نسخه چاپی

شیعه یعنی انحنای ذوالفقار

صالح اسكندری

در گنجينه بي پايان و معدن علم زيارت "جامعه کبيره" که يادگاري بي بديل از دهمين امام شيعيان حضرت علي النقي امام هادي (عليه السلام) است و مانيفست تمام عيار مکتب تشيع به منظور تبيين صراط اقوم و سبيل اعظم زندگي فردي، اجتماعي و سياسي انسان به حساب مي آيد مي خوانيم:
مُقِرٌّ بِفَضْلِکُمْ مُحْتَمِلٌ لِعِلْمِکُمْ مُحْتَجِبٌ بِذِمَّتِکُمْ مُعْتَرِفٌ بِکُمْ مُؤْمِنٌ بِإِيَابِکُمْ مُصَدِّقٌ بِرَجْعَتِکُمْ مُنْتَظِرٌ لِأَمْرِکُمْ مُرْتَقِبٌ لِدَوْلَتِکُمْ آخِذٌ بِقَوْلِکُمْ عَامِلٌ بِأَمْرِکُمْ مُسْتَجِيرٌ بِکُمْ زَائِرٌ لَکُمْ لائِذٌ عَائِذٌ بِقُبُورِکُمْ مُسْتَشْفِعٌ إِلَي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِکُمْ وَ مُتَقَرِّبٌ بِکُمْ إِلَيْهِ وَمُقَدِّمُکُمْ أَمَامَ طَلِبَتِي وَحَوَائِجِي وَإِرَادَتِي فِي کُلِّ أَحْوَالِي وَأُمُورِي مُؤْمِنٌ بِسِرِّکُمْ وَعَلانِيَتِکُمْ وَشَاهِدِکُمْ وَغَائِبِکُمْ وَأَوَّلِکُمْ وَآخِرِکُمْ وَمُفَوِّضٌ فِي ذَلِکَ کُلِّهِ إِلَيْکُمْ وَمُسَلِّمٌ فِيهِ مَعَکُمْ
"به برتري شما اقرار دارم، تحمل کننده دانش شمايم، پرده‏نشين پيمان و حرمت شما مي باشم، به شما معترفم، به بازگشتتان مؤمنم، رجعت تان را تصديق دارم،‏ چشم به راه فرمان شمايم، در انتظار حکومت شما به سر مي‏برم، گيرينده گفته شما هستم، عمل کننده به فرمان شما مي‏باشم، پناهنده به شمايم، زائر شما هستم، ملتجي و پناهنده به قبر شمايم، خواهنده شفاعت به درگاه خداي عز و جل به وسيله شما مي‏باشم و به سوي او به سبب شما تقرب مي‏جويم و مقدم کننده شما پيش روزي‏ خواسته‏ام و حاجاتم و ارادتم در همه احوال و امورم، به نهان و آشکارتان و حاضر و غائبتان و اول و آخرتان ايمان دارم و در همه اينها واگذارنده کار به شمايم و در اينها به همراه شما تسليمم."
در اين بيانيه به اصول مسلم زندگي اجتماعي و سياسي شيعيان از قبيل غيبت دوازدهمين امام شيعيان(عج)"مُؤْمِنٌ بِسِرِّکُمْ وَعَلانِيَتِکُمْ وَشَاهِدِکُمْ وَغَائِبِکُمْ"، استراتژي انتظار فرج "مُنْتَظِرٌ لِأَمْرِکُمْ " تشکيل دولت مهدوي و حکومت نهايي بقيه الله الاعظم(عج)"مُرْتَقِبٌ لِدَوْلَتِکُمْ"، مسئله رجعت اهل بيت(عليهم السلام)"مُصَدِّقٌ بِرَجْعَتِکُمْ"، موضوع شفاعت و ضرورت زيارت قبور ائمه اطهار(ع) براي تقرب به درگاه ذات اقدس اله"زَائِرٌ لَکُمْ لائِذٌ عَائِذٌ بِقُبُورِکُمْ مُسْتَشْفِعٌ إِلَي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِکُمْ"، ضرورت پايبندي به بيعت الهي"مُحْتَجِبٌ بِذِمَّتِکُمْ مُعْتَرِفٌ بِکُمْ "، اقرار به علم و دانش بي پايان اوصياء و اولياء الهي(ع)"مُحْتَمِلٌ لِعِلْمِکُمْ" و ... اشاره شده است.
امام هادي(ع) اگر چه در سامرا که يک شهرک نظامي محصور بودند اما به واسطه شبکه سازي گسترده اي که در اقطار عالم اسلام از قم، خراسان و رى گرفته تا مدينه، يمن و شامات صورت داده بودند در حال گفتمان سازي براي غيبت آخرين منجي و انتظار شيعيان به منظور تحقق حکومت نهايي مستضعفين بودند. اين شبکه سياسي و اجتماعي به قدري قدرتمند و غير قابل نفوذ بود که توانست در زمان خلافت 6 حاکم مستبد عباسي به فعاليت هاي خود ادامه دهد و جمع کثيري از اين شيعيان متنفذ در سامرا گرداگرد خورشيد جهان فروز امام علي النقي(ع) جمع شوند.
