نسخه چاپی

آیا اصلاح‌طلبان ، سید حسن خمینی را به انتخابات می‌آورند؟

عکس خبري -آيا اصلاح‌طلبان ، سيد حسن خميني را به انتخابات مي‌آورند؟

كاندیداتوری سید حسن آقا خمینی در انتخابات ریاست جمهوری نیز گمانه‌زنی‌هایی می‌شود؛ اما آنچه مسلم است به هر حال جایگاه و موقعیت جریان اصلاحات به گونه‌ای نیست كه جامعه چنین اقدامی...

به گزارش نمانیوز حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی تحلیلی از حضور و کاندیداتوری نوه امام از سوی اصلاح طلبان در هفته نامه مثلث انجام داده است.
رسانه‌های غربی در تحلیل نهمین انتخابات مجلس نهم، تبلیغاتی تاکید می‌کردند که مشارکتی حداکثری صورت نمی‌گیرد و حضور مردم در پای صندوقهای رای حداقلی و کمرنگ خواهد بود.
مقام معظم رهبری حدود دو سال پیش بعد از ماجراهای سال 88 فرمودند: در اولین انتخاباتی که در جمهوری اسلامی برگزار شود دنیا به خوبی خواهد دید که مردم ایران چطور دوباره سر صندوق‌های رای حاضر می‌شوند،بنابر این تبلیغات رسانه‌های غربی با یک القا روانی برای کمرنگ کردن مشارکت مردم تلاش می‌کردند. نظرسنجی‌های متعدد که قبل از انتخابات اخیر از جانب نهادها و و مراکز تحقیقاتی معتبر انجام می‌شد بیانگر آن بودند که مردم حضور قابل توجهی در انتخابات خواهند داشت، اما در هر حال باید به این نکته مهم اشاره کرد که شاید خیلی از نیروهای متعهد نظام نیز انتظار مشارکت 65 درصدی در انتخابات مجلس را از سوی مردم نداشتند اما عوامل متعددی باعث این قضیه شد. وقتی مردم احساس کردندنظام و کشور به حضور آنها نیاز دارند بنابر این سیل آسا وارد عرصه شدند و شاهد بودیم که انتخابات پرشور و گرمی در کشور برگزار شد، اما اصلاح‌طلبان در این عرصه نیز نمره مناسبی نگرفتند چرا که یا رقابت 12 اسفند را تحریم کردند یا برای حضور در آن شرط و شروط گذاشتند و یا گرانفروشی می‌خواستند از نظام امتیاز بگیرند که موفق نشدند. با تفاسیر یاد شده آراش سیاسی در کشور بعد از این، تغییرات قابل ملاحظه‌ای می‌کند چرا که رقابت اصلی دیگر بین اصولگرایان و اصلاح‌طلبان تعریف نمی‌شود و طیف‌های اصولگرا در ادوار آینده به ویژه انتخابات ریاست جمهوری یازدهم رقابت اصلی و تعیین کننده را رقم می‌زنند، بر همین اساس معتقدم رقابت جبهه متحد اصولگرایی و جبهه پایداری البته با یک شفافیت بیشتر ادامه پیدا می‌کند و گفتمان‌های جدیدتری در انتخابات ریاست جمهوری آینده به جامعه خود را عرضه می‌کنند. از آنجا که مردم در انتخابات مجلس رغبت زیادی به نیروهای اصلاح‌طلب نشان ندادند می‌توان گفت که مردم دیگر از اصلاح‌طلبان عبور کردند و مطلوب خود را در رقابت‌های سیاسی بین نیروهای معتقد به آرمان‌های انقلاب و عضو گفتمان اصولگرایی جست و جو می‌کنند. ضمن آنکه اصولگرایی در طول هفت سال اخیر کارآمدی خود را به نمایش گذاشته و در جذب آرای مردم در قیاس با اصلاح‌طلبی کاملا برتر و غالب بوده است. در کل به نظر می‌رسد آرایش سیاسی در انتخابات آینده بین نیروهای اصولگرا، نامزدهای مستقل و جریان اصلاح‌طلب – البته به صورت کمرنگ – تعریف شود.
