نسخه چاپی

ناگفته های اتلاف آب در مراكز حكومتی

به گزارش نما به نقل از ایرنا به این آمارها دقت کنید: «هم اکنون 400 میلیارد متر مکعب حجم بارندگی ما در سال آبی است که 294 میلیارد متر مکعب تبخیر یا از دسترس خارج می شود و 116 میلیارد متر مکعب نیز در اختیار وزارت نیرو قرار می گیرد. از این میزان 93 میلیارد متر مکعب آب وارد چرخه مصرف شده که 86 میلیارد متر مکعب آن صرف کشاورزی و فقط 7 میلیارد متر مکعب صرف آب شرب می شود.»

این آمارها را فراموش نکنید تا به این نکته برسیم که 70 درصد آب ما در بخش کشاورزی و 30 درصد دیگر نیز در بخش آب شرب هدر می رود.

به این 30 درصدی که البته به نوعی در حوزه مصارف خانگی تعریف می شود هم باید ارقام قابل توجهی اضافه کنیم که نشان می دهد هدر رفت آب فقط در حوزه مشترکین خانگی نیست و متخلفان دیگری (سازمان های پرمصرف دولتی) هم باید در این مسأله شناسایی شوند.

آنطور که مهندس محمد علی رحیمی، مدیر دفتر مدیریت ستاد مصرف آب و انرژی (آبفای تهران) به «ایران» می گوید درصد کمی از مشترکان خانگی، رقم قابل توجهی از مصرف را به خود اختصاص می دهند: «فقط 5 تا 6 درصد مشترکان ما 2 تا 3 برابر الگوی مصرف ملی و نه جهانی آب مصرف می کنند و سایر مشترکان به عنوان پر مصرف شناخته نمی شوند، اما از جمله مشترکانی که مصارف بالایی دارند و در زمره پر مصرف ها تلقی می شوند مراکز آموزشی، مراکز نظامی و انتظامی هستند.»

او معتقد است که این مراکز به چند دلیل بیش از استاندارد آب مصرف می کنند: مراکز نظامی و انتظامی به علت برخورداری از تأسیسات فرسوده بسیار بالا از بازدید و مراجعه مأموران شرکت آب و فاضلاب ممانعت می کنند و برخی مراکز مذهبی نیز اخیراً کاربری های حاشیه ای مانند طبخ غذا هم پیدا کرده اند که این هم مزید بر علت است. این مراکز چون از تعرفه بسیار پایین یا در مواردی رایگان برخوردارند، الزامی به رعایت مصرف نمی بینند و به همین علت جزو پر مصرف ها تلقی می شوند.»

**فرسودگی شبکه آبرسانی

از این مراکز که بگذریم باید اعتراف کنیم بخش عمده ای از هدر رفت آب در حوزه تأسیسات و شبکه آبرسانی فرسوده شهری است.

مهندس علی رحیمی در این باره به آمار جالبی اشاره می کند که البته به آمار منتشر شده در سایت ها چندان شبیه نیست:

<هدر رفت ناشی از فرسودگی شبکه، در شهر تهران حدود 9 تا 10 درصد و در شهرهای اطراف تهران و مراکز جمعیتی جدید به علت فرسودگی بالای شبکه، حدود 11 و 12 درصد است.>

البته رقمی که در سایت ها اعلام شده، حدود 30 درصد است که به گفته علی رحیمی این رقم، تفاوت تولید فروش است و نه هدر رفت آب. در کنار این باید به موضوع شست و شوی تصفیه خانه ها و فیلتر ها هم اشاره کنیم که بر اساس گفته های علی رحیمی، 5/2 تا 5/3 درصد حجم کل تولید را شامل می شود: «ما با توجه به محدودیت هایی که داریم برنامه ریزی کرده ایم تا بتوانیم با استفاده دوباره از پساب شست و شوی تصفیه خانه های آب این رقم را تا 5/2 درصد کاهش دهیم.»

