نسخه چاپی

عظمت امام حسین علیه السلام در كلام پیامبر اكرم

و اما تو ! قبر تو مزارش، مزار دوستان خواهد بود. تا قیامت خواهند آمد اهل حق و به این تربت تو احترام خواهند گذاشت.



یک روزی پیغمبر اکرم آمد به خانه فاطمه زهرا(س) غذایی را ایشان آماده کرده بود که پیغمبر با دخترش و نوه هایش و دامادش علی علیه السلام آن غذا را صرف کرد و خیلی خوشحال شد.
روز خوشی بود برای پیغمبر،بعد پیغمبر اکرم هنوز نرفته بود که طبق عادتی که ایشان داشتند و زیاد عبادت می کردند؛بعد این جلسه انس، رفتند و گوشه ای مشغوال عبادت شدند.
در همان حال،حالت روحی بر ایشان پیدا شد. اهل خانه دیدند که حال پیغمبر منقلب شد و شروع به گریستن کرد. اسباب تعجب همه شد که بعد از این مجلس سرور و خوشحالی چرا پیغمبر می گرید!تعبیر عجیبی است!
در این خانه علی علیه السلام هست، زهرا سلام الله علیها هست، حسن و حسین هستند. حشمت پیغمبر عجیب است.
نوشته اند که ظاهراً حضرت علی علیه السلام می فرماید:"لَم یَجتَرِءُ اَحَدٌ منّا اهلَ البیت" هیچ کدام از ما اهل بیت به خود جرأت نداد که از پیغمبر بپرسد: یا رسو الله! به چه مناسبت گریه می کنید! مگر حسین! شاید به این دلیل که از همه کوچک تر بود. طفلی است چهار یا پنج ساله، اما ببینید این طفل چقدر استاد است در اینکه عواطف پدربزرگ را تحریک کند. فهمید که وضع جدیدی پیش آمده ، نیامد سوال کند که یا ابتاته یا جداه، قضیه از چه قرار است. یک تدبیری اندیشید که عواطف پدر بزرگ را اول شدیداً تحریک کند، بعد سوالش را بپرسد.

نوشته اند همین طور که پیغمبر اکرم دو زانو به سوی قبله نشسته بود، حسین، طفل کوچک آمد پای راستش را گذاشت روی زانوی چپ پیغمبر و پای چپش را روی زانوی راست پیغمبر گذاشت و رو به روی پیغمبر ایستاد و سر پیغمبر را به سینه اش چسباند. چانه اش را چسباند به سر پیغمبر، خود پیغمبر را محکم به بغل گرفت. در همان حالتی که هر پدری عواطفش نسبت به بچه اش تحریک می شود در حالی که پدر را محکم به بغل گرفته بود، گفت:"یاابتاه! مایُبکیک؟" پدر چرا گریه می کنی؟فرمود: الان جبرئیل بر من نازل شد و از قضایایی از آینده شماها برای من گفت. از شهادت های شما، از شهادت تو.

حسین علیه السلام فقط یک سوال بیشتر نکرد: آیا قبرهای ما پهلوی یکدیگر خواهد بود؟ فرمود: نه هر کدام در یک جایی است. بعد فرمود:و اما تو ! قبر تو مزارش، مزار دوستان خواهد بود. تا قیامت خواهند آمد اهل حق و به این تربت تو احترام خواهند گذاشت.

منبع:کتاب نهضت حسینی شهید مطهری

۱۳۹۲/۸/۲۲

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...