نسخه چاپی

اولین دغدغه خانواده ها و آخرین مسئله دولتها

اكثر خانواده‌ها نگران از روند آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی، هر سال در جستجوی مدارس آرمانی خود هستند و حاضرند از بسیاری هزینه‌های زندگی صرفنظر كنند به این امید كه شاهد تعالی آنان باشند و یا حداقل از آسیب‌ها مصون بمانند.

سيدباقر پيشنمازي - «در نگرش به عرصه فرهنگي كشور ما بايد به تربيت نيروي انساني توجه كنيم. براي يك كشور نيروي انساني همه چيز است. ما اگر نيروي انساني نداشته باشيم هيچ چيز نداريم.» مقام معظم رهبري 21/9/68 ربع قرن از اين تذكر مهم وزيربنايي و سرنوشت‌ساز به دولتمردان عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي مي‌‌گذرد! تذكري كه مجددا در سالهاي بعد با بيانهاي مختلفي مورد تاكيد واقع شده است.

مسائل فرهنگي نوعا ديربازده هستند و بسياري از مديران هم رغبتي به كارهاي ديربازده نشان نمي‌دهند!
چون دستگاه‌هاي نظارتي توجهي به اين قبيل برنامه‌ها ندارند و نتايج آن هم در دوره مديران بعد حاصل مي‌گردد.
اما اكثر خانواده‌ها نگران از روند آسيب‌هاي فرهنگي و اجتماعي، هر سال در جستجوي مدارس آرماني خود هستند و حاضرند از بسياري هزينه‌هاي زندگي صرفنظر كنند و هزينه بيشتري براي مدرسه و تعليم و تربيت فرزندانشان اختصاص دهند به اين اميد كه شاهد رشد و تعالي آنان باشند و يا حداقل از آسيب‌ها مصون بمانند.
در اين ميان هر سال در سراسر كشور و در هفته معلم با گراميداشت ياد و خاطره شهيد بزرگوار استاد علامه مرتضي مطهري قدس سره مراسم بزرگداشت مقام معلم برگزار و تقديرهاي نماديني بعمل مي‌آيد.
اينكه چند درصد از اين مراسم‌ از سوي وزارت آموزش و پرورش و چند درصد از سوي خانواده‌ها بصورت داوطلبانه برگزار مي‌گردد را به داوري افكار عمومي مي‌سپاريم.
اميدواريم در سالهاي آينده با عمل به افكار و سيره شهيد مطهري شاهد غلبه مراسم تجليل داوطلبانه مردمي از مقام معلم بوده و نيازي احساس نشود كه آموزش و پرورش خود اقدام به برگزاري مراسم نمايد.
براي تحقق چنين آرزويي بايد دامنه « كارآمدي معلمان» گسترش يابد و اين به نحوه زمينه‌سازي وزارت آموزش و پرورش براي ايفاي نقش تربيتي معلمان مربوط مي‌‌گردد. در اين‌صورت هرچه معلمان كارآمدتر شوند تجليل داوطلبانه مردمي از آنان گسترده‌تر خواهد بود.
خانواده‌ها براي انتخاب معلمان شايسته‌ تقدير و مراسم تجليل، نيازمند دستورالعملها و بخشنامه‌هاي رسمي آموزش و پرورش نيستند. آنان كارآمدي و توانمندي معلم را در آينه ارتقاء شخصيت، رشد و شكوفايي استعدادهاي خدادادي فرزندانشان جستجو مي‌كنند. همان معيارهايي كه در بند 1 سياست‌هاي كلي ابلاغي مقام معظم رهبري براي ايجاد تحول در نظام آموزش و پرورش كشور بيان شده است:
« ... تربيت انسانهاي مومن، پرهيزكار، متخلق به اخلاق اسلامي، بلندهمت، اميدوار، خيرخواه، بانشاط، حقيقت‌جو، آزادمنش، مسئوليت‌پذير، قانون‌گرا، عدالت‌خواه، خردورز، خلاق، وطن‌دوست، ظلم‌ستيز، جمع‌گرا، خودباور وايثارگر.»
اكنون اين پرسش مطرح مي‌شود: آيا گزينش معلم براساس بررسي اين توانمنديها انجام مي‌گيرد؟ ... چند درصد معلمان فعلي واجد توانمنديهاي ياد شده هستند و مي‌توانند آن را به دانش‌آموزان خود منتقل كنند؟
