سه برش از نفاق

بعد از قیام امام حسین(ع) در کربلا که منجر به افشاگری اهل بیت و در نتیجه موجب رسوایی بنی امیه گردید؛ قیامهایی بر علیه حکومت بنی امیه شروع شد،با گسترش این قیامها یک عده مقام پرست بنام بنی عباس فرصت را مغتنم شمرده و با سوء استفاده از شرایط آنزمان منافقانه آنچنان به میدان آمدند و صحبت از دوستی با اهل بیت کردند که بسیاری از مردم نیز همراه با آنان شدند و فریب خوردند. حتی در همین سرزمین خودمان ایران نیز ابومسلم خراسانی برای دفاع از اینان قیام کرد.
بعد از اینکه بنی عباس به حکومت رسید،چهره واقعی خود را نمایان کردند، امام صادق(ع) را مسموم نمودند،حضرت موسی بن جعفر را از این زندان به آن زندان کشاندند و بالاخره او را هم مسموم و شهید کردند.
اما نفاق اصلی در این حکومت ،نفاقی بود که توسط مامون ایجاد شد،مامون در حکومت بنی عباس فرد با سواد و با فراستی بود،او بعنوان طرفدار امام رضا(ع) ایشان را به خراسان دعوت نمودند تا به ظاهر حکومت را به امام رضا(ع) تقدیم کنند و وقتی ایشان نپذیرفتند،بحث ولایت عهدی پیش آمد که حضرت آنرا با اکراه و با شرطی پذیرفتند که عزل و نصبها بدست ایشان صادر نگردد.
مامون عباسی از دعوت امام رضا(ع) دو هدف عمده داشت،یکی دور کردن ایشان از مدینه و دیگری تحت نظر داشتن ایشان در نزدیکی خود.
البته امام در نکات بسیار ظریفی که از همان ابتدا در بیاناتشان اشاره داشتند پی به نفاق این خلیفه عباسی برده بودند.بطور مثال در هنگام حرکت از مدینه به سوی خراسان از مردم خواستند که برای ایشان گریه کنند چون این سفر بی بازگشت است. و یا در نیشابور هنگامی که می خواستند حدیثی را از پیامبر ذکر کنند برای اثبات و یاد آوری امامان این حدیث را پشت به پشت با ذکر امامان و پدرانشان ذکر کردند.
در این میان حتی عده ای از مردم عادی به امام رضا(ع) بدبین شدند که چرا این پست و مقام راقبول نموده است.
ولی وقتی عده ای دیگر به امام تبریک گفتند ،ایشان با علم این که کار مامون یک کار منافقانه است به مردم گفتند که فریب نخورید.
البته حضرت رضا(ع) از این فرصت استفاده بسیاری نمودند و همانگونه که شاهد هستیم تشیع از زمان ایشان دارای کمترین انحراف بوده است و به همین دلیل است که پیامبر و امامان معصوم تاکید بر زیارت آنحضرت دارند.
***
در ماه شهریور سال 1357 نیز شاهد کار منافقانه ای از سوی شاه بودیم.
در روز پنجم شهریور 1357 شریف امامی که از فرامانوسرهای معروف بود توسط شاه بعنوان دولت آشتی ملی معرفی گردید. او در ابتدا بیانیه ای صادر کرد که در آن از قرآن ،اسلام و میهن دم می زد و احترام به علما و روحانیون را در سر لوح کار خود قرار داده بود، البته امام امت با آن بینش الهی خیلی سریع پیام دادند که فریب این دسیسه ها را نخورید .
همین دولت آشتی ملی با آن شعارها که ذکر شد،در روز 17 شهریور آنچنان مردم را به خاک و خون کشیدند که از کشته پشته ساختند . این همان نفاق است.انقلاب ما در مقاطع مختلف دچار این نفاق شده است و بیشترین ضربه را ما از منافقین خوردیم .همانگونه که شهید مطهری فرمودند.
***
مسئولین ما باید بدانند که یکی از شرایط پذیرفتن مسئولیت در نظام جمهوری اسلامی ،التزام عملی داشتن به اسلام و ولایت فقیه است.
التزام عملی،الترام حرفی نیست ،باید در عمل ثابت کرد.باید حرف و عمل یکی باشد .
روز گذشته در سخنان رئیس جمهور محترم آقای دکتر روحانی شاهد بودیم که ایشان بی حجابی را یادگار زمان رضاخان دانستند و فرمودند که مردم برای حجاب خون دادند و نمیگذاریم حجاب به زمان رضاخان بازگردد، که این سخنان جای تشکر فروانی دارد اما در جای دیگر آقای دکتر روحانی اظهار داشتند که با فیلتر کردن نمیتوان کار فرهنگی انجام داد.
این سخنان دقیقا بر ضد یکدیگر هستند زیرا فیلتر نکردن یعنی باز کردن دروازه های تهاجم فرنگی به کشور.
اگر حرف و عمل 2 تا شد یعنی نفاق روی داده است و نفاق آفت بسیار بدی برای حکومت اسلامی است.
باید حواسمان بیشتر باشد و دقت نماییم و تشخیص درست با بصیرت دهیم تا کشور و نظام ما آسیب نبیند.