نسخه چاپی

موانع و مزایای تولید در گفتگو با یك تولید كننده

بعضی كارگران به كمتر از این هم قانع هستند

عکس خبري -بعضي کارگران به کمتر از اين هم قانع هستند

مهندس كاشانی نژاد گفت:بزرگ‌ترین مانع پیش روی تولید داخلی محسوب می‌شود بوروكراسی اداری است. اگر دولتی بیاید و بتواند گره‌هایی از این قضیه را باز كند، می‌تواند به روند تولید كمك و در بخش تولید ایجاد انگیزه كند.



به گزارش نما ،تولید در کشور هنوز پا نگرفته است. این نظر بسیاری از
کارشناسان اقتصادی است اما مهندس کاشانی نژاد نظرات دیگری دارد. او که تحصیل کرده
آلمان است و هم اکنون صاحب یک کارخانه تولید صنایع غذایی است از بالا و پایین های
تولید برای ما می گوید.




به نظر شما به عنوان یک تولیدکننده، چرا هنوز بحث تولید در
کشور ما به‌درستی شکل نگرفته است؟



در باره سئوالتان عرض می‌کنم آنچه می‌فرمایید به صورت مطلق
نیست. در حال حاضر بزرگ‌ترین مانع تولید کارخانجات تأمین سرمایه در گردش و
بوروکراسی‌های رایج در ادارات دولتی است. به نظر می‌رسد نقش قانون کار که بعضی‌ها
می‌گویند برای تولید مشکل ایجاد می‌کند، اگر هم بخواهد مانع به وجود آورد در
مقایسه با دو مورد اول بسیار کمتر است. تا زمانی که نرخ سود تسهیلات سپرده‌گذاری
بالا باشد که الان هست، نمی‌توان انتظار حماسه اقتصادی را داشت. حماسه اقتصادی
همان چیزی است که مد نظر شماست که چرا سرمایه‌گذاران رغبتی نشان نمی‌دهند.
بنابراین تا زمانی که نرخ سود تسهیلات سپرده‌گذاری بالاست، انتظار حماسه اقتصادی و
رونق تولید را نمی‌توان داشت، زیرا در بهترین شرایط سود حاصل از تولید حدود ده
درصد است. برای کسانی که افق دیدشان بلندمدت باشد سود پنهانی در کارخانجات به نام
ارزش افزوده تورمی وجود دارد که روی ساختمان و ماشین‌آلات اثرگذار است. این سود
حاصله ده درصد و آن سود ارزش افزوده تورمی سرمایه‌گذاری را در بخش تولید توجیه‌پذیر
می‌کند. این زمانی است که افق دید افراد بلند باشد، اما اگر بخواهند فقط حال را در
نظر بگیرند، با توجه به ده درصد سودی که تولید دارد، طبیعی است افراد ترجیح می‌دهند
پولشان را در بانک‌ها سپرده‌گذاری کنند.



نکته‌ای که می‌فرمایید در باره همه‌گونه تولیدی صدق می‌کند
یا در بحث خاصی مصداق دارد؟



به صورت کلی عرض می‌کنم. ممکن است در بعضی صنایع درصد
سوددهی‌شان بیش از این باشد، ولی اگر به صورت مجموع در نظر بگیریم، سود ده درصد در
تولید برای افراد جا افتاده است، چون یک‌سری هزینه‌ها هم باید از آن کم شود و بر
مبنای سرمایه‌گذاری روز در نهایت سودی باقی می‌ماند.



می‌خواهیم قدری وارد قانون کار شویم. الان برخی از
تولیدکنندگان ما ـ نه غالب آنها ـ می‌توانند قانون کار را دور بزنند، یعنی انگار
خود قانون این اجازه را به آنها می‌دهد، از جمله این که به سمت استخدام کارگران
کمتری می‌روند. آیا شما در تولیدتان این کار را انجام می‌دهید؟ اگر نه کار را
چگونه پیش می برید؟
 



در باره استخدام نیروی کار باید به نکته‌ای اشاره کنم. سه
فاکتور موفقیت کارخانجات صنعتی عبارت است از ماشین‌آلات، تکنولوژی و نیروی کار
متخصص. پس باید حق بدهید سرمایه‌گذار یا کارفرما برای جذب نیرو به طرف نیروهای کار
متخصص برود، چون می‌تواند به صورت حرفه‌ای کارش را پیش ببرد. به نظر می‌رسد یکی از
کارهایی که وزارت کار و تأمین اجتماعی بایستی در آینده نزدیک انجام بدهد این است
که حتماً در دستور کارش آموزش‌هایی را برای کارگران ساده قرار دهد، چون در غیر این
صورت کارخانجات به سمت جذب نیروهای تحصیلکرده و حجم زیادی می‌روند که از دانشگاه‌ها
فارغ‌التحصیل شده‌اند، نیروهای تحصیلکرده‌ای که بعضاً تجربه کاری هم دارند و برای
کارفرما مطلوب‌تر است.



