نسخه چاپی

جلیلی: آن لبخند را فراموش نمی كنم

دبیر شورای عالی امنیت ملی با اشاره به مذاکرات ایران با کشورهای غربی برای تامین سوخت راکتور تهران گفت: در یکی از جلسات ما بحثی را مطرح کردیم که اگر شما این سوخت را در اختیار ما نگذارید ما خودمان تولید می کنیم. من فراموش نمی کنم لبخندی که برخی از این اعضاء در آن جلسه زدند. معنی اش این بود که خوب بروید تهیه کنید اگر می توانید.

به گزارش خبرگزاری مهر،متن کامل سخنرانی سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی در همایش اقتصاد مقاومتی که در دانشگاه علم و صنعت تهران برگزار شد به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و السّلام عَلی سَیّدنا مُحمد و آلِ مُحمّد.

"قَالُوا یَا شُعَیْبُ أَصَلَاتُکَ تَأْمُرُکَ أَن نَّتْرُکَ مَا یَعْبُدُ آبَاؤُنَا أَوْ أَن نَّفْعَلَ فِی أَمْوَالِنَا مَا نَشَاءُ إِنَّکَ لَأَنتَ الْحَلِیمُ الرَّشِیدُ"

یکی از موضوعات مورد توجه چه در کشور ما و چه در منطقه و عرصه بین الملل پاسخ به این سئوال است که چرا امروز اینگونه با انقلاب اسلامی مقابله می شود؟ ما دیروز با عده ای از اندیشمندان مصری که به ایران آمده و میهمان ما بودند و همین سئوال را داشتند، در این باره گفتگو کردیم. این یک سئوال مهم است که اگر بتوانیم با همایشهای اینگونه پاسخ مناسب را برای آن پیدا کنیم شاید بهتر بتوانیم به یک درک روشنی از آنچه برای آینده تبیین و تأکید می کنیم، برسیم.

بدون شک انقلاب اسلامی در زمانی بروز و ظهور پیدا کرد که در صحنه بین المللی در عرصه های مختلف چه در سیاست و چه در فرهنگ و چه در اقتصاد و سایر عرصه ها، مناسباتی شکل گرفته بود و شاید بهتر باشد اینگونه بیان کنیم که در مناسبات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و هنری که شکل گرفته بود انحصارهایی رقم خورده بود؛ انحصار در قدرت، انحصار در ثروت، انحصار در مدل سیاسی. و به هر حال کسانی توانسته بودند به مدد ابزارهای مختلفی که به کار گرفته بودند چه ابزارهای نظامی و چه ابزارهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و رسانه ای برای آنچه باید در آن عرصه ها در مناسبات جهانی و بین المللی حاکم باشد مدل هایی ها را ترسیم کرده و به جد دنبال این باشند که آن مدلها محقق شود و مانعی در برابر آن نایستد. فکر می کنم شاید مهم ترین تقابلی که با انقلاب اسلامی از اولین روزهای شکل گیری آن صورت گرفت و سعی شد با تمام ظرفیت در همه عرصه ها در برابر آن بایستند به خاطر یک احساس خطر بود. برای آنها خطر این بود که اندیشه ای پیدا شده است که این اندیشه حداقل در مراحل اول ادعای آن را دارد که این انحصار باید شکسته شود. شاید این مهم ترین خطری بود که آنها از انقلاب اسلامی احساس کردند. اندیشه ای که به صراحت بیان می کرد: "لا أعبُد ما تَعبُدون"، "لَکُم دِینُکم وَلیَ دِین"، من یک اندیشه و مبانی خودم را دارم و بحث های خودم را دارم و مبتنی بر آن می خواهم عمل کنم. این تمایزی که بین دو اندیشه وجود دارد یک تقابل و یک رویایی جدی است. رویایی بین دو تاکتیک و راهبرد نیست، یک رویایی بنیانی بین دو اندیشه و دو فکر است. در طول تاریخ هم بوده است " قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْرَ‌اهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَ‌آءُ مِنکُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ " .

