نسخه چاپی

آمریكایی ها عقب نشینی كردند؟

محمدكاظم انبارلویی

علائمي در غرب و بويژه آمريكا ديده مي‌شود كه نشان مي دهد بخشي از استراتژيستهاي غرب و آمريكا در توفيق تداوم خصومت شان با ملت و دولت ايران، ترديد دارند و از سياست هاي تجاوزكارانه نتيجه نگرفته اند و مي خواهند عقب نشيني كنند. آمريكا بيش از سه دهه است با ترور، راه اندازي جنگ داخلي و جنگ خارجي و نبرد نرم و تشديد تحريمهاي اقتصادي با ملت ايران اعلام جنگ كرده و براي براندازي تلاش مي كند اما ملت ايران مثل فولاد آبديده شده و از همه اين عقبه ها به سلامت عبور كرده است. آنها بارها از به زانو درآوردن ملت ايران سخن گفته‌اند اما همواره خود در برابر اراده ملت زانو زده‌اند.
آنها مي خواستند ما به فناوريهاي نوين دست نيابيم اما حركت پرشتاب دانشمندان ما به سوي قله‌هاي پيشرفت علمي حتي يك لحظه متوقف نشد آنها فناوري هسته اي ما را بهانه كردند اما هر مانعي كه به وجود آوردند از آن عبور كرديم و اكنون 18 هزار سانتريفيوژ مي چرخند و غني سازي اورانيوم در هيچ مرحله اي متوقف نشده و حركت پرشتاب علمي كشور يك ثانيه هم از دُور نيفتاد.
حال ببينيم چه علائمي وجود دارد كه نشان مي دهد آمريكاييها كوتاه آمده اند و مي خواهند به اين عقب نشيني تن دردهند.
1- لحن سخنان اوباما در مجمع عمومي سازمان ملل با لحن سخنان وي در سالهاي قبل و لحن رؤساي جمهورپيشين آمريكا در نطق هاي رسمي متفاوت بود. او از رهبر معظم انقلاب، رئيس جمهور كشورمان و ملت ايران با ادب و نزاكت ياد نمود و به اشتباهات تاريخي آمريكا در حق ملت ايران اعتراف كرد.
او رسماً‌ خواستار حل مسالمت آميز اختلافات دو كشور شد.
او براي اولين بار اعلام كرد به دنبال تغيير نظام ايران نيست و به حق مردم ايران براي دستيابي به انرژي صلح آميز هسته‌اي احترام مي گذارد و فتواي مقام معظم رهبري درباره منع گسترش سلاحهاي كشتار جمعي را مبناي توافق با تهران مي شمارد.
اين ادبيات در گفتگو و ديپلماسي عمومي آمريكا سابقه ندارد.
از اين ادبيات مي‌شود فهميد آمريكاييها از پديداري حاكميت دوگانه در ايران نااميدند و به لشكر و حشم ضدانقلاب كه عمله واكره اين كار بودند اميدي ندارند. آنها فهميده اند حاكميت در ايران يگانه است و در راس آن هم ولي فقيه قرار دارد. همه قرائت ها ذيل اين حاكميت تعريف مي‌شود و صداي ملت بر حسب آراي ‌مردم متكي به بيان و موضع رهبري معظم انقلاب و رئيس محترم جمهور است.
نامه هايي كه امروز از آمريكا به مسئولان نظام مي رسد همگي حكايت از يك تجديدنظر در ادبيات گفتگو بين رهبران دو كشور دارد.
2- آمريكاييها به اين نتيجه رسيده اند كه اسلام سكولار كه نسخه اش در تركيه و برخي كشورهاي اسلامي پياد شده و نيز اسلام طالباني، تكفيري نسخه هاي اصلي نيستند. آينده جهان اسلام از آن اسلام ناب محمدي (ص) است كه جمهوري اسلامي ايران آن را نمايندگي مي كند و امام خميني (ره) و مقام معظم رهبري مفسر چنين اسلامي هستند. چشم نخبگان جهان اسلام به اسلام ناب محمدي است و از نسخه هاي اسلام آمريكايي و
نسخه هاي بدلي فاصله مي گيرند. غرب و بويژه آمريكاييها از باب آينده نگري و آينده پژوهي دارند تكليف خود را با اسلام امام خميني (ره) مشخص مي كنند. آنها به ظاهر سپر و شمشير انداخته‌اند ومي خواهند از در تعامل وارد شوند. صهيونيستها به شدت با اين سياست مخالفند و در شكل گيري جديد مناسبات ايران و غرب اخلال مي كنند. اينكه چقدر موفق شوند آمريكاييها و غرب را به همان ريل مخاصمه برگردانند آينده روشن
مي كند. اما شيطنت صهيونيستها نبايد باعث شود علائمي كه در برخوردهاي جديد ديپلماتيك از سوي آمريكاييها و غرب مشاهده مي‌شود ما را به ترديد بيندازد و آن را نوعي طرح فريب تلقي كنيم.
طرح فريب در رفتار برخي از استراتژيست هاي آمريكا بعيد
مي نمايد.
