نسخه چاپی

ناگفته‌های اكبر خوش‌كوشك از نوری‌زاده

عکس خبري - ناگفته‌هاي اكبر خوش‌كوشك از نوري‌زاده

اكبر خوش كوشك برای نسل دوم روزنامه نگاران ایرانی بعد از انقلاب نامی آشناست اسمی كه با دهه هفتاد شمسی كشور و آغاز به كار دولت اصلاحات و قتل‌های زنجیره‌ای و تمامی حواشی آن همراه است نامی كه در آن سال‌ها در بین چند اسم دیگر خیلی بر سر زبان‌ها افتاد.

به گزارش نما؛ به نقل از روزنامه قانون، دیدار نزدیک به دو دهه بعد با وی تداعی کننده بخشی از تاریخ این کشور بود که می‌توانست خیلی از چرا‌ها را که در ذهن داشتی جواب بدهد هر چند که خودش از قبل و با هماهنگی نه می‌خواست که عکسی از وی چاپ شود و نه در مورد بعضی مسائل که به قول خودش هنوز وقت صحبت در موردشان نیست گفت‌و‌گو شود.
هر چند که با محور سوالات ارسالی ما به دلیل اینکه این سوالات را در گذشته جواب داده بود مخالفت کرد اما بعد موافقت کرد در مورد یک سو‍ ژه خاص (نامه‌ها و حرف‌های رد بدل شده بین وی و علیرضا نوری‌زاده در فیس بوک و تلویزیون ایران فردا) گفت‌و‌گو کند اما موضوع بحث به مسائل دیگری هم کشیده شد.
آقای خوش کوشک شما اخیرا مطلبی را در فیس بوک خودتان در مورد اینکه علیرضا نوری‌زاده از نیروهای جذب شده وزارت اطلاعات است و در قتل فریدون فرخزاد نقش داشته بیان کرده‌اید و نشانه‌هایی را هم در آن نامه قید کردید. اما وی تمام مطالب شما را نقض کرد.
نه این کار را نکرد نوری‌زاده در صحبت‌هایش این گفته‌ها را تایید کرده است.
اما چیزی که من شنیده‌ام این بود که گفت این قضیه ماهیتی ندارد، چون در آن مقطع ایشان اصلا درآلمان نبوده است.
نه این طور نیست! من در نامه نوشته‌ام و گفته‌ام که کجا ما با هم ملاقات کردیم، اینکه ما در لندن با هم ملاقات داشتیم و من به او پول دادم و از وی خواستم که چه کارهایی را انجام دهد.
بسیار خب شما گفتید که این کار‌ها را انجام دادید و به او پول دادید و از او خواستید که فلان کار‌ها را انجام بدهد برای این حرف‌ها شما باید سندی داشته باشید چیزی موجود هست؟
بله وجود دارد اما من که نمی‌توانم اسناد را به شما بدهم.
نه بحث من اسناد طبقه بندی شده وزارتخانه‌ای نیست چیزی می‌خواهم که نوری‌زاده متوجه بشود و نتواند انکارش کند من به دنبال آن نوع سند هستم.
ببینید، این خوبه و من هم می‌دانم که شما برای ایجاد چالش و گرفتن مطلبی که می‌خواهید به اینجا آمدید و خوب است و من دوست دارم و می‌خوام که انجامش بدم.
خب حالا شما جواب این چالش را به ما می‌گویید یا نه؟ اصلا بذارید سوال را جور دیگری مطرح کنیم، شما در نامه خودتان قید کردید که نوری‌زاده در مقطعی با شما ارتباط می‌گیرد و استنباط شما این بوده که در خصوص جذب ایرانیان خارج از کشور یا دادن اطلاعات در مورد کشورهای همسایه و به‌خصوص عربستان کارهایی توسط وی صورت گیرد، این درست است؟
بله، اسم این کار بخش جمع آوری خارجی بود که در وزارتخانه این برنامه‌ها را پیگیری می‌کند.
این موضوع را از این جهت گفتم که در دوره‌ای به شما لقب فرنگی کار را داده بودند این یک نوع ارجاع و تشبیه کار در این بخش بود؟
در مقطعی اکبر گنجی آمد تا به اصطلاح من را از قتل‌های زنجیره‌ای تبرئه کند. گفت این کشتی‌گیر بوده و فرنگی کار می‌کرده، من به او گفتم که اشتباه کردی و بیان این موضوع ایجاد شائبه می‌کند و در واقع این یک جور طعنه زدن بود.
حالا به موضوع خودمان برگردیم. شما در اين بخش جمع‌آوري دقيقاً چه كاري را انجام مي‌داديد؟