اما چرا این تمایز بین دو اندیشه این همه اهمیت پیدا می کند که تمام آنها را در این موضوع که باید با این حرکت مقابله بشود، جدی می کند؟ این تمایز در چه چیز است و این رویایی در چیست؟ آنچه را که موجب شده است آنها احساس خطر کنند این است که اندیشه ای بوجود آمده است که این اندیشه فقط در یکسری مناسک با آنها اختلاف ندارد؛ در تمام ابعاد و بحث ها حرفی دیگر دارد؛ حرفی جدید دارد که این حرف می تواند عرصه را بر آنها تنگ کند و آن انحصار را بشکند. یکی از بحث های بسیار اساسی که به نظر می رسد در این عرصه وجود دارد این است که آنها احساس می کنند این حرف جدید صرفا یک حرف نیست، حرفی است که قابلیت اجرا دارد و می تواند تبدیل به عمل شود و نقطه دوم این است که این عمل یک عمل نافذ است و یک عمل کارآمد است و می تواند مؤثر واقع شود. اگر این اندیشه بتواند محقق شود فقط این نیست که یک نظام سیاسی را در ایران به اسم نظام شاه سرنگون کرده است و کسان دیگری آمده اند؛ بلکه این می تواند بسیاری از نظام ها و مناسبات را در عرصه های مختلف تغییر بدهد و این قوت و ظرفیت یک اندیشه دینی است. تمام بحث آنها این است که این اندیشه و این ظرفیت نتواند شکل بگیرد و نتواند الگو شود و نتواند تبدیل به یک مدل برای مناسبات حکومتی و اجتماعی شود. این یک بحث جدید هم نیست. اگر اندیشه شما، انقلاب شما و فکر شما منحصر بود در برخی از مناسک آنها از آن ابایی نداشتند و بلکه شاید آن را تشویق هم می کردند. آن چیزی که موجب نگرانی آنها می شود این است که این فکر و این مناسک موجب به هم ریختن تمام شالوده ها و مناسبات در عرصه های مختلف در جهان بشود و همیشه هم همین بوده است. آیه ای که در اول عرایضم تلاوت کردم دقیقاً همین را نشان می دهد. تمام سئوالی که آنها داشتند این نبود که جناب شعیب حالا یک مناسک جدیدی را برای عبادت ارائه می کند. این را توجه بفرمایید سئوالشان این است که "قَالُوا یَا شُعَیْبُ أَصَلَاتُکَ تَأْمُرُکَ أَن نَّتْرُکَ مَا یَعْبُدُ آبَاؤُنَا" این نماز شما فقط یک مناسک نیست، تمام بحثشان این است که تمام مناسبات ما را برهم ریخته است و بعد در ادامه اش این را بیان می کند که "أَن نَّفْعَلَ فِی أَمْوَالِنَا مَا نَشَاءُ" فقط یک نماز نیست با این نماز تمام آن مناسبات اقتصادی ما را می خواهی تغییر دهی، نحوه عمل ما را در اقتصاد می خواهی بر هم بریزی، "أَصَلَاتُکَ تَأْمُرُکَ أَن نَّتْرُکَ مَا یَعْبُدُ آبَاؤُنَا أَوْ أَن نَّفْعَلَ فِی أَمْوَالِنَا مَا نَشَاءُ " یعنی آن چه را که ما می خواهیم در نحوه مناسبات اقتصادی خودمان داشته باشیم باید آن را ترک کنیم. این است که آژیر خطر است. این است که شما یک اندیشه ای را می آورید که این فقط یک نماد نیست این "صَلاتُک" به دنبال آن این است که "أَن نَّتْرُکَ مَا یَعْبُدُ آبَاؤُنَا" یا "أَن نَّفْعَلَ فِی أَمْوَالِنَا مَا نَشَاءُ" آن مناسبات اقتصادی که ما داریم دنبال می کنیم آنها را باید رها کنیم، لذا است که باید با آن مقابله شود.
امروز آن بحث اساسی که با انقلاب اسلامی ظهور پیدا کرده است این است که یک مناسبات جدید تعریف شده و می شود و یک مناسبات جدید ادعا می شود. اگر این ادعاها بتواند محقق شود بدون شک آن انحصار را خواهد شکست. به این دلیل است که با این ادعا و با این نگاه و با این اندیشه رویایی صورت می گیرد و مقابله می شود. چون این صلاةَ اگر در همه ابعادش بیاید، "انّ صَلاتی و نُسکی و مَهیای و مَماتی" - و همه اینها یک آهنگ دارند- بر همه مناسبات تاثیر می گذارد. مناسبات سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و بسیاری از مناسبات که حاکم بر جهان است دچار تزلزل و دستخوش تغییر خواهد شد. ادعای آن اندیشه هم همین است. جناب شعیب هم هیچ وقت انکار نکردند. در کنار آن بحث هایی که داشت دقیقاً به همین موضوع اشاره داشت. نمی گفت نه، نماز ما که به شما کاری ندارد. ما یک نمازی داریم و شما چرا دچار سوء تفاهم شده اید؟! لااقل بیان او به صراحت همین بود که "یا قوم أوفوا المکیال و المیزان بالقسط " روی این حرف داشت. اینگونه نیست که شما هر طور بخواهید کار کنید و هر گونه مناسباتی را در عرصه های مختلف از جمله در مناسبات اقتصادی بخواهید برای خودتان دنبال کنید. فراوان این بحث را داریم: "یا قوم اوفوا المکیال والمیزان بالقسط ولا تبخسوا الناس اشیاءهم ولا تعثوا فی الارض مفسدین...".

