نسخه چاپی

گذار به دموكراسی یعنی دست‌بوسی عربستان؟


رسانه هاي گوناگون اپوزيسيون خارج كشور، گردهمايي اخير چند تن از مخالفان جمهوري اسلامي در واشنگتن (موسوم به «گذار به دموكراسي») را از جهات مختلف مايه آبروريزي توصيف كردند. در اين نشست برخي افراد وابسته به طيف هاي سلطنت طلب، تجزيه طلب، گروه هاي تروريستي، ماركسيست و اصلاح طلب سبز حضور داشتند.

به گزارش کیهان، پايگاه اينترنتي گروهك سلطنت طلب «حزب مشروطه ايران (ليبرال دموكرات)» در اين باره نوشت: اجلاس اپوزيسيون در واشنگتن موسوم به كنفرانس گذار به دموكراسي در حالي برگزار شد كه سران برخي گروهها و احزاب تروريست و تجزيه طلب نيز به اين كنفرانس دعوت شده بودند. خبرها حاكي از حضور كساني چون دبيركل كومله (گروهي كه سال ها با كمك صدام حسين و در خاك عراق عليه كشورمان عمليات تروريستي انجام مي داد)، خالد عزيزي از سران حزب دموكرات كردستان (گروهي كه معتقد به حمله نظامي ايالات متحده به ايران بوده و سرنوشت ليبي را براي كشورمان مناسب مي داند)، مي باشد و همچنين يكي از جدايي طلبان پان عربيست كه در سال 84 در راديو فردا منكر مبارزه هم ميهنان عرب زبان خوزستاني در مقابل نيروهاي بعثي گرديد و تلويحا اظهار داشت كه عرب زبان ها از نيروهاي اشغالگر بعثي استقبال كردند. اين در حالي است كه بسياري از شهداي جنگ ايران و عراق از ميان هم ميهنان عرب زبان بوده اند. پرسش بسياري اين است كه گروهي كه مدعي دموكراسي اند چگونه مي توانند با همكاري كساني كه هيچ اعتقادي به دموكراسي ندارند و تمام عمر به تلاش هاي تروريستي و ضد ملي پرداخته اند، در اين راه همكاري كنند.

اين پايگاه اينترنتي (به آدرس www.irancpi.net) افزود: به نظر نمي رسد همنشيني گروه هاي جمهوري خواه و سلطنت طلب كه بعضا ادعاي ملي گرايي نيز دارند با احزاب تروريستي و تجزيه طلب پايدار باشد و اعتمادي دوطرفه ميان اين دو طيف وجود داشته باشد با اين وجود نفس همنشيني با دشمنان تماميت ارضي به منزله رسميت و مشروعيت دادن به گروه ها محسوب مي شود.

يكي از اعضاي كرد اپوزيسيون نيز در بالاترين، برگزاركنندگان نشست واشنگتن را «اختاپوس» توصيف كرده و با اشاره به ماهيت تروريستي برخي از آنها نوشت: نشست واشنگتن برگزار شد اما به طور شفاف و روشن بايد گفت براي هر ايراني، حفظ تماميت ارضي آب و خاكش مهم ترين نكته است و نيز آزادي و دموكراسي و استقلال و نه واپس گرايي و فكر بيات شده قومي- قبيله اي. ملت ايران، خواهان دولتي قوي است نه مدعيان متوهم و سياس هاي حقه باز كه عامل زنار به كمر بسته عربستان باشند. آنگاه آنها و ادعاي مبارزه براي دموكراسي؟ افكار و اتهام هاي تجزيه طلب ها مشخص است و ترسي هم از آن نيست از توهين ها و تهديدهايشان. كسي هست كه نداند پايه همكاري و نزديكي با تجزيه طلب و تروريست ممكن نيست؟ آنها دم از سرنوشت ايران بزنند؟ با كدام مشروعيت؟ براي ايرانيان، عزت و اقتدار و غرور مهم است نه دست بوسي عربستان و پابوسي اسرائيل، آن هم براي توجيه قدرت؟

