نسخه چاپی

كودتای نوژه چه بود؟

ایران را می‌توان سرزمین كودتاهای ناكام لقب داد. جز دو كودتای مشهور سوم اسفند و بیست و هشتم مرداد و چند شبه‌كودتای دیگر، ده‌ها كودتای ناكام نیز در تاریخ ایران وجود دارد كه بازخوانی هریك تصویری تمام و كمال از سطح تحلیل و تفكرات حاكم بر جریانات اپوزیسیون به دست می‌دهد؛ از آن جمله كودتای ناكامی كه با محوریت شاپور بختیار آخرین نخست‌وزیر دوران پهلوی و جمعی از نظامیان سكولار ارتش در شامگاه ۱۸ تیر ۱۳۵۹ پیش از آنكه رسما آغاز شده باشد، پایان یافت.

به گزارش نما به نقل از پایگاه خبری فرجام، کودتای نوژه با نام کامل «نجات قیام ایران بزرگ»، طرحی نظامی بود که در آن تنی چند از افسران ارتش با تمرکز افسران نیروی هوایی برای بازگردانی شاپور بختیار به ایران طرح ریزی کرده بودند و مطابق این طرح در صورت عدم موفقیت کودتا، قرار بر حمله ارتش عراق و اعلام دولت آزاد خوزستان بود. ساختار سازمانی کودتای نوژه در ایران و پاریس پی ریزی شده بود و نیروهای مخالف داخلی و خارجی و نیز جریان‌های سیاسی مخالف در داخل و خارج کشور شناسایی و یک هسته اطلاعاتی وسیع برای اجرای کودتا پی ریزی شد. بر اساس برخی گزارش‌ها، طراحان کودتای نوژه توسط ستادی از پاریس به رهبری شاپور بختیار هدایت می‌شدند.

در دی ماه 1358، یکی از هواداران شاپور بختیار- شهردار آبادان پس از کودتای 28 مرداد 1332- نمودار سازمانی را تهیه کرد و نام آن را «نقاب» گذاشت و کلمه «نقاب» متشکل از حروف اول «نجات قیام ایران بزرگ» بود. وی در آبان ماه وارد ایران شد.

کودتاچیان پایگاه نوژه را به دلیل امتیازاتی که داشت برای اهداف کودتا مطلوب تشخیص دادند؛ این امتیازات عبارت است از:

اول، از نظر داشتن هواپیماهای قابل تجهیز به سلاح سنگین بر پایگاه مهرآباد برتری داشت؛

دوم، نزدیک ترین پایگاه به تهران بود؛

سوم، در 60 کیلومتری همدان (دور از دسترس مردم ) قرار داشت؛
چهارم، تیمسار محققی (او قبلا فرمانده پایگاه یکم مهرآباد بود؛ اما این به تنهایی برای طرح عملیات هوایی کودتا کافی نبود) تیمسار مهدیون سروان نعمتی سروان ایران نژاد سروان پوررضایی و... در آنجا خدمت کرده و اماکن و پرسنل پایگاه را می شناختند.

با شروع عملیات قرار بود ابتدا منزل امام خمینی (ره) بمباران شود و پس از بمباران هوایی، صدا و سیما، ستاد نیروی زمینی ارتش، ستاد کل ارتش، پادگان حر، پادگان قصر، پادگان جمشیدیه و زندان اوین باید توسط کماندوهای تیپ 23 نوهد تسخیر می‌شدند.

آژانس جاسوسی آمریکا («سیا») به «کودتای نوژه» امید زیادی بسته بود و آن را ضربة نهایی و قطعی بر پیکر نظام نوپای جمهوری اسلامی می‌پنداشت و اهمیت آن را بیش از تجاوز نظامی صدام ارزیابی می‌کرد. به گفته سران «کودتای نوژه» مدتی بر سر تقدم «کودتای نوژه» یا آغاز جنگ تحمیلی بحث شد و سرانجام، بعد از سفر بنی‌عامری (از عناصرکودتا) به پاریس در اسفندماه، این طرح (آغاز جنگ تحمیلی) در «تقدم 2» قرار گرفت و «تقدم 1» به کودتا داده شد. این کودتا، از لحاظ تجهیزات نظامی که قرار بود از داخل و خارج در جریان آن به کار گرفته شود در تاریخ کودتاهای جهان بی‌سابقه بود و چنان دقیق طرح‌ریزی شده که سیا موفقیت آن را قطعی می‌دانست. امید به موفقیت کودتا تا بدان حد بود که حتی اعلامیه پیروزی آن نیز آماده شده و خانه‌ای نیز برای انتقال شریعتمداری به تهران اجاره شده بود. شریعتمداری باید در این خانه مستقر می‌شد و به عنوان «رهبر مذهبی»! کودتا، آن را تأیید می‌کرد.