بعضی‌ها از نامزدی خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری آینده سخن می‌گویند؛ حال آنکه آقای خاتمی بعد از فتنه 88 مرزبندی دقیق و صریح با جریان ساختار شکن انجام نداد. اگرچه وی در سال 88 و 89 در مقاطعی در پشت صحنه آن حرکتها را محکوم می‌کرد، اما صریحا مرزبندی مشخصی را با فتنه 88 و ضد انقلاب اعلام نکرد. اصلاحات و فتنه در آستانه انتخابات مجلس نهم نیز هر دو به این نتیجه رسیده بودند که باید وارد انتخابات نشوند و بیشتر از کانال مهره‌های سفید به این رقابت سیاسی ورود کنند اما در ظاهر می‌خواستند به نوعی قهر از نظام را به نمایش بگذارند و از زاویه قهر از نظام امتیاز بگیرند، چون تصور می‌کردند اگر این جریان در رقابت سیاسی حضور جدی نداشته باشد انتخابات کم رمق و کم رونق برگزار می‌شود؛ به طوری که نظام مجبور می‌شود در رقابت‌های سیاسی آینده دوباره سراغ آنها بیاید اما در آخرین روزهای نزدیک به 12 اسفند، لیدرهای اصلاحات و فتنه در جریان اخبار نظرسنجی‌های مختلفی قرار گرفتند دیدند که عدم شرکت در شرط گذاری برای حضور در انتخابات اشتباه بزرگی بود چرا که انتخابات با شور و شوق برگزار می‌شود و عدم حضور آنها به معنای حذف تاریخی‌شان از عرصه سیاسی است در حالی که اصلاح‌طلبان دنبال کناره‌گیری از قدرت نبودند بلکه به دنبال برنامه برای حضور در عرصه قدرت بودند حتی در این انتخابات به رغم اینکه گفتند لیست نمی‌دهند اما لیست‌های مختلفی به نام اصلاح‌طلبی درآمد و برنامه‌شان هم حضور با مهره‌های خاموش بود. هر چند نتوانستند موفقیت جدی کسب کنند اما مساله این است که آنها چند روز قبل از انتخابات مجلس نهم به این نتیجه رسیدند که باید به نوعی در انتخابات حضور پیدا کنند که متهم به قهر از صندوق رای نشوند ولی در عین حال می‌خواستند این حرکتشان خیلی با سر و صدا و پر هیاهو نباشد بنابر این آقای خاتمی به روستایی رفت و رای داد، اما بعد از این اقدام خاتمی با یک سیر عظیمی از هتاکی‌ها و فحاشی‌ها از سوی کسانی روبرو شد که زمانی خود رامرید ایشان می‌دانستند. دلیل آنکه آقای خاتمی رفت در یک روستا رأی داد ترس از این واکنش‌ها بود.
خاتمی اگر به نظام و حرکت درون نظام اعتقاد دارد باید مرز خود را با ضد انقلاب مشخص کند. در مجموع معتقدم افرادی مثل خاتمی دیگر زمینه‌ای برای ورود به عرصه انتخاباتی ندارند و قطعاً اصلاح‌طلبان از طریق مهره‌های کمرنگ‌تر به انتخابات ریاست جمهوری ورود پیدا می‌کنند، چون اصل ورود به حاکمیت و رقابت سیاسی را مهمتر از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری می‌دانند. به عبارت دیگر با حضور حداقلی در آن میدان می‌کوشند تا محکوم به قهر از نظام نشود و از این طریق بتواندن دردرون نظام بمانند. از صحبت‌های اخیر خاتمی هم همین استنباط می‌شود که وی Webpanel_media_1285683030.jpgفاصله گرفتن از نظام را اشتباه می‌داند و به نظر می‌رسد بیش از هر چیزی نزدیک شدن و وارد شدن به نظام برای وی اهمیت دارد.
