نسخه چاپی

هاشمی در چه زمینی بازی میكند؟

محمد كاظم انبارلویی

خبر به تعويق افتادن لايحه تحريم‌هاي جديد عليه ايران از سوي كنگره به كاخ سفيد، برخي را ذوق‌زده كرد. (1)
غرب و بويژه آمريكايي‌ها درست ده روز پس از انتخابات ايران، تحريم‌هاي جديدي را عملياتي كردند. آنچه كه در خصوص به تعويق افتادن لايحه تحريم‌ها از سوي كنگره به كاخ سفيد مطرح است، تحريم‌هاي يك جانبه و به قول خودشان فلج‌كننده است كه توسط لابي صهيونيستي در دستور كار قرار گرفته بود. چند روز قبل از اين هم نخست‌وزير رژيم صهيونيستي با اهانت به رئيس‌جمهور منتخب ايران گفته بود اگر آ‌مريكايي‌ها در تحريم‌هاي يك جانبه و فلج‌كننده، تعلل كنند، اسرائيل معطل آنها نمي‌شود و به ايران حمله نظامي مي‌كند! (2)
واقعيت اين است كه جريان مسلط در آمريكا چه در حزب دموكرات و چه در حزب جمهوري‌خواه، خصومت‌ورزي با ملت ايران و به رسميت نشناختن انقلاب اسلامي است كه بيش از سه دهه منطقه و جهان را تحت تاثير قرار داده است.
آمريكايي‌ها با ملت و انقلاب ايران قهر هستند. راهبرد آنها طي سه دهه گذشته اين بوده كه يك جريان مستبد وابسته به استعمار در ايران روي كار آورده و بعد با آن ايران به قول خودشان آشتي كنند.
آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني در ملاقات با جمعي از استادان دانشگاه‌ها گفت: نمي‌توانيم با جهان قهر باشيم، اين انديشه افراطي مخل شعار استقلال‌خواهي مردم است. (3)
نمي‌دانم مخاطب اين سخن آقاي هاشمي‌رفسنجاني كيست. انقلاب اسلامي طي سه دهه گذشته در هيچ دولتي با جهان قهر نبوده است. ايران اكنون در تمام كشورهاي دنيا سفارت‌خانه دارد و سفير مبادله مي‌كند. تنها دو كشور وجود دارد كه با ايران قهر هستند؛ يكي آمريكا كه خود به بستن سفارتخانه در تهران در جريان تسخير لانه جاسوسي اقدام كرد و علي‌رغم قرارداد الجزاير، هيچ‌گاه حاضر به عادي‌سازي روابط با تهران نشد. يكي هم رژيم صهيونيستي است كه از اساس، دولت و ملت ما مشروعيت او را قبول ندارند.
اگر منظور آيت‌الله هاشمي از قهر با جهان، قهر با آمريكاست آمريكا كه معادل كل جهان نيست! اولا: ما كه با آمريكا قهر نيستيم، آنها با ملت ما قهر هستند و هر روز يك توطئه و دسيسه عليه ملت تدارك مي‌كنند. خود آنها بارها گفته‌اند ما تحريم‌ها را براي فلج‌كردن ملت ايران اعمال مي‌كنيم. خود آنها بارها گفته‌اند گزينه نظامي را روي ميز دارند. حالا با كشوري كه درجه خصومت ورزي با ايران را آن‌قدر بالا برده كه به فكر نابودي ملت ماست چگونه بايد برخورد كرد؟ آنها مي‌گويند ما با شما قهر هستيم. شما چگونه مي‌توانيد به آنها بگوييد ما با شما آشتي هستيم؟!
ثانيا: اين اتهام را كه ما با جهان قهر هستيم، آمريكايي‌ها به ما مي‌زنند. آنها اسم خود و 5 كشور جهان را كه در محور شرارت جهاني قرار دارند گذاشته‌اند "جامعه جهاني" و بعد فشارهايي را عليه ملت ما اعمال مي‌كنند. اين اتهام نبايد از زبان يك سياستمدار پخته و با تجربه در داخل صادر شود.
ثالثا: آمريكايي‌ها يكي از ده‌ها شرطشان براي خروج از قهر با ملت ايران را به رسميت شناختن يك رژيم جعلي در منطقه به نام اسرائيل مي‌دانند. ما چگونه مي‌توانيم اين شرط را بپذيريم و پاي ورقه نيم قرن جنايت، خيانت و غصب يك سرزمين و آواره كردن ميليون‌ها مسلمان ، امضا بگذاريم؟
