نسخه چاپی

هزینه وتاوان حرف‌های نسنجیده

جواد محدثی

حکیمان و فرزانگان همیشه توصیه کرده اند که انسان، زبان خود را از بیهود گویی حفظ کند و پیش از سخن گفتن،بیندیشد و حرفهایش (چه کتبی و چه شفاهی) متکی بر فکر و آینده نگری باشد.
بی درنگ و تأمل، لب به سخن گشودن و دست به قلم بردن و پاسخ سئوالی را دادن و نقد و تحلیلی را نوشتن و بازتاب های آن را نسنجیدن و «برداشت های غیرمقصود» را که از سوی مخاطبان انجام می‌گیرد به حساب نیاوردن، گاهی نشانه ضعف بینش و خرد است.
چه بسیار اتفاق می افتد که شما سخنی می گویید، شنونده برداشت دیگری می‌کند . شما فیلمی می‌سازید بیننده تفسیر خاصی از آن می کند شما تصویری می کشید دیگران آن را طور دیگری می فهمند.
نه این که از ترس این گونه «سوء برداشت ها» حرفی نزنیم و چیزی ننویسیم نه، بلکه دقیق تر و فکورتر باشیم، چون ما نمی توانیم جلوی برداشت های مختلف دیگران را بگیریم، ولی می توانیم کمتر بهانه ب دستشان بدهیم.
در برخی احادیث، تعبیری زیبا و عمیق به کار رفته است از جمله در سخنی از امام عسگری (ع) می‌خوانیم: «قلب احمق در دهان اوست و دهان حکیم و عاقل، در قلب او»1
این تشبیه، بر ضرورت «فکر قبل از کلام» تاکید دارد.
مزن بی تأمل به گفتار،دم.
این که دل در دهان باشد، یعنی بی فکر و تأمل حرف زدن، سخنی را پراندن!
و این که دهان در قلب باشد، یعنی سنجیده و با فکر حرف زدن، قضاوت کردن، سخنی را نقل کردن، حادثه را تحلیل کردن.
اولی، کار جاهلان و بی خردان است، دومی شیوه حکیمان و فرزانگان
دهان اگرظرفی است که باید دریچه و چفت و بستی داشته باشد، باید از سرریزهای این ظرف، مواظبت کرد.
هم پرحرفی ناپسند است، هم دروغ و ناروا، هم فحش و ناسزا، هم کلام بی جا، هم سخن در باره آن چه نمی‌دانیم هم حرفی که مایه رنجش کسی شود، یا آبرویی را ببرد، یا فتنه ای را برانگیزد،یا دو دوست را با هم دشمن سازد، یا دو گروه را به جان هم اندازد، یا سبب سلب «اعتماد عمومی» در جامعه شود.
درمان همه این‌ها، دم فروبستن از سخن بی فکر است.
حضرت علی (علیه السلام) می فرماید: «اذا تم العقل نقص الکلام2
وقتی خرد کامل شود، سخن کاسته گردد.
آیا معنای ضمنی این سخن، این نمی شود که پر حرفی و حرافی، نشانه کم خردی است؟
به جای این که ما اسیر گفته‌ها شویم، باید گفته‌ها اسیر و در اختیار ما باشد. این شیوه بهتر و مقرون به صرفه‌تر است.
آیا همه حرف‌هایی که می زنیم یا می‌نویسیم، لازم و مفید است؟

پی نوشتها
1- قلب الاحمق فی فعمه و قم الحکیم فی قلبه (تحف العقول، ص 481)
2- بحار الانوار، ج68، ص290




منبع: هفته نامه پنجره

۱۳۹۱/۳/۲

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...