دفاع از خدمات ارزشمند و خداپسندانه معلمان نجيب، دلسوز، فداكار و برخوردار از احساس مسئوليت تربيتي نسبت به دانش‌آموزان ، اقتضاء مي‌كند كه مراقبت كنيم اين جايگاه رفيع با ورود افرادي فاقد شرايط معلمي مخدوش نگردد. تا هزينه سنگين و آثار سوء غيرقابل اجراي آن را خانواده‌ها نپردازند. تسامح در امر انتخاب وتربيت معلمان يا تساهل در برابر تكاليفي كه در امر تامين نيروي انساني به آموزش و پرورش تحميل مي‌گردد، به معناي كم ارزش تلقي كردن فرزندان ما و اتلاف عمر آنان و ستم به آينده كشور است.
در اين‌صورت افراد نخبه و متعادل و لايق، اقبالي براي شغل معلمي نخواهند داشت.
و اما چند مسئله كه مي‌تواند مورد توجه واقع شود:
1- گزينش معلم در آموزش و پرورش نبايد فقط داشته‌هاي اكتسابي را اندازه‌گيري كند. چرا كه استعدادهاي ذاتي لازم براي ايفاي نقش معلمي اگر در فردي وجود نداشت، از طريق آموزش قابل دسترسي نيست و يا بسيار دشوار خواهد بود. اما شرايط اكتسابي اگر در داوطلبي وجود نداشت از طريق آموزش قابل تحصيل هستند. لزوم بازنگري به شيوه‌هاي جذب و تربيت و نگهداشت معلم دربند 2-3 سياست‌هاي ابلاغي تاكيد شده است.
2- تربيت معلم فعلي در كتب درسي علوم انساني خود گرفتار آسيب‌هاي موجود در برنامه‌ريزي درسي رشته‌هاي علوم انساني دانشگاهها است و از اين جهت تفاوتي با آنها ندارد و اگر قرار است در اين مراكز به معناي واقعي كلمه « تربيت معلم» صورت گيرد، لازم است براساس معيارهاي تربيت ديني براي اوقات رسمي و غير رسمي دانشجو معلمان برنامه‌ريزي مناسب صورت گيرد و كتب درسي نيز براساس انسان‌شناسي اسلامي مورد بازنگري واقع گردد تا ملاحظات ابلاغ شده در بند 1-3 سياست‌هاي كلي ابلاغي، محقق گردد.
3- قانون احياء معاونت پرورشي و تربيت بدني مورد احترام واقع شود و آيين‌نامه آن كه به تصويب هيئت وزيران رسيده است از انزوا خارج گردد و مورد اعتنا واقع شود.
جداسازي تربيت بدني از معاونت پرورشي اگرچه ادعا مي‌شود كه به تصويب برخي مراجع دولتي ( سابق) رسانده شده است ، اما قانوني نيست. تغيير قانون صرفا از طريق مجلس شوراي اسلامي بايد پيگيري شود. فعاليتهاي ورزشي و درس تربيت بدني مدارس از فرصت‌هاي ممتاز تربيتي هستند كه متاسفانه به چشم فرصت به آن نگاه نشده است و اين جداسازي، اقدامي غير تخصصي و غيرعادلانه و غيرقانوني است و معلوم نيست چرا مجلس محترم شوراي اسلامي و ساير دستگاه‌هاي نظارتي در مورد آن سكوت كرده‌اند؟!
4- اگر سياست‌هاي ابلاغي مقام معظم رهبري به آموزش و پرورش و سند تحول مصوب شوراي عالي انقلاب فرهنگي، در دست برنامه‌ريزي و اقدام است و آموزش و پرورش نسبت به آنها اهتمام دارد، به افكار عمومي اطلاع‌رساني شود و پيشرفت كار مستمرا اعلام گردد.
5- اگر آموزش و پرورش متصدي تعليم و تربيت دانش‌آموزان است نمي‌تواند نسبت به اوقات غير تحصيلي آنان احساس مسئوليت نداشته باشد. بسياري از آسيب‌ها در اوقات فراغت، سلامت دانش‌آموزان را تهديد مي‌كند. دراين زمينه آموزش و پرورش نيازمند اقدام حمايتي دولت و مجلس شوراي اسلامي است وزارت آموزش و پرورش مي‌تواند به اوقات غير تحصيلي دانش‌آموزان ( خصوصا دوره متوسطه) به چشم يك فرصت ممتاز نگاه كند و با نقش سپاري به آنان هم بسياري از گره‌هاي فرهنگي تربيتي مدارس را باز كند و هم رشد اجتماعي دانش‌آموزان را هموار سازد.