کودتاچیان پس از جلب برخی از روحانی‌نمایان «متنفذ» مانند شریعتمداری با استفاده از ده میلیون دلاری که ارتجاع عرب، از طریق سعودی، در اختیار گذارده بود، مخفیانه به جذب نیرو پرداختند.
سران کودتا از طریق بختیار با «کومه‌له» و «حزب دمکرات» نیز تماس گرفته و بختیار در جریان ملاقات‌های متعدد با قاسملو و عز‌الدین حسینی موافقت آنها را جلب کرده بود. کودتاچیان با جریان‌های سیاسی دیگر نیز مصالحه کرده بودند: توضیحی که مهندس قاضی به تیمسار مهدیون و محققی می‌داد به این ترتیب بود که ما در حال مذاکره با هر دو گروه هستیم، هم مجاهدین و هم فدائیان خلق. می‌گفت که با فدائیان خلق تمایل زیادی نداریم چون مارکسیست هستند؛ ولی با مجاهدین خلق نه، صحبت کردیم و به این نتیجه رسیدیم که در آن روز ازشان بخواهیم که به نفع ما وارد کار نشوند، ما احتیاجی نداریم که آنها به نفع ما وارد عمل بشوند.. وی می‌گفت که ما این قول را از مجاهدین خلق گرفته‌ایم که آن روز بی طرف بمانند، در عوض اینکه آن روز بی طرف می‌مانند بهشان قول داده‌ایم که آزادی فعالیت سیاسی داشته باشند و هر نوع فعالیت سیاسی که بخواهند در نهایت آزادی انجام بدهند.» طبق اسناد و مدارکی به دست آمده، تماس‌هایی میان کودتاگران و موسی خیابانی صورت گرفته بود و ضمن پیشنهادی که رهبران کودتا به سازمان مجاهدین داده بودند، موافقت شده بود که سازمان مجاهدین در مقابل پستی که به مسعود رجوی واگذار می‌شود، به نفع کودتاگران از موضعگیری در مقابل عمل کودتا خود را کنار بکشد.»

عملیات کودتا قرار بود به طور هم زمان در تهران و سایر شهرهای بزرگ به اجرا درآید و اماکنی مانند مدرسه فیضیه، اقامتگاه امام، کمیته مرکزی، نخست‌وزیری، میعادگاه‌های نماز جمعه و... توسط هواپیماها بمباران شود. بنا بود کودتاگران در این بمباران از بمب‌‌های خوشه‌ای و آتش‌زا استفاده کنند. آنان در حدود 30 فروند هواپیما، 60 نفر خلبان و حدود 500 نفر افراد فنی و نظامی را برای شرکت در عملیات آماده کرده بودند.

به گفته‌ همه‌ افراد دستگیر شده از جمله تیمسار محققی، «بیت امام» نخستین و مهم‌‌ترین هدفی بود که باید بلافاصله بمباران می‌شد. حمله به بیت امام مرکز ثقل کودتا را تشکیل می‌داد و به معنای به دست آوردن کلید پیروزی کودتا بود. برای سران کودتا کاملاً مشخص بود تا زمانی که امام زنده است، مردم با یک کلمه ایشان به خیابان‌ها ریخته و عمل کودتا را عقیم خواهند کرد... به همین جهت از بین بردن امام یکی از مهم‌ترین هدف‌های کودتا بود و برای اجرای آن بیش از سایر هدف‌ها، هواپیما و مهمات سنگین در نظر گرفته شده بود.

در مورد نقش سازمان «سیا» و سایر کشورهای خارجی در این کودتا، ستوان ناصر رکنی در اعترافاتش می‌گوید: دو الی سه ماه بعد از پیروزی انقلاب، اولین تماس بین مأمورین سیا و یکی از دوستان بنی‌عامری در اروپا برقرار می‌شود و ‌آنها بنی‌عامری را با بختیار مرتبط می‌سازند. تمامی هماهنگی‌های لازم بین کشورهای عضو بازار مشترک اروپا و ستاد دکتر بختیار در پاریس از طریق «سیا» انجام می‌گرفته است. هماهنگی بین رژیم صهیونیستی و کشورهای مرتجع منطقه نظیر عربستان، مصر و عراق، توسط نماینده سازمان «سیا» که در دفتر دکتر بختیار در پاریس است انجام می‌گرفته است.»

با وجود همه برنامه ریزی ها، از همان زمان که احتمال وقوع کودتا احساس شده بود، ستادی مرکب از واحدهای اطلاعات سپاه همدان، گروه مهندسی سپاه همدان، انجمن اسلامی نیروی هوایی، تعدادی از پرسنل نیروی زمینی و تیپ نوهد به نام «ستاد خنثی سازی کودتا »تشکیل شد، اما این ستاد اطلاعات مؤثر و دقیقی از کودتا در اختیار نداشت؛ ولی اطلاعات کودتا با افشای دو خلبان و تا حدود کمتری توسط درجه دار تیپ 23 نوهد، در اختیار ستاد خنثی سازی کودتا قرار گرفت و عملاً از عملیات کودتا، توسط این 2 نفر آگاه شدند. با جمع بندی اطلاعات و تکمیل آن و با اطلاعاتی که از قبل جمع آوری شده بود عملیات مقابله با کودتای قریب الوقوع، به سرعت در دو محور پارک لاله و پایگاه شهید نوژه طرح ریزی شد.

در جریان این کودتا که چند صد چترباز مشغول به خدمت و بازنشستۀ ایرانی مشارکت داشتند، کودتاچیان به سمت پایگاه هوایی نوژه راه افتادند تا عملیاتی نظامی را برای سرنگونی نظام اسلامی برآمده از انقلاب ۵۷ به اجرا بگذارند، غافل از اینکه دولت به این نقشه پی برده بود و در نتیجه بسیاری از این چترباز‌ها، به محض رسیدن به پایگاه دستگیر شدند، چند صد تن دیگر از کسانی که در این طرح نقش داشتند، طی روزهای بعد از آن شب بازداشت شدند و پس از محاکمه‌ای سریع، به جوخه اعدام سپرده شدند.

کودتای نوژه در کنار مداخلات و صدها توطئه سیاسی، نظامی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی و دیپلماتیک دیگر حاکی از خصومت همه جانبه امریکا نسبت به ملت ایران و انقلاب اسلامی است، مردم کشورمان با تمسک به خداوند و در سایه پیروی از ولایت فقیه این توطئه را نیز مانند سایر تهدیدات و فتنه های استکبار جهانی نقش بر آب کرد. کودتای نوژه تنها گوشه ای از حرکت های براندازانه مستکبران در مسیر انقلاب اسلامی به شمار می‌رود.

۱۳۹۳/۴/۱۸

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...