نسخه چاپی

کارنامه اشغال عراق براي آمريکا گران تمام مي‌شود

آمریكا در استفاده از قدرت سخت و نرم خود در عراق «احمقانه» عمل كرد

واشنگتن را برای اولین بار بعد از اشغال یك كشور مجبور به تخلیه پادگان های خود در عراق شد. این در حالی است كه آمریكا هنوز هم در آلمان، ژاپن، كره و... حضور نظامی دارد.

به گزارش فارس، عبدالحسين شعبان تحليلگر مسايل منطقه اي در مقاله اي در پايگاه خبري الجزيره به بررسي پيامدهاي پايان اشغالگري آمريکا در عراق پرداخته است. تمامي مراحل سياست هاي آمريکا در قبال عراق شکست خورد وي مي نويسد که در سه سال اخير آمريکا سياست هاي خود در قبال عراق را بر سه خواستگاه مهم بنا گذاشته بود، اين اقدام براي آن بود که با وجود افزايش مقاومت مردمي عليه اشغالگري بعد از سال 2003 از افزايش تلفات انساني و مالي خود در عراق بکاهد. الجزيره در اين مقاله خاستگاه هاي سياست آمريکا در قبال عراق را به اين صورت معرفي مي کند: خاستگاه هاي سياست آمريکا در قبال عراق اول: بازسازي روابط ميان بغداد و واشنگتن، بر اساس اين طرح آمريکا مي خواست به جاي اشغال نظامي اين کشور بر اساس قطعنامه 1483 شوراي امنيت که در مي سال 2003 به تصويب رسيد و اين کشور را تحت احکام توافقنامه هاي ژنو و قواعد بين المللي قرار داد، راهکار جديدي را براي تعامل با عراق انتخاب کند. با امضاي توافقنامه امنيتي در اواخر سال 2008 اشغالگري عراق به اشغال پيمانکاري تغيير پيدا کرد با امضاي توافقنامه امنيتي در اواخر سال 2008 و در زمان پايان رياست جمهوري جرج بوش رئيس جمهور سابق آمريکا در اين کشور، ويژگي اشغالگري عراق به اشغال پيمانکاري تغيير پيدا کرد. اين موضوع بويژه در مورد ساقط شدن حق عراقي ها در مورد جبران خسارت هاي ناشي از جنگ عليه اين کشور مطرح شد. اين امر نشان داد که روش جديدي که آمريکا براي تعامل با عراق در نظر گرفته است بر اساس توافقات ژنو و معاهده سال 1969 متوازن نيست، چرا که بين دو طرفي به امضا رسيده که يکي از آنها قوي و اشغال کننده است و طرف ديگر ضعيف است و اراضيش از سوي طرف مقابل اشغال شده است. بر اين اساس نيروهاي آمريکايي مستقر در عراق تا سه سال ديگر نيز از مصونيت قصايي در اين کشور برخوردار شدند، آنها همچنين امتيازات ديگري نيز بر خلاف منافع ملي عراق براي خود به دست گرفتند که همچنان جاري است، اما اين روش نيز به بن بست رسيد و نتوانست آرمان هاي آمريکا را در قبال عراق برآورده کند، بويژه اينکه پيامدهاي زيادي براي اين توافقنامه مترتب بود. دوم: بازسازي مناسبات ميان گروه هاي حاضر در روند سياسي عراق، اين موضوع باعث شده که دولتي تشکيل شود که از سه گروه به وجود آمده و بزرگترين ائتلاف آن بالغ بر 91 کرسي را در اختيار دارد، گروه دوم که ائتلاف ملي عراق بود با 89 کرسي در رتبه بعدي قرار گرفته بود که ضمن ائتلاف با گروه مجلس اعلاي اسلامي عراق که 70 کرسي را به خود اختصاص داده بود، به فراکسيون بزرگي تبديل شد، فراکسيون کردها سومين گروه در اين ميان بود، اين گروه از دو حزب دموکرات کردستان و اتحاديه ملي کردستان عراق تشکيل شده بود، اين گروه نيز با حضور مخالفان داخلي از زمان انتخابات محلي در اقليم کردستان عراق مواجه شد که فراکسيون کوران يکي از اين نيروهاي مخالف دو گروه کرد بود که در سليمانيه ايجاد شد. در اين راستا جو بايدن معاون رئيس جمهور آمريکا در آستانه انتخابات پارلماني که در روز 7 مارس سال 2010 برگزار شد، و تشکيل وزارتخانه هاي آن تا حدود يک سال بعد به تعويق افتاد، در مأموريتي مهم به عراق آمد، اما اين سفرها نيز شکست خورد، اين شکست سختي بود که بويژه در پي وخامت اوضاع امنيتي و اعلام آغاز عقب نشيني آمريکا از عراق براي اين کشور به وجود آمد و آمريکا موفق به ايجاد وحدت ميان گروه هاي عراقي نشد. سوم: خواستگاه سوسياليست هاي آمريکا در قبال عراق مجبور شدن واشنگتن به عقب نشيني کامل از اين کشور بود بويژه اينکه سران اين کشور در اراضي عراق در باقي نگه داشتن 20 هزار يا حتي 10 هزار نيروي خود در عراق نيز ناکام ماندند، جنگ هزينه هاي زيادي براي آمريکايي ها داشت و بيش از 4478 نفر از نظاميان آمريکايي در اين جنگ کشته شدند و 30 هزار نفر ديگر نيز زخمي شدند، اين جنگ علاوه بر اينها 3 ميليارد دلار نيز تا پايان سال 2008 براي آمريکايي ها هزينه در بر داشت. موضوع عقب نشيني از عراق بويژه با انتخابات دوره دوم رياست جمهوري باراک اوباما مرتبط است، بويژه اينکه موضع وي نيز در مخالفت با جنگ در عراق بوده