نسخه چاپی

بدحجابی مبارزه می‌خواهد یا فرهنگسازی؟؟

عکس خبري -بدحجابي مبارزه مي‌خواهد يا فرهنگسازي؟؟

هر روز مشاهده می‌كنیم كه برخی از دختران ایرانی با الگوبرداری از مانكن‌های غربی و مدل‌های كمپانی «ویكتوریا سكرت» پر رنگ و لعاب‌تر از همیشه در كوچه، خیابان، دانشگاه و محل كار ظاهر می‌شوند.

به گزارش نما به نقل از فارس، باز هم یک دولت جدید و بحث داغ حجاب، بدحجابی یا کلاً بی‌حجابی؛ اینکه ما چرا به اینجا رسیدیم و چرا در یک جامعه اسلامی بسیاری از بانوانی که حجاب را رعایت می‌کنند و چادری هستند در اقلیت قرار دارند و اگر در بعضی از محافل از آن‌ها پرسیده می‌شود که آیا همیشه چادر سر می‌کنید؟ می‌گویند: نه!

اینکه در خیلی از ادارات و سازمان‌ها مشاهده می‌کنیم که بانوان در ابتدای ورود برای جلب نظر مافوق خود چادر سر می‌کنند و بعد از چند ماهی که مطمئن شدند پایشان در آن سازمان یا ارگان محکم شده است، چادر از سر بر می‌دارند و زبان گلایه می‌گشایند که تابستان است و گرما و رنگ سیاه چادر کلافه‌مان می‌کند! یا زمستان است و نمی‌توانیم در این باد و باران چادرمان را جمع کنیم؛ یا آرتروز گردن گرفتم از وزن این چادری که هر روز باید سرم کنم، یا ...

گفتار حاضر نمی‌خواهد بگوید چرا چادر یا حتماً چادر، بلکه می‌خواهد به این نقطه برسد که چرا ما در یک جامعه اسلامی و شیعی به این نقطه رسیده‌ایم؟!

ما هر روز مشاهده می‌کنیم که برخی دختران ایرانی پر رنگ و لعاب‌تر از همیشه در کوچه، خیابان، دانشگاه و یا محل کار ظاهر می‌شوند و هر روز هم بیشتر جامعه و مردم می‌پذیرند که جامعه تغییر کرده است!

البته در این میان جدا از دختران رنگارنگ مانتویی، چادری‌های مدرن هم زیاد شدند. چادری‌های مدرن که تعدادشان هم زیاد است.

قصد این گفتار نفی یا حمایت هیچکدام از این پوشش‌ها نیست. این مطلب یک چالش است با خودمان که الان در جمهوری اسلامی کدام گروه در اقلیت‌اند؟

چادری‌ها هم دو دسته شده‌‌اند: گروهی که از پوششان راضی‌اند و آن‌ها که این پوشش برایشان یک اجبار است، چون در خانواده‌ای مذهبی متولد شده‌اند و چادر برایشان حکم آیه قرآن را دارد.

حال بدحجاب‌ها یا بی‌حجاب‌ها هم که بماند، آن‌ها از این شاکی هستند که چرا پوشش در ایران امری اختیاری نمی‌شود. آنکه می‌خواهد پوشش اسلامی داشته باشد و آنکه می‌خواهد نداشته باشد مثل جوامعی مانند ترکیه، سوریه، لبنان و ...

البته تقصیر هیچ کس نیست جز آن‌ها که همه چیز را در قوانین خلاصه می‌کنند. ما عقب افتادیم از آنچه که باید به زنان و مردانمان و دختران و پسرانمان تاکنون باید می‌گفتیم و نگفتیم.

در آن سر دنیا «امیلی فرانسوا» بازیگر فیلم‌های هالیوودی مسلمان می‌شود و از طعم شیرین داشتن حجاب می‌گوید با آن همه سختی و در خانواده‌ای مسیحی، یا در همین ایران خودمان «سمیه حیدری» جودو کار وزن 57 کیلو در بازی‌های آسیایی داخل سالن کره جنوبی روی تشک می‌رود، مدال می‌گیرد و «چادر» را برای روی سکو رفتن شرط می‌کند..

از این دست زنان و دختران بسیار داریم که الگو هستند اما معرفی نمی‌شوند زیرا کسی تلاش نمی‌کند که فرهنگسازی کند، حال ما به شکل‌های مختلف مقاله بنویسیم و سمینار بگذاریم، اما چه سود؟

زنان و بسیاری از دختران ما که هدف این گفتار هستند به دنبال فلسفه داشتن حجاب می‌گردند. همه چیز به شدت در حال رشد و تغییر است، الگوهای زنان و دختران ما مارک‌ها و برندهای آمریکایی و اروپایی شده‌ است و آن‌ها به دنبال اندام لاغر مدل‌های کمپانی «ویکتوریا سکرت» هستند و هر روز با هر ترفندی که شده با صرف هزینه‌های بسیار سلامت خود را به خطر می‌اندازند.

