نسخه چاپی

راه پیش رو

سعدالله زارعی

اربعین یکی از مهمترین علامات شیعه به حساب آمده است. شیخ الطایفه، ابوجعفر محمد طوسی معروف به شیخ طوسی (385-460 ق) در دو کتاب «تهذیب الاحکام» و «مصباح المتحجد و سلاح المتعبد» در روایتی از حضرت امام حسن عسکری(ع)، بزرگ داشتن این روز را یکی از پنج علامت مومن برشمرده است. در روایات دیگر اربعین را یکی از «اختصاصات» حضرت ابی‌عبدالله الحسین(ع) دانسته‌اند و گو اینکه قبل و بعد از ایشان برای هیچ پیامبر یا امام دیگری اربعین گرفته نشده و نمی‌شود.
درباره اربعین و گرامیداشت آن روایات زیادی رسیده و زیارت مخصوصی نیز وارد شده است.
«صفوان‌جمال» که یکی از اصحاب ثقه امام صادق(ع) بود می‌گوید امام به من زیارت روز اربعین را- به نحوی که در مفاتیح آمده است- تعلیم فرمود. در این زیارت که علاوه بر تکریم و تعظیم آن حضرت، نوعی مجلس سوگ و نوحه‌سرایی هم به حساب می‌آید، امام صادق(ع) هدف از قیام جد مظلومش امام حسین(ع) را در یک عبارت کوتاه و زیبا بیان کرده است. ایشان خطاب به خدای متعال می‌گوید: «لیستنقذ عبادک من‌الجهالهًْ و حیرهًْ الضلالهًْ» یعنی حسین‌(ع) قیام کرد تا بندگان خدا را از گرداب جهالت و نادانی و سرگردان شدن در وادی گمراهی نجات دهد. بر این اساس می‌توان گفت جدای از این که عظمت مقام و منزلت امام حسین(ع) و بزرگ داشتن واقعه سال 61 کربلا، اقتضای بزرگداشت اربعین دارد، حفاظت و صیانت از راه، منطق و شیوه‌ای که امام و یاران مظلومش در دفاع از دین خدا و مبارزه با انحراف و فساد و ستمگری داشتند، نیز بر ضرورت آن می‌ا‌فزاید. درست به همین دلیل اربعین همیشه پناهگاه مظلومین و سبب ترس و اضطراب ستمگران و منحرفین بوده است.
اربعین در میان مسلمانان و بخصوص شیعیان، بیرق استقامت در راه دین بوده است از این رو یکی از سنت‌های اربعین در میان شیعیان برگزاری «راهپیمایی» در این روز می‌باشد. راهپیمایی در این روز حسب نظر علما و مراجع- در صورتی که برای اقامه عزا و یا برای زیارت قبر سید‌الشهدا باشد- ثواب زیاد داشته و امری پسندیده برای اعتلای کلمه توحید است، در عین حال راهپیمایی در فرهنگ‌های مختلف یک حرکت انقلابی و سیاسی هم به حساب می‌آید و بیانگر زنده بودن ماجرای عاشورا و کربلاست و این پیام می‌تواند یزیدیان را در هر زمان به عقب‌نشینی وادار نماید.
حسب آنچه در خبرگزاری‌ها آمد، امسال نزدیک به 20 میلیون نفر در راهپیمایی اربعین در عراق شرکت کرده‌اند و اگر جمعیت راهپیمایان اربعین در سراسر دنیا را به این عدد بیفزاییم احتمالا روز گذشته نزدیک به 100 میلیون نفر در راهپیمایی اربعین در سراسر دنیا شرکت‌کرده‌اند و این یک واقعه نادر به حساب می‌آید. خود این ماجرا به خوبی از پیروزی مطلق امام مظلوم در ماجرای عاشورا حکایت می‌کند کما این که امام صادق(ع) در فقرات اول زیارت اربعین به آن اشاره کرده است (الفائز بکرامتک، اکرمته الشهاده)