نويسنده «كردها» اضافه مي كند: نمايندگان كومله و دموكرات و پژاك- چند دكان سياسي و فرقه تروريست- مشروعيت نمايندگي جامعه كردها را دارند؟ آنها شده اند قيم مردم كرد؟ مگر اين حضرات، همان افرادي نيستند كه خواهان تكرار فاجعه ليبي براي ايران بودند و خواهان تكرار مدل عراق بودند و حمله نظامي و تشكيل كردستان بزرگ. با اين حضرات مي توان گذار به دموكراسي و تمرين آزادي را در ايران نوين تجربه كرد؟ پرواضح است آنهايي كه نقشه شوم جدايي را در سر دارند، خيرخواه و دوستدار ملت نيستند. به راستي اين جمع اختاپوسي كه از اين كشور به آن كشور ويلان و سرگردان اند، به دنبال چيست؟ چيزي جز قدرت؟ آن هم در كنار تجزيه طلب ها؟ الان عامل هاي بعث شده اند نخبگان ما؟ هدف اين جلسه اين بود كه شايد CIA نيم نگاهي بياندازد و به رسميت بشناسندشان!

اما بخوانيد از «گويانيوز» كه ضمن دست انداختن شركت كنندگان در اين محفل 20 نفره، از آنان خواست دست از سر مبارزه بردارند و كنار بروند، شايد بدين ترتيب اتفاقي افتاد!

گويانيوز نوشت: اين نشست كه 60 نفر به آن دعوت شده بودند، تنها با حضور 20 نفر برگزار شد. اگرچه اين جلسه در فضاي بسته و خصوصي برگزار شد اما با توجه به حضور برخي روزنامه نگاران و انتشار برخي ويدئوهاي اين جلسه و با استناد به اظهارات برخي از برگزاركنندگان و ايضا شركت كنندگان كه در گفت وگو با نگارنده ابراز داشتند، برآيند اين كنفرانس دو روزه نيز همچون همه گردهمايي هاي اپوزيسيون خارج از كشور نه تنها حاصلي در اتحاد و همبستگي بين همين چند گروه شركت كننده از بين گروه هاي بي شمار اپوزيسيون نداشته بلكه بر بي برنامه بودن اين گروه ها و افراد مدعي، صحه گذاشت و شايد از اين رو بتوان تنها نتيجه اين گردهمايي را محك گروه هايي دانست كه تنها با شعار و نوشتن مقالات آكادميك مدعي فكر بكر براي آينده هستند.

اين پايگاه اينترنتي با بيان اينكه «همه در اين نشست مدعي پروژه و برنامه بودند اما دريغ از يك برنامه منطبق بر واقعيت هاي موجود ايران و داراي قابليت اجرايي»، مي افزايد: از برآيند اين نشست كه تفاوت چنداني با ديگر گردهمايي هاي اپوزيسيون خارج از كشور نداشت و با توجه به سابقه عملكرد چنين گروه هايي كه با اتكا به چند عضو از دوستان و اقوام خود در قالب اپوزيسيون مانع از اتحاد اپوزيسيون مي شوند مي توان گفت مشكل عمده خود اين گروه ها هستند. در برخي از گروه هاي اپوزيسيون چند نفره، هيچكدام حاضر به قبول عدم تاثيرگذاري خود در ايران نيستند و هرگز باور ندارند كه براي ايجاد انگيزه جنبش بايد به راه كارهايي منطبق بر واقعيت هاي حاكم بر فرهنگ و باورهاي مردم تكيه داشت و نه بر پايه رويا و توهمات بي اساس.

گويانيوز در پايان تاكيد كرد: مي گويند روزي مشيرالدوله پيرنيا در كنار مدرس نشست و از جريان روز سياست دولت صحبت مي كرد و ضمن آن با اندوهي عميق از مدرس پرسيد؛ آقا پس كي تغيير به وجود مي آيد؟ مدرس در پاسخ گفته بود، روزي كه انگليس در جزيره اش محصور گردد، شما برگرديد به زادگاه خود نايين و رضاخان برود الاشت! حال حكايت اين گروه هاي چند نفره بنام اپوزيسيون است.

۱۳۹۱/۱/۲۳

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...