به گزارش نما، روزنامه کیهان در ستون ویژه های خود نوشت:
شاخص فلاكت اپوزيسيون در آينه عبرت شوراي ناهماهنگي سبز
يك مشاور خارج نشين حزب مشاركت درباره فراخوان هاي گاه و بيگاه گروهك شوراي هماهنگي سبز گفت: اين فراخوان ها براي تجمع از نظر عملياتي ناممكن است اما آنها چون تحت فشارند از اين فراخوان ها مي دهند.
حسين قاضيان به بي بي سي گفته است: دعوت هاي شوراي مذكور براي اين قبيل اقدامات سياسي را مي شود از چند زاويه بررسي كرد از جمله اينكه چرا چنين كاري مي كنند، اين به معناي فهم عمل آنهاست.
همكار عباس عبدي در مؤسسه نظرسازي آينده كه اكنون در آمريكا اقامت دارد، افزود: اگر آنها از جانب افراد و گروه هاي مختلف تحت فشار هستند براي اينكه كاري بكنند و چون حيطه ابتكار عمل شان بشدت محدود شده ممكن است با اذعان به اينكه اين كار موفق نيست ناچار شوند چنين كاري صورت دهند بنابراين از زاويه فهم عمل آنها مي شود چنين نتيجه اي گرفت. اما از جهت عملياتي بايد فرض كرد كه اين تجمع نمي تواند موفق باشد كما اينكه در گذشته با مشكل روبرو بوده و عملاً با استقبال روبرو نشده و واقعه سياسي مهمي را پديد نياورده است.
وي گفت: از نظر زمينه هاي سياسي- اجتماعي هم بايد گفت زمينه عملي براي تجمع وجود ندارد و هماهنگ كردن و تبديل عمل فردي به يك كنش جمعي در يك زمان معين چندان آماده نيست و كار فوق العاده دشواري است.
اما شبكه صهيونيستي بالاترين درباره نمايش هاي شوراي هماهنگي سبز نظر متفاوتي دارد. بالاترين، شوراي مذكور را «شوراي ناهماهنگي راه سبز نااميدي» توصيف كرده و مي نويسد: آنها پس از بازداشت فعالان جنبش و حصر كروبي و موسوي قرار بود مسئوليت هماهنگي را داشته باشند. اما دعوت به تجمع سكوت كردند. حال از خود بپرسيم چرا سكوت؟!! وقتي اين شورا دعوت مي كند مثلاً شب جمعه به پارك ها برويم و سكوت كنيم، يعني اين قدر به اضمحلال رسيده ايم كه بايد شب جمعه و زماني كه پارك ها و اماكن عمومي به طور طبيعي شلوغ است را دعوت به تجمع از نوع سكوت كنيم و فرداي آن روز اعلام شود كه جمعيت بسياري در پارك ها بوده اند؟؟؟ با اين وصف بهتر است نام شورا را به شوراي ناهماهنگي راه سبز نااميدي تغيير دهيم.
مبارزان بنگي و آسياب هاي بادي
«اينترنت ابزار مبارزه بود اما اپوزيسيون آن را تبديل به خود مبارزه كرد و به توهم افتاد».
پايگاه ضد انقلابي -نيمه تعطيل- راديو زمانه در تبيين شلوغ بازي هاي بي حاصل گروهك ها نوشت: اينترنت كه قرار بود نقش ابزار مبارزه را بازي كند، تبديل شد به خود مبارزه و بدين ترتيب اين اشتباه و توهم براي بسياري اتفاق افتاد كه فكر كردند اگر بنشينند پشت كامپيوترها مي توانند مبارزه كنند. بنابراين شروع كردند يكسري از مطالب بسيار محدود را كه ناشي از حضور محدود يكسري از افراد در خيابان ها بود، براي همديگر ارسال كردن و بدين ترتيب يك نوع احساس كاذب مبارزه گري را در خودشان به وجود آوردند. در واقع يك نوع ذوق زدگي كاذب بود و لذا به خاطر اين اشتباه تاريخي نوعي سردرگمي درست شده است.