3- ابزار گزينه نظامي آمريكاييها روي ميز زنگ زده است. آنها قادر نيستند انگشت خود را محكم روي ماشه شليك نگه دارند. آمريكاييها و صهيونيستها در 50 سال اخير هر جا جنگيدند قبل از آن سوزن تفنگ هاي طرف مقابل را در آوردند و فقط در اين صورت پيروز شدند. آنها در جنگ با اعراب و نيز در عراق و افغانستان همين كار را كردند. آنها اگر مطمئن شوند طرف مقابل شان به فكر مقاومت است جا مي زنند. عراق و افغانستان اين‌گونه تصرف شد.
آنها هميشه در "بازي بزدل" كم مي آورند. نمونه بارز آن جنگ 33 روزه، جنگ 22 روزه و جنگ 8 روزه است. آن كه در اين بازي در نهايت بايد كنار برود غرب و آمريكاست و ترديد در آن نبايد كرد.
آنها نيك مي دانند در ايران ميليونها نفر بسيجي انگشت روي ماشه شليك دارند. ارتش و سپاه آماده تر از هميشه در مشروعيت چنين جنگي عليه آمريكا و صهيونيسم ترديد ندارند و لحظه شماري
مي كنند. بنابراين هيچ سوزني از هيچ تفنگي خالي نيست و از قبل به فروش نرفته است. بنابراين حربه گزينه نظامي زنگ زده است.
حربه تهديد و تحريم اقتصادي را هم فقط مي‌شود در بازارهاي ايران گشت و گذاري كرد و فهميد چقدر مؤثر بوده است. امروزه جاسوس هاي اقتصادي دشمن از جاسوسهاي سياسي و نظامي آنها فعال ترند.آنها خوب مي‌دانند كه تحريم ها در اراده ملت ايران در نبرد با آمريكا خللي وارد نكرده است. بنابراين كافي است يك آدم عاقل در اتاق جنگ آمريكا باشد و آنها را از اين حقيقت با خبركند كه ابهت توخالي آمريكا را با جنگ جديد به باد ندهند.
آنها با همين تحليل كركره جنگ عليه سوريه را پايين كشيدند.
4- نكته چهارمي كه در علت تغيير لحن غربيها مؤثر بوده است اوضاع اقتصادي غرب وبويژه آمريكاست. وضع بدهي دولت آمريكا و مشكلات اقتصادي آنها به گونه‌اي است كه ديگر استراتژيست هاي اقتصادي آمريكا عقلشان به جايي نمي رسد و راه حل هاي زيادي را آزموده‌اند. اما هنوز در بحران به سر مي برند. اكنون ادب رقابت بين دو حزب دموكرات و جمهوريخواه در رعايت مصالح و منافع ملي كمتر ديده مي‌شود. نمونه اش همين تعطيلي دولت آمريكا و پافشاري دو طرف بر مواضع خود است. آنها عاجز از مشكلات خود هستند و حس مي كنند بايد مدت زماني براي مديريت سياست داخلي خود سرمايه گذاري كنند و از مديريت سياست خارجي مقداري فاصله بگيرند. آمريكاييها فهميده‌اند اگر به درون نپردازند فروپاشي اجتناب ناپذير است.امروزه بخشي از حاكميت آمريكا رضايت داده است كه در برابر ايران زانو بزند. اما بخش ديگر همچنان بر طبل خصومت مي كوبد اينكه كدام بخش غلبه كند مهم است. لذا ديپلماسي خارجي ما نمي تواند اين تحولات را نديده و نشنيده بگيرد. سِرّ اينكه راهبرد "نرمش قهرمانانه" را مقام معظم رهبري به عنوان يك مانور ديپلماتيك با دقت هاي ويژه رونمايي كردند همين درك شرايط جديد است.
البته پيمان شكني آمريكاييها و عدم اطمينان به آنها نشان مي دهد كه ديپلماسي خارجي ما بايد گامها را دقيق و محكم و با اقتدار بردارند. اگر كار به ترك شيوه هاي قديم مخاصمه آمريكا عليه ملت منجر شد اين يك توفيق است و اگر هم نشد معلوم مي‌شود داوري ما از ابتدا درست بوده است. آمريكاييها دشمن شماره يك اسلام و ملت ايران هستند و راهي كه ملت ايران در گذشته
مي رفته درست بوده و بايد بر سبيل مقاومت همچنان پايدار بماند. لذا بايد به دستگاه ديپلماسي كشور اعتماد كرد و از آنها پشتيباني نمود البته در اين راه هرگونه راه سازش بسته و رسوا است و راههاي تعامل سازنده با جهان باز است و بايد از آن استقبال كرد.
اين را بايد به عنوان يك واقعيت پذيرفت كه ايران امروز يك قدرت ملي و منطقه اي است و در اوج اقتدار ملي و اقتدار نظامي است. آنچه دشمن را مجبور كرده به پاي ميز مذاكره بيايد قدرت ملت و مقاومت ستودني آن است.
رییس مرکز سیاسی حزب موتلفه اسلامی

۱۳۹۲/۷/۲۰

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...