در باره سئوال شما به صورت کلی عرض می‌کنم که هر بنگاه
اقتصادی و کارخانه‌ای برای قسمت‌های مختلفش نیاز به نیروی انسانی دارد. بحث کلی‌مان
فقط مختص کارخانجات کوچک نیست. بحث ما کلی و در باره کارخانجات کوچک، متوسط و بزرگ
است. در حال حاضر قانون کار مانعی نیست. قانون کار در آبان 1369 توسط مجمع تشخیص
مصلحت نظام مصوب و از اول 1370 اجرایی شد و تا الان همان قانون کار هست. هم اکنون
قانون کار برای سرمایه‌گذار یا کارفرما مشکلی نیست، چون طبق قانون کار این اجازه
را دارند که قراردادهای موقت چه به صورت روزانه، چه ماهیانه و چه سالیانه با کارگر
ببندند و معمولاً سالیانه قرارداد می‌بندند، چون عرض کردم سه فاکتور اصلی موفقیت
کارخانجات ماشین‌آلات، تکنولوژی و نیروی کار متخصص است. نیروی کار بعضی از صنایع
ارزشمند است و این طور نیست که نیروی کارشان را بیرون کنند. البته آن طرف معادله
را هم باید در نظر گرفت که ممکن است اگر فشار بر نیروی کار قدری بالا برود، توسط
جاهای دیگر جذب شود، پس نمی‌شود یک طرفه به موضوع نگاه کرد.



در حال حاضر قانون کار مانعی نیست و به سرمایه‌گذار و
کارفرما این اجازه را داده است که با کارگر قرارداد موقت ببندد و طبق تعریفی که در
قانون شده این امر دو طرفه است و به نظر می‌رسد همه جوانب آن در مجمع تشخیص مصلحت
نظام در نظر گرفته شده است. با سایر کارفرماها و سرمایه‌گذارها هم که صحبت کرده‌ام
حرفشان همین هست که الان مشکل قانون کار نیست.



پس فکر می‌کنید قانون کار به نفع تولیدکنندگان وضع نشده
است.



به نفع تولیدکننده یا کارگر نیست. قانون کار هر دو طرف
معادله را دیده و در نظر گرفته است و ضمن این که شاهد هستید در پایان هر سال
نمایندگان کارفرما، کارگر و دولت می‌نشینند و در باره حقوق سال بعد کارگران و
هزینه‌هایی که باید اضافه شود، نظیر خواروبار، مسکن و حق اولاد تصمیم می‌گیرند. درست
است که در مسند کارفرما قرار گرفته‌ایم، اما به عنوان یک انسان باید قبول کنیم با
توجه به هزینه‌های جاری کارگری که می‌خواهد خانواده‌ای را اداره کند با چقدر حقوق
می‌تواند اداره کند؟ اگر کارگر تأمین نشود انگیزه کاری در محیط کاری ندارد. از آن
طرف می‌نالیم که چرا راندمان کاری‌مان در ایران پایین است.     



باید هر دو طرف معادله را در نظر گرفت.



با در نظر گرفتن هر دو طرف معادله، هم از نگاه کارفرمایان و
هم از نگاه کارگران مشکلات قانون کار چیستند؟



عرض کردم مشکلی در مورد قانون کار نمی‌بینم.



پس به عنوان کارفرما فکر می‌کنید قانون کار برای شما و همین
طور برای کارفرماها مناسب است.



معمولاً کارفرماها دوست دارند همه چیز به نفع خودشان باشد و
این طبیعی است، اما اگر بخواهیم واقع‌گرا باشیم به نظر می‌آید قانون کار فعلی مکفی
و خوب است، چون طبق آماری که مرکز آمار ایران داده است در پایان سال 92 حدود 5/10
درصد بیکار داریم که بایستی آنها را جذب کرد. شاهد بوده‌ام کارگرها حاضرند قانون
کار محدودتر هم باشد، ولی باعث شود آنها در جایی مشغول شوند. هر چه قانون کار
سختگیرانه‌تر باشد کارفرما در جذب نیرو ملاحظه می‌کند. کارگرها خیلی مایل‌اند این
طوری نباشد تا بتوانند حداقل در جایی مشغول باشند.



رشته شما مهندسی کارخانه بوده، درست است؟    



بنده مهندس مکانیک هستم.



