نسخه چاپی

رامون توهين به «امام هادي» عليه‌السلام

«امام هادی(ع)» و بیان مرام‌نامه‌‌ی شیعه در زیارت «جامعه‌ی كبیره»

عکس خبري -«امام هادي(ع)» و بيان مرام‌نامه‌‌ي شيعه در زيارت «جامعه‌ي کبيره»

نظر به افزایش هدفمند هجمه‌ها نسبت به ساحت مقدس امام هادی علیه‌السلام بر آن شدیم تا علاوه بر سنجش صحت انتساب زیارت جامعه‌ی كبیره به آن امام همام، ریشه‌های وقوع چنین جسارتی را در گفت‌وگو با پژوهشگر مسائل دینی و تاریخ اسلام «علی ریاحی» بررسی نمائیم.

به گزارش نمانیوز به نقل از برهان،«علی ریاحی‌» محقق و پ‍ژوهشگر تاریخ صدر اسلام است. وی در زمینه‌های تاریخ اسلام، فقه، اصول، علم الحدیث و تفسیر صاحب کتب و مقالات بسیاری است. یکی از زمینه‌های مطالعاتی وی تاریخ صدر اسلام است. هم‌چنین او از شاگردان مرحوم «محقق علامه عسکری» است.

در ماجراهای اخیر چرا تهاجم به شیعه را بر تهاجم به نام و شخصیت امام هادی علیه‌السلام متمرکز کرده‌اند؟

اگر فرض کنیم که این اقدامات کاملا هوشمندانه و با برنامه‌ریزی است که از ظواهر می‌توان چنین مطلبی را قطعی دانست، چند دلیل می‌توان برای آن مطرح کرد که فعلا به سه مورد آن اشاره می‌کنیم:

یکم، قاعدتا آن‌ها می‌دانستند که ما نگاهمان و حساسیتمان نسبت به معصومین متفاوت است. به عنوان مثال به افرادی مانند حضرت رسول الله، امیرمؤمنان، حضرت صدیقه، حضرت سیدالشهدا و بعضی دیگر از ائمه سلام‌الله‌علیهم‌اجمعین حساسیت بالایی داریم و بلافاصله عکس العمل نشان می‌دهیم، در حالی که متاسفانه این نقطه حساسیت در مورد بعضی دیگر از ائمه بسیار پایین‌تر است که امام هادی علیه‌السلام از مصادیق این مورد هستند. طبیعتا دشمن این موارد را در نظر می‌گیرد و به مواضعی از ما حمله می‌کند که کمتر توجه ما را جلب کرده و در نتیجه فرصت مناسبی برای اقدامات خود داشته باشد.

ظاهرا اقدامات علیه امام هادی علیه‌السلام قریب یک سال است که شروع شده اما مردم و علما تازه نسبت به آن حساس شده‌اند که این خود مؤید این مطلب است.

دوم، باز هم قاعدتا دشمنان می‌دانستند که اطلاعات ما نیز درباره معصومین متفاوت است. مثلا اطلاعات ما درباره حضراتی مانند امیر مؤمنان، حضرت صدیقه و خصوصا حضرت سیدالشهدا علیهم‌السلام نسبتا زیاد است اما متأسفانه درباره بعضی دیگر از معصومین بسیار بسیار کم و ناچیز است که امام هادی علیه‌السلام جزء این دسته می‌باشند. در این‌جا نیز طبیعتا دشمن به این‌گونه مواضع حمله می‌کند که ما ناتوانی محسوسی داریم.

در این‌جا لازم است عرض کنم که اگر موارد معدودی را استثنا کنیم، این موضوع یعنی تفاوت در حساسیت‌ها و اطلاعات، نه تنها در بین عموم مردم بلکه در بین مداح‌ها، طلبه‌ها، و حتی روحانیون هم وجود دارد و به نظر من اگر کسی خلاف این نظر را داشته باشد، یا به جهل مرکب گرفتار است یا دقت لازم را به خرج نداده است.

دلیل سوم چیست؟

بعید نیست که علاوه بر موارد بالا، یکی دیگر از دلایل هجمه به این امام همام جایگاه ویژه ایشان در معارف شیعی باشد که به طور خاص در زیارت جامعه کبیره تجلی پیدا می‌کند.

علاوه بر این‌که ایشان جد امام زمان ما، حضرت حجت باقی الهی می‌باشند که با مرور تاریخ زندگی ایشان تا دوران شهادت امام عسکری علیهماالسلام، نکات جالبی روشن می‌شود.