6- زمينه‌سازي براي ايفاي نقش تربيتي معلمان و به صحنه‌آوردن اين ظرفيت عظيم نيازمند اصلاح نگرش‌ها است. علم اگر درظرف سالمي قرار نگيرد به تنهايي نمي‌تواند هدف تلقي شود به تعبير امام خميني قدس سره « انسان غير مهذب هر چه متخصص‌تر خطرناك‌تر».
باران كه در لطافت طبعش خلاف نيست
در باغ لاله رويد و در شوره‌زار، خس
اينكه بسياري از مدارس متوسطه، صرف عبور دانش‌آموزان ازكنكور را به عنوان چشم‌انداز خود ترسيم كرده‌اند! به نگرش آنان مربوط مي‌شود.ايفاي نقش تربيتي ، كاري مستقل از وظايف آموزشي معلم نيست. معلم با رعايت ملاحظاتي ، در حين انجام وظيفه آموزشي نقش تربيتي هم ايفا مي‌كند.يعني با رعايت پيش نيازهايي مثل تحصيل شايستگي وصلاحيت تربيتي در خود و مراقبت از آن، وتلاش براي رسيدن به مقبوليت و محبوبيت نزد دانش‌آموزان و رعايت عدالت در رفتار با آنان و توجه به مسائل ظريف مخاطب‌شناسي ( انسان‌شناسي) و اعتمادسازي و اقتضائات و ملاحظات آن و پرهيز از ايجاد اضطراب ( استرس) و توجه به تامين آرامش دانش‌آموزان و ارزش‌گذاري براي كرامت آنان و فرصت‌سازي براي تمرين تصميم‌گيري صحيح از طريق محاسبه و انتخاب خصوصا شرايط نياز و اضطرار و پاسخگويي صحيح و رشدمدار به تشخص‌طلبي آنان و معلم باقي ماندن در خارج از كلاس و مدرسه و ... شرايطي فراهم مي‌كند كه شخصيت و رفتار و منش او ، تربيت كننده علاقه و محبت دانش‌آموزان نسبت به چنين معلمي، زمينه همانندسازي رفتار و تاسي را فراهم مي‌كند ونيازي به گفتار محوري و نصيحت مستقيم و ملال‌آور نخواهد بود.
7- چند وظيفه نيز متوجه رسانه‌ ملي است: اين كه در فيلم‌ها و سريال‌هاي الف و الف ويژه نقش فرهنگي و تربيتي معلمان را در محله و مدرسه و شهر و روستا مورد توجه قرار دهد، در اين زمينه تاكنون انصافا حق‌م مطلب ادا نشده است و از تكريم مقام و منزلت معلم غفلت صورت گرفته است.
نكته ديگر اين كه مهمتر از مطالبات مديران، مطالبات مردم و افكار عمومي از معلمان است رسانه ملي از سال‌ها قبل مي‌توانست آينه گفتمان‌هاي موجود در جامعه و انتظارات جدي وعميق خانواده‌ها از معلمان باشد. بدون ترديد تحقق بخش مهمي از مفاد بند 3-3 سياست‌هاي ابلاغي مقام معظم رهبري به آموزش و پرورش متوجه رسانه‌ ملي است. رسانه‌ ملي مي‌تواند زمينه روي آوردن استعدادهاي برجسته كشور به شغل شريف معلمي را فراهم سازد.
سخن آخر:
تجليل از مقام معلم نه فقط تقدير از خدمات ارزشمند آنان ، كه به معناي اعلام اهميت فرزندانمان، اهميت نظام تعليم و تربيت و خطر آسيب‌هاي فرهنگي و اجتماعي ، اهميت آينده كشور و آزادي و استقلالي كه با خون هزاران شهيد بدست آمده و آيندگان بايد از عهده مراقبت از آن برآيند، مي‌باشد.اگر نقش تربيتي معلم ايفا گردد. چه باك از تهديدهاي فرهنگي.


منبع: رسالت

۱۳۹۳/۲/۱۳

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...