نسخه چاپی

طاقت سوزن ندارند اما میخ طویله می‌زنند!

در ادامه شناخت آدم‌های تندرو به بحث سوزن و جوال‌دوز می‌رسیم. تندرو جماعت كسی است كه با میخ طویله و سیخ و شمشیر و نیزه به جان آدم می‌افتد ولی اگر شما سر سوزن را به بدنش نزدیك كنی، فریاد می‌زند: سوراخ شدم، مُردم، این نقد نیست سوزن است، آخ دستم، من را كشتند، نامردها، طنزتان سفارشی و مخرب است...

به گزارش نما به نقل از ایسنا - طنز روز - رضا ساکی
تندروها استادان پرونده‌سازی هستند، آن‌ها استاد چسباندن انگ هم هستند، یعنی می‌توانند انگ پیروی از آیین مایاها را هم به افراد بچسبانند. تندروها استاد شانتاژ هم هستند، یعنی مثلا در جواب شما چیزی می‌گویند که در اصل شما باید به آن‌ها بگویید.

یک روش کارآمد دیگری که تندروها دارند، این است که مطلب انتقادی یا طنزی را که درباره‌ آن‌ها نوشته شده است، به عُنف از روی سایت‌ها برمی‌دارند بعد در روزنامه خودشان به آن مطلب پاسخ می‌دهند و تیتر آن را منتشر می‌کنند و به همه می‌گویند ببینید رسانه‌های دولتی چگونه ما رسانه‌های مستقل را می‌کوبند! یکی نیست بهشان بگوید عزیزم تو که این‌قدر خوبی و مستقلی و به آزادی بیان اعتقاد داری، پس چرا تحمل 200 کلمه طنز را نداری، اما انتظار داری دیگران در برابر میخ طویله تو که در قالب مصاحبه انجام شده است، سکوت کنند!؟

حالا شما از همین آدم‌ها بپرس نظرت درباره طنز چیست. سه ساعت درباره نیاز جامعه به طنز حرف می‌زنند و البته می‌گویند طنزی که درباره ما باشد، مخرب و بقیه طنزها فاخر هستند. کلا همه‌ی فلسفه تندروی در یک جمله خلاصه می‌شود: ما خوبیم، بقیه دنیا بدند!

البته در پرونده پدران معنوی و مالی‌شان، به دادگاه کشاندن رسانه‌ها به‌خاطر انتشار یک طنز دانشجویی هم به‌چشم می‌خورد...

بقای بقای‌تان!

۱۳۹۲/۱۱/۳۰

نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...