امسال در راهپیمایی‌های اربعین عراق علاوه بر مردم شخصیت‌های سیاسی و مذهبی عراق و هیئت‌های مختلفی از کشورهای آسیایی، اروپایی و آفریقایی هم شرکت داشته‌اند و این نشان می‌دهد که اربعین به یک روز بزرگ جهانی تبدیل شده است. شرکت هیئت‌های مختلف که در بعضی از موارد مسلمان هم نبوده‌اند یک علامت بزرگ سیاسی و به عبارتی یک «نه» از سوی جبهه مقاومت به جبهه مشترک استکبار جهانی است که سعی می‌کند با منطق یزیدگونه دنیا را زیر شمشیر به تبعیت از خود وادارد. مردم دنیا در همین 10 سال اخیر شاهد شش جنگ بزرگ جبهه استکباری علیه مردم مظلوم این منطقه اسلامی بوده‌اند جنگ عراق، جنگ افغانستان، جنگ لیبی، جنگ سوریه، جنگ 33 روزه لبنان، جنگ 22 روزه و 8 روزه غزه با محوریت همین قدرت‌های یزیدی صورت گرفته است و اربعین فرصتی است تا همه مردم در این منطقه به این جبهه شرور استکباری «نه» بگویند. روز اربعین یک «نه» به جبهه تکفیری تروریستی هم بود در واقع بزرگداشت اربعین و عاشورا منطق کسانی است که فدایی دین می‌شوند و منطق تکفیر و وهابیت و تروریزم منطق جبهه‌ای است که دقیقا مانند معاویه و یزید در پوشش دروغین دین‌خواهی، با نفی و قتل مخالفین و موانع پیش‌روی خود می‌خواهند بر مردم سیطره پیدا کنند. روز اربعین یک فرصت مهم برای مقابله جدی با این جبهه منحط خونریز هم بود کما اینکه این جبهه شرور که از حمایت اطلاعاتی و تدارکاتی جبهه استکباری نیز برخوردار می‌باشد، پیشاپیش تهدید کرد که راهپیمایی عزاداران اربعین را به خاک و خون می‌کشد و به چند اقدام علیه راهپیمایان در بغداد و... نیز متوسل گردید. در واقع راهپیمایی اربعین به دنیا نشان می‌دهد که جبهه اصلی اسلام که توانسته در عراق 20 میلیون نفر را پای کار بیاورد، جبهه اربعین است و این متن اصلی دین است که نه تنها اجازه نمی‌دهد خونی از انسانی بی‌گناه بر زمین بریزد بلکه آماج حملات دو جبهه استکباری و تکفیری نیز هست. بر این اساس می‌توان گفت اربعین خود یک پرچم برافراشته است که حقیقت دین و انسانیت را به زیبایی و رسایی اعلام می‌کند.
اربعین در عین حال یک روز بزرگ غمبار نیز هست، اربعین روز بی‌قراری و شوریدگی نیز هست. اگر این روایت را قطعی تلقی کنیم که در اربعین کاروان اسیران کربلا بار دیگر در کربلا گرد هم آمده‌اند می‌توانیم حرارت این روز را به خوبی احساس کنیم. وقتی به یاد بیاوریم که حضرت زینب-سلام‌الله علیها- و امام زین‌العابدین- سلام‌الله علیه- به همراه بقیه عائله سیدالشهدا- علیه‌السلام- پس از پشت سرگذاشتن چهل روز سخت و طاقت‌فرسا و توأم با درد و رنج و خاطرات مختلف به نقطه‌ای بازگشته‌اند که چهل روز قبل از این، آن همه حوادث تلخ و شیرین را به چشم دیده‌اند، قلبمان درهم فشرده می‌شود و می‌خواهد از تپش باز ایستد. اگر این روایت را قطعی تلقی کنیم که عائله امام حسین(ع) در اربعین سه روز در کربلا مانده و سپس به مدینه عزیمت کرده‌اند می‌توانیم اوضاع آن روزها را کمی ادراک نمائیم عجیب این است که کسی از آن سرزمین زنده باز گشته باشد و این چه حکایت عجیبی است. این حکایت را شخصیت‌های نکته‌پردازی در آن روزگار و بعدها بیان کرده‌اند ولی نتوانسته‌اند جز یکی دو صفحه بنویسند گویا آنچه دیده یا شنیده‌اند فقط اشک بوده، اشکی که نه گوینده را امان گفتن داد و نه شنوند را امان شنیدن داد: «کاری نکرده‌ای که توان بازگفتنش گر بازگویمت نتوانی شنفتنش»