يك تحليلگر راديوزمانه درباره نقش رسانه هاي اپوزيسيون مي گويد: رسانه هاي دولتي كه از غرب حمايت مي شوند، نمي توانند نقش فعالي در ايجاد جنبش ايفا كنند و حداكثر از جريان هاي برانداز حمايت مي كنند. رسانه هاي سازماني [گروهكي] نيز معلوم نبود كه اصلاح طلبند، حامي نخست وزير خط امام هستند يا طرفدار براندازي. اين سردرگمي باعث پيام هاي متناقض شد. اما رسانه هاي خصوصي اپوزيسيون نيز در اوج آشفتگي قرار داشتند و براساس منافع صاحبان خود عمل مي كنند.
يادآور مي شود سالهاست رسانه هاي ضد انقلاب اذعان مي كنند اپوزيسيون به اسم مبارزه، در حال «كليك كليك- بنگ بنگ» در فضاي مجازي است و ترجيح مي دهد از كنار سواحل در اروپا و آمريكا به اين مبارزه مجازي ادامه دهد يا اگر در ايران است كباب و نان و ريحان و چيپس و ماست و [...] را كنار خود داشته باشد و به آسياب هاي بادي به سبك دون كيشوت هجوم ببرد.
صداي آمريكا: شاخص هاي اقتصادي براي اوباما مأيوس كننده است
صداي آمريكا اعلام كرد بحران اقتصادي سرنوشت باراك اوباما در انتخابات رياست جمهوري را تهديد مي كند.
وبسايت صداي آمريكا در تحليلي نوشت: افزايش اخير نرخ بيكاري در آمريكا و رسيدن آن به بالاي 8 درصد، و نيز نوسان در بازار بورس ترديدهاي جديدي نسبت به ثبات اقتصاد داخلي به وجود آورده است. تحليلگران سياسي مي گويند اين حالت يك عامل اصلي در رقابت بين باراك اوباما رئيس جمهوري و رقيب او از حزب جمهوريخواه خواهد بود. جمهوريخواهان مي گويند شوق مردم براي شركت در انتخابات از چهار سال پيش كه اوباما بر سناتور جان مك كين نامزد جمهوريخواهان غلبه كرد بسيار بيشتر شده است.
جان فورتير، عضو انديشكده سياست دو حزبي در واشنگتن مي گويد: فرق انتخابات امسال با انتخابات سال 2008 آشكارا اين است كه جمهوريخواهان پرتوان تر خواهند بود. در آن زمان آنها چنين حالتي نداشتند. احتمالا شاهد انرژي گرفتن دوباره دو طرف در انتخابات سال 2012 باشيم. راي گيري اخير در ويسكانسين كه اسكات واكر فرماندار جمهوريخواه را در مقامش ابقا كرد، نشان داد كوشش جمهوريخواهان براي جلب آراي بيشتر موثر بوده است.
صداي آمريكا اضافه كرد: بسياري از حاميان اوباما نگران هستند ضعف اقتصاد آمريكا اميدهاي او به پيروزي در انتخابات نوامبر را از بين ببرد. پرزيدنت اوباما سعي دارد تمركز را بر فعاليت جمهوريخواهان نگاه دارد، و آنها را مسئول جلوگيري از تصويب لوايحش در كنگره مي داند.
به گزارش صداي آمريكا، جان فورتير مي گويد رئيس جمهوري بسيار نگران است كه شاخص هاي اقتصادي مايوس كننده ادامه يابد و به يك گرايش تبديل شود. وي مي افزايد: «بنابراين، فكر مي كنم راي دهنده معمولي خواهد پرسيد آيا وضع در جهت درست پيش مي رود؟ شايد بيكاري هنوز بالا باشد، اما اندكي بهتر خواهد شد؟ يك مقام موسسه نظرسنجي گالوپ با اين نظر موافق است كه اقتصاد نتيجه انتخابات را تعيين خواهد كرد.