بعضی سند زیارت جامعه‌ی کبیره را ضعیف می‌دانند و انتساب آن را به امام هادی علیه‌السلام معتبر نمی‌دانند، با این حال به نظر شما این دلیل سوم هم‌چنان معتبر است؟

قدیمی‌ترین کتابی که این دعا را به صورت مسند آورده است، کتاب «عیون اخبار الرضا» شیخ صدوق است. مرحوم شیخ صدوق این دعا را از چهار نفر روایت می‌کند که عبارتند از «علی بن احمد بن محمد بن عمران الدقاق، «محمد بن احمد السنانی»، «علی بن عبدالله الوراق» و «حسین بن ابراهیم بن احمد بن هشام المکتب». این چهار نفر از بزرگان مشایخ شیخ صدوق هستند که او برایشان از الفاظ ترحم و ترضی استفاده کرده است و بر اساس مبانی ما،حرفی در وثاقتشان نیست.

این چهار نفر نیز دعا را از «محمد بن ابی‌عبدالله الکوفی» (ابوالحسین الاسدی) روایت‌کرده‌اند که خودش ثقه و صحیح الحدیث است اما دو اشکال بر او گرفته‌اند و همین دو اشکال باعث شده است که عده‌ای او را توثیق نکنند که به نظر من سطحی با مسأله برخورد کرده‌اند. یکی آن‌که از ضعفا روایت می‌کرده و دوم این‌که قائل به جبر و تشبیه بوده است. با توجه به این دو نکته اگر نفر بعد از او از مجهولین یا مهملین باشد، به واسطه او توثیق نمی‌شود و در ضمن اگر حدیث محتوی مواردی دال بر جبر و تشبیه بود نیز قابل تأمل می‌شود اما به هر حال در در خودش اشکالی نیست و از ثقات است.

محمد بن ابی‌عبدالله نیز واسطه محمد بن اسماعیل المکی البرمکی از موسی بن عمران النخعی از امام هادی علیه‌السلام روایت کرده است که محمد بن اسماعیل از ثقات است و موسی بن عمران نیز به واسطه اجلایی از ثقات مانند محمد بن حسن الصفار، محمد بن ادریس القمی و محمد بن یحیی العطار و دیگران توثیق می‌شود.

با توجه به مطالب بالا به نظر می‌رسد که انتساب این دعای شریف به امام هادی علیه‌السلام کاملا معتبر است و بعضی از مخالفین از کسانی که سند این دعا را معتبر نمی‌دانند از مبانی رجال آگاهی لازم را ندارند، البته بعضی هم عادت کرده‌اند که همین‌جوری یک چیزی بگویند.

به نظر شما وظیفه ما چیست؟

افراد مختلف وظایف مختلفی دارند. مثلا مردم وظیفه دارند که سطح اطلاعات و حساسیت خود را نسبت به نقاط ضعف خود و از جمله همین موضوع مورد بحث بالا ببرند. مداح‌ها، علما، فضلا و مراجع هم علاوه بر وظیفه عمومی که ذکر شد، وظیفه دارند که در ارتقای سطح علمی زیرمجموعه‌های خود تلاش کرده و از علم و آبرو و پول و خلاصه همه چیز خود هزینه کنند تا این نقیصه مهم جبران شود.

یک پیام هم برای اهل موسیقی دارم و آن این‌که افرادی که این توهین اعتقادات آن‌ها را هدف قرار داده، دست به کار شوند و علاوه بر همان وظیفه عمومی که ذکر مردم، با همین ابزار موسیقی جواب دندان‌شکنی به این آقا بدهند و با آهنگ‌های خود و سایر اقداماتی که در جامعه خود انجام می‌دهند کاری کنند که نه تنها کسی جرأت نکند به مقدسات توهین کند بلکه اصلا باب توهین به وسیله موسیقی بسته شود.

یک نکته خیلی مهم در این‌جا هست که خطاب به همه عزیزان عرض می‌کنم و آن این‌که جواب توهین را نباید با توهین داد. دین مبین اسلام نمی‌پذیرد که خطا را با خطا پاسخ بدهیم و این از جمله مواردی است که مسلمان واقعی را از کسانی که فقط ادعای اسلام دارند یا کسانی که خود را سردمدار اخلاق و روشنفکری و غیره می‌دانند اما بویی از این مسائل نبرده‌اند، جدا می‌کند.

۱۳۹۱/۲/۲۷

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...