گفتمان سازي امام هادي (ع) براي انتظار از جنس آينده انديشي براي نوع انسانيت است. مفهوم انتظار پيوندي ناگسستني با فلسفه تاريخي تشيع وحكومت نهايي انسان كامل دارد. بنا بر مطالعات تاريخي و جامعه شناختي ،نمي توان گرايش به موعود و پديده انتظار را مختص به يك فرهنگ وتمدن خاص دانست.در اديان وفرهنگ هاي مختلف با عناوين گوناگون نسبت به اين موضوع اشارات فراواني شده است وامروز به وضوح مي توان نمود آن را در ادراكات و احساسات فردي ودسته جمعي جوامع بشري مشاهده كرد .مسيحيان از موعود تعبير به “مسيح” ،زرتشتيان به “بهرام ورجاوند” مسيحيان حبشه به “تئودور” ،هندوها به “فيشنو”، مجوسيان به “اوشيدر”، بوداييان به “بودا” و اسپانيايي ها نيز اورا “رودزيك” مي نامند. هسته مركزي اين مدل مي تواند مفهوم ومضمون آيه شريفه (ونريد ان نمن علي الذين استضعفوا في الارض ونجعلهم ائمه ونجعلهم الوارثين)باشد .مستضعفين به عنوان يك طبقه فكري و نه به عنوان يك طبقه اقتصادي در فرهنگ هاي مختلف داراي ويژگي هاي منحصر به فردي براي ترسيم الگوي سياسي انتظار و شكل دهي به جبهه مبارزه با ظلم هستند.در تمام جوامع اين بخش عظيم از مردم كه هميشه تاريخ زير يوغ ظلم وستم مستكبران بوده اند به آساني قابل شناسايي هستند.به وجود آمدن اين تمنا در هر جامعه اي كه (ان اعبدوا الله و الجتنبوا الطاغوت)واينكه مستضعفين قدرت را در دست بگيرند به تنهايي مي تواند آن جامعه را در طي مسير گفتمان سازي سياسي انتظار كمك كند. اين تلاش امام هادي(ع) براي
گفتمان سازي مهدويت، اسلام و معارف ديني را براي هزار و دويست سيصد سال زنده کرد و مسلمانان را بيدار نگه داشت. اگر انتظار طلوع فجر و رويت خورشيدي که از پشت کوه تيغه هاي زرين خود را صميمانه و کريمانه مي پراکند، نبود مسلمانان به خوابي سنگين فرو مي رفتند. اينکه امروز در دوران بيداري، دشمنان اسلام منادي بيداري و گفتمان انتظار امام علي النقي الهادي (ع) را هدف
گرفته اند از آن روست که مي خواهند خواب زمستاني را جايگزين بهار بيداري کنند و چه خالي مي روند. "عدو شود سبب خير اگر خدا خواهد." امروز يک جنبش عظيم فرهنگي، هنري، سياسي و ادبي در حمايت از امام مظلوم ما در سامرا شکل گرفته است. اين خيزش از جنس همان بيداري است. آنهايي که در کوچه
پس کوچه هاي سامرا قدم زده اند مي دانند اگر چه گنبد و بارگاه آن عزيز و پسر بزرگوارشان هنوز مظلومانه و بزرگوارانه زير تلي از خاک است اما نورانيت خورشيد سامرا از شمال آفريقا گرفته، تا خاورميانه و آسياي مرکزي حتي اروپا و آمريکا را روشن کرده است. آنهايي که ديوارهاي بتوني در کوچه هاي سامرا مي کشيدند تا امنيت زائران را حفظ کنند فکر مي کردند امام هادي ما در شهر خودش هم غريب است اما تصور نمي کردند شعبه هاي اين چشمه فياض و جوشان الهي از مصر و تونس گرفته تا يمن و بحرين و اردن همه جا را سيراب کند. امروز که به شکر خدا دشمنان ما آن قدر احمق هستند که تصور مي کنند با تمضحک و تمسخر مي توانند مقابل سيلاب بيداري را سد کنند بايد کاري کرد که براي هميشه باب اين بلاهت هاي کودکانه بسته شود. به بيان زيباي مرحوم آقاسي شاعر آييني اهل بيت(ع) شيعه يعني تيغ بيرون از نيام. جوانمردي شيعيان و جوانمردان شيعه چنيني جسارتي را نمي پذيرند. کساني که چنين بي حرمتي کرده اند بايد برندگي انحناي ذولفقار را بر گردن خود بپذيرند تا ديگر کسي جرات چنين جسارتي را به خود ندهد.
اي جوانمردان! جوانمردي چه شد؟
شيوه رندي و شبگردي چه شد؟
بندگي تنها نماز و روزه نيست
آب تنها در ميان كوزه نيست
كوزه را پر كن ز آب معرفت
تا در او جوشد شراب معرفت
...
شيعه يعني شرح منظوم طلب
از حجاز و كوفه تا شام و حلب
شيعه يعني يك بيابان بي‌كسي
غربت صدساله، بي دلواپسي
شيعه يعني صد بيابان جستجو
شيعه يعني هجرت از من تا به او
شيعه يعني دست بيعت با غدير
بارش ابر كرامت بر كوير
شيعه يعني عدل و احسان و وقار
شيعه يعني انحناي ذوالفقار

۱۳۹۱/۳/۶

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...