نسخه چاپی

نماد اعتراض جایش را به آتیش پاره داد

علی حقتو خوردن؟

قرارداد دو میلیاردی دایی، چگونه فسخ خواهد شد؟ آیا در قرارداد او بندی برای فسخ آمده یا پرسپولیس مجبور به پرداخت كل قرارداد است؟ به علاوه 500 میلیون قرارداد حمید آتیش پاره!

فوتبال چقدر بی رحم است! این جمله کلیشه ای حال و روز این روز های پرسپولیس است و علی دایی و حمید درخشان که خود در زمان بازیگری جای پروین را گرفته بود و هواداران در حمایت از پروین شعار می دادند:«علی حقت رو خوردن/ بجات بچه آوردن» حالا جایگزین علی دایی شده که نماد اعتراض به عملکرد تیم پرسپولیس در دو فصل قبل بود و بالأخره سر مربی پرسپولیس شد. درخشان هم همین طور!
«حمید آتیش پاره» شماره 9 سال های دور پرسپولیس که در دوران بازیگری اش یکی از هافبک های بی نقص ایرانی بود، سرمربی پرسپولیس شد. آن چه این انتخاب را تعجب آور می کند، آرامش قبل از طوفان در پرسپولیس بود که هرکه از کنار باشگاه رد می شد گمان می کرد، تیم به راحتی در صدر جدول قرار گرفته و مدیران هم همگی یکدل و یکرنگ، و به عشق پرسپولیس مشغول کارند.
«رییس هیأت مدیره پرسپولیس، سیاسی شد» این تیتری بود که پس از انتخاب حمید رضا سیاسی مطرح شد. پس از آن هم رفیق گرمابه و گلستان سیاسی، یعنی استیلی سخنگوی هیأت مدیره شد. البته استیلی، طی روز های بعد مالک راه آهن شد و از پرسپولیس رفت.
از ابتدای حضور رحیمی به پرسپولیس و دو سه ماهی قبل از شروع لیگ چهاردهم بود که فقط خواجه حافظ شیرازی متوجه اختلافات رحیمی مدیر عامل و حمید رضا سیاسی، رییس هیأت مدیره باشگاه نشده بود. این اختلافات آن قدر بالا گرفت تا به علی دایی هم رسید و درگیری لفظی بین دایی و سیاسی، دیگر نقل محافل شده بود. البته قبل از شروع لیگ همگان در پرسپولیس منکر این اختلافات شدند و عکس هایی گرفتند که دیدید گفتیم اختلاف نداریم!
لیگ که شروع شد، نتایج بد پرسپولیس روز به روز حاشیه ها را بیش تر کرد. البته حاشیه های پرسپولیس فقط محدود بود به محرومیت های پیام صادقیان، بی پولی باشگاه و بدهی های فراوان آن و صد البته اختلافات هیأت مدیره که به اختلاف با دایی هم رسیده بود.
در این میان وزارت ورزش هم بیکار ننشسته بود و با بیانیه ها و اظهار نظر های خود، و به کمک روز نامه های دولت که دربست در اختیارش بودند، بر آتش این اختلاف می افزود.
مثلا در هیاهوی عدم نتیجه گیری پرسپولیس، ایران ورزشی مطلبی کار کرده بود که به زعم بسیاری از فوتبالی ها همان مطلب برای تمام شدن کار دایی کافی بود. آن مطلب تیتری با این عنوان داشت:
«قرار داد سه ساله دایی با پرسپولیس: هشت و نیم میلیارد تومان!» و در ادامه آن:«با این پول چه کارها که نمیتوان کرد: هزینه ساخت یک ورزشگاه کوچک چقدر است؟ هزینه استخدام فابیو کاپلو چطور؟ هزینه خرید یک کمپ تمرینی چه؟»
هرچه هفته های لیگ بیش تر جلو رفتند و پرسپولیس کمتر نتیجه گرفت، همه از سیاسی سراغ گرفتند که هیأت مدیره قصد برکناری علی دایی را دارد. حتی در مقطعی اسم چند مربی مطرح ایتالیایی، وسط آمد که در حال حاضر بیکار هستند و تیم ندارند. می گفتند اسپانسر در حال مذاکره مانچینی و ذاکرونی و ... است. اما خبری نشد. نه از اسپانسر و نه از مربی سر شناس ایتالیایی!
در هفته های اخیر به نظر می رسید که اختلافات کمرنگ شده، یا حداقل فعلا مسکوت است. اما این آرامش قبل از طوفان بود که کسی از آن خبر نداشت. حتی دایی هم که همیشه در حال رو کردن توطئه ها علیه خودش هست هم دیروز با انگیزه خاصی سر تمرین پرسپولیس رفت. تا آن جا که برخی از سایت ها لباس ورزشی دایی سر تمرین پرسپولیس را نشانه انگیزه بالای او خواندند.
