نسخه چاپی

الهام حرف نادرستی است/ تشخیص خارج یا داخل نظام بودن با مراجع قانونی است نه آنكه جریانات سیاسی با برچسب‌زنی و تهمت این كار را انجام دهد

عکس خبري -الهام حرف نادرستي است/ خالص‌سازي را کسي نمي‌تواند در عرصه سياسي کشور انجام دهد/. تشخيص خارج يا داخل نظام بودن با مراجع قانوني است نه آنکه جريانات سياسي بخواهند با برچسب‌زني و تهمت اين کار را انجامدهد

گفتگویی با كوثری پیرامون انتخابات

به گزارش نمانیوز و به نقل از هفته نامه مثلث، اینکه نیروهای اصولگرا در رقابت‌های سیاسی ننسبت به یکدیگر نگاه حذفی داشته باشند، کار صحیحی نیست. اما انکه در اجرا و پیاده‌سازی اصول با هم نظرات متفاوتی داشته باشند و روش متفاوتی را پیش بگیرند امری طبیعی است. در واقع این رویه نشانه‌ای از وجود ازادی به تمام معنا در نظام جمهوری اسلامی ایران است به عبارت دیگر همه طیف‌های اصولگرا با هم در اصول وحدت نظر دارند، ولی روش و اجرای کار آنها با هم متفاوت است. اینجا دیگر اختلاف نظر و سابقه مجاز محسوب می‌شود. در کل نگاه حذفی نیروهای انقلاب به یکدیگر کاری مذموم، غیر اخلاقی و غیراصولی است اما انتقاد صحیح سالم اشکالی ندارد.

حذف نیروهای انقلاب اثرات تخریبی دارد مخصوصا روی نسل جوان که خیلی چیزها را تجربه نکرده است، بنابر این اگر این نسل تلاش نیروهای اصولگرا برای حذف یکدیگر را ببیند قضاوت خوبی در این باره نمی‌کند، چرا که دور از اخلاق است. با این تفاسیر نباید طیف‌های اصولگرا در انتخابات مطالبی بگویند که تخریب دیگری محسوب شود اما رقابت در لوای احترام به سلایق و اخلاق اقدامی بلااشکال است. از این مطلب بگذریم نگاه حذفی روی همه ابعاد مدیریتی و غیرمدیریتی کشور اثر منفی می‌گذاردف چون مسیر حرکتی نیروها را به لحاظ عملکردی و رفتاری تغییر می‌دهد.

برخی می‌گویند طیف پایداری دنبال خالص‌سازی و ناب‌سازی نیروهای اصولگرا است. در صورتی که مقام معظم رهبری بعداز فتنه 88 صحبت از جذب حداکثری و دفع حداقلی کردند. آنها می‌خواهند این دو موضع را مقابل یکدیگر قرار دهند اما من می گویم تفاوتی در اصول بین جبهه پایداری و جبهه متحد وجود ندارد؛ اینها می‌توانند در روش نسبت به یکدیگر متفاوت عمل کنند. از این حرف نباید تعبیر به مجاز بودن خالص‌سازی در روش مجاز کرد چون من به خالص‌سازی کاری ندارم بلکه می‌گویم این دو جبهه در اصول یکی هستند اما خالص‌سازی را کسی نمی‌تواند در عرصه سیاسی کشور انجام دهد چون فقط خدای بزرگ می‌داند چه کسی خالص است یا چه کسی خالص نیست. در کل معتقدم بایدبه نظرات مختلف احترام گذاشت، نه قبول کردن بی چون و چرای ساکتین فتنه درست است و نه طرد کامل این افراد اعتقاد دارم اصولگرایی ناب را می‌شود تعریف کرد، چون مقام معظم رهبری چارچوب و شاخصه‌های آن را مشخص کردند؛ از جمه آن ویژگیها می‌توان به عدالت‌طلبی، استکبارستیزی و ساده‌زیستی اشاره کرد. بنابر این اندیشه‌های حضرت امام(ره) و فرمایشات مقام معظم رهبری معیار تشخیص اصولگرایی ناب هستند، نه آنکه جریانهای سیاسی نسبت به یکدیگر چه نگرشی دارند البته جریانات سیاسی اگر بخواهند خود را از دیگران منفک کنند و بگویند ما انقلابی تر و خالص‌تریم اشکالی ندارد، چون هر کس نظری دارد اما روی اصول کسی نمی‌تواند تغییری ایجاد کند. اما چطوری فضای تهمت و افترا از رقابت درون گفتمانی اصولگرایان دور می‌شود سئوالی است که اخلاق مداری پاسخ آن است. همه چیز به انتخابات ختم نمی‌شود بعد از آن گروههای اصولگرا بایددر کنار یکدیگر مجلس را اداره کنند. مقام معظم رهبری دراعلام ترکیب مجمع تشخیص مصلحت نظام در دوره جدید از همه شخصیتها و گرایشهای سیاسی اعم از اصولگرا و اصلاح‌طلب استفاده کردند تا همه سلایق در اداره این نهاد حاکمیتی مشارکت کنند. از اقدام معظم له بر می‌آید که باید از همه ظرفیتها در مدیریت کشوراستفاده کرد، اگر اصولگرایان در رقابت با یکدیگر چشم بر منویات رهبری ببندند خبطی بزرگ انجام دادند، چون همیشه مقام معظم رهبری الگو ارائه می‌دهند. این نیروهای انقلاب هستند که باید الگوی مدنظر ایشان را به مدل‌های حرکتی و تصمیم‌گیریهای خود تسری دهند. البته بعضی از تشکل‌های سیاسی بیشتر و بعضی دیگر کمتر این مساله را رعایت می‌کنند. این بستگی به ظرفیت این تشکل‌ها دارد که چطوری می‌اندیشند و در نهایت عمل می‌کنند.