این بیان و این پیام و این اندیشه که ارائه می گردید، با آن رویایی می شد. اندیشه ای که می گوید شما باید مناسبات اقتصادی بر مبنای قسط و عدالت داشته باشید. اگر امروز اندیشه ای بیاید و بگوید که ده ها هزار میلیارد و صدها هزار میلیارد دلار بدون پشتوانه اگر وارد بازار می شود از جیب کدام ملت ها و کدام انسان ها است؟ و این مناسبات باید تغییر کند؛ حتماً باید با این اندیشه رویارویی شود. امروز "مکیال و المیزان" و " أوفوا الکیل والمیزان بالقسط" مصادیق اینگونه دارد و اینکه اندیشه ای بیاید این بحث را مطرح کند و مدعی شود و بعد بر آن بایستد، برای اینکه این مناسبات را تغییر بدهد، طبیعی است این اندیشه فقط یک بحث نظری نیست که بگوییم حالا آنها یک بحثی می گویند و یک نظری هم ما بدهیم. طبیعی است که باید تمام آنها جمع شوند برای اینکه با این اندیشه مقابله کنند. این را یک خطر واقعی می دانند و می بینند که مدعی مناسبات ناعادلانه است و می خواهد آنها را به هم بزند. لذا من عرضم این است که امروز ما در یک رویارویی هستیم. بعد از سی و سه سال از گذشت انقلاب حرکتهایی را می بینیم که در تمام دنیا متوجه به جمهوری اسلامی ایران شده اند و تمام ظرفیت خودشان را امروز بکار می گیرند تا علیه جمهوری اسلامی ایران این ظرفیت را اعمال کنند. این به خاطر چیست؟ به خاطر این است که بتوانند مانعی شوند که حرف جدیدی در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، هنری و عرصه هایی که آنها برای خودشان در آنها انحصار ایجاد کرده اند، بیاید و آن انحصار را بشکند؛ انحصار در قدرت و انحصار در علم را بشکند. آنچه امروز در موضوع انرژی هسته ای علیه ما به کار برده می شود به خاطر این است که این انحصار نباید شکسته شود. آنچه امروز در مناسبات اقتصادی دنبال می کنند برای این است که اگر اندیشه ای متفاوت با آنها بتواند یک قدرت اقتصادی شود، این انحصار شکسته خواهد شد. و از همه آنها مهمتر بحث مدل حکومتی است، یعنی اگر امروز اندیشه ای پیدا شود و مدعی ارائه یک مدل جدید تحت عنوان مردم سالاری دینی شود، این مدل نباید شکل بگیرد، به خاطر احساس خطری که می کنند از دو بخش: یکی اینکه این مدل حرف دارد و دوم اینکه این حرفها می تواند محقق شود و کارآمد باشد.