رابعا: اگر هنر آشتي با آمريكا و اسرائيل در ديپلماسي خارجي ايران وجود داشت، در دولت‌هاي سازندگي و اصلاحات ازآن رونمايي مي‌شد. چگونه است ايشان چنين نسخه غير منطقي و غير عقلاني را اكنون كه قرار است عقلانيتي در رابطه خارجي اعمال كنيم، تجويز مي‌كنند؟
آقاي هاشمي در ادامه سخنان خود مي‌گويند: "كساني كه كشور را به اين روز انداخته‌اند با تجديدنظر در افكار، گفتار و رفتار خود در فضاي رقابتي به بهتر شدن امور كمك كنند."
بنده نمي‌دانم آقاي هاشمي از چه كشوري سخن مي‌گويند؟ اگر منظورشان ايران است،‌ايران امروز مقتدرترين كشور منطقه است كه حتي همان‌هايي كه با ما قهر هستند نمي‌توانند اقتدار ايران را انكار كنند.
ايران امروز از نظر اقتصادي ، اجتماعي، فرهنگي، سياسي و ... به مراتب قدرتمندتر از دوران دولت‌هاي اصلاحات و سازندگي است.
اگر نبود فتنه سال 88 و فرصت‌سوزي‌هايي كه توسط سران فتنه پديد آمد، ايران اكنون در جايگاه بالاتري قرار داشت. ايران امروز از جنگ سخت و نرم دشمن عليه ملت عبور كرده و در اوج قدرت ، وحدت و همگرايي است. روزگاري كه امروز داريم به شهادت همه نخبگان جهان، ويژه، استثنايي و منحصر به فرد است. اگر برخي نمي‌خواهند اين واقعيت را ببينند مقصر خودشان هستند. موضوع مناسبات ايران و آ‌مريكا موضوع قهر و آشتي نيست. مقام معظم رهبري در ديدار با مسئولين نظام فرمودند: "ما معتقد به تعامل با دنيا هستيم،‌منتها در اين تعامل بايد طرف مقابل را بشناسيم وا گر نشناسيم پشت پا مي‌خوريم."
هنر تعامل با دنيا اين نيست كه با آنها توافق كنيم از راهي كه آمده‌ايم برگرديم و دوباره كشور را به آمريكا تسليم كنيم و آنها هم با استقرار يك نظام استبدادي كه منافع آنها را تامين كند با ما آشتي كنند. اين يعني به باد دادن همه دستاوردهاي انقلاب و خيانت به خون شهدا و آرمان‌هاي نجات‌بخش امام خميني (ره)! قطعا آقاي هاشمي هم به اين راه رضايت نمي‌دهند. بهتر است كه واقعيت را بگويند. واقعيت اين است كه آمريكا با ايران قهر است و اين قهر را هم در رفتار و سياست‌هاي خود اعمال مي‌كند.
هنر ديپلماسي ما در اين است كه از اين قهر عبور نموده و آمريكا را در جهان منزوي كنيم. خوشبختانه اين توفيق را هم داريم. ايران هر روز قدرتمندتر از گذشته در منطقه و جهان ظاهر مي‌شود. شاهد آن هم تحولات جهان اسلام، منطقه و جهان است. اگر اين واقعيت‌ها را انكار كنيم به انكار خورشيد انقلاب و نورافشاني آن در جهان مي‌رسيم. اين انكار، هيچ‌چيز را عوض نمي‌كند. بحث آشتي با آمريكا، مذاكره با آمريكا، گفتگو با آمريكا، هم در دوره امام (ره) و هم در دوران مقام معظم رهبري يك سراب بوده است.
آ‌مريكايي‌ها تا موقعي كه با سپر نيرنگ، دروغ، فريب و خشونت با ما برخورد مي‌كنند، نشان مي‌دهند كه غير قابل اعتمادند ، صادق نيستند و اساسا با منطق زور و تجاوز در گفتگوها سخن مي‌گويند قهر آنها با ما ادامه دارد و افق روشني براي آشتي ديده نمي‌شود. مگر اينكه به قول امام خميني (ره) ادم شوند. آن هم تا امروز عملي نشده است. شايد دولت اعتدال ، تدبير، اميد آنها را سر عقل بياورد و آدم بشوند. در اين صورت آمريكايي‌ها را بايد مذمت كنند نه ملت ايران را!


پي نوشتها:
1- جرايد 30/4/92
2- بي بي سي و راديو آمريكا 24/4/92
3- روزنامه‌هاي دوم خرداد 31/4/92

۱۳۹۲/۴/۳۱

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...