نسخه چاپی

مظلومیت شهید بهشتی حتی پس از شهادت!

«مظلومیت شهید بهشتی حتی پس از شهادت!»عنوان سرمقاله روزنامه وطن امروز به قلم امیرعلی جهاندار است كه در آن می خوانید

هفته ای که گذشت به واسطه شهادت سیدالشهدای انقلاب اسلامی به هفته قوه قضائیه معروف شده است. به گفته امام راحل «بهشتی مظلوم بود و مظلوم زیست» اما آنچه امروز باید بر آن افزود این است که بهشتی بعد از شهادتش نیز مظلوم است.

جناب آقای روحانی، رئیس جمهوری محترم کشور که خود با نگاه برون زا مسائل را تحلیل می کنند، اخیرا در دیداری با بیان اینکه شهید بهشتی سعه صدر بالایی داشت، گفته اند: «شهید بهشتی با موافق و مخالف و حتی دشمن ترین افراد با سعه صدر به مذاکره و مناظره می نشست.» در این میان عده ای که مذاکره و نشست و برخاست با آمریکا را به هر قیمتی طالبند، سعی کردند از نمد «مذاکره» در این فراز از سخنان رئیس جمهور درباره شهید بهشتی، کلاهی برای خود ببافند. چند روایت مبهم تاریخی از مذاکرات شهید بهشتی در اوایل و پیش از انقلاب دستاویزی برای برخی است که مذاکره و رابطه به هر قیمتی را توجیه کنند. اینجاست که شهید بهشتی بعد از شهادتش هم مورد ظلم قرار می گیرد.

پس از تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام، اسناد جاسوسی افراد بسیاری از جمله نیروهای اصلی جبهه ملی، نهضت آزادی، منافقین و... از لانه کشف شد. پور یزدان پرست از دانشجویان تسخیرکننده لانه جاسوسی می گوید: «به توصیه امام همه اسناد را بدون تفسیر منتشر می کردیم و همین امر باعث لورفتن جاسوسی بسیاری از افراد شد.» اما در این بین سندی نیز از شهید بهشتی کشف شد که مربوط به چند روز قبل از اتفاق لانه جاسوسی بود. هرچند دانشجویان انقلابی معتقد بودند باید این سند نیز مانند دیگر اسناد منتشر شود؛ با تعلل هیات منتشرکننده، سند توسط نیروهای نفوذی منافقین دزیده می شود و با دستکاری و تحریف منتشر می شود به گونه ای که القا کند شهید بهشتی خود از موافقان و رابطان با آمریکایی هاست.

لیبرال ها نیز از این فرصت استفاده کردند و به واسطه آنکه گناهان خود را بپوشانند شروع به هجمه به شهید بهشتی کردند اما این سند در حقیقت مربوط به دیداری بود که توسط ابراهیم یزدی، وزیر امور خارجه دولت موقت ترتیب داده شده بود و برخلاف آنچه منتشر شده بود، شهید بهشتی در آن دیدار تنها به مطالبه حقوق ملت ایران و بازخواست آمریکایی ها به واسطه ظلم هایی که به ایران و ملت ایران از سوی آنها و نوکرشان در ایران شده بود، پرداخته و با نهیبی بزرگ به آنها می گوید: «شما با اعمال خودتان دارید به خیانت خودتان علیه ملت ایران ادامه می دهید، شما می خواهید ملت را در تنگنا بگذارید اما بهتان بگوییم، ملت ما در برابر هر نوع تنگنای اقتصادی و سیاسی قدرت مقاومت دارد اما لااقل دیگر دم از دوستی با ملت ایران نزنید، ملت ما امروز آگاه تر از آن است که بتوان آن را با این تعارفات سیاسی فریبش داد.» در این دیدار شهید بهشتی یک کلام از تقویت روابط با آمریکایی ها سخن نمی گوید. بعدها شهید بهشتی در پاسخ به یک خبرنگار خارجی درباره نظر وی درباره اتفاق تسخیر سفارت هم می گوید: «این معمول است اما انقلابی نیست. اگر ما در اینجا از سنت های دیپلماتیک صحبت کنیم به شما حق خواهم داد ولی ما انقلابی انجام داده ایم و این انقلاب قوانین ویژه خود را دارد. ما جوانان انقلابی را حمایت می کنیم زیرا آنان با این عمل خویش یگانه راهی را دیده اند که اندیشه ها، اهداف و احساسات انتقامجویی خویش را به جهانیان نشان دهند و این را باید جهان بفهمد».