کسانی که از خارج کشور به هر نوعی نامه‌ای به ما می‌دادند و درخواست بازگشت داشتند را مورد بررسی قرار می‌دادیم، ببینید در این موارد اگر کسی درخواست برگشت به کشور را داشت باید به مسئولان امنیتی کشور نامه می‌نوشت این مراجع که دریافت‌کننده بودند اول دفتر نخست‌وزیری و بعد وزارت خارجه کشور بود که در همه این موارد این درخواست‌ها را آنها به وزارت اطلاعات می‌دادند خیلی از ایرانی‌های خارج از کشور به این نهاد‌ها رجوع می‌کردند ومی کنند که آقا ما می‌خواهیم برگردیم این قصه از آدم‌های سطح پایین شروع می‌شود و تا سطوح بالا ادامه پیدا می‌کند. مثلا خیلی از این آقایون بودند و الان هم هستند که درخواست برگشت دارند مثل اکثر شاغلان این ماهواره‌ها و سیاسیون که درخواست دادند و این درخواست می‌آید در اطلاعات خارجه قرار می‌گيرد و آنجا بررسی می‌شود.
این پروسه از کی تشکیل شد؟ الان هم ادامه دارد؟
این برنامه از زمان نخست وزیری مهندس موسوی شروع شد و در دوره آقایان‌هاشمی و خاتمی هم یعنی تا دوره‌ای که من در وزارت بودم ادامه داشت. اگر کسی در عملیات‌های بمب‌گذاری و ترور و معاندت با نظام نبود درخواست‌ او مورد بررسی قرار می‌گرفت. در دوره آقای احمدی‌نژاد این پروسه زیر نظر شورای ‌عالی ایرانیان خارج از کشور قرار گرفت؛من هم دیگر در وزارت نبودم و اطلاعی ندارم.
یعنی در وزارتخانه بخشی برای این کار وجود دارد؟
بله، چندین بخش هستند که به این امور رسیدگی می‌کنند.
شما اختصاصا در این بخش کار می‌کردید؟
من در همه زمینه‌های بخش جمع آوری اطلاعات خارجی کار می‌کردم.
شما در جذب ایرانیان خارج از کشور چقدر موفق بودید؟ به ويژه افراد سیاسی؟
حداقل ۸۰ درصد.
رقم بالایی است و کل این اشخاص می‌آمدند و در کشور کار می‌کردند؟
بعضی‌ها نخواستند وارد کشور شوند. در خارج ماندند و کارکردند.
فریدون فرخزاد هم قرار بود به ایران بیاید؟
بله، کار‌های او هم تمام شده بود. فرخزاد وقتی که در خارج از ایران بود، مشاور فرهنگی رضا پهلوی شد و در آنجا خیلی اذیت شد چون روحیه حساسی داشت. او می‌خواست به ایران بیاید و درخواست هم داده بود، بیماری مادرش هم مزید این علت بود. ما نظریه‌ای در این زمینه داریم و آن هم این است که کسانی که در بعد اجتماعی و فرهنگی کار می‌کنند باید جوری وارد کشور شوند که مورد قبول نظام است.
به چه صورتی؟
در مورد فرخزاد، ما کنسرتی در برلین ترتیب دادیم که مهستی خواننده هم در آن بود. این را براي آن می‌گویم که یک نشانه آن کنسرت است. ما حتی نت موسیقی‌ای که فریدون خواند را هم به او دادیم و او در روی سن پاسپورتش را هم نشان داد به نشانه اینکه می‌خواهد به ايران برگردد. او حتي آمد در شبکه‌ای که ما خواستیم و کاری را که گفتیم انجام داد و عزم خودش را براي برگشت ثابت کرد. فرخزاد داشت بر می‌گشت و تمام کارهای خودش را هم از طریق نوری‌زاده انجام داده بود.
نوری‌زاده هم جزو نیروهای جذب شده بود؟
بله، نوری‌زاده ۲ نامه نوشته بود. یکی به مسئولان امنیتی و یکی... . بعد ما آمدیم و سوار کار شدیم تا کارهايی را که می‌خواهیم انجام دهد.
از او چه مي‌خواستيد چون او معمولا در زمينه تحولات كشورهاي عربي هم كار مي‌كند؟
ما همه چیز می‌خواستیم و او همه کاری برای ما کرد.
نوري‌زاده چه نقشي در قضيه بازگشت فرخزاد بر عهده گرفته بود؟
نوری‌زاده با او صحبت کرد و پل ارتباطی وی بود که به ایران برگردد، البته فریدون خودش قصد این کار راداشت. نوری‌زاده کار‌هایش را تسهیل کرد، همین.
اما او این قضیه را انکار می‌کند.
پس چرا در صحبت‌های خودش می‌گوید که فرخزاد دوهفته قبل از مرگ به او زنگ زد و گله‌گی کرد؟ این یعنی چی؟ از چه گله‌گی کرد؟ چه طور می‌گوید که در مغازه رضا فاضلی با وی دیدار داشته؟ چطور دارد در تلويزیونی کار می‌کند (ایران فردا) که مدیر آن آقای لئوناردی، دوست فرخزاد بود و در روز مرگ وی قرار بود به دیدن فرخزاد برود. این‌ها چیزهایی است که خودش بیان می‌کند اگر غیر از این است چرا تناقض‌گویی می‌کند؟

