گفت‌و‌گو با خادم ایرانی حرم حضرت عباس (ع): معجزه‌ها دیدم!

آن روز حالت عجیبی داشتم و بسیار از خداوند خواستم كه توفیق خدمت در این حرم را به من عطا كند، بعد از آنكه مراسم خادمان تمام شد یكی از آن ها كه با من از قبل آشنایی داشت به سمت من آمد، به او گفتم: می‌شود من هم خادم این حرم باشم؟

امروز چهارم شعبان، سالروز ولادت حضرت ابوالفضل علیه‌السلام است. عباس علیه‌السلام، باب الحوائج و شیرمرد خاندان بنی هاشم و پسر امیرالمومنین علیه‌السلام و ام‌البنین بانوی شجاع اسلام است. شخصیت، بصیرت و شجاعت ایشان در کشورمان طرفداران زیادی دارد. خبرنگار فرجام به سراغ جوانی رفته است که با عشق به حضرت ابوالفضل علیه‌السلام توفیق خدمت در حرم ایشان را پیدا کرده است.

فرجام: آقای شفیعی لطفاً خودتان را معرفی کنید.

- من سعید شفیعی 31 ساله و ساکن کرج هستم و اکنون در بازار تهران مشغول به کار می‌باشم.

فرجام: از داستان خادم شدنتان برایمان بگویید.

- پیش از آنکه موضوع خادمی در عتبات عالیات برایم به وجود آید، بارها به کربلا و نجف مشرف شده بودم و به خاطر رفت و آمد مداوم با خدام امام حسین و امام علی علیهما السلام آشنایی داشتم. در محرم سال گذشته توفیق داشتیم در موکب‌ها برای زائران ایرانی طبخ غذا انجام دهیم و به واسطه این کار تمام روز و شب درحال تهیه غذا بودیم، روزی درحالی که بسیار خسته بودم از موکب به حرم حضرت ابوالفضل علیه‌السلام رفتم و خادمان رسمی حرم را دیدم که با یک آرایش خاص و پرچم به دست ایستاده اند و با آقا تجدید میثاق می کنند، نمی دانم چه حالی بود که ناگهان بدجوری دلم شکست و نزدیک ضریح آقا رفتم و به ایشان گفتم آقا چه می‌شود من هم خادم و نوکر شما باشم؟

آن روز حالت عجیبی داشتم و بسیار از خداوند خواستم که توفیق خدمت در این حرم را به من عطا کند، بعد از آنکه مراسم خادمان تمام شد یکی از آن ها که با من از قبل آشنایی داشت به سمت من آمد، به او گفتم: می‌شود من هم خادم این حرم باشم؟

او به من گفت چرا نمی‌شود بیا و خدمت کن. من هم آن روز چندساعتی کمک کردم و باز به موکب برگشتم و پس از آن به ایران بازگشته و مجدداً برای اربعین به کربلا مشرف شدم و در یک موکب شروع به خدمت کردم و مجدداً آن دوست خادم را دیدم و او به من گفت که می توانی در اینجا خادم باشی.

از آن روز، همه روزه تا اوایل ربیع الاول نزد خادمان می رفتم و به خدمت زائران عتبات مشغول می‌شدم.

فرجام: مشکل اسکان نداشتید؟

-خیر، من از طرف ستاد بازسازی عتبات عالیات اعزام می شدم و شیفت صبح را در موکب حضور داشته و باقی زمانم را در حرم خدمت می‌کردم.

فرجام: در حال حاضر شما خادم افتخاری هستید یا رسمی؟

- سیستم گزینش خادم به این صورت است که مسئولین آنجا مایل هستند از اعراب انتخاب کنند و بیشتر نوجوانان را انتخاب می‌کنند و آن‌ها را آموزش داده و برای خدمت آماده می‌کنند. من از خود آقا حضرت ابوالفضل علیه السلام برای خادم شدنم درخواست کردم و اکنون به خاطر شناختی که خادمام حرم از من دارند، هر زمانی که به این مکان مقدس مشرف می‌شوم، افتخار خدمت گذاری به اهل بیت را دارم.

فرجام: آیا درست است که شما تنها خادم ایرانی حرم هستید؟

- نمی دانم، اما تا جایی که می دانم ایرانی دیگری در این شرایط نبوده است و شاید هستند و ما نمی‌شناسیم.

فرجام: این عمل برای وضعیت شغلی شما مشکلی ایجاد نمی‌کند؟

- خیر، رفت و آمدم را به گونه ای هماهنگ می کنم که به شغلم آسیبی نرسد.

