نسخه چاپی

خاتمی:دیگر هیچ شرطی برای انتخابات ندارم

عکس خبري -خاتمي:ديگر هيچ شرطي براي انتخابات ندارم

«غلامعلی-ر» اقدام خاتمی را مصلحت اصلاح طلبان دانست اما نوشت: این حضور برای خاتمی پرهزینه بود و باید از سوی حاكمیت قدر دانسته شود. او با رأیی كه داد فشار زیادی را متحمل شد.


به گزارش نما، کیهان امروز شنبه 9/2/91 در ستون اخبار ویژه خود نوشت: «خاتمی پیش از این چند شرط را اعلام کرده بود اما در ملاقات قبلی با من گفت هیچ شرطی برای انتخابات ندارد».

این مطلب را «غلامعلی-ر» که ارتباطاتی را با برخی محافل و رسانه های نقش آفرین در فتنه سه سال پیش دارد، عنوان کرده است. وی با مرور برخی شرط گذاری های خاتمی در زمینه آزادی بازداشت شدگان و برگزاری انتخابات آزاد، به شرکت ناگهانی رئیس دولت اصلاحات در انتخابات مجلس نهم می پردازد و می نویسد: سر و بدنه جریان اصلاح طلب باید بیش از این از مواضع و دیدگاه های هم مطلع باشند که با یک حرکت مثل رأی خاتمی تغییری در ارتباط، اعتماد و اعتقاد این دو به هم ایجاد نگردد.

وی با اذعان به پافشاری طیفی از اصلاح طلبان به تحریم انتخابات مجلس همسو با طیف ضد انقلاب نظیر رضا پهلوی و نوری زاده و... می نویسد: خاتمی هماهنگی ناخودآگاه با طیف گسترده ضد انقلاب را به واسطه حضور خود در انتخابات مجلس به هم زد. او هیچ شرطی برای این حضور نگذاشت و مطالبه ای نداشت. من به درستی در ملاقات قبلی ام با او به یاد دارم که در جمله ای معنادار و پرابهام گفت هیچ شرطی برای حضور در انتخابات ندارد.

«غلامعلی-ر» اقدام خاتمی را مصلحت اصلاح طلبان دانست اما نوشت: این حضور برای خاتمی پرهزینه بود و باید از سوی حاکمیت قدر دانسته شود. او با رأیی که داد فشار زیادی را متحمل شد. بسیاری که حق داشتند قبل از شرکت او در انتخابات، دلایل شرکت او را بدانند- و ندانستند- با مشاهده حضور خاتمی در پای صندوق رأی رنجیدند. بعضی ها هم با توجه به طیف متنوع و متکثر جریان اصلاح طلبی، از او فاصله گرفتند و یا به عبارتی عبور کردند.

وی در این نوشته توضیح نمی دهد که چرا راهبرد اصلاح طلبان در زمینه تحریم و عدم شرکت در انتخابات با عناصر فاسدی چون رضا پهلوی و علیرضا نوری زاده عیناً منطبق شد؟ و چرا خاتمی برای حضور متعارف در انتخابات باید به آن طیف منحط توضیح می داد؟ اگر تعبیر عباس عبدی درست است که تندروهای سبز (طیف هایی نظیر سازمان منافقین) دنبال خودکشی و انتحار خاتمی به واسطه عدم شرکت در انتخابات بودند، چرا باید خاتمی بدهکار آنها باشد یا به آنان توضیح بدهد؟

از سوی دیگر طبیعی ترین اتفاق، حضور بدون شرط گذاری در انتخابات است و نه شرط گذاری بی حاصل و بی پشتوانه. بنابراین اگر کسانی پس از 3 سال کوبیدن به بن بست، فهمیده اند که نباید برای نظام شرط بگذارند و از فتنه گران بازداشتی حمایت کنند، کار شگفتی نکرده اند.




حملات سایبری تلافی جویانه ایران می تواند برای آمریکا کمر شکن باشد

کارشناسان آمریکایی در گزارشی به یکی از کمیته های کنگره تصریح کردند قدرت حملات تلافی جویانه ایران در زمینه حملات سایبری «کمرشکن» است و ایران می تواند حملات سنگینی را علیه آمریکا راه بیندازد.

این کارشناسان نتایج تحقیقات خود را به کمیته امنیت ملی مجلس نمایندگان ارائه کردند. به گزارش فرانس پرس در این گزارش آمده است: ایران پس از حملات ویروسی به تاسیسات هسته ای خود در سال 1389 (ویروس استاکس نت) که همراه با اخلال در فعالیت برخی سانتریفیوژها بود، اقدام به سرمایه گذاری گسترده در زمینه توانایی های سایبری کرد و دانش فنی خود را در این زمینه تقویت کرد.

