ما هر چه داریم از شماهاست!

به گزارش نما به نقل از الف، بگذریم که بدون شک برخی از همین مشکلات نتیجه رویکرد و سیاست های آمریکا در جهان می باشد. مثلاً گسترش افراطی گری و جنگ های قومی – مذهبی در منطقه و نقش آمریکا در تشکیل، تسلیح و گسترش گروه های تروریستی نظیر القاعده.

اما سوالی که مطرح می شود این است که آیا از سال ۱۳۵۷ رویکرد آمریکا در قبال ایران اینگونه بوده و اینکه آمریکایی ها در آینده نیز این گفته را سرلوحه سیاست های خود قرار می دهند و در عمل نیز چنین رویه ای را در پیش خواهند گرفت. بدون شک جواب هر دو سوال منفی می باشد. تجربه گذشته ثابت نموده که ایالات متحده در سه دهه گذشته اگر نگوییم همیشه ولی در اکثر سیاست ها علیه ایران نقش داشته و از هیچ ترفند و تلاشی برای به شکست کشانیدن نظام و ملت ایران فروگذار نبوده است. نگاهی گذرا به گذشته می تواند درس آموز باشد.

انقلاب اسلامی که در سال ۱۳۵۷ رخ داد، تلاش شد تا سیاست های مستقلانه ای پیگیری شود، اما این رویکرد با مخالفت های جدی دولتمردان آمریکا مواجه شد و آنها در سال ۱۳۵۹ به یک مستبد و دیکتاتور آنقدر امکانات دادند و او را تجهیز نمودند تا به ایران حمله نماید. وضع تحریم های گسترده و تلاش برای تغییر نقشه خاورمیانه منطبق با منافع خود و اسرائیل نیز در راستای شکست دولت و ملت ایران بوده است. در واقع تحریم ها به این دلیل روز به روز گسترده تر می شد که با ناراضی نمودن مردم و ایجاد شکاف بین مسئولان و جامعه زمینه تحریک مردم را از پائین فراهم نمایند.

اگر چه مردم از سیاست خارجی دولت قبل و نحوه برخورد آنها با تحریم ها رضایت نداشتند و این نارضایتی را نیز در انتخابات نشان دادند اما این نکته به معنای این نیست که آمریکایی ها در رسیدن به اهداف خود موفق بودند که اگر چنین بود نیازی به موضع گیری های امروزشان نبود.

همین دولت آمریکا بود که چند سال پیش ایران را محور شرارت نامید و قصد داشت کشورهایی که به زعم خودشان مطیع نیستند را یکی پس از دیگری سرنگون سازند. مگر وسلی کلارک، که در سال ۲۰۰۴ میلادی فرمانده ناتو بود؛ در یک برنامه تلویزیونی همین چند وقت پیش از تلاش جریان نومحافظه کارهای آمریکایی برای اشغال هفت کشور طی پنج سال پرده برنداشت. به گفته وی مقامات پنتاگون در آن دوران بیان داشته بودند که ما با اشغال عراق آغاز می کنیم تا نوبت به سوریه، لبنان، لیبی، سومالی، سودان و ایران برسد.

حال سوالی مطرح می شود این هست که چه اتفاقی افتاده که آمریکایی ها حداقل در گفتار از تغییر رویه و سیاست سخن می گویند. بدون شک موضع گیری های جدید دولتمردان آمریکایی نه از سر خیرخواهی بلکه از سر ناچاری و پذیرش این حقیقت مسلم است که مردان و زنان این مرز و بوم هرگز تسلیم خواسته های نابه جای آنها نخواهد شد. رشادت های دلاورمردان ایران زمین در سه دهه گذشته بوده که آنها را مجبور به تغییر سیاست نموده است.

به همین دلیل می باشد که حاج قاسم سلیمانی می گوید:
«احترام جهان به رئیس‌جمهور ایران، خضوع دشمن و این حرف‌هایی که می‌زنند به علت مقاومت و پایداری ملت ایران است و اگر فداکاری و حضور شما ملت نبود این اتفاق در تاریخ نمی‌افتاد... در دوران دفاع مقدس همه دنیا بر علیه ایران اسلامی بودند و رزمندگان ما با سلاح ایمان و اراده به جنگ با دشمن سراپا مسلح رفتند.»

او در ادامه با اشاره به شرایط دوران دفاع مقدس و تلاش رزمندگان برای مغلوب کردن دشمنان و دفاع از کشورمان بیان می کند که از این جا می توان به هنر فرزندان انقلاب پی برد که چگونه با دست خالی و دلی سرشار از عشق به ذات الهی باعث سربلندی و عزت کشور شدند.

بله!
ما هر چه داریم از عزت و رشادت طلبی های شهدا و ملت ایران می باشد.