در همين حال باراك اوباما ضمن فرار به جلو، توپ را در زمين اروپا انداخته و اعلام كرده كه بحران اقتصادي اروپا، آمريكا را تهديد مي كند.
او ضمن يك كنفرانس در كاخ سفيد به سران دولت هاي اروپايي درباره بحران مالي منطقه يورو هشدار داد و گفت: آنها خود از وخامت اوضاع و ضرورت و فوريت اقدام براي مقابله با بحران آگاهند.
باراك اوباما گفت: براي اجتناب از خراب تر شدن بيشتر اوضاع اقتصادي بايد موازين مشخصي را هرچه سريع تر، خصوصا در جهت ثبات سيستم هاي مالي به كار گرفت.
باراك اوباما درباره يونان كه مردم آن در 17 ژوئن آينده براي انتخاب نمايندگان، مجددا به پاي صندوق هاي رأي خواهند رفت، گفت كه در صورت ترك منطقه يورو وضع آنان به مراتب سخت تر خواهد شد.
اوباما گفته است: بحران اقتصادي اروپا، آمريكا را تهديد مي كند اما بي بي سي درباره اين گفته اوباما تصريح كرد: در حالي كه انتظار مي رود انتخابات رياست جمهوري آمريكا در فضاي نامساعد اقتصادي برگزار شود، اوباما مي كوشد بخشي از تقصير را متوجه اروپايي ها كند. بحران اقتصادي ابتدا از بازار مسكن آمريكا به بانكهاي اروپايي سرايت كرد و اكنون تبعات ويرانگر آن مي تواند باز دامنگير آمريكا شود.
بحران اقتصادي آمريكا در حالي شدت يافته كه كاخ سفيد در مهار بحران افغانستان نيز توفيقي به دست نياورده و از اشغال عراق نيز هيچ طرفي نبسته است. همزمان وزارت دفاع آمريكا در گزارشي رسمي اعلام كرد: شمار سربازان آمريكايي كه امسال خودكشي كرده اند به بالاترين حد خود طي 10 سال گذشته رسيده و هر روز يك سرباز آمريكايي دست به خودكشي زده است.
طبق اين گزارش در 155 روز نخست سال جاري ميلادي 154 سرباز آمريكايي در نقاط مختلف جهان به زندگي خود پايان داده اند. اين رقم 50 درصد بيشتر از شمار سربازان آمريكايي است كه در همين مدت در افغانستان كشته شده اند.
به گزارش دويچه وله و به گفته كارشناسان، دلايل گوناگوني براي افزايش آمار خودكشي سربازان آمريكايي وجود دارد، از جمله فشار رواني پس از تجربه هاي وحشتناك در ماموريت هاي جنگي، زياده روي در مصرف داروهاي آرامبخش و مشكلات مالي شخصي. از آمار پنتاگون همچنين برمي آيد كه تعرضات جنسي، زياده روي در مصرف مشروبات الكلي و خشونت هاي خانگي نيز در ميان سربازاني كه در خدمت هستند همواره بيشتر مشاهده مي شود.
جكي گريك، مسئول شعبه تازه اي در پنتاگون براي پيشگيري از خودكشي گفت، اين آمار پريشان كننده است.
به گفته وي، احتمالا ضعف اقتصادي آمريكا نيز عامل مختل كننده اي براي اقدامات پيشگيرانه بوده است.
اصلاح طلب واقعي ما هستيم كه براي موساد عملگي مي كنيم!