فرجام: در مورد خانوادتان چطور؟ رضایت دارند؟

- بله کاملاً، مادرم بسیار خوشحال است و دعا می‌ کند که من خادم ثابت شوم.

فرجام: واکنش عراقی ها به حضور یک ایرانی در جمع خدام حرم چگونه است؟

- عراقی ها مردم بسیار خوبی هستند و علاقه زیادی به ایرانیان دارند، فکر می کنم میهمان نوازی آنان در زمان راهپیمایی اربعین، این مسئله را به همه ما ثابت کرده باشد.

فرجام: و این برخورد خوب به خاطر زائر بودن ماست یا ایرانی بودن؟

- قطعاً به خاطر زائر بودن افراد اینچنین برخورد خوبی دارند و رفتارشان با تمام زائران همین‌طور است، اما برای ایرانیان احترام خاصی قائل هستند.

فرجام: چطور؟

- به غیرت وشور حسینی مردم ایران علاقه زیادی دارند و من معتقدم فرهنگ عاشورایی را از ایرانیان اقتباس کرده‌اند. از برادران شیعه کشورمان درخواست می‌کنم احترام مردم عراق را نگه دارند، در موارد زیادی شاهد نگاه عرب‌ستیزانه و برخورد ناپسند و ناشایستی از سوی هموطنانمان هسنیم.

فرجام: افکار عمومی عراقی ها نسبت به جامعه ایرانی و نظام جمهوری اسلامی چگونه می‌بینید؟

- روحیه ولایت پذیری و حماسه آفرینی مردم ایران را بسیار می‌پسندن و به مسئله انقلاب اسلامی و رهبران ایران هم توجه خاصی دارند. به طور کلی به شجاعت کشور ما در مقابل استکبار جهانی علاقمند هستند.

فرجام: بهترین اتفاقی که تاکنون در زمان خدمت در حرم معصومین علیهم السلام برایتان رخ داده چه بوده؟

- در اربعین گذشته به خاطر ازدحام جمعیت، با تعدادی از خادمان تمام روز را بر روی تخته چوبی که از سطح زمین فاصله ایجاد می‌کرد ایستاده بودیم و برای تسلط در مسئله امداد و نجات و راهنمایی زائران مشغول بودیم. ناگهان چشمانم به سمت حرم کشیده شد و به دلم افتاد که یک هدیه از آقا طلب کنم.

همان لحظه به آقا گفتم، من تنها نیتم از حضور در اینجا خدمت گذاری به زائران شماست، از شما می‌خواهم به من یک هدیه بدهید؛ اگر دیده باشید، مردم در بالای ضریح های متبرک، پرچم و پارچه های زیادی را می اندازند تا آن را به نیت تبرک در کنار خود نگه دارند، همان روز یک پرچم قرمز رنگی به پایین افتاد.

در همان زمان یک برادر سیدی که از خادمان حرم اصلی و از دوستان من بود، این پرچم را برای من آورد و به من گفت تا آن پرچم را به عنوان هدیه برای خود بردارم.

من هم بسیار خوشحال شدم اما به علت مشغله کاری که داشتیم، آن را در جایی نگه داری کردم و زودتر برگشتم تا به کارهای زائران رسیدگی کنیم. همان شب، و در زمان استراحتم وقتی رفتم و هدیه ام را باز کردم بسیار خوشحال و متعجب شدم؛ هدیه من یک پرچم به بزرگی ضریح آقا بود و تا الان این هدیه بهترین خاطره را برای من رقم زده است.

خاطره دیگری هم که بخواهم تعریف کنم افتادن پنکه سقفی حرم حضرت عباس علیه السلام بر سر کودکی بود به گونه ای که همه فکر می کردند سر کودک با آن شدتی که پنکه ی در حال چرخش بر سرش افتاده قطع شود ولی این کودک نه تنها کوچکترین خراشی بر نداشت بلکه این حادثه را چونان بازی کودکانه ای دید که برایش اتفاق افتاده است.

کلا در این حرم معجزه ها دیدم که شفا یافتن یک ایرانی مبتلا به سرطان که اهل محله فلاح تهران بود ازجمله این معجزات است.

فرجام: به عنوان سوال پایانی، به کسانی که برای خدمت در کربلا علاقه دارند چه راهنمایی می کنید؟

- به هر حرمی که مشرف شدند، از صمیم قلب از صاحب همان حرم بخواهند، کربلا مانند بهشت هست هرچه بخواهید را می توانید از امام حسین علیه السلام بگیرید.

۱۳۹۴/۳/۲

اخبار مرتبط