لذا ما فکر می کنیم امروز علیرغم گذشت سی و سه سال در ابتدای یک حرکت بزرگ هستیم. یک حرکت برای مدل سازی در عرصه های مختلف. یک وجه ممیزه آنچه امروز انقلاب اسلامی در این سی و سه سال از خود بارها نشان داده است این است که مقاومت آن توانسته است همراه با پیشرفت باشد. این به نظر من نکته اصلی است و این است که آن خطر را برای آنها بیشتر می کند که یک مقاومت صرف نیست، یک مقاومت با هزینه نیست که بعد از مدتی این هزینه و افزایش هزینه ها موجب تمام شدن سرمایه شود. این مقاومت امروز ویژگی اش این است که همراه با خودش پیشرفت را دارد و همراه با خودش فوایدی را دارد و همراه با خودش تولید مزیت های نسبی را دارد. لذا آن چیزی که در عرصه های مختلف فرهنگی، سیاسی و اقتصادی امروز اهمیت پیدا می کند این است که با توجه به غنای این اندیشه باید مقاومتی را ارائه داد که این مقاومت نه تنها مانع پیشرفت نشود و بلکه پیشرفت را افزون کند، به این پیشرفت سرعت بدهد و مقاومت همراه با پیشرفت باشد. بسیاری از کسانی که برای بار اول به تهران می آیند حتی مقامات خود کشورهای غربی، وقتی که با دستاوردهای انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی روبرو می شوند به صراحت بیان می کنند که برایشان حیرت آور است و این تصور را از پیشرفت در جمهوری اسلامی ایران نداشتند. آنها می فهمند که این پیشرفت متفاوت است با برخی از ظواهری که در سایر کشورها وجود دارد. این پیشرفت پیشرفتی است که علی رغم تمام فشارها و تهدیدها و تحریم ها و اقدامات اینگونه حاصل شده است. این اهمیت پیدا می کند و یک جلوه خاصی می دهد به این مقاومت. آنچه را که امروز باید دنبال کنیم و همایش هایی از این دست برای آن مغتنم هست این است که این مدل را باید برای محقق شدن و برای اجرا و کارآمدی روز به روز چه در کارهای نظری و چه در اجرائیات عملی کاملتر و متعالی کنیم. یکی از بحث هایی که آنها به شدت از آن نگران هستند، همین است که فشاری که علیه ملت ما برای حفظ آن انحصار و برای مقابله با آن اندیشه می آورند به ضد خودش تبدیل شود و امروز الحمدلله شده است.

من یادم نمی رود در گفتگوهای ژنو2 ما بحثی مطرح کردیم تحت این عنوان که ما مقاصدمان صلح آمیز است، انرژی هسته ای صلح آمیز را حق خودمان می دانیم و از این حق کوتاه نمی آییم. در آنجا تاکید کردیم بحث توقف و تعلیق را نمی پذیریم، آنچه در نطنز در حال انجام است غنی سازی برای مصارف صلح آمیز برای استفاده در نیروگاه است. راکتور تهران به سوخت 20 درصد نیاز داشت که این هم جزو مصارف صلح آمیز است. این هم مصداقی دیگر از استفاده صلح آمیز انرژی هسته ای بود. 850 هزار بیمار از محصولات راکتور تحقیقاتی تهران استفاده می کردند و یک نیاز ابتدایی بود که ما سوخت 20 درصد داشته باشیم چون تا آن زمان سوخت ما فقط 5/3 درصد بود. در گفت وگوها اعلام کردیم که سوخت 20 درصد بر اساس مقررات آژانس و ان.پی.تی حق ما است و اگر شما این را تسهیل می کنید و در اختیار ما قرار می دهید که باید این کار را بکنید، ما آماده هستیم این را بخریم. آنها با توجه به نیازی که کشور دارد (850 هزار بیماری که نیاز به محصولات راکتور دارند) یک موضوعی پیدا کردند برای اینکه از آن به عنوان یک اهرم فشار علیه ملت ما استفاده کنند. طبق اساسنامه آژانس وظیفه داشتند این را تسهیل کنند و در اختیار ما قرار بدهند؛ ولی بازی درآوردند و گفتند نه ما نمی توانیم بفروشیم و مثلاً حاضریم تبادل کنیم. در بحث تبادل هم آن سیری که طی شد و آن بیانیه تهران و بازی هایی که در آوردند، نشان دادند که آنها با پیشرفت ملت ایران مخالف هستند. سوخت 20 درصد برای راکتور تحقیقاتی که مصارف تحقیقاتی و دارویی دارد، تحریم در آن چه معنایی دارد؟ عرضم این است که این بحث را مطرح کردند که ما این سوخت را نمی دهیم و آن شرایط مختلف را بیان کردند که خوب ما هیچ کدام را نپذیرفتیم. و آنجا ما یک بحثی را مطرح کردیم که اگر شما این سوخت را در اختیار ما نگذارید ما خودمان تولید می کنیم. من فراموش نمی کنم لبخندی که برخی از این اعضاء در آن جلسه زدند. معنی اش این بود که خوب بروید تهیه کنید اگر می توانید و این کار راحتی نیست و خوب درست هم بود.

