گروه ترجمه ـ روزنامه نیویورکتایمز 23 نوامبر 2014 (۲ آذر) در مقالهای به روند گفتوگوهای هستهای ایران و گروه 1+5 پرداخت و نوشت: فراتر از تلاشها به منظور تحقق توافقی هستهای با ایران در این هفته، این پرسش مطرح است که چگونه توافقنامهای طراحی شود که در عین حال، توان آژانسهای اطلاعاتی غرب بهمنظور آگاهی از تلاشهای احتمالی ایران برای ساخت تسلیحات هستهای در تأسیساتی پنهان افزایش یابد. نگرانی در مورد احتمال برنامه هستهای پنهان و دشواری نگارش سندی که به مسائل مبهم بپردازد، ریشه در بیاعتمادی طولانیمدت دارد؛ اما گفتوگوکنندگان، این موضوع را بهطور علنی مطرح نکردهاند. بزرگترین اختلافها در مورد میزان ظرفیت ایران برای تولید سوخت هستهای و سرعت تعلیق تحریمهای اقتصادی است. تلاشها بر سرنوشت سه تأسیسات هستهای «اعلامی» مهم ایران و افزایش زمان «گریز» ایران بهمنظور تولید سوخت کافی برای یک بمب هستهای متمرکز است.
در ادامه مقاله آمده است: این تأسیسات اعلامی ایران زیرنظر بازرسان و دوربینهای آژانس است. آنچه که بیان نشده، ترس از مسئلهای پیچیدهتر یعنی «پنهانکاری» است. یعنی این خطر وجود دارد که ایران در تأسیساتی زیرزمینی و غیرقابل ردیابی زیر کوهها بمب تولید کند یا اینکه از سوخت و اجزای به دست آمده از یکی از اندک شرکای تجاری مانند کرهشمالی، به ساخت بمب مبادرت ورزد. دانشمندان آزمایشگاههای ملی وزارت انرژی و مقامات اطلاعاتی آمریکا بهمنظور دشوار کردن پنهانکاری ایران، ایدههایی به گفتوگوکنندگان ارائه کردهاند و پیشنویسهایی نیز در مورد لحن پیشنهادی در توافقنامه تهیه و ارائه شده است. هدف، به کارگیری محتوا و لحنی محکم در توافقنامه است که اجازه میدهد بازرسیهای سرزده بهمنظور ردیابی روند تغذیه مجموعه اورانیوم ایران صورت گیرد. این موارد را یکی از شرکتکنندگان در گفتوگوها عنوان کرده است. مقامات آمریکایی بسیار به یافتههای برآورد اطلاعات ملی 2007 اشاره میکنند که مطابق آن ایران حرکت به سوی ساخت بمب را اواخر 2003 متوقف کرد؛ اما نتیجهگیری کرده بود که فعالیتها در مقیاسی اندک ادامه یافته و هشدار داده بود که ایران احتمالاً از تأسیسات پنهان به جای تأسیسات هستهای اعلامی برای ساخت غنیسازی سطح بالا و ساخت بمب استفاده میکند.
در پایان مقاله آمده است: با نزدیک شدن ضربالاجل دوشنبه، همچنان بسیار نامشخص است که آیا ایران با این بازرسیها موافقت خواهد کرد یا اجازه خواهد داد در صورت توافق، چنین بازرسیهایی انجام شود. تاکنون تندروهایی مانند رضا سراج که رسانههای ایران، وی را «رئیس دانشکده اطلاعات سپاه» میخوانند، در مورد پیامدها هشدار میدهند. سراج در یادداشتی در خبرگزاری فارس نوشته است: «به این معناست که آنها مجوزهایی برای پروازهای شناسایی بر فراز کشورمان داشته باشند و بازرسان آنها بتوانند به هر جایی حتی کاخ ریاستجمهوری وارد شوند.» مقامات آمریکایی میگویند تمرکز اصلی روی معادن و قطعات سانتریفیوژ است. ضربالاجل گفتوگوهای هستهای یک بار تمدید شده و آقای کری از بهکارگیری «تمدید» گفتوگوها پرهیز کرده است. دیوید آلبرایت، رئیس مؤسسه علوم و امنیت بینالملل، روز سهشنبه به کنگره گفت که این توافق، دریچهای باز خواهد کرد که نشان میدهد «ایران چه تعداد سانتریفیوژ ساخته است، چه میزان اورانیوم طبیعی تولید کرده و سالانه تولید میکند و فهرست مواد خام و تجهیزات برنامه سانتریفیوژها دربرگیرنده چه مواردی است.»
تحلیل: متهم کردن ایران به پنهانکاری در بحث هستهای از سوی این روزنامه آمریکایی را پیشتر نیز برخی رسانهها و مقامات غربی زیاد گفتهاند. اینگونه اتهام واردکردنها بدین معنا است که اولاً؛ همواره و در همه مذاکرات به این بهانه بتوانند از ایران امتیازات بیشتری بگیرند. ثانیاً؛ طرف غربی هیچگاه به دنبال حل مسائل هستهای با ایران به این بهانه نیست. ثالثاً؛ حتی در صورت توافق هستهای، باز هم غربیها هر بار و به همین بهانه میتوانند پرونده هستهای دیگری را علیه ایران باز کنند!