اصولگرایان در قبال ورود کم‌رنگ اصلاح‌طلبان به انتخابات ریاست جمهوری رو به چند کاندیدایی می‌آورند. یعنی هر طیف نامزد خود را وارد میدان می‌کند؛ جبهه متحد اصولگرایی و جبهه پایداری اصلی‌ترین جریانهای رقابت سیاسی آینده خواهند بود. البته جبهه متحد با مرزبندی شفاف‌تر نامزد معرفی می‌کند، روشن‌تر بگویم با آسیب شناسی عملکرد خود در انتخابات مجلس نهم پوست‌اندازی می‌کند و وقتی نقاط ضعفش را برطرف کرد متناسب با نیازهای رو به عرصه انتخابات ریاست جمهوری یازدهم گام می‌گذارد. بنابر این اصولگرایان در رقابت سیاسی آینده نیازی به وحدت ندارند چون رقیب سرسختی مقابل آنها نیست. شرایط طوری نیست که نظام پذیرای افرادی مثل نامزدهای اصلاح‌طلب سال 88 باشد و زمینه‌ای برای ورود آنها فراهم کنند که بعد هزینه سنگین بپردازد. رقابت آینده بین جریانات سیاسی موافق و مخالف نظام نخواهد بود، رقابت بین جریانهایی است که درون نظام هستند و کاملا اهداف و آرمان‌های انقلاب را قبول دارند اما در روش‌ها و مصداق‌ها ممکن است نسبت به هم متفاوت عمل کنند. خلاصه کلام آنکه حاکمیت حضور پررنگ اصلاح‌طلبان را برنمی‌تابد و این امری طبیعی است، روند جامعه‌سازی اسلامی و دولت‌سازی اسلامی به سمتی می‌رود که نمی‌توان به عقب بازگشت. اقتضای کشور در دولت یازدهم این است که آنچه را در دولت احمدی‌نژاد به طور کامل محقق نکرد در مقام عمل به آن عینیت بخشد. جهان اسلام از جمهوری اسلامی انتظار مدل‌سازی بیشتر در حوزه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی دارد. بنابر این باید فرآیند سیاسی کشور به همین سمت پیش برود و از هر گونه گرایش به شیوه‌های لیبرالیستی و سکولاریستی و سرمایه‌داری به جد اجتناب شود.
وقتی که مجموعه نظام و مردم از اصلاح‌طلبان با تفکرات دموکراسی‌خواهی و سکولاریستی عبور کردند طبیعی است که شرط و شروط‌گذاری آنها را دیگر نمی‌پذیرند. حتی نظام باید منت سر آنها هم بگذارد که اجازه می‌دهند با حضوری کم‌رنگ حیات سیاسی‌شان را حفظ کنند. اصلاح‌طلبان در دوره‌های بعدی انتخابات برای جلب اعتماد نظام باید در مدیریت و رهبری خود پوست‌اندازی کنند و لازمه تغییر گفتمان، شعار و مبانی فکری بر اساس ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب است بعد از این اگر نقد و انتقادی به روش‌ها و کارها داشتند باید چارچوب و خطوط قرمز نظام را کاملا در نظر بگیرند. در غیر این صورت طبیعی است که فعالیتشان خیلی محدودتر هم بشود. معتقدم اصلاح‌طلبان نه از ریاست جمهوری بلکه از طریق انتخابات شوراها وارد می‌شوند. چون شانس پیروزی آنها بیشتر است و می‌توانند نیروهای کاری و غیرسیاسی خود راوارد صحنه کنند.
البته برای کاندیداتوری سید حسن آقا خمینی در انتخابات ریاست جمهوری نیز گمانه‌زنی‌هایی می‌شود؛ اما آنچه مسلم است به هر حال جایگاه و موقعیت جریان اصلاحات به گونه‌ای نیست که جامعه چنین اقدامی را بپذیرد و یقیناً شخصیت ایشان که یک شخصیت فراجناحی است و سعی‌اش بر این است که جایگاه بیت امام را حفظ کند ایجاب نمی‌کند که چنین ریسک سنگینی را متحمل شود و در واقع تمام حیثیت خودش را فدای جریانی کند که خیلی موقعیتی در جامعه ندارد و از افت بسیار زیاد پایگاه اجتماعی رنج می‌برد.

۱۳۹۱/۲/۱۹

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...