الگوهای فراموش شده ما بسیار هستند که یا معرفی نشده‌اند یا آنقدر بد معرفی شده‌اند که زنان و دختران ما از آن‌ها به عنوان الگو یاد نمی‌کنند. با گذشت سال‌های بسیار از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی هنوز «‌مصلحت حکیمانه» حجاب معرفی نشده و به بحث فلسفه حجاب آنچنان که باید و شاید پرداخته نشده است.

سخنان بزرگان و اندیشمندانی همچون شهید مرتضی مطهری که در کتاب «حجاب» به زیبایی می‌نویسد: فلسفه پوشش اسلامی به نظر ما چند چیز است. بعضی از آن‌ها جنبه‌ی روانی دارد و بعضی جنبه‌ی خانوادگی، بعضی جنبه‌ی اجتماعی و بعضی مربوط است به بالا بردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال او.

آرامش روانی، استحکام پیوند خانوادگی، استواری اجتماع، ارزش و احترام زن، حجاب و اصل آزادی مواردی هستند که استاد در این کتاب به آن‌ها اشاره می‌کند و برای هر کدام دلایلی متقن دارد.

1- آرامش روانی: نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرت‌های بی‌بند و بار هیجان‌ها و التهاب‌های جنسی را فزونی می‌بخشد.

2- استحکام پیوند خانوادگی: اختصاص یافتن استمتاعات و التذاذهای جنسی به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج مشروع، پیوند زن و شوهری را محکم می‌کند و موجب اتصال بیشتر زوجین به ‌یکدیگر می‌شود.

3- استواری اجتماع: کشاندن تمتعات جنسی از محیط خانه به اجتماع، نیروی کار و فعالیت اجتماع را ضعیف می‌کند برعکس آن چیزی که مخالفین حجاب، خرده گرفته‌اند و می‌گویند: «حجاب باعث فلج کردن نیروی نیمی از افراد جامعه است».

اسلام نه می‌گوید که زن حق بیرون رفتن از خانه را ندارد و نه می‌گوید حق تحصیل علم و دانش را ندارد بلکه علم و دانش را فرضیه‌ی مشترک بین زن و مرد دانسته است. اسلام هرگز نمی‌خواهد زن بیکار و بی‌عار بنشیند و وجودی عاطل و باطل بار آید. پوشانیدن بدن به استثنای صورت و دستان تا مچ، مانع هیچ گونه فعالیت فرهنگی یا اجتماعی یا اقتصادی نیست. آنچه موجب فلج کردن نیروی اجتماع است آلوده کردن محیط کار به لذتجویی‌های شهوانی است.

و راستی اگر زن ایرانی به بهانه‌ «آزادی» «مقتضیات زمان» و ... هر روز و هر ساعت از هر قلم آرایشی استفاده نکند، دیگر مصرف کننده‌ خوبی برای استعمار نخواهد بود و آن وقت است که دیگر وظیفه‌ خودش در به انحطاط کشیدن اخلاق جوانان و ضعف اراده‌ آنان و ایجاد رکود در فعالیت‌های اجتماعی را انجام نخواهد داد.

4- ارزش و احترام زن: مرد به طور قطع از نظر جسمانی بر زن برتری دارد. زن در این جبهه در برابر مرد قدرت مقاومت ندارد، ولی زن از طریق عاطفی و قلبی همیشه برتری خود را بر مرد ثابت کرده است. حریم نگه داشتن زن و مرد یکی از وسائل مرموزی بوده است که زن برای حفظ مقام و موقعیت خود در برابر مرد از آن استفاده کرده است. اسلام زن را تشویق کرده است که هر اندازه متین‌تر و باوقارتر و عفیف‌تر حرکت کند و خود را در معرض نمایش برای مرد نگذارد بر احترامش افزوده می‌شود.

5- حجاب و اصل آزادی: در اسلام محبوس ساختن زن و اسیر کردن زن وجود ندارد. پوشیده بودن زن - در همان حدود‌ی که اسلام تعیین کرده است - موجب کرامت و احترام بیشتر اوست زیرا او را از تعرض افراد جلف و فاقد اخلاق معنوی نگاه می‌دارد.

همه موارد فوق را استاد مطهری با کلامی شیوا بیان کرده‌اند اما تاکنون هیچ استفاده و بهره عملی برای الگوسازی و پیاده‌سازی این نوشتارها انجام نگرفته یا اگر انجام شده برای تعدادی بانوی حوزوی بوده است که خود اشراف کامل به بحث حجاب داشته و کاملا رعایت می‌کنند و خود علامه‌ای در این حوزه هستند.

حال دختران نوجوان و جوان ما که هر روز از بسیاری از آموزه‌های اسلامی و الهی دور می‌شوند چه باید بکنند؟ دخترانی که مقصر نیستند زیرا تربیت‌‌شده مادران و پدرانی هستند که اصلاً حجاب را قبول ندارند یا خوب تربیت کردن را در آزادی بی حد و مرز فرزند خود می‌دانند.

جامعه، مسئولان و دست‌اندرکاران بحث فرهنگسازی هم در کشور چندسالی است توپ کم‌کاری خود را به یکدیگر پاس می‌دهند و نتیجه‌اش این است که دختران و پسران ما همچنان با الگوهای آمریکایی و اروپایی رشد می‌کنند.

۱۳۹۲/۷/۴

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...