بسیار خب، نوری‌زاده جزو نیروهای جذب شده است و می‌خواهد به ایران برگردد. فریدون فرخزاد هم می‌خواهد برگردد. این‌ها افرادی هستند که جذب شده‌اند پس چرا بازی به‌هم می‌خورد؟
این را از نوری‌زاده سوال کنید.
او که به ما جواب نمی‌دهد ما از شما می‌پرسیم.
من که قرار نیست برگ برنده‌ام را رو کنم. من حرف‌هایم را زدم و قرار نیست الان همه چیز را بگویم من نکته‌ای را گفتم و او حالا باید جواب بدهد.
شما یک نشانه بدهید.
یک عنصر اطلاعاتی این کشور که مسئولیت جذب ضد انقلابیون را داشته و از آن‌ها به نفع نظام بهره‌برداری می‌کرده، این موضوع را به شما می‌گوید نشانه از این بهتر؟
نوری‌زاده مخاطب و تلویزیون و جامعه هدفش را دارد. شما باید نشانه‌ای به ما بدهید که برای آنهایی که مخاطب او هستند بسیاری از موضوعات روشن شود؟
من سر چاپ همین نامه هم مصیبت‌های زیادی را کشیده‌ام.
آقای خوش کوشک، در عصر جدید، خبر که در پس پرده نمی‌ماند. نوری‌زاده یک وقت‌های خبرهایی از لندن مخابره می‌کند که من خبرنگار هم از آن بی‌‌اطلاع هستم، شما می‌گویید که نوری‌زاده جذب شده، فریدون فرخزاد جذب شده. پس چرا فریدون فرخزاد باید در لحظه آخر به آن نحو چاقو بخورد و کشته شود؟
سازمان اطلاعاتی آلمان خودش بسیار خوب از این ماجرا خبر دارد و می‌داند که چه کسی فرخزاد را کشته است.
ما در حال حاضر با شما گفت‌و‌گو می‌کنیم. ما که دسترسی به سازمان اطلاعاتی آلمان نداریم.
من چیزی را به شما می‌گویم که می‌توانم بگویم.
پس به نوعی می‌شود گفت آقای نوری‌زاده به دنبال خراب کردن بچه‌های وزارتخانه بوده است؟
نه!
پس چی؟
ببینید موقعی که من به زندان رفتم گروه دیگری آمد و آقای نوری‌زاده را در اختیار گرفت. مثل این می‌ماند که شما از روزنامه خودتان بروید و کس دیگری بیاید و قرار باشد کارهای شما را دنبال کند و به فایل‌های شما دسترسی داشته و بخواهد به نتیجه برساند همین.
اینجا کار خراب شد؟
نه آن زمان موضوع مصادف شد با قتل‌های زنجیره‌ای و عده‌ای به نوری‌زاده گفتند که اکبر خوش کوشک را خراب کند. قبل از دستگیری من که اکبر خوشکوشکی وجود نداشت. این موضوع به ۱۰ روز بعد از دستگیری من برمی‌گردد که او هم آمد و ماموریت خودش را انجام داد.
یعنی نوری‌زاده به نوعی بازی خورد؟
خیر، او هنوز هم دارد کار خود را انجام می‌دهد.
سیستم جدید می‌آید و از او می‌خواهد که شخص شما را خراب کند. کار‌ها خراب می‌شود و او هم کاری از پیش نمی‌برد و به ایران هم نمی‌آید چرا حالا کنار نمی‌کشد؟ و کار را خراب نمی‌کند؟
چرا باید خراب کند؟ او دارد کار خود را انجام می‌دهد و منافع خود را می‌برد.
این منافع چیست؟ چرا باید همچنان او این کار‌ها را انجام دهد؟ در حالي كه اوجذب نشد و به ايران هم نمی‌آید؟!
شما از کجا می‌دانید. شما خیلی چیز‌ها را نمی‌دانید.
چه چیزهایی؟
اینکه بعضی از شبکه‌های ماهواره‌ای آن ور آب زیر نظر ما هستند کارکنانشان هم همچنین و خیلی از آن‌ها هم مخصوصا سیاسیون نامه داده و می‌خواهند که برگردند.
اما شما در آخر، سوال ما را جواب ندادید و خیلی سوال‌های دیگری که سال‌هاست در ذهن خیلی‌ها مانده و می‌خواهند که جوابی برایش پیدا کنند.
من ظرف این یک سال اخیر دارم با روزنامه‌نگار‌ها ارتباط می‌گیرم و راه را برای مصاحبه‌های آن‌ها باز گذاشتم و خیلی مطلب و حرف برای گفتن دارم و خیلی سند‌ها از جمله همین نامه نوری‌زاده که به زودی آن را منتشر می‌کنم اما همین جا هم می‌گویم که حاضرم در خصوص هر مسئله و سوالی که بخواهید بحث و گفت‌و‌گو کنم.
اما شما در همین مصاحبه هم سوژه خاصی را مورد نظر قرار دادید و در‌‌ همان مورد گفت‌و‌گو کردیم.
اما من باز هم می‌گویم که حاضر به مصاحبه در همه زمینه‌ها هستم.

۱۳۹۲/۱۰/۴

نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...