علاوه بر این باید سهم واردات شیر آلات به کشورمان را هم اضافه کنیم. جالب این که محصولاتی که در بازار عرضه می شود، اغلب برای این که قیمت تمام شده پایین تری پیدا کنند، از استانداردهای لازم برخوردار نیستند. در حالی که این استانداردها مربوط به تجهیزات کم مصرف وارداتی است که تأثیر چشمگیری در کاهش مصرف آب دارند. یک فلاش تانک روزانه 250 لیتر آب مصرف می کند، اما اگر تجهیزات کم مصرف داشته باشد، میزان مصرف آب آن به 70لیتر در روز کاهش می یابد.

علی رحیمی تأکید می کند که سازمان آب و فاضلاب هیچ نقش نظارتی در بازار ندارد و این مسأله در حیطه وظایف سازمان استاندارد و وزارت صنعت و معدن است، بنابراین یا در این مسأله کوتاهی می شود یا ساز و کاری برای جلوگیری از ورود شیرآلات غیر استاندارد به کشور وجود ندارد.

برای مثال اگر فقط یک سر شیر به دوش حمام اضافه شود، می تواند حدود 30 تا 40 درصد مصرف آب را کاهش دهد.

مهندس علی رحیمی به این آمار، درصد آب بدون درآمد را هم اضافه می کند. آنطور که او توضیح می دهد این درصد در شهر تهران حدود 2/24 و در استان تهران 6/24 درصد است.

«آب بدون درآمد» شامل آن میزان آبی است که از سوی مشترکان مصرف شده، اما رقمی بابت آن هزینه نمی شود. البته این میزان به گفته او جزو هدر رفت آب محسوب نمی شود ولی اگر در این زمینه هم اسراف شود می تواند در این فرایند نقش داشته باشد. شست و شوی فرایندهای ناشی از تصفیه آب، انشعابات غیرمجاز، خطای اندازه گیری کنتورها، مصرف مجاز حدود 6 هزار شیر آتش نشانی در سطح شهرها، هدر رفت ناشی از شکستگی و فرسودگی شبکه همه جزو این درصد محسوب می شوند.

با این توصیف باید دید که چرا مسئولان رسیدگی به هر یک از این موارد را که در رأس آن مصرف بی رویه آب در بخش کشاورزی قرار دارد، بر رفتار مصرفی شهروندان که فقط 5 تا 6 درصد هدر رفت آب را شامل می شود، ترجیح داده اند. آیا پرداخت هزینه های کلان تبلیغاتی برای پخش تیزر های صرفه جویی به بهانه فرهنگسازی به صرفه تر است یا حل مشکل شبکه های آبرسانی و رعایت سایر استانداردها؟! همه ما می دانیم که سرانه مصرف آب در کشور ما بسیار بالاتر از میانگین های جهانی است و البته از آن طرف هم آگاهیم که میزان بارندگی کشور نسبت به سال گذشته حدود 8 درصد کاهش داشته است. همین حالا در پایتخت مصرف سرانه هر شهروند در طول روز حدود 250 تا 260 لیتر و در کشوری مانند مالزی 90 لیتر است. اما این تنها بخشی از رفتار مصرفی شهروندان ماست که با توصیه های روزانه حل نمی شود. ما نمی توانیم از شهروندان بخواهیم در گرمای 40 تا 50 درجه دفعات حمام رفتنشان را کاهش دهند یا کولرهایشان را خاموش کنند، اما می توانیم با جریمه سنگین مراکز پر مصرف و متخلف و اصلاح الگوهای آبیاری و کشت از هدر رفت حداقل 70 درصد آب در کشورمان جلوگیری کنیم.

این وضعیت البته تنها در بخش مصرف آب نیست و درمورد برق یا گاز نیز صدق می کند. آیا برای هدر رفت برق و تأسیسات فرسوده یا غیراستاندارد برق هم فکری کرده ایم یا این که صرفاً از شهروندان می خواهیم کولرهای خود را در گرمای کشنده تابستان خاموش کنند؟ آیا شیپور صرفه جویی را وارونه نمی دمیم؟

۱۳۹۳/۴/۳۱

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...