یعنی تولید سوخت 20 درصد و تبدیل آن به صفحات سوخت کار پیچیده ای بود و محاسبات مهمی نیاز داشت برای اینکه این سوخت تولید شود و تبدیل به صفحات سوخت شود. ما گفتیم که اگر شما این کار را انجام ندهید ما خودمان انجام می دهیم. آنها استدلالشان این بود که ما که امروز این سوخت را در اختیار داریم و فن آوری آن را داریم، از روزی که بخواهیم سوخت را متناسب با راکتور تحقیقاتی تهران تهیه کنیم حداقل دو سال طول می کشد. لذا شما در این دو سال باید این کار را انجام دهید و ما بعد از این دو سال این را تحویل خواهیم داد. حتی آنها بیان می کردند که ما حاضریم کارشناسان فنی خود را بفرستیم که به شما توضیح بدهند و استدلال کنند که واقعاً به لحاظ سیر فنی حتی برای ما که این فناوری را در اختیار داریم دو سال طول خواهد کشید تا یک سوختی متناسب با راکتور تحقیقاتی تهران تهیه شود. خوب آنجا بیان شد که اگر شما وارد این همکاری نشوید خود ما این کار را خواهیم کرد. و اینجا یادی کنیم از شهید بسیار بزرگوار «شهریاری» که این محاسبات را انجام داد بدون اینکه ما به ازاء ریالی طلب کند، این کار ارزشمند و بزرگ را به فرجام رساند و جمهوری اسلامی ایران به پشتوانه چنین ظرفیتی خودش توانست این کار را در کمتر از دو سال محقق کند و امروز ما توانسته ایم این سوخت را در قالب آن صفحاتش به مصرفی که نیاز داریم برسانیم.

اشاره ای می خواهم کنم به مقاله یکی از نظریه پردازهای راهبردی معروف امریکا در اواسط دهه نود. اگر به خاطر داشته باشید اواسط دهه نود در دوره ریاست جمهوری کلینتون هم تحریم ها را علیه ما تشدید کردند، آنجا آن فرد مقاله ای نوشت که به نظر من آن مقاله خطرناک تر از آن تحریم ها بود. در مقاله بیان کرد مسیر تحریم ها برای ایران یک مسیر اشتباه است، اتفاقاً آن مسیری که ما باید دنبال کنیم این است که خلاف این مسیر را برویم. استدلالش این بود و استدلال درستی بود و به همین دلیل هم خطرناک بود. آنها فهمیده بودند آنچه را که امروز جمهوری اسلامی ایران دنبال می کند ارائه یک الگو برای شکستن این انحصار و یک مقاومت همراه با پیشرفت است، تحریم های جمهوری اسلامی ایران این مسیر را تقویت می کند و موجب می شود که جدی تر و اصولی تر در این مسیر حرکت کند مثل موضوع سوخت 20 درصد. شاید اگر آنها در گفت وگوهای ژنو2 سوخت 20 درصد را به ما می دادند ما امروز خودمان سوخت20 درصد را به اتکاء ظرفیت داخلی نداشتیم. آن فرد در مقاله اش گفته بود که اگر هم بخواهیم جلوی مقاومت ایران در برابر این الگوی انحصاری جهان را بشکنیم، راهش این است که ایران را هضم کنیم در داخل این موضوع، راهش این است که اتفاقاً تمام مناسبات اقتصادی با ایران را آنقدر زیاد کنیم تا اقتصادش در اقتصاد جهانی هضم شود و نتواند داعیه مقاومت را در برابر آن الگو و مدل انحصاری جهان داشته باشد. همان زمان من گفتم اتفاقاً این نگاه خطرناکتر است. از همین جا من این نکته را می خواهم عرض کنم، آنهایی که احساس می کنند با تحریم ها می توانند به ملت ما فشار وارد کنند یا با این حرکتها مانع این مسیر شوند اتفاقاً دارند در زمین ما بازی می کنند. اتفاقاً آنها با این حرکتشان باعث می شوند شکل گیری این اندیشه جدید و کارآمدی آن و اجرایی بودن آن در ارائه الگوی بومی سرعت بیشتری بگیرد و امروز اگر پیشرفتی در کشور ما در عرصه های مختلف وجود دارد، این پیشرفت حاصل مقاومت در آن اندیشه است و حاصل اتکاء به ظرفیت های دینی و بومی است. چرا این پیشرفت ها را سایر کشورها که این تهدیدات و تحریم ها و فشارها علیه آنها نیست بلکه تسهیلات و امکانات فراوان در مناسبات جهانی دارند به دست نمی آورند؟ لذا من از همین جا با توجه به گفت وگوهای هفته آینده این نکته را هم عرض می کنم که مقاومت ملت ایران موجب پیشرفت شده است و پیشرفت ایران حاصل این مقاومت بوده است. من به آنها توصیه می کنم دچار اشتباه محاسباتی نشوند. امروز اگر ما این پیشرفت را داریم و اگر ما امروز با عزت می توانیم در گفت وگوها شرکت کنیم و از حقوق ملت ایران دفاع کنیم به خاطر این مقاومت بوده است. به خاطر این مقاومت بوده است که ما توانسته ایم به خوبی از حقوق ملت ایران دفاع کنیم و امروز ملت ایران با افتخار بر حقوق خودش پافشاری کند و ذره ای از آن کوتاه نیاید. من بعد از گفت وگوهای استانبول اظهاراتی را شنیدم از برخی از مقامات غربی، همین جا به آنها هشدار می دهم که دقت کنند در این اظهارات، توجه داشته باشند که دچار اشتباه محاسباتی نشوند. یکی از مهمترین خطاهای اینها این بوده است که در این سی و سه سال بارها دچار اشتباه محاسباتی شده اند و بعد خودشان فهمیده اند که چه خطای بزرگی کرده اند. امروز آنچه را که ما در بغداد می توانیم گفت وگو کنیم، گفت وگو برای همکاری است مبتنی بر حقوق مسلم ملت ایران. ما برای همکاری آماده گفت وگو هستیم. این نکته که گفته می شود زمان برای گفتگو رو به پایان است من به آنها این را می گویم که امروز آنچه رو به پایان است زمان برای راهبرد فشار است. راهبرد فشار است که جواب نداده است.

