نسخه چاپی

نگاهی به بیست‌وهفتمین نمایشگاه بین‌المللی كتاب

موج خرافه‌ پرستی در ادبیات كودك ونوجوان!

غرب سعی در ترویج باور خود به الگوی قهرمانان مطلوبش را داشته و از طرفی جامعه‌ی جهانی را برای مبارزه و رویارویی با دشمنی هولناك كه از پس سال‌های دور برخواهد خواست، آماده می‌كند (رویكرد آخرالزمانی).

به گزارش نما به نقل از برهان، رویکرد ادبیات کودک و نوجوان به خرافه و جادو و اسطوره، در سال‌های اخیر روند رو به رشدی داشته است. این امر که تقریباً با چاپ مجموعه‌ی «هری پاتر» در ایران شکل گرفت، تاکنون گستره‌ی وسیعی را در بر گرفته و آثار این حوزه از تنوع در ساختار و فرم بهره‌مندند، ولی در محتوا، نگاه اصلی این آثار به پایه‌ریزی خرافه در باورهای کودکان است که از آن جمله می‌توان به مجموعه‌ی «نور حیرت‌انگیز» از نشر ویدا و مجموعه‌ی «سیپتیموس هیپ» از نشر افق اشاره کرد.

گرایش به خرافه و نیروهای دخانی از زمان ظهور پست‌مدرن در عالم غرب شدت گرفت و با ورود به عالم ترانس مدرن به اوج خود رسید که متابعاً در هنر نیز به تولید آثاری انجامیده است. در بسیاری از این آثار رویکرد آخرالزمانی نیز مشهود است؛ فردی ضعیف که مخاطب با او همذات‌پنداری می‌کند، تبدیل به قهرمانی می‌شود که از عهده‌ی انجام وظایفی خطیر برمی‌آید که از این جمله می‌توان به مجموعه‌های «پسران قهرمان»، «دختران قهرمان» و «کاشفان فضا» از نشر محراب قلم، مجموعه‌ی «قهرمانان المپ» اشاره کرد.

گرچه علاقه به خرافه و ظهور آن در آثار مکتوب همیشه وجود داشته است، ولی اکنون این امر از مرز علاقه گذشته است و به‌نوعی قسمتی از زندگی انسان‌ها شده است. به قدری تبلیغات و پرداخت به این مسئله در بین آثار ارائه‌شده وسیع است که قطعاً موقعیت تجربه‌ی این نوع آثار برای هر کودکی پیش خواهد آمد. این امر با در نظر داشتن تأثیر این مسائل بر ذهن و روح کودک و وظایف خطیری که کودکان امروز در آینده خواهند داشت، قطعاً تصادفی نبوده و برنامه‌ریزی‌ای در پس آن است.

با توجه به ترجمه بودن بسیاری از این آثار، می‌توان استنباط کرد که غرب سعی در ترویج باور خود به الگوی قهرمانان مطلوبش را داشته و از طرفی جامعه‌ی جهانی را برای مبارزه و رویارویی با دشمنی هولناک که از پس سال‌های دور برخواهد خواست، آماده می‌کند (رویکرد آخرالزمانی). در این بین، کودکان که ذهنی آماده برای باورپذیری دارند، نوک پیکان این آثار هستند تا در آینده همان‌گونه که غرب برنامه‌ریزی کرده است واکنش نشان دهند.

قدرت تخیل کودک به او اجازه می‌دهد تا علاوه بر همذات‌پنداری، همراه با نقش اول کتاب، تمام داستان را تصویرسازی کند و این امر ممکن است به ایجاد توهم در کودک بینجامد. در مرتبه‌ای بالاتر، کودک با روح لطیفی که دارد ممکن است بر اثر تخیل و تمرکز، نه تنها عالم دخان را تصور کند، که موفق به ارتباط با آن شود که بدون شک تأثیرات این امر بسیار ناگوار خواهد بود.

هم‌زمان با چاپ کتاب‌های خرافی غربی، آثاری نیز توسط نویسندگان ایرانی به چاپ رسیده است که از آن جمله می‌توان به مجموعه‌ی هفت‌گانه‌ی «آذرک»، که توسط نشر افق چاپ شده است، اشاره کرد.کتاب دیگر در این حوزه، «کابوس باغ سیاه» منتشرشده توسط نشر ایران‌بان است.

مجموعه‌ی «خون‌آشام» سیامک گلشیری با عناوینی نظیر «شبح مرگ» و «ملاقات با خون‌آشام»، «تهران کوچه‌ی اشباح» نشر افق، مجموعه قصه‌های «سرزمین من» توسط نشر ابوعطا و «من و درخت پنیر» توسط نشر پیدایش از دیگر مصادیق این امر هستند.

این موج خرافه‌پرستی باعث شده تا ناشران رویکردی دوباره نسبت به افسانه‌های قدیمی ایرانی داشته باشند و بازار این نوع کتاب‌ها نیز داغ شده است. میزان چشمگیری کتاب درباره‌ی افسانه‌های کهن ایران و بازنمایی آثاری نظیر شاهنامه و... در بین کتب ارائه‌شده در نمایشگاه به چشم می‌خورد که این امر گرچه کمک به شناخت هرچه بیشتر کودک با ادبیات کهن می‌کند، ولی با در نظر گرفتن هم‌زمانی گرایش به چاپ این آثار با داستان‌های ترجمه‌شده‌ی غربی، باید دلیل دیگری را برای این اتفاق جست‌وجو کرد.