مدل مقام معظم رهبری در چینش اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام نشان می‌دهد که وحدت امری ضروری است، همین مولفه باعث موفقیت کشور درابعاد مختلف سیاسی، علمی و نظامی شد اما اگر همدیگر را تحمل نکنیم و درصدد حذف یکدیگر برآییم وحدت به تفرقه می‌انجامد. بنابر این گروههای سیاسی و اقشار مختلف مردم باید در چارچوب قانون اساسی و نظرات حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری حرکت کنند و راه‌ها را برای اعلام نظر سایر گروهها باز کنند اما اگر گروه‌های باشند که بخواهند خارج از چارچوب نظام حرکت کنند مسلماً نباید در مسئولیتهای مختلف نظام جایگاهی داشته باشند. تشخیص خارج یا داخل نظام بودن افراد هم با مراجع قانونی و نظارتی مثل شورای نگهبان است نه آنکه جریانات سیاسی بخواهند با برچسب‌زنی و تهمت این کار را انجام دهند. البته مردم هم می‌توانند با برچسب زنی و تهمت این کار را انجام دهند. البته مردم هم می‌توانند تشخیص دهند اگر می‌گویند اصلاح‌طلبان یا دوم خردادی‌ها همه تلاش‌شان این بود که با یک وابستگی خارج از قانون به بیگانگان کشور وصل شوند مصداق همین حرف است چون مردم در اتنخابات مجلس هفتم و ریاست جمهوری نهم آنها را از عرصه کنار گذاشتند متاسفانه نگاه خالص‌سازی به حوزه ارکان حاکمیتی هم وارد شده، مثلا آقای الهام می‌گوید که مجمع تشخیص مصلحت نظام جایی است که بعضی اشخاص را برای آنکه بیکار نمانند به آنجا می‌فرستند، این حرف نادرستی است.
نهادهای حاکمیتی همچون مجمع تشخیص مصلحت نظام بر اساس تدابیر، تعقل و تفکر عمیق تشکیل شدند معتقدم اگر مجمع تشخیص خوب و دقیق عمل کند مغز متفکر نظام می‌شود. یعنی وقتی نخبگان و با تجربه‌های جامعه در آنجا جمع هستند تا به مقام معظم رهبری مشورت دهند. اگر خوب عمل کنند کارهای حاکمیتی تسهیل می‌شود و سرعت می‌گیرد شاید بگویند آقای الهام منظورش مجمع تشخیص مصلحت نبوده و روی صحبت ایشان برخی اعضای آن است، اگر این منظور هم بود نباید آن را به زبان می‌آورد چون چنین تعبیری اشتباه است. تک تک افراد مجمع تشخیص منتصب مقام معظم رهبری هستند افراد با تجربه در آنجا جمع می‌شوند تا مصلحت نظام را تشخیص دهند، حتی در بعضی جاها تصمیم این نهاد حاکمیتی از مجلس و شورای نگهبان قانون اساسی بالاتر است. در کل حل اختلاف بین مجلس و شورای نگهبان و مشورت دادن به رهبر معظم انقلاب کم کاری نیست.

۱۳۹۱/۲/۱۴

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...