نسخه چاپی

نیویورك تایمز چرایی انفعال كاخ سفید را تحلیل می‌كند

عکس خبري -نيويورک تايمز چرايي انفعال کاخ سفيد را تحليل مي‌کند

آمریكا به دنبال "یك بن‌بست بی‌انتها" در سوریه!

به گزارش نما به نقل از فرارو- نیویورک تایمز طی گزارشی در خصوص بحران سوریه و واکنش مقامات کاخ سفید به این بحران، تداوم جنگ داخلی در سوریه را بهترین گزینه برای آمریکا دانسته و تاکید می کند کاخ سفید باید با قدرت بیشتری در مقابل وسوسه مداخله در این بحران مقاومت کند.

به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از نیویورک تایمز، با وجود آنکه بحران در مصر رو به وخامت گذاشته است، گزارش روز چهارشنبه از حملات گسترده تسلیحات شیمیایی در حومه دمشق که به گفته فعالان حقوق بشر جان صدها غیرنظامی را گرفت، جنگ داخلی سوریه را بار دیگر به رادار سیاست خارجی کاخ سفید بازگرداند.

اما دولت اوباما باید با قدرت بیشتری در مقابل وسوسه مداخله در جنگ داخلی سوریه مقاومت کند. پیروزی هر یک از طرفین درگیر به یک اندازه برای آمریکا نامطلوب خواهد بود. در شرایط فعلی یک بن بست طولانی مدت، تنها نتیجه ای است که به منافع آمریکا لطمه نخواهد زد.

در واقع پیروزی رژیم بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه پس از سرکوب کامل مخالفان و پس گرفتن کنترل تمام کشور، یک فاجعه خواهد بود. پول، سلاح و عاملان ایرانی و نیروهای حزب الله به عوامل کلیدی در این جنگ تبدیل شده اند و پیروزی اسد تصدیق چشمگیر قدرت و اعتبار ایران و حزب الله شیعه خواهد بود که تهدیدی جدی را متوجه اسرائیل خواهد کرد.

اما پیروزی مخالفان نیز برای آمریکا و بسیاری از متحدان این کشور در اروپا و خاورمیانه به شدت خطرناک خواهد بود. چراکه گروه های افراطی، از جمله القاعده به موثرترین نیروهای مبارز در سوریه تبدیل شده اند. اگر این گروه های مخالف به پیروزی برسند، مطمئناً در جهت تشکیل دولتی تلاش خواهند کرد که با آمریکا دشمن است. علاوه بر این، اگر جهادی ها پیروز جنگ سوریه باشند، اسرائیل نباید انتظار سکون و آرامش در مرزهای شمالی خود را داشته باشد.

دو سال پیش که ناآرامی های سوریه آغاز شد، شرایط تا این اندازه تیره و تار نبود. در آن زمان به نظر می رسید که جامعه سوریه به عنوان یک کل، از میانه ترس و نگرانی سربرافراشته تا خواستار پایان رژیم اسد شود. پس از آن، امید به اینکه یک گروه میانه رو از یک طرف یا طرف دیگر جانشین رژیم اسد شود، امری واقع بینانه بود چرا که آنها بخش عمده جمعیت سوریه را تشکیل می دهند. همچنین انتظار اینکه درگیری ها چندان طولانی نشوند نیز منطقی بود چراکه ترکیه به عنوان همسایه ای وسیع که از ارتشی قدرتمند و مرزهای طولانی با سوریه برخوردار است، می توانست از قدرت خود برای پایان دادن به این جنگ بهره بگیرد.

در نیمه سال 2011 به محض اینکه خشونت و درگیری در سوریه آغاز شد، رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه با صدای بلند خواستار پایان آن شد. اما سخنگوی اسد به جای روی آوردن به تسلیم، اردوغان را علنا تمسخر کرده و در عین حال نیروهای مسلح سوریه جت جنگنده ترک را هدف قرار دادند و پس از آن حملات توپخانه ای به خاک ترکیه داشتند. در برابر تعجب همگان، اقدام تلافی جویانه چندانی از سوی ترکیه صورت نگرفت چراکه ترکیه نیز دارای اقلیتی است که به دولت شان اعتماد ندارند، ضمن این که این کشور اعتماد کاملی هم به ارتش خود ندارد. نتیجه اینکه ترکیه به جای قدرت گرفتن از این شرایط، به عاملی منفعل تبدیل شد و از آن زمان اردوغان ناظر ناتوان جنگ داخلی در نزدیکی مرزهای خود بوده است.

جنگ امروز سوریه از سوی نیروهایی با نفوذ اندک و افراط گرایان خطرناکی از هر نوع تقویت می شود: متعصب های سلفی که به سبک طالبان فعالیت می کنند و حتی سنی های وفادار را به دلیل عدم پیروی از روش های عجیب شان کشته و زخمی می کنند؛ افراط گرایان سنی که علوی ها و مسیحیان بی گناه را به دلیل مذهب شان می کشتند؛ و جهادی ها از عراق و نقاط دیگر جهان که اعلام کرده اند هدفشان تبدیل کردن سوریه به پایگاهی برای جهاد جهانی است.

با توجه به چنین شرایطی، نتیجه قطعی برای هر دو طرف، مورد پذیرش آمریکا نخواهد بود. ترمیم رژیم اسد که از حمایت ایران برخوردار است، قدرت و جایگاه ایران در سراسر خاورمیانه را ارتقا خواهد داد، در حالیکه پیروزی مخالفان افراطی به معنای آغاز موج دیگری از تروریسم القاعده خواهد بود.

تنها یک نتیجه وجود دارد که می تواند برای ایالات متحده مطلوب باشد: یک بن بست بی انتها.

درگیری ارتش اسد و متحدان ایرانی و حزب اللهی آن در جنگ علیه نیروهای افراطی القاعده، چهار دشمن واشنگتن را گرفتار جنگ علیه خودشان کرده و مانع حمله به آمریکایی ها یا متحدان آمریکا خواهد شد. اینکه این بهترین گزینه حال حاضر است، تاسف انگیز و در واقع فجیع است اما حمایت از آن به معنی اقدامی ظالمان علیه مردم سوریه نخواهد بود.

نیویورک تایمز در سطرهای پایانی گزارش خود می نویسد: هدف آمریکا باید حفظ این بن بست باشد. و تنها راه دستیابی به این هدف تجهیز مخالفان در زمانی است که به نظر می رسد نیروهای اسد در حال قدرت گرفتن هستند و از سوی دیگر توقف ارسال تسلیحات در زمانی است که به نظر می رسد مخالفان در حال پیروزی هستند.

این استراتژای به سیاستی که دولت اوباما تا به امروز اتخاذ کرده، نزدیک است. کسانی که خویشتنداری محتاطانه رئیس جمهوری آمریکا را انفعالی بدبینانه تلقی کرده و محکوم می کنند باید در مورد تنها گزینه جایگزین ممکن صادق باشند: حمله تمام عیار آمریکا برای شکست اسد و افراط گرایانی که علیه رژیم اسد می جنگند.

این امر منجر به شکل گیری یک سوریه تحت اشغالگری آمریکا خواهد شد. و تعداد آمریکایی هایی که امروز از یک ماجراجویی نظامی پرهزینه در خاورمیانه حمایت خواهند کرد، بسیار اندک است. یک حرکت قاطعانه به هر سویی که باشد، آمریکا را به مخاطره خواهد انداخت؛ در این مرحله، بن بست تنها گزینه سیاسی عملی موجود است.

۱۳۹۲/۶/۴

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...