در حالي كه سخنگوي فراكسيون اقليت در مجلس هشتم رويكرد اصلاح طلبان در انتخابات مجلس نهم را اشتباه بزرگ مي داند، يكي از اصلاح طلبان فراري، حاميان حضور در انتخابات را اصلاح طلبان تقلبي عنوان كرد و مدعي شد با وضعيت فعلي صحبت از شركت در انتخابات رياست جمهوري غيرممكن است.
داريوش قنبري گفته است: در شرايط فعلي يكي از مشكلاتي كه اصلاح طلبان براي حضور در عرصه انتخابات دارند، نداشتن تشكيلات منسجم و كارآمدي است تا بتواند نيروهاي فعال و مفيد را جمع كرده و فعاليت كنند.
وي كه نامزد انتخابات مجلس بود اما ناكام ماند درگفت وگو با «اعتدال» ضمن تأكيد بر لزوم شركت در انتخابات رياست جمهوري گفت: رويكرد اصلاح طلبان در انتخابات مجلس اشتباه بزرگي بود و نبايد اين گونه عمل مي شد.
در همين حال حنيف مزروعي پسر رجب علي مزروعي كه پس از فتنه سال 88 از كشور گريخت و در بروكسل به خوش نشيني مشغول است، پيشنهاددهندگان حضور در انتخابات را اصلاح طلبان تقلبي توصيف كرد.
او درباره كلاهبرداري مالي و سياسي خود در بروكسل توضيح نداد اما نوشت: تا تكليف برخي مقوله ها روشن نشود نمي توان درباره شركت در انتخابات صحبت كرد. تا زماني كه مسائلي مانند سرانجام (حقيقت) انتخابات گذشته رياست جمهوري، تكليف كشته شدگان حوادث سه سال اخير، تكليف دستگير شدگان و زندانيان سياسي حوادث پس از انتخابات، و نيز مسئله مهم حصر و حبس سران جنبش سبز (دو نامزد انتخابات پيشين) مشخص و حل و فصل نشود، صحبت از شركت در انتخابات قابل توجيه به نظر نمي رسد. تا زماني كه حاكميت تكليف خود را با نظارت استصوابي و لوازم و شرايط انتخابات آزاد و سالم روشن نكرده و بسياري مسائل ديگر در خصوص انتخابات ادامه دارد، شركت مجدد در انتخابات كوبيدن آهن بر همان سندان سابق است.
وي با بيان اينكه «امروز نيز بار ديگر نياز است تا اصلاح طلبي بازتعريف شود» نوشت: آنان كه حاضرند به هر دري بزنند تا جايي در دل حكومت بازكنند، از اصلاح طلبان اصولگرا [!؟] كه حاضر نيستند به هر بهايي در نمايش انتخابات حاضر شوند، جدا و متمايز مي شوند. در انتخابات مجلس نيز اين صف بندي تا حدي نمايان بود؛ صف اصلاح طلبان تقلبي كه حاضرند با ساز حاكميت برقصند، از آنان كه در انتخابات حاضر نشدند بايد اصلاح طلبان تقلبي را تفكيك كرد.
مزروعي روشن نكرده كه عملگي سرويس هاي جاسوسي آمريكايي و صهيونيستي در ازاي مشتي دلار و يورو، و پيوند با گروهك هاي سلطنت طلب و تروريست چه تناسبي با ادعاي اصلاح طلبي اصولگرايانه مي تواند داشته باشد ضمن اينكه همراهي همين عناصر كلاهبردار (در پوشش شوراي هماهنگي سبز) با سناريوي تحريم انتخابات، باعث 14 درصد افزايش مشاركت به نسبت دو دوره قبلي انتخابات مجلس شد.
نتانياهو: براي نابودي اسرائيل رهبر ايران از همه مصمم تر است
نخست وزير رژيم صهيونيستي وقتي از سؤال خبرنگار آلماني شوكه شد، به جاي پاسخ منطقي افسانه هولوكاست و نقش آلمان را به رخ خبرنگار كشيد!