دو سه هفته ای بود که سیاسی هیچ مصاحبه ای نه علیه دایی و نه علیه رحیمی انجام نداده بود. خیال هواداران تا حدی راحت شده بود که فعلا فقط می توانند نگران مشکلات فنی تیم باشند نه دعوای مدیران با سرمربی! تا این که خبر آمد امروز جلسه هیأت مدیره پرسپولیس برای تعیین سر مربی پرسپولیس در حال برگزاری است.
نتیجه جلسه هم این شد:«نه تنها سرمربی که مدیر عامل باشگاه هم بر کنار شدند» یعنی علاوه بر دایی، تنها حامی سر مربی پرسپولیس هم رفت تا به زعم هیأت مدیره پرسپولیس این گونه به آرامش برسد. مرد آرام سال های اخیر قرمز ها یعنی منتقمی هم سر پرست شد تابعد!
در ادبیات سیاسی ورزش، این اتفاق به معنای پیروزی سیاسی(از نوع حمید رضا) بر تیم دایی و رحیمی است. تیمی که دیگر فرصتی ندارد تا هندوانه زیر بغل هم جا بدهد و بیخود و بی جهت تعریف کند.
نکته جالب توجه آن که دایی در این مدت از تیغ تیز پیشکسوتان پرسپولیس هم بی نصیب نماند. پیشکسوتانی همچون رضا شاهرودی و صد البته حمید درخشان! حالا حمید درخشان سر مربی تیمی بحران زده است. تیمی که پس از پایان 7 هفته، فقط 8 امتیاز دارد و در جایگاه نهم لیگ شانزده تیمی تکیه زده!
همه آن قدر از علاقه درخشان به سر مربیگری در پرسپولیس خبر دارند که بتوانند این تیتر را باور کنند:«بعد از دو فصل خانه نشيني، درخشان به آرزويش رسيد» حالا حمید درخشان که سابقه دو بار سر مربیگری پرسپولیس را دارد و یک بار هم قبل از انتخاب ژوزه، قرار بود زیر نظر پروین، سر مربیگری کند، دوباره سر مربی تیم محبوبش شده است. فارغ از همه سختی هایی که حمید درخشان در جمع کردن تیم آشفته پرسپولیس دارد و باید سر و کله زدن با ستارگانی را یاد بگیرد که هرکدام معتقدند دومیلیاردی هایی هستند که یک میلیارد گرفته اند، او مصیبت بزرگ دیگری هم دارد.
حالا از رویانیان گرفته تا رحیمی و از علی دایی که حالا دیگر تیم ندارد و احتمالا وقتش را به تماشای بازی های پرسپولیس خواهد گذراند تا حمید استیلی( دوست گرمابه و گلستان سیاسی) را پیش روی خود دارد تا ببینند، نتیجه خواهد گرفت یا نه؟ هنر واقعی درخشان اتفاقا همین جا مشخص می شود که توجهش را معطوف به تیم می کند یا به جمع کردن حاشیه ها!
سر مربی که با یک قرار داد 500 میلیون تومانی، تقریبا نصف قرارداد بیش تر بازیکنان پرسپولیس را دارد و آمده ثابت کند، نیاز به قرار داد های دو میلیارد تومانی برای هرسال نیست که تیم بتواند با یک مربی داخلی نتیجه بگیرد.
نکته دیگری هم که درخشان دوست دارد ثابت کند آن است که بدون رفاقت با هیچ یک از اعضای هیأت کدیره و فقط به دلیل شایستگی های فنی اش انتخاب شده، تا پرسپولس را از بحران نجات دهد.
البته وزارت ورزش هم به کمک او آمده و هرگونه دخالت در بر کناری سر مربی قبلی و انتخاب سر مربی جدید را تکذیب کرده است. سؤالی که می ماند آن که این جابجایی برای پرسپولیسی ها و وزارت ورزش چقدر هزینه خواهد داشت؟ از هزینه های معنوی که بگذریم، قرارداد دو میلیاردی دایی، چگونه فسخ خواهد شد؟ آیا در قرارداد او بندی برای فسخ آمده یا پرسپولیس مجبور به پرداخت کل قرارداد است؟ به علاوه 500 میلیون قرارداد حمید آتیش پاره!





۱۳۹۳/۶/۱۹

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...