت خود دیکته کرد، نشان داد به این فکر افتاده بود تا بعد از پایان کار دولت دهم همچنان به نوعی قدرت را در حیطه خود حفظ کند و این با تاکید صریح قانون اساسی جمهوری اسلامی منافات داشت.

*البته این اتفاق نیفتاد.

بله. خوشبخانه شورای نگهبان نفشه های احمدی نژاد را بر هم زد.

۱۳۹۲/۴/۱۶

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...