از مهم‌ترین ناشران این حوزه می‌توان انتشارات سروش، فرهنگ مردم، برف، ابوعطا، پیا محراب، افق، محراب قلم، ایران‌بان، پیدایش، مهاجر و بنفشه (قدیانی) را نام برد.

پرداخت به افسانه‌های یونان و بازنمایی افسانه‌های ملل دیگر و داستان‌های پریان، موضوعاتی است که به‌کثرت در بین کتب دیده می‌شود که از آن جمله می‌توان به انتشارات آمیس، فرهنگ مردم، سروش، نخستین، افق، شکوفه (وابسته با انتشارات امیرکبیر)، محراب قلم، کیمیا، بنفشه و پینه‌دوز اشاره کرد.

در گذشته و در آثار مکتوب و غیرمکتوب کلاسیسیسم، بشر برای خود ایزدانی آفریده بود که با تأمل در خصوصیات و جهان آنان، می‌توان اشتراکات زیادی با عالم اجنه‌ی امروزی یافت.

اساطیری که در گذشته مورد مدح و ستایش قرار می‌گرفتند، امروز با برانداختن نقاب، ذات واقعی خود را نشان می‌دهند که می‌توان این اتفاق را به‌وضوح در آثار خرافه و ترسناک دید. دیگر، نویسندگان به جای ایزد و الهه از لفظ جن برای اینان استفاده می‌کنند و طوری اعمال آنان را قهرمانانه و متهورانه نشان می‌دهند که کودک ناخودآگاه آن‌ها را الگوی خود قرار می‌دهد.

در این بین، روابط بی‌نظم‌وترتیب و غیراخلاقی آنان نیز مورد توجه کودک قرار می‌گیرد. گرایش‌های جنسی در بین قهرمانان کتب از این دست دیده می‌شود و همیشه اطراف قهرمان اصلی، فردی از جنس مخالف وجود دارد. خواه این فرد هرمیون در «هری پاتر» باشد که نویسنده به‌نوعی مثلث عشقی را با آن ترتیب داده است یا دختر آتنا، ایزد بانوی خرد در «قهرمانان المپ» که پرسی جکسون را همراهی می‌کند. بالاخره فردی از جنس مخالف با قهرمان اصلی مألوف است.

این کدها و المان‌ها که ذهن کودک را به‌طور ناخودآگاه جذب می‌کند، نه تنها برخلاف اخلاق، بلکه برخلاف باورها و اعتقادات ماست و پایه‌ریزی و عادی شدن این دست روابط از سنین کودکی، نسلی را بار خواهد آورد که به هیچ ضابطه و حریم اخلاقی‌ای احترام نخواهند گذاشت.

آن‌قدر تلاش و تمرکز بر روی این نوع آثار زیاد است که حتی برای خردسالان نیز کتبی از این دست منتشر شده است. مجموعه‌ی سه جلدی رنگ‌آمیزی شگفت‌آنگیز با عناوین «اشباح»، «قهرمانان» و «افسانه‌ای» که توسط نشر مهاجر چاپ شده، برای گروه خردسال است که از همین ابتدا کودک را با مفاهیم خرافی آشنا می‌کند.

گرایش به خرافه و اساطیر دارای تنوع فرم بسیار است و از مجموعه‌های چهل‌جلدی تا داستان کوتاه و کتاب رنگ‌آمیزی خردسالان را در بر می‌گیرد. مجموعه‌های «نارنیا» توسط نشر پنجره، «سرزمین سحرآمیز» و «سرزمین اشباح» توسط نشر بنفشه (قدیانی)، «سرزمین وحشت» توسط نشر آسمان خیال و «آرمنته جن‌زده» توسط نشر افق، اشاره‌ای کوچک به خیل عظیم سری کتاب‌هایی هستند که به‌صورت دنباله‌دار چاپ می‌شوند.

نکته‌ی قابل توجه این است که بسیاری از نویسندگانی که آثار خرافی آنان به فارسی ترجمه شده است انگلیسی‌تبار هستند. آنتونی هوروویتس، لیز کسلر، مارکوس سجویک، تری دیری، انجی سیج، رولد دال... از این جمله‌اند. این در حالی است که انگلیسی‌ها یکی از خرافاتی‌ترین اقوام روی زمین هستند.

ناشران دلیل کار خود را استقبال کودکان و نوجوانان از این‌گونه کتب می‌دانند و این در حالی است که چاپ گسترده‌ی این آثار منجر به تغییر ذائقه‌ی این گروه سنی شده و عطشی کذایی در آنان ایجاد کرده است. نکته‌ای که ناشر به آن توجه نمی‌کند تأثیر درازمدت این آثار در روح و روان کودکان است، ولی ناشران این‌گونه آثار، تنها به میزان فروش خود اهمیت می‌دهند.

در پایان باید گفت که وزارت ارشاد تنها مسئولیت ممیزی ندارد و باید با نگاهی روان‌شناختی و کارشناسانه به آثار این ژانر توجه کند تا از اثرات مخربی که بر روح و روان کودکان گذاشته می‌شود جلوگیری کند.

زینب سیاوشانی

۱۳۹۳/۲/۲۷

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...