در همان اثنا برخی لیبرال ها ماجرای دیدار شهید بهشتی با ژنرال هایزر را در پیش از انقلاب بیان کردند. ماجرایی که ولوله ای بین نیروهای انقلابی به پا کرد و شهید بهشتی را آماج تیرهای بناحق دوست و دشمن کرد اما شهید بهشتی خود در آن ایام به این مساله پاسخ گفت. در 27 دی ماه 1359 روزنامه کیهان تحت سرپرستی ابراهیم یزدی مصاحبه ای اختصاصی با شهیدبهشتی به چاپ رساند. البته لحن بازجویی گونه خبرنگار این روزنامه، باعث شد قسمتی از مصاحبه در آن زمان به چاپ نرسد اما این مصاحبه می توانست پاسخ مستدلی به جوسازی های منافقین باشد. شهیدبهشتی در مصاحبه با روزنامه کیهان گفته بود: «هیچگاه برای گفت وگو با ابرقدرت های دشمن قدمی به جلو نگذاشتم وحتی افراد و گروه های اجتماعی محترمی را که به این راه معتقد بودند، مکرر با آنها بحث می کردم که فکر نمی کنم این روش، روش صحیحی باشد و این روش، روشی است که اصولا با روحیه انقلاب سازگار نیست.

بله! من در عین اینکه هر نوع مذاکره براساس سازش مصلحت جویانه را صریحا نفی می کنم و نفی کرده ام و در این راه هیچ وقت آن را جزو طرح و برنامه مبارزاتی برای خود و همفکرانم قرار نداده ام، مواردی پیش آمده که عکس مطلب بوده، دشمن خواسته برای مساله ای با ما تماس بگیرد، نه اینکه ما خواسته باشیم دشمن با ما تماس بگیرد، او خواسته با ما تماس بگیرد.» شهید بهشتی از موارد عکس هم درخواست دیدار امرای ارتش با شورای انقلاب را بیان می کند. دیدارهایی از این دست را مهدی بازرگان هماهنگ می کرد که شهید بهشتی در مورد همان دیدار هم می گوید: «سران ارتش از طریق آقای مهندس بازرگان تماس گرفته بودند که می خواهند با بعضی از اعضای شورای انقلاب ملاقاتی داشته باشند، از جمله پیشنهاد شد که در این ملاقات من هم شرکت کنم ولی من به دلایلی در این ملاقات شرکت نکردم. اگر هایزر در جمع سران ارتش در آن موقع بوده و ملاقاتی با بعضی از اعضای شورای انقلاب که در آن جمع حضور داشتند، داشته، اطلاعی ندارم ولی تا آنجا که به خاطر دارم با او هیچگونه ملاقاتی نداشته ام». شهید بهشتی در پاسخ به سفیر انگلیس هم بدبینی اش را به آمریکایی ها بیان کرده و گفته بود: «ما از خیلی وقت پیش برای دخالت نظامی آمریکا آماده ایم. خلاف انتظار ما نیست، ولی هر سرباز آمریکایی که به داخل مرزهای ایران بیاید، میان مردم ما یک جا بیشتر برایش نیست و آن هم گور زیر خاک است البته حالا فرمان خدا یک جای دیگر برای شان پیش بینی کرده بود و آن زغال گردیدن و سوخته شدن بود. سفیر انگلیس گفت «این ممکن است به یک جنگ تمام عیار تبدیل بشود.» گفتم آن هم جنگ یک ملت فداکار با ایمان با کمترین سلاح با دشمن مجهز به آخرین سلاح خواهد بود. نخواستم به او بگویم مگر آمریکا تجربه ویتنام را به این زودی فراموش کرد؟ ایران اگر ایران اسلامی است، برتر از ویتنام است.

ما زیر بار سختی ها و مشکلات و دشواری ها قد خم نمی کنیم؛ ما راست قامتان جاودانه تاریخ خواهیم ماند. تنها موقعی سر پا نیستیم که یا کشته بشویم یا زخم بخوریم و بر خاک بیفتیم و الا هیچ قدرتی پشت ما را نمی تواند خم کند». شهید بهشتی به آمریکایی ها می گوید: «آمریکا، از ما عصبانی باش و از عصبانیت بمیر و در سال آخر عمرش با همان روحیه انقلابی و استکبارستیزی اش خطاب به ریگان بیان می کند: «آقای ریگان بشنو، آقای ریگان بشنو این فریاد خشمگینانه ملت ما را ببین آیا می‏شنوی این ملت هنوز با همان شکوه با همان خروش که در ماه های نیمه دوم سال 57 مرگ بر آمریکا را سرمی داد، امروز هم با همان خروش و با همان قهرمانی فریاد دارد که مرگ بر آمریکا و مرگ بر سازشکار، برادر من خواهر من اگر فریاد الهی را، این عزت خداداد را، این سرافرازی دنیا و آخرت را بخواهیم حفظ کنیم باید برای پرداختن بهای سنگین آن همه ما آماده باشیم که بهشت را به بها می دهند، بهشت حاکمیت اسلام را با بهای سنگین پرداخت می کنند. الم أحسب الناس أن یترکوا أن یقولوا آمنا ».

ادامه ظلم به شهید بهشتی بعد از شهادتش امروز اتفاق می افتد که برخی جریان ها برای باز کردن راه خود برای مذاکره بخواهند اقدامات شهید بهشتی را تحریف کنند حال آنکه ایشان نه تنها مذاکره ای باب طبع آقایان با آمریکا نداشته بلکه آنچنان که در بالا گفته شد، بزرگ ترین مواضع ضداستکباری و ضدآمریکایی را در انقلاب اسلامی اتخاذ می کرده است.

۱۳۹۳/۴/۱۲

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...