اگر روایت زیارت صحابی بزرگوار پیامبر-ص- جابرابن عبدالله انصاری و مصاحب او جناب «عطیه» را قطعی تلقی کنیم می‌توانیم از متن این ماجرا عظمت بقعه‌ای که در زیر آن جسم مطهر حضرت ابی‌عبدالله‌الحسین(ع) قرار گرفته و حسب روایت، دعا در آنجا به اجابت می‌رسد، دریابیم. می‌توان این احتمال قوی را داد که نحوه زیارت عجیب و استثنایی این دو صحابی توسط پیامبر عظیم‌الشأن اسلام-ص- سفارش شده چه اینکه کاری که جابر در این زیارت کرده از عقل و ادراک یک فرد معمولی برنمی‌آید. پیاده‌روی جابر، سپس غسل زیارت او در فرات، پس از آن ورود از پایین پای حضرت سیدالشهدا و نوحه‌های آنچنانی تا آنجا که از هوش رفته و سپس آن عبارات را در حق امام مظلوم با صدای رسا و توأم با ناله سر داده و بعد بگوید «ما هم با شما در ماجرای عاشورا شریک هستیم» و حال آنکه جابر به دلیل کهولت سن و نابینایی قادر به حضور در رکاب سیدالشهدا نشد و بعد در برابر تعجب جناب عطیه که پرسید: «ولی ما که به همراه این مظلوم در سرزمینی فرود نیامدیم و از تپه‌ای بالا نرفتیم، شمشیری نزدیم و مثل او سر از تنمان جدا نشده، اولادمان یتیم و زنانمان بیوه نشده است»، گفت من از حبیبم پیامبرخدا-ص- شنیدم که گفت: «هر که دوست دارد گروهی را، با ایشان محشور شود و هرکس دوست داشته باشد عمل قومی را، در آن شریک شود» تعلیمات جناب جابربن عبدالله انصاری که پایه آنها در تعلیمات رسول خدا-ص- است به ما می‌گوید عاشورا یک روز تاریخی نیست که آمده و رفته باشد بلکه یک روز جاری در بستر همه زمان‌ها از اول خلقت تا آخر خلقت است و از این رو گفته‌اند «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا و کل شهر محرم» با این وصف ما می‌توانیم با زیارت ابی‌عبدالله در روز عاشورا یا اربعین و یا هر روز دیگر با او نسبت پیدا کنیم البته حتما باید به لوازم زیارت و آنچه در متن آن و عبارات زیاراتی نظیر اربعین و عاشورا آمده تا سر حد امکان و اختیار پایبند باشیم. مردم ایران در اربعین و عاشورا به عنوان «یک ملت» از مرز ادعا گذشته‌اند و از این روست که اربعین و عاشورا هر ایرانی را به «جبهه‌ها» می‌برد 8 سال دفاع مقدس و پیش از آن 2 سال مبارزه با ضد انقلاب و پس از آن 35 سال استقامت در راه انقلاب، به خوبی متن و محتوای این ملت را نشان می‌دهد. با این وصف جدای از این که نگارنده این سطور و امثال آن در این راه ضعف دارد ولی ملت ایران ثابت کرده است که پای این دستگاه حسینی ایستاده و رهبر حسینی آن را به هیچ وجه تنها نمی‌گذارد. این واقعیت غیرقابل انکاری است که دشمن را به سختی آزار می‌دهد چرا که دشمن می‌بیند رخنه در بعضی از شخصیت‌ها و طیفی از نخبگان چندان دشوار نیست ولی رخنه در ملت ایران و جدا کردن آن از راهی که نزدیک به 35 سال در آن قرار گرفته بسیار دشوار و در مرز ناممکن قرار دارد از این رو دشمن حتی وقتی احساس می‌کند که در مواجهه با جمهوری اسلامی به یک پیروزی دست پیدا کرده به دوام آن اعتماد ندارد. یکی از اصلی‌ترین جنبه حفظ تحریم‌ها هم همین است. دشمن این تحریم‌ها را علیه ملت و برای به زانو درآوردن آن تصویب و اجرا کرده نه برای آزار دادن این یا آن شخصیت و یا این یا آن گروه نخبه سیاسی. لذا دلیلی نمی‌بینند که وقتی از سخنان کسانی بوی کوتاه آمدن به مشامشان می‌رسد، تحریم و فشار را بردارند.
کیهان

۱۳۹۲/۱۰/۳

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...