ماجرا از اين قرار است كه خبرنگار نشريه بيلد در مصاحبه چندي پيش خود با نتانياهو به او يادآوري مي كند كه مردم آلمان قضاوت بسيار منفي نسبت به رژيم اسرائيل دارند. او مي گويد «آقاي نخست وزير! طبق يك نظرسنجي جديد 79 درصد مردم آلمان معتقدند اسرائيل به حقوق بشر احترام نمي گذارد و 70 درصد آنها مي گويند اسرائيل منافع خود را بي توجه به منافع ملت ها پي مي گيرد. شما وقتي اين اعداد و ارقام را مي شنويد چه فكر مي كنيد؟»
نتانياهو كه از اين سوال جاخورده بود، مي گويد: معلوم است كه در آلمان و اروپا برداشت خيلي غلطي از اسرائيل وجود دارد. ما يك دموكراسي هستيم كه مقابل ايران و عوامل آن ايستاده ايم. ما يگانه پرچمدار آزادي و حقوق بشر در منطقه ايم. آيا مي دانيد كه يك ميليون عرب در كشور ما زندگي مي كنند و از حقوق شهروندي برخوردارند(؟!)
نتانياهو در ادامه با اشاره ضمني به افسانه هولوكاست و نقش آلمان، گفت: طبيعي است كه اين موضوع در آلمان [نظر مردم آلمان درباره ماهيت ضد حقوق بشري اسرائيل] با تاريخ خاصش خيلي ناگوار است. بدتر از چنين نظرسنجي هايي هم در تاريخ ملت[!؟] ما بوده و تأسف بار است اتهاماتي كه روزگاري عليه يهوديان بوده است، اكنون درباره اسرائيل گفته مي شود.
طنز تلخ در اظهارات نتانياهو تحريف مطلق تاريخ و بيان اين عبارت است كه «يك ميليون عرب در كشور ما زندگي مي كنند»! حال آن كه كشور فلسطين اصالتا متعلق به آن اعراب است ضمن اينكه 6 ميليون فلسطيني به خاطر اشغالگري و سبعيت رژيم صهيونيستي از حق سكونت در كشور خود و حاكميت ملي محروم شده و آواره ديگر كشورها هستند.
نتانياهو در اين مصاحبه با اشاره به بيداري و انقلاب ملت هاي مسلمان منطقه گفت: وضعيت در خاورميانه به نسبت 3 سال پيش خيلي بدتر شده و اكنون شاهد سلطه اسلامگرايان و ايجاد حكومت هاي اسلامي هستيم.
وي همچنين درباره برنامه هسته اي ايران مي گويد: اين برنامه ذره اي كندتر نشده و با وجود همه فشارهايي كه وارد شده، هيچ اتفاقي نيفتاده است. ايران موفق شده حتي غني سازي 20 درصدي را هم انجام دهد اما جامعه جهاني نه توقف غني سازي را مطالبه مي كند و حتي نمي خواهد تاسيسات زيرزميني فردو را تعطيل كنند. تاكنون تحريم ها هيچ نتيجه اي در توقف اقدامات ايران نداشته است.
نتانياهو با بيان اينكه «طرف اصلي اسرائيل در ايران [آيت الله] خامنه اي است كه حكومت را هدايت مي كند» تصريح كرد: او بيشترين عزم را در ايران براي نابودي اسرائيل دارد و حتي از احمدي نژاد هم در اين زمينه مصمم تر است.
خبرنگار پرسيد وقتي به مقامات ايراني فكر مي كنيد چه احساسي داريد؟ كه نتانياهو پاسخ داد: ملاك احساسات من نيست. مهم واقعيت است و واقعيت اين است كه هر چه ايران هسته اي تر مي شود، اين بد است. آنها تروريست ها را سراغ ما مي فرستند و حماس و حزب الله را تجهيز مي كنند، تهديد مي كنند كه تنگه هرمز را مي بندند و جلوي صادرات نفت را مي گيرند.