یک سئوال که اینجا اهمیت دارد و شاید شما هم با آن مواجه باشید این است که اگر این مسیری که آنها دنبال می کنند موجب پیشرفت ملت ایران شده است، پس چرا آنها دارند دنبال می کنند؟ این یک سئوال اساسی است. من فکر می کنم امروز کسانی که به هر حال از پیشرفت ملت ایران راضی نیستند به خاطر برخی از منافع مقطعی و تاکتیکی حاضرند حتی از آن نگاه راهبردی و منافع راهبردی خودشان دست بردارند.

بدون شک مسیر فشار بر ملت ایران و اعمال فشارها به ایران موجب مقاومت بیشتر ملت ما و موجب پیشرفت بیشتر خواهد شد. اما آن چیزی که اهمیت دارد و من در اینجا بیان می کنم این است که امروز مسیری که مردم ما برای پیشرفت انتخاب کرده اند یک مسیر غیرقابل برگشت است. آنچه را که آنها به خاطر برخی از اهداف تاکتیکی از طریق فشارها دنبال کرده اند، بدانند به آنها هم دسترسی پیدا نخواهند کرد.

اگر آنها همان طور که می گویند می خواستند با اعمال فشارها مانع پیشرفت هسته ای ما بشوند، امروز به خوبی دیدند که اینها نه تنها مانع نشد بلکه ایران به شکل منحصر به فردی بر اساس ظرفیتهای درونی خودش هسته ای شد و این پیشرفت را حاصل کرد.

اگر آنها با این فشارها مقاصد نه صرفاً اقتصادی و بلکه سیاسی داشتند که مانع انسجام و همبستگی ملت ایران بشوند، امروز به خوبی دیدند که این فشارها موجب همبستگی بیشتر و انسجام ملی بیشتر است. امروز پیوند نظام و مردم یک پیوند عمیق، وسیع و ناگسستنی است.

امروز با این ظرفیتها است که جمهوری اسلامی ایران می تواند در عرصه های مختلف و درباره مناسبات جهانی در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و سایر عرصه ها حرف داشته باشد و امروز ما فکر می کنیم ظرفیتهای جمهوری اسلامی ایران یک فرصت هست برای جهان تا با استفاده از این ظرفیتها مناسباتی جدید و مناسباتی عادلانه شکل بگیرد.

۱۳۹۱/۲/۳۰

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...