در این زمینه «ایلان برمن» معاون رئیس مرکز تحقیقات شورای سیاست خارجی آمریکا اظهار داشت: «در سه سال اخیر جمهوری اسلامی سرمایه گذاری کلانی برای تقویت توانایی های تهاجمی و همچنین دفاعی خود در شبکه اینترنتی و دنیای مجازی آن انجام داده است. آنها بیش از پیش از جنگ سایبری به عنوان راهکاری بالقوه برای حمله به آمریکا یاد می کنند.»

از سوی دیگر «پاتریک میهن» رئیس جمهوری خواه گروه امنیت ملی مجلس نمایندگان به دنبال اظهارات کارشناسان افزود: در حالیکه برنامه هسته ای ایران کماکان به وضعیت بحرانی دامن می زند، ظاهر شدن نوعی تهدید دیگر از سوی ایران بسیار نگران کننده است. و آن هم امکان راه اندازی حملات سایبری تلافی جویانه علیه آمریکا از سوی ایران.

وی به گزارش جیمز کلپر رئیس سازمان اطلاعات ملی آمریکا استناد کرد که گزارش می دهد: عملیات جاسوسی ایران علیه آمریکا و از جمله قابلیت های سایبری ایران که می تواند علیه ما به کار رود، طی سال های اخیر به طور چشمگیری پیچیده تر و عمیق تر شده است.

شایان ذکر است اریک اشمیت مدیر کمپانی گوگل - شرکتی که همکاری های نزدیکی با سازمان سیا دارد - 27 آذر سال گذشته در مصاحبه با سی ان ان تصریح کرده بود: استعداد بالای ایرانی ها در جنگ سایبری، تهدیدی برای غرب است. ایرانی ها به دلایلی که به درستی برای ما روشن نیست، به طرز غیرمنتظره ای در جنگ سایبری با استعداد هستند بنابراین به وضوح در آینده، تهدیدی برای امنیت سایبری ما به شمار خواهند رفت.»

وی به نفوذ «ایران» به فضای مجازی در دانمارک اشاره کرد و گفته بود: «آنها (ایرانی ها) به تازگی توانستند از طریق هک هوشمندانه، کنترل رفت وآمد اطلاعات اینترنتی را به دست بگیرند. هیچ کس به درستی نتوانست بفهمد آنها چگونه این کار را کردند.»

اریک اشمیت با اشاره به مورد دانمارک، فعالیت های ایران در فضای مجازی را نوعی آزمایش دانست و گفت: «به نظر می رسد بسیاری از موارد مربوط به سایبر برای ایران جنبه آزمایش داشته باشد و ایران می خواهد قابلیت دسترسی یافتن خود به اطلاعات را بسنجند و ببینند آیا می توانند اطلاعات را رهگیری کنند.»

اشمیت می گوید: همیشه این نگرانی وجود دارد که ایرانی ها به نرم افزارهای کدگذاری شده نفوذ کرده باشند.

گفتنی است حملات ویروسی به تاسیسات هسته ای ایران هرچند که هزینه های محدودی را به همراه داشت اما بر آینده مقابله موفق فناوران ایرانی با این حملات، تبدیل به یک رزمایش موفق اتمی برای متخصصان سایبری کشورمان شد و نوعی واکسیناسیون لازم سایبری بود.

مهار مدیریت شبکه سایبری وابسته به سازمان های جاسوسی در فتنه سال 88 و سالم به غنیمت گرفتن پهپاد جاسوسی فوق مدرن موسوم به آرکیو 170 از دیگر موفقیت های چشمگیر متخصصان سایبر و جنگ الکترونیک ایران بوده است.




شبکه بهایی پشت پرده فتنه سبز نقاب از چهره برداشت

نفوذ حلقه بهائیت در شبکه رسانه ای فتنه سبز به تدریج علنی تر می شود.

طی چند روز گذشته، شبکه صهیونیستی بالاترین با کنار گذاشتن برخی ملاحظات گذشته و در حالی که اهانت به مقدسات اسلامی- شیعی را شدت بخشیده بود، ابتدا آرم شبکه استعماری- صهیونیستی بهائیت را تبدیل به لوگوی خود کرد و سپس به تبلیغ علنی تلویزیون این حلقه پرداخت که تصادفا همنام پایگاه اینترنتی وابسته به گروهک شورای هماهنگی سبز (کلمه) است. در تبلیغات بالاترین درباره تلویزیون بهائیت، از آموزه های اسلام به عنوان خرافات و بردگی یاد شده است.