است، از سوي ديگر فشارهاي افکارعمومي آمريکا و غرب و همچنين افکار عمومي جهان نيز در اين زمينه مورد توجه است، علاوه بر اينکه بحران اقتصادي و مالي آمريکا و جهان نيز که همچنان ادامه دارد، مزيد بر علت شده و فروپاشي اقتصاد بانک هاي بزرگ و شرکت هاي بيمه در اين زمينه را در پي داشته است. آمريکا مجبور به ترک عراق شد باقي ماندن حدود سه هزار نظامي آمريکايي که به بهانه هاي آموزش و آمادگي نيروهاي نظامي با کادر سفارت آمريکا در عراق که نيروهايي بالغ بر 16 هزار نفر بوده و از مصونيت قضايي برخوردار بوده است، به نظر نمي رسد که حضور نظامي موثري باشد، به همين علت به نظر مي رسد که واشنگتن مي خواهد حضور نظامي خود را در عراق در پايگاه هاي نزديک به اين کشور در کشورهاي همسايه ادامه دهد تا بتواند در صورت نياز به دخالت نظامي در اين کشور دست بزند، به اين ترتيب بود که پايگاه ها و مراکز نظامي خود در عراق را تخليه کرده و آن را به دولت عراق واگذار کرد. آمريکا عليرغم داشتن پايگاه نظامي در آلمان و ژاپن مجبور شد عراق را ترک کند شايد بتوان گفت که تمايل به ادامه حضور نيروهاي آمريکايي در عراق از سويي و عدم تمايل به ادامه حضور نظامي با وجود تهديدات از سوي ديگر مي تواند واشنگتن را براي اولين بار بعد از اشغال يک کشور مجبور به تخليه پادگان هاي آن کند، در آلمان هنوز هم آمريکا بيش از 54 هزار نظامي دارد، در ژاپن اين کشور هنوز 40 هزار نظامي دارد و در کره نيز هنوز 25 هزار و 500 نظامي آمريکا حضور دارند. اين تصادفي نيست که آمريکا تنها در صورت مجبور شدن، از يک کشور به صورت کامل خارج مي شود، بررسي هاي اخير در مورد عقب نشيني آمريکا از عراق نشان مي دهد که هرج و مرج در اين کشور همچنان ادامه دارد، زمزمه کودتاي نظامي نيز در آن شنيده مي شود و رژيم بعث بار ديگر به عرصه سياسي اين کشور وارد شده است، اتهاماتي نيز در مورد برخي از طرف هاي هم پيمان در روند سياسي عراق به گوش مي رسد. بوش و اوباما هر دو در عراق شکست خوردند موضوع مناطق مورد نزاع نيز از ديگر مسايلي است که چالش پيرامون آن شديدتر شده است، اين موضوع در خانقين بيشتر مشاهده مي شود، در کرکوک نيز سرنوشت ماده 140 از قانون اساسي همچنان مبهم است و افقي براي حل سريع آن به نظر نمي رسد، بلکه اوضاع گويا پيچيده تر از قبل دنبال مي شود. اين مقاله در پايان تاکيد مي کند که همانگونه که جرج بوش رئيس جمهور سابق آمريکا در اداره مرحله بعد از اشغال عراق شکست خورد و با وجود گسيل کردن 170 هزار نظامي به اين کشور کاري از پيش نبرد، اوباما نيز در اداره امور عراق ناتوان عمل کرد و به اين ترتيب راه را براي تمامي احتمال ها باز کذاشت، به اين ترتيب است که بعد از سالها شکست طرح هاي اوباما در زمينه استفاده از قدرت نرم نيز شکست خورده است. نفوذ ايران در عراق افزايش و از آنجا به عمق عربي کشيده شده است اگر آمريکا مجبور است که عراق را ترک کند، اما هنوز سازمان القاعده فعال هستند و به فعاليت هاي تروريستي خود با وجود ضرباتي که دريافت کرده و دايره نفوذ آن در کشور کاهش پيدا کرده است، ادامه مي دهد، امروز ديگر نمي توان از مبارزه با تروريستي سخن گفت که بعد از حملات 11 سپتامبر در آمريکا مطرح شده بود، علاوه بر اينکه نفوذ ايران به عنوان دشمن سنتي آمريکا در عراق نيز همچنان بيشتر شده و از آنجا به عمق عربي کشيده شده است، وحدت ملي در عراق نيز همچنان شکننده است و درگيري ميان گروه هاي سياسي شکل خطرناکي به خود گرفته است. سياست هاي آمريکا در قبال عراق و منطقه شکست خورده است به نوشته اين مقاله موضوع قراردادهاي نفتي و مجوزهاي لازم در زمينه نفت و گاز نيز همچنان از سال 2007 تاکنون مبهم باقي مانده است، اين در حالي است که اين بخش نمي تواند به تنهايي پاداش کافي براي آمريکا باشد. آمريکا در هر دوي حالت نرم و سخت به عنوان قدرتي احمق عمل کرده است الجزيره مي افزايد: سياست هاي آمريکا در عراق و منطقه چه در استفاده از قدرت خشن و چه استفاده از قدرت نرم شکست خورده است، در هر دوي اين حالت ها آمريکا به عنوان قدرتي احمق عمل کرده که تنها سختي ها و مصيبت هاي ملت هاي منطقه را افزايش داده و آن را از آزادي ها دموکراسي و عدالت اجتماعي محروم گذاشته است؛ اين موضوعي است که رسوايي آن براي آمريکا بسيار گران تمام مي شود، اما مي توان گفت که اين رسوايي تنها بخشي از پيامدهاي عقب نشيني آمريکا از عراق است. انتهاي پيام/

۱۳۹۰/۱۰/۵

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...