با توجه به تحصیلاتتان در خارج از کشور، چقدر بخش تولید و
کارخانه‌داری در ایران به استانداردها نزدیک است؟



کارخانجاتی که در خارج از کشور هستند، تعریفی به نام زنجیره
تولید دارند. به این صورت که کارخانجات کوچک ریشه‌های کارخانجات بزرگ‌ترند، یعنی
کارخانجات بزرگ قطعاتشان را از کارخانجات کوچک تأمین می‌کنند. این به عنوان زنجیره
تولید در کشورهای پیشرفته تعریف شده، ولی در ایران متأسفانه این اتفاق نیفتاده
است. شاهد این بودیم که در دولت نهم اتفاقی افتاد و در حد یک میلیارد تومان وام و
تسهیلات به بنگاه‌های زودبازده و کارگاه‌های کوچک می‌دادند تا آنها را احیا کنند. متأسفانه
شاهدیم بسیاری از این کارگاه‌های تولیدی یا تعطیل‌اند یا کمتر از نیمه‌ فعال، چون
زنجیره تولید برایشان تعریف نشده است. اگر در ایران زنجیره تولیدی برای کارخانجات
تعریف شود، مثل کشورهای خارجی می‌توانیم رونق اقتصادی خوبی داشته باشیم. الان طبق
آماری که مرکز آمار ایران در پایان سال 92 داده است، اشتغال در بخش‌های عمده کشور
مثل کشاورزی، صنعت و خدمات، در کشاورزی 5/17 درصد، صنعت 5/34 درصد و خدمات 48 درصد
است. بخش صنعت در مقایسه با کشورهای پیشرفته درصد قابل قبولی است و می‌توانیم در
ایران با برنامه‌ریزی صحیح کلان اقتصادی و همکاری بین بخشی در دولت با چاشنی
مدیریت جهادی ـ که حضرت آقا امسال فرمودند ـ حماسه اقتصادی را به وجود بیاوریم و
انجام‌پذیر است.



در چند سال گذشته، حضور دولت‌های مختلف در عرصه اداره کشور
چقدر باعث نوسان در کارتان شده است؟



این یک واقعیت است که کارخانجات ماندگار و دولت‌ها رفتنی‌اند.
به نظر می‌رسد تأثیر چندانی بر روند کلی کارخانجات ندارد، تنها اشکالی که وجود
دارد و بزرگ‌ترین مانع پیش روی تولید داخلی محسوب می‌شود بوروکراسی اداری است. اگر
دولتی بیاید و بتواند گره‌هایی از این قضیه را باز کند، می‌تواند به روند تولید
کمک و در بخش تولید ایجاد انگیزه کند، ولی در مجموع آمد و رفت چندان تأثیرگذار
نیست، مگر این که دستوراتی را به مراکز استان‌ها و سازمان‌های زیرمجموعه‌شان که در
واقع متصدی کشاورزی و صنعت هستند بدهند تا آنها بتوانند کمک کنند و تسهیلاتی را
برای صنعت، کشاورزی و خدمات قائل شوند.   



رزومه مختصری از خودتان بفرمایید که از کجا شروع کرده‌ و به
کجا رسیده‌اید.



بنده تحصیلاتم را در رشته مهندسی مکانیک در دانشگاه آلمان
به پایان رساندم و اواخر سال 67 به ایران آمدم. در بنیاد مستضعفان و جانبازان
مدیرعامل شرکتی بودم و در شرکت‌های خصوصی نظیر شرکت کاغذ پارس، عضو هیئت مدیره و در
شرکت دخانیات ایران هم عضو هیئت مدیره و معاون تولید بودم. در حال حاضر هم
مدیرعامل یک شرکت کشت و صنعت هستم که شرکتی خصوصی و متعلق به خودم هست.



و نکته آخر؟



 در حال حاضر بعضی
از افراد زمان فعلی را زمان رکود اقتصادی اسم گذاشته‌اند. این صحیح نیست، چون اگر
واقع‌گرا باشیم هم‌اکنون فقط از مرز قصرشیرین روزانه حدود 4500 کامیون تولیدات کشاورزی
و صنعتی به کشور عراق صادر می‌کنیم و به همین میزان از مرزهای شرقی و شمالی به
کشورهای پاکستان، افغانستان، آذربایجان، ارمنستان، تاجیکستان و ترکیه و از بنادر
جنوبی به کشورهای حوزه خلیج‌فارس صادرات به صورت چشمگیری دارد انجام می‌گیرد. این
در حالی است که بازارهای داخلی ما هم تأمین و ذخیره انبارهای کالاهای استراتژیکمان
هم به حد کافی هست. می‌خواهم این طور نتیجه بگیرم حجم تولیداتی که در حال حاضر
دارد انجام می‌شود ـ که بخشی از آن صادر می‌شود و بازار داخلی هم تأمین است ـ در
گستره کشور و در فضایی آرام در حال انجام است. به شخصه به فرمایش‌های حضرت آقا
امیدوارم که فرمودند امکان این که بتوانیم یک حماسه اقتصادی بیافرینیم وجود دارد و
این در زمانی است که تحت شدیدترین تحریم‌ها هستیم، باید این موضوع را هم در نظر
گرفتو من به آینده بسیار خوش‌بینم.





 



۱۳۹۳/۳/۱۵

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...