همزمان با پوست اندازی بالاترین، سایت نیمه تعطیل «صبح امروز» که توسط مجتبی واحدی (مشاور فراری کروبی و سردبیر سابق روزنامه آفتاب یزد) و شماری از روزنامه نگاران متواری راه اندازی شده بود، اقدام به انتشار ویژه نامه جانبدارانه برای بهائیت کرد که مطالب آن از سوی دایان علایی، شهرام صبا، میثاق افشار، شاپور راسخ، سپهر عاطفی، فریدون وهمن، فرزان فرامرزی، عرفان ثابتی، امید کشتکار، نوید خانجانی، سیمین فهندژ و... تهیه شده است.

آنچه در این میان جالب توجه است نقش فرد کلاهبردار و فرصت طلبی به نام ابراهیم مهتری است. نامبرده که هیچ سابقه سیاسی ندارد، در جریان فتنه سبز به قصد خروج از کشور و دریافت پناهندگی، اقدام به فریب مهدی کروبی- احتمالا به واسطه افرادی چون واحدی- کرد و مدعی شد بازداشت و در زندان مورد تجاوز قرار گرفته است! نامبرده پس از تحمیق کروبی از کشور گریخت و طبق معمول پروژه هایی از این دست، از تلویزیون شبکه جاسوسی انگلیس- بی بی سی فارسی- سردرآورد. نامبرده در ادامه کلاهبرداری مالی- سیاسی به شبکه بهائیت نزدیک تر شده و در تدارک ویژه نامه بهائیت برای «صبح امروز» کمک کرده است.

یادآور می شود مقر شبکه بهائیت در فلسطین اشغالی (شهرعکا) قرار دارد. بسیاری از مقامات سیاسی و اقتصادی متنفذ رژیم پهلوی مسلک انگلیس ساخته بهائیت را پیشه کرده و در عمق دربار نفوذ داشتند. ترویج اباحی گری، انکار مهدویت و ایجاد شبکه فساد سیاسی و اقتصادی و فرهنگی، از جمله کارکردهای بهائیت در ایران بوده است.

در جریان حرمت شکنی بی سابقه فتنه گران در روز عاشورای سال 1388- 6 دی- چند تن از عناصر بهایی حین تحریک به حرمت شکنی و آشوب بازداشت شدند.

گفتنی است طی روزهای اخیر تحرکات مشابهی از سوی شبکه سعودی العربیه برای ترویج بهائیت و شبکه تلویزیونی وابسته به آن (من و تو) مشاهده شده است. شبکه من و تو توسط شبکه بهایی مستقر در انگلیس و شبکه بی بی سی، راه اندازی شده است.




خودکشی که خوب است تا وسط جهنم باید با ما بیایید!

ارگان حلقه لندن در پاسخ به سلسله حملات عباس عبدی علیه جنبش سبز تاکید کرد وی حامی مشاور مهدی کروبی بود که رادیکال ترین شعارها را در جنبش سبز مطرح می کرد.

عباس عبدی پیش از این با حمایت از فاصله گذاری خاتمی با جنبش سبز و خط تحریم انتخابات مجلس، تاکید کرده بود جنبش سبز، اصلاح طلبان را به بن بست در استفاده از ظرفیت های خود کشاند و گردانندگان آن می خواستند خاتمی را به انتحارتحریک کنند. او همچنین با اشاره به برخی تحلیل ها که عبدی از جنبش سبز جدا شده، گفته بود من هرگز در جنبش سبز نبوده ام که بخواهم از آن خارج شده باشم.

در واکنش به مواضع عبدی که عمدتا حمله به مواضع یکی از نویسندگان «جرس» بود، این سایت اینترنتی با چند هفته تاخیر نوشت: آقای عبدی در پاسخ به ایرادی که او را به خروج از جنبش سبز «متهم» کرده، پاسخ دندان شکنی داده به این مضمون که هرگز در درون جنبش سبز نبوده است تا از آن خارج شده باشد! این پاسخ با وجود صراحتش نادرست است. همه می دانیم که آقای عبدی در جریان فعالیتهای انتخاباتی سال 88 از فعالان و مشاوران سرشناس مهدی کروبی بود. نامزدی که نسبت به بقیه داوطلبان شعارهای رادیکال تری را مطرح می کرد و یکی از بالابرندگان تقاضاها و مطالبات بود.

نویسنده (ملیحه-م) که یکی از اعضای فراری گروهک فدائیان خلق است و با جرس (وابسته به کدیور) همکاری می کند(!) می افزاید: من نمی دانم آقای عبدی در آن زمان چه تبیینی از تندروی یا زیاده خواهی داشتند اما امروز که در نوشته ها و اظهارات فراوان جنبش سبز را حامل این گرایشها دیده اند، این پرسش برای من و حتما بسیاری دیگر مطرح می شود که ایشان فعالیت خود و کاندیدای مورد نظرشان را در آن دوره چگونه خارج از جنبش سبز ارزیابی می کرده اند یا می کنند؟

این عضو گروهک منحله فدائیان خلق تاکید عبدی بر لزوم فاصله گذاری میان اصلاح طلبان و جنبش سبز را «کجراهه» توصیف کرد و نوشت: من همواره در هر فرصتی از ضرورت اتکا به مشی اصلاح طلبانه و نمونه بی نظیر آن یعنی دولت اصلاحات دفاع کرده ام اما مشکل پیش می آید وقتی عبدی بازگشت به راهبرد اصلاحات را با تعیین تکلیف با جنبش سبز مترادف می کند. من همیشه تاکید کرده ام که اصلاح طلبان- همان اصلاح طلبان موسوم به دولتی- موفق ترین اپوزیسیون در تاریخ مبارزات سیاسی ایران بوده اند. آقای عبدی هم ظاهرا برای بازگشت به استراتژی اصلاحات بر این پایه ایستاده اند. اما تفاوت استدلال ما در بیان چرایی موفقیت اصلاحات چنان است که گویا ایشان بازگشت به آن را در روی گرداندن از جنبش سبز می بینند در حالی که من جنبش سبز را یکی از نشانه های تاثیرگذاری جنبش اصلاحات می بینم و اساسا نمی توانم بدانم که چگونه می توان آن تکان های عظیم سیاسی در خرداد 88 را بدون گذر از دوم خرداد76 متصور شد.

یادآور می شود آشوبگری و امتداد آن ( تا سر حد جسارت به ساحت امام حسین(ع) و بنیانگذار جمهوری اسلامی و حذف اسلام در جمهوری اسلامی) در فتنه 88 و سپس تحریم علنی انتخابات مجلس هشتم، هویت صهیونیستی- آمریکایی فتنه سبز را آشکار کرد و هزینه های گزافی را بر دوش اصلاح طلبانی گذاشت که با جریان فتنه همراهی کرده بودند.







هواپیماهای بدون سرنشین حزب الله شوک تازه برای اسرائیل


نیروهای حزب الله لبنان به هواپیماهای نظامی بدون سرنشین مجهز شده اند.

روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت با انتشار این خبر نوشت: حزب الله از هواپیماهای بدون سرنشین در صورت هرگونه درگیری نظامی با اسرائیل استفاده خواهد کرد.

به گزارش «قدسنا»، روزنامه مذکور می افزاید: این نوع هواپیماها که جمهوری اسلامی ایران در اختیار حزب الله قرار داده، قادر به حمل ده ها کیلوگرم موادمنفجره هستند. یدیعوت آحارونوت با اشاره به نگرانی اسرائیل در این زمینه تاکید کرد: احتمالا حزب الله از این هواپیماها برای حمله به اهداف متعددی در شمال اسرائیل [سرزمینهای اشغالی] استفاده خواهد کرد.

منابع نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی پیش از این هم برآوردهای متعددی از قدرت نظامی حزب الله منتشر کرده اند حاکی از این که ارتش حزب الله دارای دست کم 10 هزار فروند موشک قدرتمند است. (برخی منابع صهیونیستی این رقم را تا 40 هزار فروند هم عنوان کرده اند) بنابراین گزارش ها حزب الله با این قدرت موشکی پیشرفته می تواند مراکزی نظیر تاسیسات دیمونا، پایتخت اسرائیل (تل آویو) و هر مرکز سیاسی، نظامی و امنیتی صهیونیستی را در سراسر فلسطین اشغالی مورد حمله قرار دهد.

یادآور می شود این گزارش ها در حالی منتشر می شود که حزب الله تمام قدرت دفاعی و تهاجمی خود را آشکار نکرده و به همین دلیل از قدرت غافلگیری بالایی برخوردار است. در جریان جنگ 33 روزه (تابستان سال 2006) حزب الله با استفاده از همین قدرت غافلگیری اقدام به انهدام ده ها فروند تانک مرکاوا، بالگرد آپاچی و ناوچه پیشرفته ساعر 5 کرد. حزب الله همچنین در آن جنگ تا نزدیکی های تل آویو را مورد حملات موشکی قرار داد و این در حالی است که جنبش مقاومت 6 سال پیش، از قدرت نظامی امروز برخوردار نبود.

۱۳۹۱/۲/۹

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...